علی مومن پور؛ علی ایمانی؛ داوود بخشی؛ حامد رضایی
چکیده
نوع ترکیب پایه و پیوندک و سطح شوری میتواند، غلظت عناصر غذایی برگ و ریشه های بادام را تحت تاثیر قرار دهد. در این تحقیق، اثر تنش شوری بر غلظت عناصر غذایی برگ و ریشه های تعدادی از ژنوتیپ های بادام به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور ژنوتیپ در 4 سطح و شوری آب آبیاری در پنج سطح و با سه تکرار در سال 1392 در گلخانة تحقیقاتی ...
بیشتر
نوع ترکیب پایه و پیوندک و سطح شوری میتواند، غلظت عناصر غذایی برگ و ریشه های بادام را تحت تاثیر قرار دهد. در این تحقیق، اثر تنش شوری بر غلظت عناصر غذایی برگ و ریشه های تعدادی از ژنوتیپ های بادام به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور ژنوتیپ در 4 سطح و شوری آب آبیاری در پنج سطح و با سه تکرار در سال 1392 در گلخانة تحقیقاتی موسسه نهال و بذر کرج بررسی شد. ژنوتیپ های مورد مطالعه شامل شکوفه، سهند و 40-13پیوند شده روی پایه GF677 و پایه GF677 (بدون پیوند به عنوان شاهد) و شوری آب آبیاری شامل صفر، 2/1، 4/2، 6/3 و 8/4 گرم در لیتر نمک (که به ترتیب هدایت الکتریکی برابر 5/0، 5/2، 9/4، 3/7 و 8/9 دسیزیمنس بر متر داشتند)، بودند. نتایج نشان داد که نوع پیوندک و سطح شوری بر غلظت عناصر غذایی برگ و ریشه موثر است. ارزیابی غلظت عناصر غذایی در برگ و ریشه نشان داد که در تمامی ژنوتیپهای مطالعه شده، بیشترین مقدار کلر و سدیم، نسبت سدیم به پتاسیم، سدیم به کلسیم، سدیم به منیزیم، سدیم به فسفر و کمترین مقدار کلسیم، منیزیم، فسفر و مس در برگ و ریشه و کمترین غلظت روی در برگ، در شوری 8/9 دسی زیمنس بر متر، مشاهده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که نوع پیوندک در ممانعت از جذب سدیم و کلر توسط ریشه و انتقال آن به قسمت هوایی موثر است. غلظت کلر و سدیم، نسبت سدیم به پتاسیم و سدیم به فسفر در سطوح شوری 6/3 و 8/4 گرم در لیتر و نسبت سدیم به کلسیم و سدیم به منیزیم در شوری 8/4 گرم در لیتر در رقم شکوفه بطور معنی داری از سایر ژنوتیپ های مطالعه شده، کمتر بود. همچنین، این رقم توانست، در سطوح شوری 6/3 و 8/4 گرم در لیتر، از طریق افزایش معنیدار درصد پتاسیم و غلظت آهن نسبت به گیاهان شاهد، به مقدار بیشتری از سایر ژنوتیپ های مطالعه شده، با اثرات مخرب سدیم مقابله کند. در مجموع در این تحقیق، رقم شکوفه، به عنوان متحمل ترین رقم به شوری تشخیص داده شد.
وحید روحی؛ زهرا رفیعی
چکیده
بادام از جنس Prunus و از خانواده Rosaceae است که خویشاوندی نزدیکی با گونههای مختلف میوههای هستهدار دارد. یکی از مهمترین دلایل طولانی بودن دورهی جوانهزنی بذور جنس Prunus بدلیل وجود خواب مرکب در این بذور است، به صورتی که پوستهی خارجی بذور عامل خواب فیزیکی و خواب جنین بذر عامل خواب فیزیولوژیکی بذر است. سرمادهی مرطوب بذور و تیمار با هورمونهای ...
بیشتر
بادام از جنس Prunus و از خانواده Rosaceae است که خویشاوندی نزدیکی با گونههای مختلف میوههای هستهدار دارد. یکی از مهمترین دلایل طولانی بودن دورهی جوانهزنی بذور جنس Prunus بدلیل وجود خواب مرکب در این بذور است، به صورتی که پوستهی خارجی بذور عامل خواب فیزیکی و خواب جنین بذر عامل خواب فیزیولوژیکی بذر است. سرمادهی مرطوب بذور و تیمار با هورمونهای مختلف برای از بین بردن خواب فیزیولوژیکی در بذور جنس Prunus مورد استفاده قرار میگیرد. به منظور از بین بردن خواب فیزیکی بذور نیز از روشهایی مانند حذف پوستهی خارجی و یا خراشدهی پوسته بذر استفاده میشود. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تیمارهای خراشدهی پوسته بذر و عدم خراشدهی پوسته بذر و همچنین هورمون اسید جیبرلیک (در 4 سطح 0، 150، 300 و 450 میلیگرم در لیتر) بر درصد و سرعت جوانهزنی در 4 گونه بادام (شامل 3 گونه وحشی ارژن، بادامک و تنگرس و 1 گونه بادام اهلی تلخ) در قالب طرح فاکتوریل با طرح پایهی کاملاً تصادفی و 3 تکرار انجام پذیرفت. حذف پوسته بذر باعث افزایش معنیدار درصد و سرعت جوانهزنی در تمامی گونهها گردید، به طور کلی تیمار بذور با محلول 300 میلیگرم در لیتر اسید جیبرلیک نیز باعث افزایش معنیدار درصد و سرعت جوانهزنی بذور نسبت به تیمار شاهد گردید، اما با توجه به عمق خواب بذور در هر گونه پاسخدهی هر یک از گونهها به سطوح هورمونی متفاوت بود. با توجه به نتایج بدست آمده، میزان جوانهزنی بذر در ژنوتیپهای مختلف بسیار متفاوت است.
جلیل دژمپور
چکیده
سرما و یخبندان بسته به زمان وقوع و مرحله فنولوژیکی درخت خسارات جبرانناپذیری به درختان میوه وارد مینماید. بادام (Prunus amygdalus B.) و زردآلو (P. armeniaca L.) از زودگلترین و حساسترین درختان میوه به سرما محسوب میشوند. این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر سرمازدگی و نوسانات باردهی ازسال 1379 روی تیپهای مختلف بادام و زردآلو اجرا گردید. در این ...
بیشتر
سرما و یخبندان بسته به زمان وقوع و مرحله فنولوژیکی درخت خسارات جبرانناپذیری به درختان میوه وارد مینماید. بادام (Prunus amygdalus B.) و زردآلو (P. armeniaca L.) از زودگلترین و حساسترین درختان میوه به سرما محسوب میشوند. این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر سرمازدگی و نوسانات باردهی ازسال 1379 روی تیپهای مختلف بادام و زردآلو اجرا گردید. در این آزمایش شش رقم بادام خیلی دیرگل (سهند، شکوفه و آ200)، دیرگل (تونو و سوپرنوا)، و زودگل (منقا) و شش رقم زردآلو از تیپهای مختلف داخلی (اردباد، نصیری و عسکرآباد) و خارجی (کانینو، رویال و تلتون) انتخاب و برخی از صفات بیولوژیکی و فیزیولوژیکی مرتبط با تحمل به سرما در یک دوره 10 ساله مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد خسارت سرما فقط مربوط به سرمای زیر صفر نبوده و شرایط نامساعد جوی در زمان گلدهی و مکانیسم باروری رقم است که به صورت مستقیم و غیر مستقیم موجب اختلال در فرآیند باروری گلها و تشکیل میوه میگردد. ارقام خیلی دیرگل و خودسازگار (SC) بادام نظیر سهند، آ200، تونو، سوپرنوا و یا ارقام خودسازگار و پرمحصول زردآلو نظیر کانینو، رویال و تلتون از ارقامی بودند که کمتر از سرمای بهاره خسارت دیدند و در اکثر سالها از محصولدهی عادی برخوردار بودند. در حالی که ارقام زودگل و خودناسازگار در اکثر سالها از سرما آسیب دیده بودند. در این پژوهش زمان گلدهی، زمان و مدت خواب فیزیولوژیکی، خودسازگاری گلها، مقاومت به سرمای اندامهای زایشی، دوره گرده افشانی موثر (EPP)، طول دوره گلدهی ، عکس العمل دمایی جوانه های گل از عواملی بودند که بسته به نوع رقم هر یک به شکلی در سرمازدگی و باردهی موثر بودند.
مهدی اورعی؛ سیدجلال طباطبایی؛ اسماعیل فلاحی؛ علی ایمانی؛ لیلا سیدلر فاطمی
چکیده
سمیت بور یک عارضه مهم است که می تواند رشد گیاهان را در محیطهای خشک و نیمه خشک محدود نماید. استفاده از پایه های متحمل که مانع از جذب یا انتقال بور به قسمت های هوایی گیاهان می شوند، سمیت بور در پیوندک را کاهش داده و به تبع آن تحمل مقادﻳر بیش از حد بور در منطقه ریشه افزایش می ﻳابد. بدین منظور، جهت ارزیابی اثرات سمیت بور بر رشد رویشی، خصوصیات ...
بیشتر
سمیت بور یک عارضه مهم است که می تواند رشد گیاهان را در محیطهای خشک و نیمه خشک محدود نماید. استفاده از پایه های متحمل که مانع از جذب یا انتقال بور به قسمت های هوایی گیاهان می شوند، سمیت بور در پیوندک را کاهش داده و به تبع آن تحمل مقادﻳر بیش از حد بور در منطقه ریشه افزایش می ﻳابد. بدین منظور، جهت ارزیابی اثرات سمیت بور بر رشد رویشی، خصوصیات فیزیولوژیکی و توزیع بور درخت بادام رقم فراگنس، آزمایشی با سه سطح بور (mg/L 20، 10، 25/0) از اسید بوریک و دو پایه بادام (GF677، Tuono) به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاًً تصادفی با چهار تکرار در محیط کنترل شده به اجرا درآمد. نتایج نشان داد که سمیت بور اثرات معنی داری بر رشد رویشی، خصوصیات فیزیولوژیکی و توزیع بور در درخت بادام داشت. با افزایش سطوح بور در محلول غذایی، صفات رویشی شامل درصد تولید برگ و رشد طولی شاخه اصلی به صورت معنی داری کاهش یافت. هر چند، ترکیب Fr/Tuono نسبت به Fr/GF677 کمتر تحت تأثیر قرار گرفت. همچنین، خصوصیات فیزیولوژیکی نظیر درصد نشت الکترولیت، محتوای پرولین و درصد نکروز برگ به صورت معنی داری در هر دو ترکیب پایه- پیوندک افزایش یافت. بر اساس نتایج حاصله، پایه GF677 به دلیل عدم کاهش جذب و یا انتقال مقادیر بیش از حد بور از سیستم ریشه به قسمتهای هوایی پیوندک، حساسیت بالایی به سمیت بور داشته، در حالی که پایه Tuono از طریق مکانیسم توزیع ترجیحی بور در ریشه ها، مانع افزایش تجمع بور در برگهای جوان و بافت مریستمی شده و تا حدودی این اندامهای حساس را در مقابل صدمات ناشی از سمیت بور حفظ کرده است. در نهایت، به نظر میرسد که در شرایط مقادیر بیش از حد بور پایه Tuono تحمل بالاتری نسبت به پایه GF677 دارد.
صغری کیانی؛ بهروز شیران
چکیده
در این بررسی تنوع ژنتیکی 36 رقم و ژنوتیپ بادام ایرانی، آمریکایی و اروپایی به همراه 3 گونه وحشی بادام با استفاده از 60 آغازگر ده نوکلئوتیدی مورد مطالعه قرار گرفت. 47 آغازگر که الگوهای باندی قوی و تکرارپذیر داشتند، برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شدند. از مجموع 968 باند تولید شده، 918 باند (83/94 درصد)، چند شکل بودند. با توجه به دندروگرام حاصل ...
بیشتر
در این بررسی تنوع ژنتیکی 36 رقم و ژنوتیپ بادام ایرانی، آمریکایی و اروپایی به همراه 3 گونه وحشی بادام با استفاده از 60 آغازگر ده نوکلئوتیدی مورد مطالعه قرار گرفت. 47 آغازگر که الگوهای باندی قوی و تکرارپذیر داشتند، برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شدند. از مجموع 968 باند تولید شده، 918 باند (83/94 درصد)، چند شکل بودند. با توجه به دندروگرام حاصل و ماتریس تشابه به خوبی آشکار گردید که میزان تشابه ژنتیکی بین ارقام و ژنوتیپ های تحت مطالعه، پایین و تنوع بین آنها نسبتا زیاد بود. بیشترین شباهت بین دو رقم ایرانی سفید و منقا (89/0) و کمترین آن بین رقم سنگی 28 و گونه وحشی A. scoparia (29/0) مشاهده شد. به منظور ترسیم دیاگرام خوشهای، از روش UPGMA و ضریب تشابه جاکارد استفاده شد. در ابتدا دو گونه وحشیA. scoparia و orientalis A. ، دو ژنوتیپ سنگی28 و سنگی13 و رقم آمریکایی تامسون که بیشترین فاصله را از گروها داشتند از سایر ارقام و ژنوتیپها جدا شده و سپس ارقام، ژنوتیپها و گونه های باقی مانده در فاصله ژنتیکی 50/0 به دو گروه تفکیک شدند. نتایج حاصل از این مطالعه، گروهبندی ارقام و ژنوتیپهای مورد مطالعه را بر اساس منشاء جغرافیایی یا دودمان نشان میدهد و نشانگر RAPD به خوبی قادر به تفکیک ارقام، ژنوتیپها و گونههای بادام از یکدیگر بوده و تکنیک مناسبی جهت مطالعه ژرم پلاسم بادام میباشد.