مقالات پژوهشی
سمانه محمدی؛ مجید عزیزی؛ جمیل واعظی
چکیده
آویشن یکی از مهمترین گیاهان دارویی ایران و جهان است که به دلیل داشتن دو ترکیب تیمول و کارواکرول دارای خواص دارویی متنوعی میباشد. هدف از انجام این آزمایش بررسی خصوصیات میکروسکوپی و مورفولوژیکی آویشن باغی (Thymus vulgaris) در مقایسه با دو توده آویشن خراسانی (Thymus transcaspicus) در شرایط کشت شده آب و هوایی مشهد میباشد. بدین منظور آزمایشی به صورت طرح ...
بیشتر
آویشن یکی از مهمترین گیاهان دارویی ایران و جهان است که به دلیل داشتن دو ترکیب تیمول و کارواکرول دارای خواص دارویی متنوعی میباشد. هدف از انجام این آزمایش بررسی خصوصیات میکروسکوپی و مورفولوژیکی آویشن باغی (Thymus vulgaris) در مقایسه با دو توده آویشن خراسانی (Thymus transcaspicus) در شرایط کشت شده آب و هوایی مشهد میباشد. بدین منظور آزمایشی به صورت طرح بلوک کاملً تصادفی با 3 تیمار و 4 تکرار و در هر تکرار 9 بوته انجام شد. تیمارها شامل آویشن باغی و دو توده آویشن خراسانی (A و B) بود. نتایج نشان داد که تنوع در خور توجهی از نظر صفات مهم اصلاحی گیاهان دارویی بین تیمارها وجود دارد. با توجه به نتایج بدست آمده از لحاظ خصوصیات مورفولوژیکی بزرگترین طول و عرض برگ، تعداد گل و طول گل، فاصله میانگره و طول گلآذین در توده Aآویشن خراسانی مشاهده شد و بیشترین عملکرد تر و خشک، ارتفاع گیاه، بزرگترین قطر تاج پوشش و درصد اسانس مربوط به بوتههای آویشن باغی بود. نتایج آنالیز GC-MS نشان داد که اسانس آویشن باغی دارای 31 ترکیب و اسانس آویشنهای خراسانی دارای 27 ترکیب بودند. با توجه به تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی در آویشنهای مورد مطالعه دو نوع کرک غدهای و پوششی تشخیص داده شد که کرک غدهای از نوع سپری بدون پایه بود. در آویشن باغی میانگین اندازه کرکهای سپری و کرکهای پوششی به ترتیب 11/73 و 33/57 میکرومتر بود که در مقایسه با آویشنهای خراسانی، تراکم کرکهای پوششی و سپری بیشتر بود. در مجموع نتایج بدست آمده حکایت از وجود پتانسیل ژنتیکی مناسبی از لحاظ کلیه صفات در آویشنهای خراسانی و باغی داشت که میتوان با انتقال صفات از آویشن باغی در برنامههای اصلاحی به عنوان پایه به آویشن خراسانی حداکثر استفاده را به عمل آورد و میتوان از این گونه بومی ایران به عنوان جایگزین مناسبی برای گونه اروپایی آویشن باغی جهت مقاصد مختلف، بالاخص کاربردهای دارویی استفاده کرد.
مقالات پژوهشی
ساجده کریم پور؛ غلامحسین داوری نژاد؛ محمد زکی عقل؛ محمدرضا صفرنژاد
چکیده
بمنظور بهبود رشد شاخههای باززایی شده گلابی رقم شکری آزمایشی در فضای نرم افزار Design Expert در قالب 20 نقطه شامل مقادیر تصادفی از سه فاکتور عناصر غذایی (NH4NO3، آهن و عناصر میکرو) اجرا شد. پاسخ ریزنمونهها از نظر تعداد شاخه پرآوری شده، طول شاخه پرآوری شده، تعداد برگ، مقدار کلروفیل a برگ، کارتنوئید برگ و قدرت رشدی بعد از دو ماه ثبت گردید. فاکتورهای ...
بیشتر
بمنظور بهبود رشد شاخههای باززایی شده گلابی رقم شکری آزمایشی در فضای نرم افزار Design Expert در قالب 20 نقطه شامل مقادیر تصادفی از سه فاکتور عناصر غذایی (NH4NO3، آهن و عناصر میکرو) اجرا شد. پاسخ ریزنمونهها از نظر تعداد شاخه پرآوری شده، طول شاخه پرآوری شده، تعداد برگ، مقدار کلروفیل a برگ، کارتنوئید برگ و قدرت رشدی بعد از دو ماه ثبت گردید. فاکتورهای مورد بررسی در قالب مدلهای حاصل از تجزیه آماری (مدلهای خطی، چندجملهای ساده و چند جملهای درجه دوم) بر پاسخهای مورد ارزیابی بطور معنیداری موثر بودند. افزایش آهن تا یک و نیم برابر و کاهش NH4NO3 به نصف غلظت آنها در محیط کشت MS باعث افزایش تعداد شاخه پرآوریشده (43/4 برابر) گردید. NH4NO3، آهن × عناصر میکرو رابطهی خطی منفی با طول شاخه نشان دادند درحالیکه تعداد برگ بطور منفی متاثر از عناصر میکرو بود. با افزایش NH4NO3 از طول شاخه پرآوری شده کاسته شد و از طرف دیگر مقادیر 5/0× و1× محیط کشت MS به ترتیب برای آهن و میکرو باعث افزایش 5/1 برابری در طول شاخه شد. شاخههای رشد یافته در محیط کشت حاوی 1× مقادیر میکرو در محیط کشت پایه MS به میزان 5/1برابر برگ بیشتری نسبت به مقادیر 2× تولید کردند. محتوی کلروفیل a و کارتنوئید برگ در قالب مدل خطی تحت تاثیر مقادیر آهن (مثبت) و NH4NO3 (منفی) قرار گرفتند. افزایش آهن تا 5/1× برابر و کاهش NH4NO3 تا 5/0× برابر محیط کشت پایه MS باعث افزایش 2 برابری در میزان کلروفیل a و کارتنوئید شد. NH4NO3 و میکرو در قالب رابطه خطی منفی رشد رویشی را تحت تاثیر قرار دادند بطوریکه نصف مقادیر NH4NO3 با افزایش تعداد شاخه پرآوری شده و طول شاخه موجب افزایش قدرت رشدی شاخه تا 5/2 برابر شاهد گردید و کاهش مقادیر میکرو از طریق افزایش طول شاخه بر قدرت رشدی تاثیر مثبت داشت. محیط کشت بهینه شده برای گلابی شکری با استفاده از نرم افزار Design Expert محیط کشت MS تغییر یافته به ترتیب حاوی 9/0×، 1× و 5/0× مقادیر آهن، میکرو و NH4NO3 بود.
مقالات پژوهشی
فهمیه دژآباد؛ مریم حقیقی
چکیده
به منظور مقایسه اثر تنش ناگهانی دمای پایین ریشه و قسمت هوایی بر بازیابی صفات رویشی و فیزیولوژیکی گوجهفرنگی پژوهشی در آزمایشی در شرایط محیطی کنترل شده در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. این دو آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تکرار شامل دو تیمار غلظتهای مختلف عنصر بور (0 ، 5/0، 1 و 5/1 بر حسب پیپیام) ...
بیشتر
به منظور مقایسه اثر تنش ناگهانی دمای پایین ریشه و قسمت هوایی بر بازیابی صفات رویشی و فیزیولوژیکی گوجهفرنگی پژوهشی در آزمایشی در شرایط محیطی کنترل شده در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. این دو آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تکرار شامل دو تیمار غلظتهای مختلف عنصر بور (0 ، 5/0، 1 و 5/1 بر حسب پیپیام) و دو سطح دمایی بخشهای هوایی (10 درجه سانتیگراد دمای تنش سرمایی بخش هوایی و ریشه و 22 درجه سانتیگراد دمای بهینه و شاهد) انجام شد. نتایج نشان داد بیشترین میزان فتوسنتز، میزان وزن خشک ریشه و بخش هوایی از تیمار مصرف 5/0 پیپیام بور در حین تنش ناگهانی دمای پایین بر روی ریشه بود. بیشترین میزان آنتیاکسیدان، فنول، پرولین ساقه و نشت الکترولیت نیز از تیمار مصرف 5/1 پیپیام بور در حین تنش بر قسمت هوایی بدست آمد. به نظر میرسد تنش ناگهانی دمای پایین ریشه و قسمت هوایی میزان بازیابی صفات رویشی و فیزیولوژیکی گوجهفرنگی را کاهش میدهد اما زمانی که دمای پایین بر قسمت هوایی تحمیل شد گیاه متحمل خسارات بسیار بیشتری شد که این خسارات خود را در دوره بازیابی نشان داد. همچنین مصرف 5/0 پیپیام از عنصر بور در حین تنش سرمایی با ایجاد شرایط بهینه جهت رشد، باعث خنثیسازی نسبی اثرات تنش دمای پایین در ناحیه ریشه شده و گیاه را در وضعیت مطلوبی نگه داشت به نحوی که پس از دوره بازیابی، گیاه توانست خود را به شرایط قبل از تنش سرمایی نزدیک کند.
مقالات پژوهشی
بهرام عابدی؛ طاهره پروانه؛ الهام اردکانی
چکیده
به منظور مقایسه کیفیت سیب توسرخ بکران و برخی سیبهای بهاره ایران، میوههای ژنوتیپ سیب توسرخ بکران از روستای بکران در شهرستان شاهرود و چند رقم سیب بهاره در مرحله رسیدن میوه از ایستگاه تحقیقاتی گلمکان شهرستان مشهد تهیه شدند. ویژگیهای فیزیکی میوه شامل وزن تر، سفتی، وزن حجمی و ویژگیهای شیمیایی شامل اسیدیته، اسید کل، مواد جامد ...
بیشتر
به منظور مقایسه کیفیت سیب توسرخ بکران و برخی سیبهای بهاره ایران، میوههای ژنوتیپ سیب توسرخ بکران از روستای بکران در شهرستان شاهرود و چند رقم سیب بهاره در مرحله رسیدن میوه از ایستگاه تحقیقاتی گلمکان شهرستان مشهد تهیه شدند. ویژگیهای فیزیکی میوه شامل وزن تر، سفتی، وزن حجمی و ویژگیهای شیمیایی شامل اسیدیته، اسید کل، مواد جامد محلول، شاخص طعم، میزان آنتوسیانین، محتوای فنل کل، فلاونوئید کل، قدرت ضد اکسایشی و همچنین شاخص قهوهای شدن آنزیمی بافت میوه در ارقام انتخابی اندازهگیری شد. بیشترین مقدار قهوهای شدن آنزیمی در سیب پهپن و کمترین مقدار در سیب توسرخ بکران مشاهده شد. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که بیشترین مقدار مواد جامد محلول در ژنوتیپ سیب توسرخ بکران (25 درجه بریکس) و کمترین مقدار در رقم گلاب صحنه (4/11 درجه بریکس) بود. بیشترین مقدار شاخص طعم میوه (TA/TSS) در ارقام پهپن، گلاب صحنه، و گلاب کهنز و کمترین مقدار در ژنوتیپ سیب توسرخ بکران (38/8) مشاهده شد. کمترین مقدار اسیدیته (98/2) در ژنوتیپ توسرخ بکران و بیشترین مقدار (61/4) در رقم گلاب کهنز مشاهده شدند. بیشترین مقدار آنتوسیانین در سیب توسرخ بکران (50/88) و کمترین مقدار در رقم گلاب صحنه (44/8) یافت شد. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که بیشترین قدرت ضد اکسایشی مربوط به سیب توسرخ بکران (73/93 درصد) بود. سیب توسرخ بکران با دارا بودن بیشترین مقدار مواد جامد محلول، بیشترین مقدار آنتوسیانین و فلاونوئید و بیشترین قدرت ضداکسایشی و دارا بودن طعمی مطلوب و ظاهری متمایز میتواند به عنوان یک میوه کاملاً بومی با مصارف تازهخوری و جهت تولید فراوردههای مختلف مورد توجه قرار گیرد.
مقالات پژوهشی
اکبر انگوتی؛ جعفر حاجی لو؛ فرهنگ رضوی
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی تغییرات آنزیمهای آنتی اکسیدانی و پرولین در طی رکود جوانه گل گیلاس ارقام زودرس، سیاه شبستر، زرد مشهد و یک ژنوتیپ محلی از آلبالو در آزمایشگاه بیولوژی گلدهی و فیزیولوژی رشد و نمو گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در سال زراعی 95-1394 انجام شد. نمونهبرداری از جوانههای درختان موجود در ایستگاه تحقیقاتی ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی تغییرات آنزیمهای آنتی اکسیدانی و پرولین در طی رکود جوانه گل گیلاس ارقام زودرس، سیاه شبستر، زرد مشهد و یک ژنوتیپ محلی از آلبالو در آزمایشگاه بیولوژی گلدهی و فیزیولوژی رشد و نمو گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در سال زراعی 95-1394 انجام شد. نمونهبرداری از جوانههای درختان موجود در ایستگاه تحقیقاتی خلعت پوشان بصورت ماهانه انجام پذیرفت. وضعیت جوانهها از نظر تغییرات آنزیمهای آنتیاکسیدانی (کاتالاز، پراکسیداز و سوپراکساید دیسموتاز) در هر مرحله نمونهبرداری مورد بررسی قرار گرفت. سرماهای تجمعی در هر یک از این تاریخهای نمونهبرداری بر طبق مدل یوتا محاسبه گردید. همچنین تغییرات وزن تر جوانهها در طول دوره رکود بصورت هفتگی ارزیابی و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 5 تکرار تجزیه شد. نتایج نشان داد از نظر میزان فعالیت آنزیمهای کاتالاز، پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز در طی رکود جوانه گل، اختلاف آماری در سطح احتمال 1 درصد دیده شد. در سه آنزیم مذکور آلبالو دارای بیشترین و گیلاس رقم سیاه شبستر کمترین میزان را دارا بود بطوری که بیشترین و کمترین میزان فعالیت آنزیمی به ترتیب در 360 و 820 واحد سرمایی میزان دیده شد. از نظر میزان پرولین بین مراحل مختلف نمونهبرداری و بین ارقام مورد مطالعه اختلاف آماری در سطح احتمال 1 درصد مشاهده شد. نتایج بیانگر آن است که رقم گیلاس زودرس دارای بیشترین میزان پرولین و آلبالو کمترین میزان این اسید آمینه را داشته است.
مقالات پژوهشی
مریم تاتاری؛ مهرداد محلوجی؛ ابراهیم قربانی
چکیده
نتیجه شناسایی و جمعآوری ژنوتیپهای ”به“ در استان اصفهان، دستیابی به ژنوتیپهای امیدبخش”به“ بوده است. با توجه به اینکه ارزیابی خصوصیات انبارمانی و تعیین میزان مقاومت به نابسامانیهای پس از برداشت در محصولات باغی از اهمیت وافری برخوردار است، این تحقیق با هدف تعیین مناسبترین زمان برداشت و بررسی طول دوره انبارمانی برخی ژنوتیپهای ...
بیشتر
نتیجه شناسایی و جمعآوری ژنوتیپهای ”به“ در استان اصفهان، دستیابی به ژنوتیپهای امیدبخش”به“ بوده است. با توجه به اینکه ارزیابی خصوصیات انبارمانی و تعیین میزان مقاومت به نابسامانیهای پس از برداشت در محصولات باغی از اهمیت وافری برخوردار است، این تحقیق با هدف تعیین مناسبترین زمان برداشت و بررسی طول دوره انبارمانی برخی ژنوتیپهای امیدبخش ”به“ حاصل از جمعآوری ژرمپلاسم انجام گرفت. به این منظور میوههای ارقام ”به“ ویدوجا و ”به“ اصفهان به همراه ژنوتیپهای KVD2 و KVD4 به عنوان ژنوتیپهای امیدبخش در تاریخهای 15، 23 و 30 مهر ماه سال 1395 از ایستگاه تحقیقات مبارکه برداشت شدند. میوهها به سردخانه با دمای 1±0 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 5±90 درصد منتقل گردیدند. صفات مورد ارزیابی در زمان برداشت و نیز در فواصل یک ماهه به مدت پنج ماه پس از نگهداری در سردخانه طی آزمایش فاکتوریل در پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و 10 میوه در هر تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. طبق نتایج، بیشترین کاهش وزن در ماه پنجم انبارمانی دیده شد. در این ماه، ”به“ اصفهان و ویدوجا به ترتیب بیشترین و کمترین درصد کاهش وزن را نشان دادند. بیشترین مواد جامد محلول و شاخص طعم در برداشت سوم و ماه پنجم و چهارم انبارمانی دیده شد. بیشترین شاخص طعم متعلق به ”به“ اصفهان و ویدوجا بود. بیشترین سفتی بافت میوه در زمان برداشت برای ”به“ اصفهان و ژنوتیپ KVD2 و کمترین آن برای ژنوتیپ KVD4 و پس از پنج ماه انبارمانی به دست آمد. ژنوتیپ KVD4 در زمان برداشت، بیشترین و ”به“ اصفهان، ویدوجا و KVD2 پس از انبارمانی پنج ماهه کمترین محتوای فنول کل را نشان دادند. ژنوتیپ KVD4 و ”به“ اصفهان در زمان برداشت بیشترین محتوای پکتین را نشان دادند. افزایش دوره انبارمانی مقدار پکتین و فنول را کاهش داد. قهوهای شدن سطحی از ماه چهارم انبارمانی آغاز شد و اختلاف معنیداری با مقدار این صفت در ماه پنجم نداشت. در نهایت بهترین زمان برداشت برای ارقام و ژنوتیپهای اصفهان، ویدوجا، KVD2 و KVD4 به ترتیب 185، 200، 200 و 193 روز پس از تمام گل بود. نگهداری میوه ارقام ”به“ اصفهان و ویدوجا و ژنوتیپ KVD4 به مدت چهار ماه و میوه ژنوتیپ KVD2 به مدت پنج ماه در سردخانه قابل توصیه است.
مقالات پژوهشی
حسن مومیوند؛ عبدالحسین رضایی نژاد؛ شیرین تقی پور؛ کبری سپهوند؛ بهنام مرادی
چکیده
خشککردن یکی از مهمترین فرآیندهای پس از برداشت گیاهان دارویی است. در این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر روشهای مختلف خشککردن بر گیاه دارویی شمعدانی عطری، آزمایشی بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و 12 تیمار اجرا شد. تیمارهای مورد آزمایش شامل خشککردن در ماکروویو (توان 300، 600 و 900 وات)، خشک کردن در آون (دمای 45، 55 و 65 درجه سانتیگراد)، ...
بیشتر
خشککردن یکی از مهمترین فرآیندهای پس از برداشت گیاهان دارویی است. در این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر روشهای مختلف خشککردن بر گیاه دارویی شمعدانی عطری، آزمایشی بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و 12 تیمار اجرا شد. تیمارهای مورد آزمایش شامل خشککردن در ماکروویو (توان 300، 600 و 900 وات)، خشک کردن در آون (دمای 45، 55 و 65 درجه سانتیگراد)، خشک کردن طبیعی (خشککردن در سایه محصور اتاق، سایه هوای آزاد، 5 ساعت آفتاب و سپس انتقال به سایه، 10 ساعت آفتاب و سپس انتقال به سایه، و آفتاب کامل) و نمونه گیاهی تازه (بهعنوان شاهد) بودند. در روشهای مختلف خشککردن، کاهش وزن نمونهها تا رسیدن محتوای رطوبت به 12 درصد (بر پایه ماده خشک گیاهی) ادامه یافت. نتایج تجزیه واریانس نشاندهنده تاثیر معنیدار روشهای مختلف خشککردن بر زمان خشککردن، فنل کل، فلاونوئید کل، فعالیت آنتیاکسیدانی با دو روش دیپیپیاچ و افآراِیپی و محتوای اسانس بود. کمترین و بیشترین زمان خشککردن (05/4 دقیقه و 6 روز) بهترتیب مربوط به تیمارهای خشککردن با توان 900 وات ماکروویو و خشککردن در سایه هوای آزاد بود. بالاترین محتوای فنل کل (78/14 میلیگرم گالیک اسید در صد گرم ماده خشک) و فلاونوئید کل (83/12 میلیگرم کوئرستین در صدگرم ماده خشک) بهترتیب در تیمار سایه محصور و سایه هوای آزاد و بیشترین ظرفیت آنتیاکسیدانی (02/1IC50=) در نمونه تازه مشاهده گردید. همچنین گیاهان خشکشده در آون با دمای 45 درجه نیز از نظر فنل کل، فلاونوئید کل و فعالیت آنتیاکسیدانی غنی بودند. در حالیکه نمونههای خشکشده در سه توان ماکروویو و نمونههای خشکشده در آفتاب کامل کمترین میزان را برای این صفات نشان دادند. بالاترین محتوای اسانس (2/0 درصد وزنی/وزنی بر پایه ماده خشک گیاهی) نیز در تیمار خشککردن در آون با دمای 45 درجه مشاهده گردید. بهطور کلی میتوان گفت که خشککردن در دماهای بالای آون و توانهای بالای ماکروویو باعث کاهش میزان ترکیبات فنولی و فلاونوئید، فعالیت آنتیاکسیدانی و درصد اسانس شمعدانی عطری گردید. در حالیکه روشهای خشککردن در سایه محصور، سایه هوای آزاد و آون با دمای 45 درجه، کمترین کاهش را در این صفات نسبت به نمونه گیاه تازه نشان دادند.
مقالات پژوهشی
احمد شریفی شریف آباد؛ سیده مهدیه خرازی؛ صبا نجاتی زاده؛ آزاده خادم؛ مریم مرادیان
چکیده
در کشاورزی سنتی، عموماً غلظت بالایی از عناصر غذایی در اختیار گیاه قرار میگیرد و بخش اعظمی از آن از طریق آبشویی خارج شده و در دسترس گیاه قرار نمیگیرد. چنانچه بتوان با مدیریت صحیح، نیاز تغذیهای گیاه را مشخص نمود، میتوان کارایی مصرف کود را افزایش و همچنین از آلودگی زیست محیطی ناشی از مصرف بیش از حد کودهای شیمیایی در کشور جلوگیری ...
بیشتر
در کشاورزی سنتی، عموماً غلظت بالایی از عناصر غذایی در اختیار گیاه قرار میگیرد و بخش اعظمی از آن از طریق آبشویی خارج شده و در دسترس گیاه قرار نمیگیرد. چنانچه بتوان با مدیریت صحیح، نیاز تغذیهای گیاه را مشخص نمود، میتوان کارایی مصرف کود را افزایش و همچنین از آلودگی زیست محیطی ناشی از مصرف بیش از حد کودهای شیمیایی در کشور جلوگیری نمود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف افزایش راندمان مصرف کود از طریق انتخاب تیمار کودی بهینه و سطح مطلوب آن جهت سازگاری و رشد مناسب گیاهچههای کشت بافتی ژربرا انجام شد. در آزمایش اول تیمارهای کودی مختلف با نسبتهای متفاوت فسفر و پتاسیم (PK) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج حاکی از تاثیر مطلوب تیمار کودی گروه دو (با مقادیر 99/7 میلی مولار نیتروژن، 06/1 میلی مولار فسفر و 77/4 میلی مولار پتاسیم) بر پارامترهای رشدی گیاهچههای کشت بافتی ژربرا بود. در آزمایش دوم غلظتهای مختلف تیمار کودی گروه دوم (x5/0، x1 و x5/1) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 15 تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت تا سطح بهینه این تیمار کودی تعیین گردد. نتایج نشان داد که گیاهچههای رشد یافته تحت تیمار x5/1 کود گروه دوم، از شاخصهای رشدی مطلوبتری در مقایسه با دو تیمار دیگر برخوردار بودند و میانگینهای بالاتری را از لحاظ وزن خشک ریشه و شاخساره به خود اختصاص دادند. لذا به منظور سازگاری و رشد مطلوب گیاهچههای کشت بافتی ژربرا، تیمار کودی گروه دو با غلظت x5/1 توصیه میگردد.
مقالات پژوهشی
علی رضایی؛ محمدتقی عبادی؛ حسن پیرانی
چکیده
تولید ارگانیک یکی از ارکان مهم صنعت گیاهان دارویی است و استفاده از کودهای آلی در این مبحث بسیار مورد توجه میباشد. امروزه عصاره جلبکهای دریایی به عنوان یک کود آلی به منظور افزایش عملکرد کمی و کیفی گیاهان دارویی و همچنین مقاومت به تنشهای محیطی استفاده میشود. مرزه یکی از گیاهان دارویی و ادویهای است که سطح زیر کشت بالایی در کشورمان ...
بیشتر
تولید ارگانیک یکی از ارکان مهم صنعت گیاهان دارویی است و استفاده از کودهای آلی در این مبحث بسیار مورد توجه میباشد. امروزه عصاره جلبکهای دریایی به عنوان یک کود آلی به منظور افزایش عملکرد کمی و کیفی گیاهان دارویی و همچنین مقاومت به تنشهای محیطی استفاده میشود. مرزه یکی از گیاهان دارویی و ادویهای است که سطح زیر کشت بالایی در کشورمان جهت مصارف غذایی و دارویی دارد. به منظور بررسی اثر محلولپاشی غلظتهای مختلف کود آلی جلبک دریایی بر روی شاخصههای رشد، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، درصد و عملکرد اسانس گیاه مرزه، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تیمار و 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در سال 1396 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل محلولپاشی سطوح مختلف غلظت کود جلبک دریایی شامل مقادیر صفر (شاهد)، 5/2، 5 و 10 میلیلیتر بر لیتر به میزان سه مرتبه در طول فصل رشد بود. نتایج حاصل از اندازهگیری متغیرهای رشدی نشان داد که غلظتهای مختلف کود جلبک دریایی استفاده شده در این آزمایش بر صفات تعداد شاخههای فرعی، وزن خشک اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه، طول و عرض برگ، ارتفاع بوته و شاخص اسپد در سطح احتمال یک درصد تاثیر معنیداری داشت. همچنین سطوح مختلف کود جلبک دریایی بر صفات وزن تر اندام هوایی، درصد و عملکرد اسانس در سطح احتمال 5 درصد تاثیر معنیداری داشت. مقایسه میانگینها نشان داد که بیشترین مقدار برای صفات تعداد شاخههای فرعی (44/35 عدد در بوته)، طول و عرض برگ (22/43 و 07/8 میلیمتر)، قطر ساقه (00/5 میلیمتر)، وزن تر و خشک ریشه (به ترتیب 17/15 و 42/6 گرم)، وزن تر و خشک اندام هوایی بوته (01/181 و 69/37 گرم)، شاخص اسپد (13/48) مربوط به تیمار کاربرد 10 میلیلیتر کود جلبک دریایی و کمترین آن مربوط به تیمار شاهد بود. همچنین بیشترین ارتفاع بوته (66/54 سانتی متر) و درصد و عملکرد اسانس به ترتیب به میزان 51/2 درصد و 28/6 گرم در متر مربع مربوط به تیمار 5 میلیلیتر کود جلبک دریایی بود. بهطور کلی و با در نظر گرفتن نتایج حاصل از این آزمایش میتوان عکسالعمل گیاه دارویی مرزه را به کاربرد کود آلی جلبک دریایی به ترتیب در سطوح 5 و 10 میلیلیتر در لیتر مثبت ارزیابی نمود و آن را در برنامه توصیه کودی کشاورزان قرار داد.
مقالات پژوهشی
محسن عیسی پور؛ خدایار همتی؛ نسترن همتی
چکیده
پونه (Mentha longifolia L.) گیاه دارویی و معطر ارزشمند متعلق به خانواده نعناعیان است. در این تحقیق، اثر شش رویشگاه با ارتفاع متفاوت )ارتفاعات شهرستان آمل) بر روی برخی خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه پونه در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد صفات مورد ارزیابی در بین رویشگاههای پونه تفاوت ...
بیشتر
پونه (Mentha longifolia L.) گیاه دارویی و معطر ارزشمند متعلق به خانواده نعناعیان است. در این تحقیق، اثر شش رویشگاه با ارتفاع متفاوت )ارتفاعات شهرستان آمل) بر روی برخی خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه پونه در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد صفات مورد ارزیابی در بین رویشگاههای پونه تفاوت معنیداری را در سطح احتمال یک درصد نشان دادند. بر اساس نتایج مقایسه میانگین بیشترین تعداد برگ در بوته (25 عدد) و تعداد شاخه گیاه در بوته (27 عدد) پونه به ترتیب در منطقه گت لش و سیوزمین بدست آمد. همچنین بیشترین تعداد گل (15 عدد) و بیشترین تعداد گره (22 عدد) به ترتیب در بندریکا و گت لش مشاهده شد. منطقه گت لش و سیوزمین به ترتیب بیشترین و کمترین میزان محتوای رنگیزههای فتوسنتزی را دارا بودند. تفاوت معنیداری بین محتوای فنل کل و فلاونوئید کل در رویشگاههای مختلف وجود نداشت هرچند بیشترین میزان در مناطق پردمه و گت لش مشاهده شد. نتایج نشان داد بیشترین و کمترین بازده اسانس به ترتیب از رویشگاههای گت لش و واش ورین بدست آمد. میزان پولگون در برگ گیاه پونه با افزایش ارتفاع افزایش یافت بطوریکه بیشترین میزان پولگون (6069 پیپیام) در منطقه پردمه بدست آمد. بنابراین، با توجه به نتایج کلی بدست آمده، بهترین رویشگاهها برای حصول بیشترین بازدهی اسانس و پولگون به ترتیب رویشگاههای گت لش و پردمه میباشند.
مقالات پژوهشی
سهیلا حاجی زاده؛ زهره جبارزاده؛ میرحسن رسولی صدقیانی
چکیده
به منظور بررسی تأثیر غلظتهای مختلف اسیدفولویک و نانوکلات آهن بر گلدهی و همچنین عمر پس از برداشت گل ژربرا رقم دانی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 97-96 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل اسیدفولویک در 4 سطح صفر، 50، 100 و 250 میلیگرم در لیتر بهصورت کاربرد خاکی و نانوکلات آهن در 4 سطح صفر ، 1، 2 و 4 گرم در ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر غلظتهای مختلف اسیدفولویک و نانوکلات آهن بر گلدهی و همچنین عمر پس از برداشت گل ژربرا رقم دانی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 97-96 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل اسیدفولویک در 4 سطح صفر، 50، 100 و 250 میلیگرم در لیتر بهصورت کاربرد خاکی و نانوکلات آهن در 4 سطح صفر ، 1، 2 و 4 گرم در لیتر بهصورت محلولپاشی بود. آزمایش در شرایط گلخانه در گلدان و در محیط کشت هیدروپونیک اجرا شد. در این پژوهش شاخصهای تعداد روز تا ظهور غنچه گل، طول ساقه گلدهنده، ماندگاری گل روی بوته، عمر گلجای، وزن تر و خشک گل و همچنین محتوای کلروفیل و کاروتنوئید مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که با افزایش غلظت نانوکلات آهن بیشترین وزن خشک گل بدست آمد ولی وزن تر گل تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت. تیمار اسید فولویک 50 میلیگرم در لیتر بدون کاربرد نانوکلات آهن سبب زود گلدهی شد. محتوای کلروفیل (کلروفیل a، b و کلروفیل کل) و مقدار کاروتنوئید ژربرا با افزایش غلظتهای اسیدفولویک و نانوکلات آهن در مقایسه با شاهد افزایش یافت. بیشترین ماندگاری گل روی بوته در غلظت 250 میلیگرم در لیتر اسیدفولویک به همراه 1 گرم در لیتر نانوکلات آهن به دست آمد و در غلظت 4 گرم در لیتر نانوکلات آهن تمامی غلظتهای اسیدفولویک باعث افزایش معنیدار عمرگلجای نسبت به تیمار شاهد شدند. بطور کلی نتایج حاصل، بیانگر تأثیر مثبت این تیمارها بر بیشتر صفات اندازهگیری شده میباشد.
مقالات پژوهشی
سید فرهاد صابرعلی؛ حسین نستری نصرآبادی؛ زهرا شیرمحمدی علی اکبر خانی
چکیده
جوانهزدن کامل و یکنواخت که شرط لازم برای استقرار گیاهچههای قوی و نهایتاً تولید موفق یک محصول است، تحت تاثیر عوامل مختلف محیطی بویژه حرارت و رطوبت بستر کشت قرار میگیرد. به منظور مطالعه تأثیر دما و تنش خشکی بر جوانهزنی بذر هندوانه و کمی سازی پاسخ جوانهزنی با مدلهای زمان حرارتی-رطوبتی، آزمایشی به صورت فاکتوریل با هفت سطح دما شامل ...
بیشتر
جوانهزدن کامل و یکنواخت که شرط لازم برای استقرار گیاهچههای قوی و نهایتاً تولید موفق یک محصول است، تحت تاثیر عوامل مختلف محیطی بویژه حرارت و رطوبت بستر کشت قرار میگیرد. به منظور مطالعه تأثیر دما و تنش خشکی بر جوانهزنی بذر هندوانه و کمی سازی پاسخ جوانهزنی با مدلهای زمان حرارتی-رطوبتی، آزمایشی به صورت فاکتوریل با هفت سطح دما شامل 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجۀ سلسیوس و شش سطح تنش خشکی شامل 0، 25/0-، 5/0-، 75/0-، 0/1- و 25/1- مگاپاسکال انجام شد. نتایج نشان داد بطور متوسط در همۀ سطوح دمایی با کاهش پتانسیل اسمزی، میزان جوانهزنی کاهش یافت، با اینوجود شدت این کاهش در محدوده حرارتی 25 درجه سانتیگراد کمتر از دماهای بالاتر و پایین تر آن بود. کمینه و بیشینه دما برای جوانهزنی هندوانه در روش رگرسیون خطی به ترتیب 7/10 و 0/40 درجه ساتیگراد، و در روش مدل زمان حرارتی 5/11 و 1/40 درجه سانتیگراد برآورد گردید. درجه حرارت مطلوب جوانهزنی نیز در روش رگرسیون و مدل زمان حرارتی-رطوبتی به ترتیب 3/25 و 2/25 درجه سانتیگراد برآورد شد. مقدار پتانسیل آب پایه برای جوانهزنی هندوانه در مدل زمان رطوبتی در درجه حرارتهای مختلف نیز بین 45/0- تا 23/1- مگاپاسکال محاسبه شد، با اینوجود در مدل زمان حرارتی-رطوبتی مقدار پتانسیل آب آستانه برای جوانهزنی در دامنه حرارتی پایین تر و بالاتر از حد مطلوب حرارتی بین 1/1- تا 2/1- مگاپاسکال تخمین زده شد. بدین ترتیب نتایج نشان داد که با افزایش حرارت بستر کشت پتانسیل آب پایه برای جوانهزنی افزایش خواهد یافت. در نهایت نتایج مدل نشان داد که مدل زمان حرارتی-رطوبتی بهخوبی قادر است بیش از 90 درصد تغییرات جوانهزنی بذر هندوانه را در پاسخ به حرارت و رطوبت کمی کند.
مقالات پژوهشی
یحیی سلاح ورزی؛ مریم کمالی؛ جعفر نباتی؛ حمید احمدپور میر
چکیده
برای بررسی اثر تنش یخ زدگی و ارزیابی تحمل به آن با استفاده از انواع مالچهای آلی در گیاه تاج الملوک تحت شرایط کنترل شده، این آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل 4 نوع مالچ در ترکیب با خاک ( شاهد (بدون استفاده از مالچ)، 50 درصد خاک+50 ...
بیشتر
برای بررسی اثر تنش یخ زدگی و ارزیابی تحمل به آن با استفاده از انواع مالچهای آلی در گیاه تاج الملوک تحت شرایط کنترل شده، این آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل 4 نوع مالچ در ترکیب با خاک ( شاهد (بدون استفاده از مالچ)، 50 درصد خاک+50 درصد کود دامی، 50 درصد خاک+ 50 درصد سوزنی برگ، 50 درصد خاک + 50 درصد سبوس برنج) و 5 سطح دمای یخ زدگی (0، 5-، 10-، 15-، 20- درجه سانتیگراد) بود. جهت ارزیابی تحمل به دماهای یخ زدگی درصد نشت الکترولیتها، تعداد برگ، سطح سبز برگ، وزن خشک بوته و محتوای پرولین برگی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد با کاهش دما از 0 به 20- درجه سانتیگراد قطر ساقه، سطح برگ و تعداد برگ در تیمار مالچ سبوس به ترتیب 6/42، 4/73، 2/21 درصد، در مالچ سوزنی برگ 2/35، 9/64، 6/47 درصد ، در مالچ کودی 1/ 20، 4/46، 8/7 درصد و در شاهد مالچ 8/32، 79، 7/30 درصد کاهش یافت در دمای 5- درجه سانتیگراد مقدار پرولین در برگ 26 درصد و در دمای 20- 50 درصد نسبت به شاهد افزایش داشت. همچنین کمترین مقدار پرولین (73/0 میکرومول بر گرم وزن تر) در گیاهان تحت تیمار با مالچ سبوس بود. به طور کلی، تنش یخبندان باعث کاهش صفات مورفولوژیک اندازه گیری شده در تاج الملوک شد ولی استفاده از مالچهای آلی منجر به بهبود این صفات گردید به طوریکه بهترین نتایج در مالچ کود دامی بدست آمد.
مقالات پژوهشی
علی آجیلی لاهیجی؛ علی محمدی ترکاشوند؛ عبدالمحمد محنت کش؛ میرناصر نویدی
چکیده
یکی از روشهای نوین در ارزیابی اراضی نسبت به کاربریهای مختلف، مدلسازی یا شبیهسازی کاربری مورد نظر است. با توجه به اهمیت عوامل موثر بر عملکرد باغات زیتون کشور، این ارزیابی در شمال ایران در بیش از 80 باغ زیتون شهرستان رودبار استان گیلان که مهمترین باغات زیتون کشور واقع شده است با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی انجام شد. عملکرد محصول ...
بیشتر
یکی از روشهای نوین در ارزیابی اراضی نسبت به کاربریهای مختلف، مدلسازی یا شبیهسازی کاربری مورد نظر است. با توجه به اهمیت عوامل موثر بر عملکرد باغات زیتون کشور، این ارزیابی در شمال ایران در بیش از 80 باغ زیتون شهرستان رودبار استان گیلان که مهمترین باغات زیتون کشور واقع شده است با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی انجام شد. عملکرد محصول باغات زیتون تحت تاثیر عوامل مختلف خاکی، آبی، توپوگرافی و اقلیمی میباشند، که در مجموع بیست و هشت عامل موثر بر عملکرد زیتون انتخاب و به عنوان متغیرهای ورودی مدل انتخاب شدند. این متغیرها عبارت بودند از خصوصیات خاک شامل EC، میزان مواد خنثی شونده (TNV)، درصد کربن آلی، فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب، درصد رس و درصد سیلت، خصوصیات آب آبیاری شامل EC و میزان آب آبیاری، خصوصیات توپوگرافی شامل ارتفاع و شیب، غلظت عناصر غذایی در برگ شامل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن و روی، عوامل اقلیمی شامل ساعات آفتابی، میزان تبخیر، میزان متوسط دما به عنوان متغیرهای ورودی و عملکرد محصول به عنوان خروجی مدلهای شبکه عصبی مصنوعی در نظر گرفته شد. نمونههای خاک، آب و برگ از باغات به طور همزمان در مرداد ماه جمع آوری شده و عوامل توپوگرافی از طریق میانیابی در محیط GIS و با استفاده از نرمافزار ArcGisبدست آمد و اطلاعات مربوط به عوامل اقلیمی نیز از ایستگاههای هواشناسی منطقه و روش میانیابی بدست آمد. پس از تعیین بهترین ساختار شبکه عصبی با میزان R آزمون 80 درصد، به کمک آنالیز حساسیت به روش Hill، عکسالعمل مدل به هر یک از متغیرهای ورودی بررسی و مهمترین فاکتورهای تأثیرگذار بر عملکرد محصول زیتون به دست آمد. بر اساس نتایج آنالیز حساسیت، مهمترین پارامترهای مؤثر در عملکرد محصول زیتون، به ترتیب نیتروژن برگ، فسفر خاک، تبخیر زمستان، تبخیر تابستان، میانگین دمای پاییز، ساعات آفتابی تابستان، میزان پتاسیم برگ، شوری خاک، شوری آب و شیب میباشند. که به طور خلاصه میتوان به الویت تامین عناصر غذایی ماکرو المنت مانند نیتروژن و فسفر و تامین رطوبت مورد نیاز با توجه به تبخیر منطقه حتی در فصل زمستان برای باغداران تاکید نمود.
مقالات پژوهشی
سیده فاطمه رسولی؛ منوچهر قلی پور؛ کامبیز جهان بین؛ حمیدرضا اصغری
چکیده
اسید سالیسیلیک و جاسموناتها به عنوان ترکیبات پیامرسان کلیدی در فرآیند القا که منجر به تجمع متابولیتهای ثانویه میشود بسیار مورد توجه میباشند. محلولپاشی با این ترکیبات باعث القا تنش کاذب و برانگیخته شدن پاسخهای دفاعی در گیاه شده و بدنبال آن تولید متابولیت ثانویه افزایش مییابد. این آزمایش به منظور بررسی اثر محلولپاشی با اسید ...
بیشتر
اسید سالیسیلیک و جاسموناتها به عنوان ترکیبات پیامرسان کلیدی در فرآیند القا که منجر به تجمع متابولیتهای ثانویه میشود بسیار مورد توجه میباشند. محلولپاشی با این ترکیبات باعث القا تنش کاذب و برانگیخته شدن پاسخهای دفاعی در گیاه شده و بدنبال آن تولید متابولیت ثانویه افزایش مییابد. این آزمایش به منظور بررسی اثر محلولپاشی با اسید جاسمونیک و سالیسیلیک بر پراکسید هیدروژن، هدایت الکتریکی، فعالیت آنزیمهای GPX، GST، فنیلآلانینآمونیالیاز (PAL)، غلظت فنل کل، فلاونویید و آنتوسیانین در استویا در شرایط مزرعهای انجام شد. آزمایش حاضر در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 12 تیمار و سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل محلولپاشی با اسید جاسمونیک، اسید سالیسیلیک و ترکیب تیماری از هر دوی آنها بود. محلولپاشی با اسید سالیسیلیک و جاسمونیک غلظت پراکسید هیدروژن را در بیشتر تیمارها نسبت به شاهد افزایش داد؛ بیشترین غلظت پراکسید هیدروژن در تیمار 20 میکرومولار اسید جاسمونیک - 1 میلیمولار اسید سالیسیلیک با غلظت 46/5 میکرومول در بافت تر مشاهده شد؛ گیاه در پاسخ به محلولپاشی با اسید جاسمونیک و سالیسیلیک فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی GPX و GST را در اغلب تیمارها افزایش داد؛ بیشترین میزان فعالیت آنزیم GPX در تیمارهای 5 میکرومولار اسید جاسمونیک و تیمار ترکیبی 20 میکرومولار اسید جاسمونیک - 1 میلیمولار اسید سالیسیلیک با میانگین144/0 و بیشترین میزان فعالیت آنزیمGST در تیمارهای 5 میکرومولار اسید جاسمونیک - 5 /0 میلیمولار اسید سالیسیلیک و 1 میلیمولار اسید سالیسیلیک با میانگین 35/0 میکرومول بر دقیقه بر گرم بافت تر مشاهده شد؛ به دنبال افزایش فعالیت سیستم آنتیاکسیدانی میزان هدایت الکتریکی در بیشتر تیمارها (10 تیمار) کمتر از شاهد بود؛ کمترین میزان هدایت الکتریکی در تیمار 20 میکرومولار اسید جاسمونیک - 1 میلیمولار اسید سالیسیلیک با میانگین 40 درصد مشاهده شد. محلولپاشی با اسید جاسمونیک و سالیسیلیک فعالیت آنزیم PAL را در تیمارهای ترکیبی بیشتر افزایش داد. بیشترین میزان فعالیت آنزیم PAL در تیمار 50 میکرومولار اسید جاسمونیک - 1 میلیمولار اسید سالیسیلیک مشاهده شد. بیشترین میزان غلظت فنل کل و فلاونویید در تیمار 20 میکرومولار اسید جاسمونیک - 1 میلیمولار اسید سالیسیلیک مشاهده شد. محلولپاشی با اسید جاسمونیک و سالیسیلیک غلظت آنتوسیانین را در تمام تیمارهای ترکیبی افزایش داد. محلولپاشی با اسید جاسمونیک و سالیسیلیک توانست غلظت ترکیبات فلاونوییدی را به عنوان یکی از ترکیبات مهم استویا افزایش دهد. نکته قابل توجه آن است که در بیشتر صفات، تیمارهای ترکیبی اسید جاسمونیک و سالیسیلیک تأثیر بیشتری در افزایش فعالیت آنزیم PAL، غلظت فنل کل، فلاونویید و آنتوسیانین داشتند.
مقالات پژوهشی
عبدالرضا رمضان قنبری؛ ایمان روح اللهی
چکیده
سنبلک به عنوان گل سوخدار مقاوم به سرما، با رنگ آبی و تمایل به گلدهی چندباره قابلیت استفاده زیادی در فضای سبز دارد. تهشکافی در تکثیر گلهای سوخدار به روش سنتی یا در ترکیب با تکنیک کشت بافت مورد استفاده قرار میگیرد. ترکیبات زیادی مانند کلشیسین میتوانند موجب پلیپلوییدی شوند. با هدف ارزیابی تاثیر همزمان تیمار کلشیسین و ته شکافی ...
بیشتر
سنبلک به عنوان گل سوخدار مقاوم به سرما، با رنگ آبی و تمایل به گلدهی چندباره قابلیت استفاده زیادی در فضای سبز دارد. تهشکافی در تکثیر گلهای سوخدار به روش سنتی یا در ترکیب با تکنیک کشت بافت مورد استفاده قرار میگیرد. ترکیبات زیادی مانند کلشیسین میتوانند موجب پلیپلوییدی شوند. با هدف ارزیابی تاثیر همزمان تیمار کلشیسین و ته شکافی بر زندهمانی و احتمال ایجاد پلیپلوئیدی سوخهای سنبلک، دو آزمایش جداگانه هر کدام طی دو سال انجام شد. در آزمایش اول، تیمار کلشیسین 05/0 درصد در سه تیمار زمانی 24،12 و32 ساعت در دو گروه شکافزده و شکافنزده اعمال و در نهایت درصد زندهمانی، درصد گلدهی، فاکتورهای مرفولوژیکی و تراکم روزنه و طول و عرض روزنه ارزیابی شد. در آزمایش دوم تاثیر شکافدهی همزمان با تیمار کلشیسین 05/0 و 1/0 درصد به مدت 24 ساعت برای دوسال، مشابه آزمایش اول مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شکافدهی سوخها و غلظت 1/0 درصد کلشیسین، تاثیر منفی بر میزان درصد زنده مانی و گلدهی سوخهای سنبلک داشته است. تیمار سوخها با کلشیسین 05/0 درصد به مدت 12 ساعت، بدون شکافدهی یکی از بهترین روش تیمار برای القا پلی پلوییدی در گلهای سوخدار خصوصاً سنبلک میباشد. این در حالی است که تیمار 32 ساعت سوخ سنبلک با کلشیسین 05/0 در سال دوم بیشترین درصد زنده مانی (75 درصد) و درصد گلدهی (10 درصد) را به خود اختصاص داد. غلظت بالای کلشیسین و شکافدهی درصد زنده مانی و درصد گلدهی را کاهش دادند. در نهایت برای افزایش احتمال القاء پلی پلوییدی در سنبلک و سایر گیاهان سوخی، طبق نتایج هر دو آزمایش انجام شده غلظت 05/0 درصد کلشیسین به مدت 24 ساعت بدون تیمار شکافدهی با زنده مانی 85 درصد و گلدهی 45 درصد در سال اول و زنده مانی 70 درصد و گلدهی 5 درصد در سال دوم توصیه میشود. این تیمار به نحو معنیداری تعداد روزنه را 50 درصد کاهش و طول روزنه و عرض روزنه را 50 درصد افزایش داد.