عبدالرضا رمضان قنبری؛ ایمان روح اللهی
چکیده
سنبلک به عنوان گل سوخدار مقاوم به سرما، با رنگ آبی و تمایل به گلدهی چندباره قابلیت استفاده زیادی در فضای سبز دارد. تهشکافی در تکثیر گلهای سوخدار به روش سنتی یا در ترکیب با تکنیک کشت بافت مورد استفاده قرار میگیرد. ترکیبات زیادی مانند کلشیسین میتوانند موجب پلیپلوییدی شوند. با هدف ارزیابی تاثیر همزمان تیمار کلشیسین و ته شکافی ...
بیشتر
سنبلک به عنوان گل سوخدار مقاوم به سرما، با رنگ آبی و تمایل به گلدهی چندباره قابلیت استفاده زیادی در فضای سبز دارد. تهشکافی در تکثیر گلهای سوخدار به روش سنتی یا در ترکیب با تکنیک کشت بافت مورد استفاده قرار میگیرد. ترکیبات زیادی مانند کلشیسین میتوانند موجب پلیپلوییدی شوند. با هدف ارزیابی تاثیر همزمان تیمار کلشیسین و ته شکافی بر زندهمانی و احتمال ایجاد پلیپلوئیدی سوخهای سنبلک، دو آزمایش جداگانه هر کدام طی دو سال انجام شد. در آزمایش اول، تیمار کلشیسین 05/0 درصد در سه تیمار زمانی 24،12 و32 ساعت در دو گروه شکافزده و شکافنزده اعمال و در نهایت درصد زندهمانی، درصد گلدهی، فاکتورهای مرفولوژیکی و تراکم روزنه و طول و عرض روزنه ارزیابی شد. در آزمایش دوم تاثیر شکافدهی همزمان با تیمار کلشیسین 05/0 و 1/0 درصد به مدت 24 ساعت برای دوسال، مشابه آزمایش اول مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شکافدهی سوخها و غلظت 1/0 درصد کلشیسین، تاثیر منفی بر میزان درصد زنده مانی و گلدهی سوخهای سنبلک داشته است. تیمار سوخها با کلشیسین 05/0 درصد به مدت 12 ساعت، بدون شکافدهی یکی از بهترین روش تیمار برای القا پلی پلوییدی در گلهای سوخدار خصوصاً سنبلک میباشد. این در حالی است که تیمار 32 ساعت سوخ سنبلک با کلشیسین 05/0 در سال دوم بیشترین درصد زنده مانی (75 درصد) و درصد گلدهی (10 درصد) را به خود اختصاص داد. غلظت بالای کلشیسین و شکافدهی درصد زنده مانی و درصد گلدهی را کاهش دادند. در نهایت برای افزایش احتمال القاء پلی پلوییدی در سنبلک و سایر گیاهان سوخی، طبق نتایج هر دو آزمایش انجام شده غلظت 05/0 درصد کلشیسین به مدت 24 ساعت بدون تیمار شکافدهی با زنده مانی 85 درصد و گلدهی 45 درصد در سال اول و زنده مانی 70 درصد و گلدهی 5 درصد در سال دوم توصیه میشود. این تیمار به نحو معنیداری تعداد روزنه را 50 درصد کاهش و طول روزنه و عرض روزنه را 50 درصد افزایش داد.
فاطمه حسنوند؛ عبدالحسین رضایی نژاد؛ محمد فیضیان
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر سیلیسیک اسید بر پاسخهای گیاه شمعدانی معطر به شوری ناشی از کلرید کلسیم انجام شد. آزمایش بهصورت گلدانی، هیدروپونیک درون ماسه و براساس فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در پنج تکرار انجام شد. فاکتورها شامل کاربرد روزانه کلریدکلسیم در سه غلظت 8/1 (شاهد)، 4 و 6 دسیزیمنسبرمتر و کاربرد هفتگی سیلیسیک ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر سیلیسیک اسید بر پاسخهای گیاه شمعدانی معطر به شوری ناشی از کلرید کلسیم انجام شد. آزمایش بهصورت گلدانی، هیدروپونیک درون ماسه و براساس فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در پنج تکرار انجام شد. فاکتورها شامل کاربرد روزانه کلریدکلسیم در سه غلظت 8/1 (شاهد)، 4 و 6 دسیزیمنسبرمتر و کاربرد هفتگی سیلیسیک اسید در سه غلظت صفر، 5/0 و 1 میلیمولار در محلول غذایی بود. قلمههای ریشهدار شده بهصورت هیدروپونیک در ماسه کشت شده و بعد از استقرار گیاهان تیمارها به همراه محلولغذایی اعمال شد. نتایج نشان دادند که با افزایش هدایت الکتریکی محلول غذایی تعداد برگ، سطح برگ، میزان رنگیزههای فتوسنتزی، شاخص روزنهای، محتوای نسبی آب و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان کاهش معنیداری در سطح 1درصد نشان دادند و کاربرد سیلیسیک اسید بهخصوص غلظت 1 میلیمولار باعث بهبود این شاخصها گردید. نتایج نشان داد که غلظتهای 4و 6 دسیزیمنس بر متر کلریدکلسیم موجب افزایش مالوندیآلدئید شد و کاربرد سیلیسیک اسید 1 میلیمولار به ترتیب موجب کاهش 6/23 و 35 درصدی این ماده گردید. همچنین غلظتهای 4و 6 دسیزیمنس بر متر کلریدکلسیم موجب افزایش نشت الکترولیتها در این گیاه شد و کاربرد سیلیسیک اسید 1 میلیمولار به ترتیب موجب کاهش 7/16 و 9/11 درصدی نشت شد که این نتایج نشان داد که سیلیسیم پراکسیداسیون لیپیدهای غشاء را کاهش داده و باعث محافظت گیاه در برابر تنش اکسیداتیو شد. با افزایش هدایت الکتریکی محلولغذایی میزان پرولین برگ افزایش یافت و سیلیسیک اسید تنها در گیاهان تحت تنش موجب کنترل میزان پرولین گیاه شد. بهطور کلی نتایج نشان داد که افزایش غلظت کلرید کلسیم باعث ایجاد تنش در شمعدانی معطر شده و کاربرد هفتگی سیلیسیک اسید با غلظت یک میلیمولار باعث کاهش اثرات تنش شد.
امیر صادقی؛ نعمت الله اعتمادی؛ محبوبه شمس؛ فاطمه نیازمند
چکیده
خشکی و مسئله کمبود آب، چالش مهم پیش روی چمن به عنوان یکی از اجزای اصلی فضای سبز بوده و استفاده از گونه های مقاوم به خشکی راهکاری اساسی جهت حفظ منابع آبی می باشد. در این پژوهش اثر تنش خشکی بر چمن های علف گندمی بیابانی و چمانواش بلند به صورت فاکتوریل-اسپلیت پلات در زمان و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بررسی شد. پس از استقرار کامل ...
بیشتر
خشکی و مسئله کمبود آب، چالش مهم پیش روی چمن به عنوان یکی از اجزای اصلی فضای سبز بوده و استفاده از گونه های مقاوم به خشکی راهکاری اساسی جهت حفظ منابع آبی می باشد. در این پژوهش اثر تنش خشکی بر چمن های علف گندمی بیابانی و چمانواش بلند به صورت فاکتوریل-اسپلیت پلات در زمان و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بررسی شد. پس از استقرار کامل چمن ها، تنش خشکی به صورت قطع کامل آبیاری در نیمی از گلدان های مربوط به هر دو گونه اعمال گردید و نیم دیگر گلدان ها آبیاری کامل شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، تا 10 روز پس از تنش خشکی، چمانواش بلند، کیفیت رنگ بالاتر (4/8) و درصد خشکیدگی کمتری را نسبت به علف گندمی نشان داد اما پس از این مدت درصد خشکیدگی چمانواش با سرعت بیشتری افزایش یافت به طوری که در انتهای آزمایش درصد خشکیدگی بیشتر (94 درصد) و کیفیت رنگ کمتر (8/1) نسبت به علف گندمی داشت. نتایج نشان داد، تحت تنش خشکی اختلاف معنی داری بین دو گونه در محتوای نسبی آب برگ مشاهده نشد. در علف گندمی مقدار پرولین گیاهان تحت تنش تا روز دهم با گیاهان شاهد تقریباً برابر بود اما با طولانی تر شدن دوره تنش میزان پرولین به طور معنی داری افزایش یافت. برخلاف علف گندمی که از نظر تغییرات درصد روزنه بسته، شیب نسبتاً ملایمی طی دوره تنش داشت این شاخص در چمانواش بلند با شیب بسیار زیادی افزایش یافت و به 52/89 درصد در روز بیستم رسید. همچنین با اعمال تنش خشکی تراکم روزنه به طور معنی داری افزایش و قطر دهانه روزنه به طور معنی داری کاهش یافت. بر اساس نتایج به دست آمده، در تنش طولانی مدت، علف گندمی بیابانی از مقاومت به خشکی بالاتری نسبت به چمانواش بلند برخوردار بود.