گیاهان دارویی
مینا امانی؛ محسن سبزی نوجه ده؛ سعیده علیزاده سالطه؛ مهدی یونسی حمزه خانلو؛ بیوک آقا فرمانی؛ حسین هاتف هریس؛ شیوا محمدیان؛ سودا پیرطریقت
چکیده
کمبود آب یکی از عوامل محدودکننده رشد و عملکرد گیاهان میباشد که به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک جهان از جمله ایران به طرق مختلف باعث محدودیت کاشت گیاهان و کاهش عملکرد محصول میشود. بهرهگیری از رابطه همزیستی گیاه با قارچهای میکوریزای آربوسکولدار یکی از راهکارهای کاهش تنش کمآبی در گیاهان به شمار میرود. مطالعه حاضر با هدف ...
بیشتر
کمبود آب یکی از عوامل محدودکننده رشد و عملکرد گیاهان میباشد که به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک جهان از جمله ایران به طرق مختلف باعث محدودیت کاشت گیاهان و کاهش عملکرد محصول میشود. بهرهگیری از رابطه همزیستی گیاه با قارچهای میکوریزای آربوسکولدار یکی از راهکارهای کاهش تنش کمآبی در گیاهان به شمار میرود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی برخی از صفات فیزیولوژیکی گیاه دارویی ریحان در شرایط گلخانهای تحت تأثیر سطوح مختلف کمآبی به همراه سه گونه قارچ میکوریزا به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانهای انجام گرفت. فاکتورهای آزمایشی شامل تنش کم آبی در سه سطح (تنش شدید: 25 درصد طرفیت مزرعهای؛ تنش متوسط: 50 درصد طرفیت مزرعهای؛ تنش ملایم: 75 درصد طرفیت مزرعهای؛ و تیمار شاهد: 100 درصد ظرفیت مزرعهای؛ و سه گونه قارچ میکوریزا شامل Glomus intraradices، Glomus mosseae،Glomus etunicatum به میزان 30 گرم در هر گلدان و تیمار شاهد (بدون تلقیح قارچ) بود. مطابق نتایج به دست آمده افزایش سطح تنش کمآبی باعث کاهش رشد گیاهان گردید. همزیستی با میکوریزا باعث کاهش اثرات مخرب تنش کمآبی بر گیاه شد. با اعمال تنش کمآبی میزان مالون دی آلدهید، آنزیم کاتالاز و پراکسیداز، فعالیت آنتیاکسیدانی و فلاونوئید کل افزایش و فنول کل کاهش یافت. با توجه به نتایج آزمایش میتوان بیان کرد که G. mosseae در مقایسه با سایر گونهها تأثیر بیشتری در بهبود اثرات سوء ناشی از تنش کمآبی در اکثر صفات مورد ارزیابی داشت. درحالیکه تأثیر قارچ G. intraradicse بر فلاونوئید کل، آنزیم کاتالاز و پراکسیداز بالاتر از گونه G. mosseae بود. در نهایت نتایج مشخص کرد که استفاده از قارچ میکوریزا در مقایسه با شاهد (بدون تلقیح با قارچ) میتواند ابزار مناسبی برای بهبود صفات فیزیولوژیکی و فعالیتهای آنتیاکسیدانی در شرایط تنش کمآبی باشد.
فریبرز حبیبی؛ محمد اسماعیل امیری
چکیده
در این آزمایش، واکنش های فیزیولوژیکی دو پایه مرکبات [نارنج (Citrus aurantium L.) و پونسیروس (Poncirus trifoliata Raf.)] به تنش شوری در شرایط درون شیشه ای بررسی شد. این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گردید. ریزنمونه های (گیاهچههای نوسلار حاصل از کشت بذر) هر دو پایه به محیط کشت پرآوری جامد موراشیگ و اسکوگ (MS) حاوی 9/8 میکرومولار BA و 5/0 ...
بیشتر
در این آزمایش، واکنش های فیزیولوژیکی دو پایه مرکبات [نارنج (Citrus aurantium L.) و پونسیروس (Poncirus trifoliata Raf.)] به تنش شوری در شرایط درون شیشه ای بررسی شد. این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گردید. ریزنمونه های (گیاهچههای نوسلار حاصل از کشت بذر) هر دو پایه به محیط کشت پرآوری جامد موراشیگ و اسکوگ (MS) حاوی 9/8 میکرومولار BA و 5/0 میکرومولار NAA با غلظت های مختلف کلرید سدیم (صفر، 50، 100، 150 و 200 میلی مولار) در شش تکرار منتقل شدند. نتایج نشان داد که شاخص کلروفیل برگ، سرعت فتوسنتز، هدایت روزنه ای، غلظت CO2 درون روزنه ای و پروتئین کل با افزایش سطح شوری کاهش یافت. گرچه اثر متقابل پایه و شوری در پارامترهای ذکر شده فوق، معنی دار نشد. کاهش پروتئین کل، کلروفیل، فتوسنتز و غلظت CO2 درون روزنه ای در پایه پونسیروس بیشتر از پایه نارنج بود. همچنین فعالیت آنزیم پراکسیداز با افزایش سطح شوری در هر دو پایه افزایش پیدا کرد که میزان افزایش در پونسیروس بیشتر از نارنج بود. با افزایش سطوح شوری در محیط کشت، جذب یون های سدیم (Na+) و کلر (Cl-) به طور معنی داری طی شش هفته کشت در هر دو پایه افزایش یافت. در مقایسه با پونسیروس، نارنج سدیم و کلر کمتری جذب کرد. بنابر نتایج حاصله می توان اظهار نمود که مقاومت به شوری یک همبستگی منفی با غلظت سدیم و کلر در بافت گیاه دارد و گیاهانی که سدیم و کلر کمتری در بافت داشته باشند، مقاوم ترند. بنابراین پایه نارنج مقاومتر از پونسیروس به تنش شوری بود و توانست مقاومت بیشتری در غلظت های بالای شوری داشته باشد