گیاهان دارویی
زهرا ایزدی؛ عباس بیابانی؛ حسین صبوری؛ بابک بحرینی نژاد؛ عبدلطیف قلی زاده
چکیده
گیاه تاتوره (Datura stramonium L.) به لحاظ دارا بودن ترکیبات آلکالوئیدی جایگاه ویژهای در صنایع دارویی دارد. ترکیبات فیتوشیمیایی مهم موجود در تاتوره بهویژه آسکوپولامین و هیوسیامین آن را برای صنایع داروسازی مورد توجه قرار داده است. بهمنظور بررسی سه سطح تراکم کاشت (6، 10 و 14 بوته در متر مربع) در دو تاریخ (کاشت پاییزه و بهاره) بر رنگدانههای ...
بیشتر
گیاه تاتوره (Datura stramonium L.) به لحاظ دارا بودن ترکیبات آلکالوئیدی جایگاه ویژهای در صنایع دارویی دارد. ترکیبات فیتوشیمیایی مهم موجود در تاتوره بهویژه آسکوپولامین و هیوسیامین آن را برای صنایع داروسازی مورد توجه قرار داده است. بهمنظور بررسی سه سطح تراکم کاشت (6، 10 و 14 بوته در متر مربع) در دو تاریخ (کاشت پاییزه و بهاره) بر رنگدانههای فتوسنتزی، آلکالوئیدها و عملکرد دانه تاتوره، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط مزرعهای طی سالهای زراعی 1397 و 1398 در ایستگاه تحقیقاتی شهید فزوه، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان به اجرا درآمد. بر اساس نتایج بدست آمده تاریخ کاشت بر میزان آسکوپولامین و هیوسیامین تاتوره و عملکرد دانه اثر معنیداری در سطح یک درصد داشت اما بر رنگدانههای فتوسنتزی شامل کلروفیل a و b اثر معنیداری نداشت. همچنین تاریخ کاشت بهاره نیز سبب کاهش صفات مورد بررسی گردید. در واقع تراکم 6 بوته در متر مربع سبب افزایش عملکرد دانه و مقدار هیوسیامین و آسکوپولامین گردید، این در حالی است که، بیشترین مقدار کاروتنوئیدها 462/0 میلیگرم بر گرم وزن تازه برگ در تیمار 14 بوته در متر مربع مشاهده گردید. در تراکمهای 6 و 10 بوته در متر مربع مقدار رنگدانههای فتوسنتزی شامل کلروفیل a و کلروفیل b افزایش یافت. همچنین تراکم بوته در تمامی صفات فوق اثر معنیداری داشت، بطوریکه بیشترین مقدار آسکوپولامین در تیمار 6 بوته در متر مربع (71/3 میلیگرم بر گرم وزن دانه) بدست آمد. در تاریخ کاشت پاییزه عملکرد دانه در تیمار تراکم 6 بوته با 72/1174 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. بر اساس نتایج بدست آمده تراکم 6 بوته در هکتار در تاریخ کاشت پاییزه سبب بهبود عملکرد دانه و افزایش هیوسیامین و آلکالوئید گردید.
بیوتکنولوژی و اصلاح درختان و گل های زینتی
لیلا بقازاده دریایی؛ داود صمصام پور؛ عبدالنبی باقری؛ جلوه سهرابی پور
چکیده
اندوفیتها میکروارگانیسمهای مفیدی هستند که نقش مهمی در محافظت از گیاهان در برابر عوامل بیماریزا و تنشهای غیرزیستی ایفا میکنند. این مطالعه با هدف استفاده از اندوفیت قارچی Aspergillus niger همزیست با جلبک سبز Cladophoropsis membranacea برای ارتقا صفات مورفولوژیک، بیوشیمیایی، آنتی اکسیدانی و رنگدانههای فتوسنتزی دانهالهای مکزیکن لایم ...
بیشتر
اندوفیتها میکروارگانیسمهای مفیدی هستند که نقش مهمی در محافظت از گیاهان در برابر عوامل بیماریزا و تنشهای غیرزیستی ایفا میکنند. این مطالعه با هدف استفاده از اندوفیت قارچی Aspergillus niger همزیست با جلبک سبز Cladophoropsis membranacea برای ارتقا صفات مورفولوژیک، بیوشیمیایی، آنتی اکسیدانی و رنگدانههای فتوسنتزی دانهالهای مکزیکن لایم صورت گرفته است. از مناطق ساحلی شهرستان بوشهر، نمونه جلبک جمعآوری شد. اندوفیت قارچی بر اساس مورفولوژیک و مولکولی بر پایه تکثیر نواحی ITS1 و ITS4 با استفاده از تکنیک PCR مورد شناسایی قرار گرفت. بذور استریل شده مکزیکن لایم در سینیهای کشت حاوی پیتماس اتوکلاو شده کشت و در مرحله چهار برگی به گلدانهای جدید منتقل شدند. هشت ماه بعد، تلقیح انجام و پس از سه ماه صفات مورفولوژیک، بیوشیمیایی، آنتی اکسیدانی و میزان رنگدانههای فتوسنتزی مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان دادند، اکثر صفات مورد بررسی، اختلاف معنیداری نسبت به نمونههای شاهد داشتند. از جمله صفات مورفولوژیک اندازهگیری شده میتوان به افزایش تعداد برگ (42/144 درصد)، وزن تر ریشه (13/144 درصد)، وزن تر ساقه (85/94 درصد) و عرض ریشه (55/105 درصد) نسبت به گیاه شاهد اشاره کرد که اکثراً در سطح 1 درصد معنیدار بودند. اندوفیت قارچی توانسته بود سطح رنگدانههای فتوسنتزی از جمله کلروفیل آ (98/10 درصد) و کاروتنوییدها (62/40 درصد) را بهطور معنیداری نسبت به شاهد افزایش دهد. در بررسی ظرفیت آنتی اکسیدانی دانهالها، آنزیمهای کاتالاز، پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون ردوکتاز و اسکوربیک پراکسیداز اندازهگیری شدند. اندوفیت توانسته بود باعث روند افزایشی آنزیمهای آنتی اکسیدانت در دانهالهای مکزیکن لایم پس از تلقیح شود. همچنین، اندوفیت قارچی توانسته بود باعث افزایش معنیدار عدد اسپد و کاهش معنیدار مالون دی آلدئید در دانهالهای تلقیح شده نسبت به شاهد شود. بهطورکلی، اندوفیتهای قارچی همزیست با ماکروجلبکها میتوانند بهعنوان گزینه مناسبی برای افزایش تحمل گیاهان نسبت به تنشهای زیستی و غیر زیستی از جمله شوری مورد توجه واقع شوند.
زینب ایزدی؛ عبدالحسین رضایی نژاد
چکیده
به منظور بررسی اثرات افزایش تدریجی غلظت آهن در طی رشد گیاه همیشه بهار (Calendula officinalis)، آزمایشی با سه تیمار آهن و 4 تکرار در پاییز سال 1396 در گلخانه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان انجام گرفت. تیمارها شامل غلظت ثابت 4 و 35 میکرومولار آهن (کلات آهن (III) – N, N – اتیلن دی آمین دی هیدروکسی فنیل استیک اسید (Fe(III)-EDDHA)) و تیمار سوم رژیم پلکانی بود ...
بیشتر
به منظور بررسی اثرات افزایش تدریجی غلظت آهن در طی رشد گیاه همیشه بهار (Calendula officinalis)، آزمایشی با سه تیمار آهن و 4 تکرار در پاییز سال 1396 در گلخانه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان انجام گرفت. تیمارها شامل غلظت ثابت 4 و 35 میکرومولار آهن (کلات آهن (III) – N, N – اتیلن دی آمین دی هیدروکسی فنیل استیک اسید (Fe(III)-EDDHA)) و تیمار سوم رژیم پلکانی بود که گیاهان در ابتدای کشت غلظت 4 میکرومولار آهن را دریافت و هر هفته دو میکرومولار به غلظت آهن دریافتی اضافه میشد. در نهایت غلظت آهن دریافتی به 26 میکرومولار رسید. نتایج حاکی از آن بود که از نظر صفات حجم ریشه و فعالیت آنزیم پراکسیداز گیاهان تحت تیمار 4 میکرومولار آهن برتری نشان دادند. اما بالاترین بیوماس مربوط به تیمار 35 میکرومولار آهن و رژیم پلکانی بود. در حالی که بیشترین شاخص کلروفیل a وb ، کلروفیل a+b و کاروتنوئید، وزن خشک ریشه و گل، عمر گل، تعداد گل و وزن تر گل اول در گیاهان تحت رژیم پلکانی آهن ملاحظه شد. به علاوه بالاترین و پایینترین میزان فتوسنتز "در مرحله دوم اندازهگیری" (بهترتیب، 2/12 و 5/4 میکرومول بر متر مربع برثانیه) و تعرق (بهترتیب، 9/1 و 8/0 میلیمول بر متر مربع بر ثانیه) مربوط به گیاهان تحت رژیم پلکانی آهن بود. لذا رژیم پلکانی بعنوان روش مناسب جهت تغذیه آهن در گیاه همیشه بهار در کشت بدون خاک قابل توصیه است.
الیاس آریاکیا؛ حمیدرضا روستا؛ ناهید رحمی زاده
چکیده
با توجه به نیاز تغذیهای بالای درخت خرما (Phoenix dactylifera L.)، لازم است تا اثر کودهای پر مصرف بر شاخصهای فیزیکوشیمیایی برگ و میوه آن مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی شامل تیمار کودی سولفات آمونیوم و سولفات پتاسیم همراه با کود دامی به صورت چالکود در اسفند ماه و در منطقه ...
بیشتر
با توجه به نیاز تغذیهای بالای درخت خرما (Phoenix dactylifera L.)، لازم است تا اثر کودهای پر مصرف بر شاخصهای فیزیکوشیمیایی برگ و میوه آن مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی شامل تیمار کودی سولفات آمونیوم و سولفات پتاسیم همراه با کود دامی به صورت چالکود در اسفند ماه و در منطقه بم اعمال گردید. نمونهبرداری جهت آنالیز برگ و میوه، به ترتیب در خرداد ماه و برداشت محصول خرما انجام شد. نتایج نشان داد با توجه به تاثیر معنیدار عناصر نیتروژن، گوگرد و پتاسیم فراهم شده توسط کودهای مذکور بر شاخصهای مورد نظر، بیشترین محتوای نیتروژن و آهن و رنگدانههای فتوسنتزی کاروتنویید و کلروفیل (a و کل) برگ و وزن میوه خرما به ترتیب از اثر متقابل کودهای سولفات آمونیوم و سولفات پتاسیم همراه با کود دامی، به دست آمد. بیشترین محتوای پتاسیم در برگ، TSS و نسبت TSS/TA در میوه، از تیمارهای سولفات آمونیوم (500 گرم) و سولفات پتاسیم (1500 گرم) همراه با کود دامی حاصل شد. بنابراین به منظور بهبود شاخصهای فیزیکوشیمیایی برگ و میوه درخت خرما، ترکیب کودی سولفات آمونیوم و سولفات پتاسیم همراه با کود دامی توصیه میشود.
علی صالحی ساردویی؛ پرویز رهبریان
چکیده
به منظور ارزیابی اثر محیطهای کشت بر رشد رویشی گیاه برگ زینتی پاندانوس آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با هشت تیمار و چهار تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جیرفت صورت گرفت. گیاهان پاندانوس از نظر ویژگیهای رویشی تفاوت معنیداری با یکدیگر نشان دادند. بیشترین میزان ارتفاع گیاه با میانگین (40 سانتیمتر) در هر گیاه ...
بیشتر
به منظور ارزیابی اثر محیطهای کشت بر رشد رویشی گیاه برگ زینتی پاندانوس آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با هشت تیمار و چهار تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جیرفت صورت گرفت. گیاهان پاندانوس از نظر ویژگیهای رویشی تفاوت معنیداری با یکدیگر نشان دادند. بیشترین میزان ارتفاع گیاه با میانگین (40 سانتیمتر) در هر گیاه در محیط کشت حاوی کوکوچیپس مشاهده گردید و کمترین آن در بستر کشت پیت ماس با میانگین (17 سانتیمتر) بدست آمد که از لحاظ آماری تفاوت معنیداری را با هم نشان دادند. بیشترین تعداد برگ با میانگین (20) در بستر 50 درصد پیت ماس + 25 درصد ماسه + پرلیت بدست آمد و کمترین آن در بستر پیت ماس با میانگین (16) به همراه بود، که این نتایج نشان میدهد استفاده متقابل از ماسه + پرلیت در بستر کشت نسبت به استفاده خالص آن تعداد برگ را افزایش میدهد. بیشترین سطح برگ مربوط به بستر 50 درصد پیت نخل+25 درصد ماسه+25 درصد پرلیت با میانگین (97/413 سانتیمتر مربع) و کمترین آن در بستر پیت ماس با میانگین (8/189 سانتیمتر مربع) بدست آمد که از لحاظ آماری تفاوت معنیداری را با هم نشان دادند. بیشترین تعداد تنه جوش و سطح ویژه برگ به ترتیب با میانگین 8 و 81/256 سانتی متر مربع مربوط به بستر پیت نخل و کوکوپیت بود، کمترین آن در بستر پیت ماس به ترتیب با میانگین (2) و (45/91 سانتیمتر مربع) بود.