مینا نورزاده نامقی؛ غلامحسین داوری نژاد؛ حسین انصاری؛ سید حسین نعمتی؛ احمد زارع فیض آبادی
چکیده
کاربرد انواع مالچ به عنوان یکی از روشهای مدیریت خاک میتواند به طور قابل توجهی میزان تولید محصولات کشاورزی را در مناطق خشک و نیمه خشک که با محدودیت منابع آب مواجه هستند تحت تأثیر قرار دهد. به همین منظور آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در دو سال 1393 و 1394 در غرب شهر فیضآباد، استان خراسان رضوی بر روی دما، رطوبت خاک، هدایت روزنهای ...
بیشتر
کاربرد انواع مالچ به عنوان یکی از روشهای مدیریت خاک میتواند به طور قابل توجهی میزان تولید محصولات کشاورزی را در مناطق خشک و نیمه خشک که با محدودیت منابع آب مواجه هستند تحت تأثیر قرار دهد. به همین منظور آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در دو سال 1393 و 1394 در غرب شهر فیضآباد، استان خراسان رضوی بر روی دما، رطوبت خاک، هدایت روزنهای و دمای برگ درختان پسته انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل: M1 (پوشش پلیاتیلن سفید زیر خاک با برش عرضی)، M2 (پوشش پلیاتیلن سفید زیر خاک با برش دایرهای)، M3 (پوشش پلیاتیلن UV دار بر روی سطح خاک)، M4 (چیپس چوب)، M5(بقایای جو) و CK(شاهد) بود. نتایج نشان داد که میانگین درصد رطوبت خاک در طول دو سال آزمایش در کلیه مالچها بهویژه مالچهای پلاستیکی در مقایسه با شاهد بیشتر بود. در دو سال آزمایش در لایه 30-20 سانتیمتری خاک، مالچ-های M1، M2 و M3 با 2/35، 35 و 9/38 درجهسانتیگراد بیشترین و مالچهای M4، M5 و CK با 8/28، 6/29 و 8/32 درجهسانتیگراد کمترین میانگین دمای خاک را نشان دادند و در لایه 60-50 سانتیمتری خاک نیز نتایج مشابهی مشاهده گردید. همبستگی صفات نشان داد که هدایت روزنهای و دمای برگ به طور قابل توجهی تحت تأثیر دمای خاک قرار میگیرند، بهطوریکه افزایش دمای خاک تا 40 درجه سانتیگراد، در صورتی که سایر فاکتورهای خاکی و آب و هوایی محدودکننده نباشند، باعث بهبود این صفات میشود. همچنین نتایج نشان داد که تیمار M3 با وجود حفظ ذخیره رطوبت بالاتر به علت ایجاد دمای بالا در خاک و همچنین تقاضای بالای درختان برای جذب آب و عناصر غذایی در سال پرمحصول (1394) میتواند منجر به ایجاد تنش رطوبتی در خاک شود. از اینرو میتوان نتیجه گرفت که تیمارهای پلیاتیلن سفید بهویژه مالچ با برش دایرهای (M2) و مالچهای چیپس چوب و کاه و کلش جو به علت ایجاد دمای مطلوب برای رشد ریشه، حفظ ذخیره آب و هزینه کمتر گزینههای بهتری برای مدیریت آب در مناطق خشک و نیمه خشک با آبیاری سنتی و غرقابی میباشند.
احمد زارع فیض آبادی
چکیده
انتخاب یک تناوب مبتنی بر جنبه های حفاظت محیط زیست شرط اساسی افزایش بهره وری در دراز مدت است از طرفی کمبود ماده آلی خاک و تبعات آن یکی از مشکلات اصلی در جهت کشاورزی پایدار میباشد. به منظور بررسی عملکرد غده سیب زمینی، ارزیابی خسارت کرمهای مفتولی با مدیریت بقایای گیاهی در نظام های تناوبی مختلف، این تحقیق با استفاده از طرح آماری کرت های ...
بیشتر
انتخاب یک تناوب مبتنی بر جنبه های حفاظت محیط زیست شرط اساسی افزایش بهره وری در دراز مدت است از طرفی کمبود ماده آلی خاک و تبعات آن یکی از مشکلات اصلی در جهت کشاورزی پایدار میباشد. به منظور بررسی عملکرد غده سیب زمینی، ارزیابی خسارت کرمهای مفتولی با مدیریت بقایای گیاهی در نظام های تناوبی مختلف، این تحقیق با استفاده از طرح آماری کرت های خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی جلگه رخ در قطعهای که چهار نظام تناوبی در فاکتور اصلی (1-کشت مداوم گندم 2-گندم- گندم- گندم- کلزا- گندم 3- گندم- چغندر قند- گندم- سیب زمینی- گندم 4- گندم-ذرت-گندم- سیب زمینی- گندم) و فاکتور فرعی مدیریت بقایا در سه سطح 1- جمع آوری کامل بقایا 2- برگشت کامل بقایا به خاک 3- برگشت 50 درصد بقایای هر محصول به خاک، به مدت پنج سال اجرا شده بود با کشت سیب زمینی رقم اگریا درکلیه کرتهای آزمایشی به طور یکنواخت در سال 1390 اجرا شد. اندازهگیریها و یادداشت برداریهای مربوط به عملکرد، تعیین درصد و شدت آلودگی در زمان برداشت انجام شد. نتایج تجزیه واریانس (میانگین مربعات) نشان داد که اثر تناوب زراعی، میزان برگشت بقایای گیاهی و هم چنین اثر بر هم کنش نوع تناوب زراعی و میزان برگشت بقایای گیاهی بر عملکرد غده سیب زمینی در سطح یک درصد معنی دار بودند. میزان تولید غده های سیب زمینی در شرایط تناوبی محصولات مختلف سیب زمینی و با برگشت بقایا افزایش داشت به طوریکه افزایش عملکرد غده سیب زمینی در شرایط پیش کاشت گندم و کلزا به ترتیب 116 و 57 درصد نسبت به میانگین تیمارهای 3 و 4 بود. بیشترین تعداد غده آلوده و سوراخ دار و درصد غده آلوده ناشی از کرم مفتولی در تناوب 2 وکمترین آنها در تناوب 1 بود. میزان خسارت دیدگی غده ها توسط کرم های مفتولی در تیمارهای مختلف تناوب زراعی متفاوت بود و در مجموع میانگین خسارت این آفت حدود 6/3 درصد بود.