مقالات پژوهشی
علی خزاعی؛ نسرین مشتاقی؛ سعید ملک زاده شفارودی؛ کمال غوث
چکیده
گیاه عناب (Ziziphus jujuba) یکی از مهم ترین درختان میوه بومی آسیا است که قدمت کشت آن در چین به بیش از سه هزار سال میرسد و از لحاظ خواص دارویی و تغذیه ای اهمیت ویژهای دارد. این گونه چند منظوره و مقاوم متعلق به خانواده Rhamnaceaeمیباشد که قابلیت رشد در زمینهای خشک وشور اقلیم کشور ما را دارا میباشد. لذا توجه بیشتر به توسعه سطح زیر کشت آن ضمن بالا ...
بیشتر
گیاه عناب (Ziziphus jujuba) یکی از مهم ترین درختان میوه بومی آسیا است که قدمت کشت آن در چین به بیش از سه هزار سال میرسد و از لحاظ خواص دارویی و تغذیه ای اهمیت ویژهای دارد. این گونه چند منظوره و مقاوم متعلق به خانواده Rhamnaceaeمیباشد که قابلیت رشد در زمینهای خشک وشور اقلیم کشور ما را دارا میباشد. لذا توجه بیشتر به توسعه سطح زیر کشت آن ضمن بالا بردن تولید و ارزش افزوده در حفاظت خاک نیز میتواند موثر باشد. با توجه به نرخ پایین جوانهزنی بذور و همچنین تولید کم پاجوش، در این بررسی افزایش ظرفیت تکثیر نهال از طریق کشت بافت مدنظر قرار گرفت. در این تحقیق به منظور باززایی مستقیم اکوتیپ کنگانعناب، از جوانههای انتهایی به عنوان ریزنمونه، جهت شاخهزایی در محیطکشت MSغنی شده با سطوح مختلف هورمون BA (mg/l) 5/0، 1، 5/1 و 2در ترکیب بامقادیر مختلفی ((mg/l4/0، 2/0، 1/0و0 از هورمونهایIBAیا NAA کشت شدند. نتایج حاصل نشان داد که، محیط کشتMSحاوی ترکیب هورمونی IBA(mg/l2/0)+BA(mg/l1) و NAA(mg/l 4/0) +BA (mg/l1) بیشترین تعداد (25/4 عدد) و طول (87/5 سانتیمتر) شاخساره را در عناب القا مینماید. به منظور ریشهزایی گیاهچه های باززایی شده، از محیط کشتMS½ حاوی غلظت های مختلف IBAو IAA(mg/l10، 5، 2، 5/0) استفاده شد. بیشترین میزان القای ریشه (7 عدد) و طول آن (25/5سانتیمتر)در گیاهچههای عناب با محیطکشت MS½ حاویIBA یا IAA (mg/l 2) حاصل شد.
مقالات پژوهشی
وحید روحی؛ علی نیکبخت؛ سعداله هوشمند
چکیده
به منظور بررسی اثر محلول پاشی کلرید کلسیم بر خصوصیات کمی و کیفی میوه انار رقم ملس ساوه پژوهشی در سال 1390 در بخش جرقویه سفلی از توابع شهرستان اصفهان اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل کلریدکلسیم (صفر، 5 و 10 در هزار) و زمان های مختلف محلول پاشی (15، 45 و 75 روز قبل از برداشت) بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر محلول پاشی کلرید کلسیم بر خصوصیات کمی و کیفی میوه انار رقم ملس ساوه پژوهشی در سال 1390 در بخش جرقویه سفلی از توابع شهرستان اصفهان اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل کلریدکلسیم (صفر، 5 و 10 در هزار) و زمان های مختلف محلول پاشی (15، 45 و 75 روز قبل از برداشت) بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار انجام گرفت. فاکتورهای اندازهگیری شده شامل درصد ترکیدگی میوه، درصد آفتاب سوختگی، وزن کل میوه، وزن تر دانه، وزن خشک دانه، استحکام پوست میوه، اسید کل، اسیدیته، کل مواد جامد محلول و ویتامین ث بود. مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون LSD (در سطح احتمال 5 درصد) انجام شد. نتایج نشان دادند کاربرد کلریدکلسیم میزان ترکیدگی میوه انار را در مقایسه با تیمار شاهد به طور معنیداری کاهش داد. مراحل مختلف محلولپاشی کلریدکلسیم روی درصد ترکیدگی تفاوت معنیداری داشت، با نزدیک شدن به مرحله سوم و زیاد شدن غلطت کلرید کلسیم از میزان ترکیدگی میوهها کاسته شد. اثر کلریدکلسیم در مراحل مختلف و غلظتهای متفاوت بر روی وزن کل میوه و وزن تر دانه میوه معنیدار بود. میوههای تیمار شده با کلرید کلسیم میزان استحکام بافت میوه و مواد جامد محلول آنها را افزایش و میزان ویتامین ث آنها را کاهش داد. بطور کلی کلریدکلسیم باعث کاهش درصد ترکیدگی و آفتاب سوختگی شد. غلظت بالاتر و محلولپاشی زودتر باعث افزایش فاکتورهای کمی میوه گردید و استحکام بافت پوست میوه با افزایش غلظت و محلول پاشی دیرتر افزایش یافت.
مقالات پژوهشی
مرتضی گلدانی؛ صدیقه مزروعی
چکیده
آبدهی بذر قبل از کاشت منجر به جذب فیزیکی آب و شروع فرآیندهای بیوشیمیایی و هیدرولیز قندها میشود، بهطوریکه شرایط جوانهزنی و قدرت رویش بذر و گیاهچه بهبود مییابد. این تحقیق به منظور تعیین اثرات پرایمینگ بر شاخصهای جوانهزنی بذر، تعیین مناسبترین روش پرایمینگ و همچنین تعیین غلظت محلول پرایم بر جوانهزنی بذر ارقام Parkland و ...
بیشتر
آبدهی بذر قبل از کاشت منجر به جذب فیزیکی آب و شروع فرآیندهای بیوشیمیایی و هیدرولیز قندها میشود، بهطوریکه شرایط جوانهزنی و قدرت رویش بذر و گیاهچه بهبود مییابد. این تحقیق به منظور تعیین اثرات پرایمینگ بر شاخصهای جوانهزنی بذر، تعیین مناسبترین روش پرایمینگ و همچنین تعیین غلظت محلول پرایم بر جوانهزنی بذر ارقام Parkland و Goldrash گیاه دارویی خردل بصورت طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1392 انجام شد. در این آزمایش بذور تحت تاثیر تیمارهای هیدروپرایمینگ و اسموپرایمینگ با محلولهای4- و16- مگاپاسکال اوره و سولفات روی قرار گرفتند و شاهد نیز شامل تیمار بدون پرایم بود. نتایج حاکی از آن بود که خصوصیات جوانهزنی شامل سرعت و درصد جوانهزنی، طول ریشهچه و طول ساقهچه رقم Goldrash مناسبتر بود و حداکثر بهبود جوانهزنی در بذور هیدروپرایمینگ شده مشاهده شد، به طوریکه در این تیمار اختلاف سرعت و درصد جوانهزنی، طول ریشهچه و طول ساقهچه نسبت به سایر تیمارها معنیدار بود. ولی بذور اسموپرایمینگ شده مشابه و حتی در برخی موارد ضعیفتر از شاهد بودند. به طوریکه در تیمار اسموپرایمینگ با سولفات روی صفات جوانهزنی هر دو رقم کاهش نشان دادند و بیشترین کاهش با محلول 16- مگا پاسکال سولفات روی در رقم Parkland به دست آمد، به طوریکه درصد جوانهزنی در تیمار اسموپرایمینگ با محلولهای16- مگاپاسکال سولفات روی در مقایسه با شاهد 86 درصد کاهش نشان داد. به طورکلی نتایج نشان داد که شاخصهای جوانهزنی واریته Goldrash در شرایط هیدروپرایمینگ مطلوبتر بود.
مقالات پژوهشی
غلامحسین داوری نژاد؛ علی اکبر شکوهیان؛ علی تهرانی فر
چکیده
بهمنظور بررسی اثر غلظت های مختلف ایندول بوتیریک اسید و نوع بستر کشت، بر ریشه زایی قلمه های چوب سخت دو پایه از دورگه های طبیعی بادام و همگروه جی. اف 677 (شاهد)، آزمایشی در فضای زیر پوشش پلاستیکی همراه با سامانه پا گرما در گلخانه های گروه علوم باغبانی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. در این بررسی اثر چهار سطح ایندول بوتریک اسید (صفر، سه هزار، ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر غلظت های مختلف ایندول بوتیریک اسید و نوع بستر کشت، بر ریشه زایی قلمه های چوب سخت دو پایه از دورگه های طبیعی بادام و همگروه جی. اف 677 (شاهد)، آزمایشی در فضای زیر پوشش پلاستیکی همراه با سامانه پا گرما در گلخانه های گروه علوم باغبانی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. در این بررسی اثر چهار سطح ایندول بوتریک اسید (صفر، سه هزار، شش هزار و نه هزارمیلی گرم بر لیتر) در سه بستر پرلایت، کوکوپیت و ترکیبی از این دو (دو قسمت پرلایت و یک قسمت کوکوپیت) بر ریشه زایی قلمه های پایه شاهد و دو هیبرید جدید انتخابی هلو × بادام، به صورت کرت دوبار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد، از لحاظ درصد قلمه های ریشه دار شده و تعداد ریشه در هر قلمه و طول ریشه بین غلظت های مختلف ایندول بوتریک اسید، بسترهای کشت و پایه های بکاربرده شده درسطح احتمال یک درصد با شاهد تفاوت معنی داری وجود داشت. بیشترین درصد قلمه های ریشه دار شده و تعداد ریشه و طول ریشه از غلظت 3000 میلی گرم در لیتر ایندول بوتریک اسید و بستر پر لایت و پایه شاهد بدست آمد. در صفات مذکور اثر متقابل پایه× غلظت و بستر نیز در سطح یک درصد تفاوت را نشان داد. پایه شاهد در محیط پرلایت و غلظت 3000 میلیگرم در لیتر ایندول بوتیریک اسید بهترین نتیجه را داشت. همچنین حجم ریشه در سطح احتمال پنج درصد تحت تاثیر غلظت هورمون بوده است که بالاترین حجم از غلظت3000 میلیگرم در لیتر حاصل شد.
مقالات پژوهشی
حسن مکاریان؛ حسن شهقلی
چکیده
به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی و زیستی بر رشد و عملکرد گیاه گوجهفرنگی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود در سال 1390 انجام شد. تیمارها شامل کودهای آلی در 3 سطح (ورمیکمپوست 1700 کیلوگرم در هکتار، کودگاوی 3350 کیلوگرم در هکتار و شاهد) و کودهای زیستی در 4 سطح (ازتوباکتر ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی و زیستی بر رشد و عملکرد گیاه گوجهفرنگی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود در سال 1390 انجام شد. تیمارها شامل کودهای آلی در 3 سطح (ورمیکمپوست 1700 کیلوگرم در هکتار، کودگاوی 3350 کیلوگرم در هکتار و شاهد) و کودهای زیستی در 4 سطح (ازتوباکتر کروکوکوم، سودوموناس پوتیدا، سودموناس فلورسنس و شاهد) بودند. مایه تلقیح برای هریک از باکتریها 3 لیتر در هکتار بود. نتایج نشان داد که اثر متقابل کاربرد ورمیکمپوست و سودوموناس فلورسنس باعث افزایش معنیدار جمعیت باکتریها نسبت به شاهد گردید. کاربرد ورمیکمپوست بهترتیب باعث افزایش 5/28 و 7/4 درصدی وزن خشک ساقه و ارتفاع ساقه اصلی نسبت به شاهد گردید. ورمیکمپوست و کودگاوی بهترتیب تعداد میوه را 2/29 و 19 درصد و عملکرد میوه را 15 و 10 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. کاربرد ازتوباکتر کروکوکوم وزن خشک ساقه، ارتفاع ساقه و عملکرد گوجهفرنگی را بهترتیب 14/32، 23/7 و 2/21 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. اثر متقابل تیمارها بر صفت قطر ساقه، وزن خشک برگ و تعداد میوه در بوته معنیدار بود. بهطوریکه بیشترین مقادیر صفات فوق در ترکیب ورمیکمپوست با کودهای زیستی حاصل شد. با توجه به نتایج این آزمایش، بهکارگیری کودهای آلی و زیستی میتواند از طریق اثرات همافزایی باعث افزایش معنیدار رشد و عملکرد گوجهفرنگی شده و جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی در تولید ارگانیک گوجهفرنگی باشد.
مقالات پژوهشی
محمد صفا؛ جعفر حاجی لو؛ رحیم نقشی بند حسنی؛ محمد قنبری نجار
چکیده
به منظور بررسی اثر تیمار پس از برداشت غوطهوری با کلرید کلسیم و اگزالیک اسید بر خصوصیات کیفی و عمر انباری میوه گیلاس رقم تکدانه، پژوهشی در قالب طرح کاملاً تصادفی به صورت جداگانه برای دو ماده در 3 تکرار اجرا گردید. در این آزمایش اسید اگزالیک در 4 سطح (0، 4، 6 و 8 میلی مولار) و کلرید کلسیم در 4 سطح (0، 40، 55 و 70 میلی مولار) به صورت غوطهوری بر ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر تیمار پس از برداشت غوطهوری با کلرید کلسیم و اگزالیک اسید بر خصوصیات کیفی و عمر انباری میوه گیلاس رقم تکدانه، پژوهشی در قالب طرح کاملاً تصادفی به صورت جداگانه برای دو ماده در 3 تکرار اجرا گردید. در این آزمایش اسید اگزالیک در 4 سطح (0، 4، 6 و 8 میلی مولار) و کلرید کلسیم در 4 سطح (0، 40، 55 و 70 میلی مولار) به صورت غوطهوری بر میوههای گیلاس رقم تکدانه اعمال شدند و نمونه های موجود در هر تیمار در هر مرحله از نمونه برداری با فاصله 7 روز در یک دوره 28 روزه از سردخانه خارج و ویژگیهای کمی و کیفی نظیر سفتی، کاهش وزن، اسیدیته، مواد جامد محلول کل، ویتامین ث و pH مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تمامی غلظتهای کلرید کلسیم و اسید اگزالیک تفاوت معنیداری در میزان کاهش وزن، سفتی، اسیدیته، مواد جامد محلول کل، ویتامین ث و pH با شاهد داشتند، به طوریکه میزان کاهش وزن در هفته چهارم برای نمونههای شاهد 79/39 درصد ، برای نمونههای تیمار شده با اگزالیک اسید 8 میلیمولار 77/22 درصد و برای کلرید کلسیم 70 میلیمولار 19/21 درصد بود.، میزان مواد جامد محلول کل در هفته چهارم برای نمونه های شاهد 53/24 درصد، برای نمونههای تیمار شده با اگزالیک اسید 8 میلیمولار 43/21 درصد و برای کلرید کلسیم 70 میلی مولار 13/21 درصد بود و میزان ویتامین ث در هفته چهارم برای نمونههای شاهد 65/2، برای نمونههای تیمار شده با اگزالیک اسید 8 میلیمولار 06/3 و برای کلرید کلسیم 70 میلیمولار 16/3 بود همچنین میزان سفتی و اسیدیته بیشتر از شاهد بود.
مقالات پژوهشی
مهری مشایخی؛ محمد اسماعیل امیری؛ فریبرز حبیبی
چکیده
به منظور بررسی اثر تنش شوری بر واکنش های بیوشیمیایی و فعالیت آنزیمی پایه GF677 هیبرید هلو و بادام (Prunus persica L × Prunus amygdalus Batsch)، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی (CRD) با سه تکرار انجام شد. گیاهچه های پایه GF677 به محیط کشت پرآوری موراشیگ و اسکوگ (MS) حاوی 1 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین (BA) و 1/0 میلی گرم در لیتر نفتالین استیک اسید (NAA) با غلظت های مختلف ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر تنش شوری بر واکنش های بیوشیمیایی و فعالیت آنزیمی پایه GF677 هیبرید هلو و بادام (Prunus persica L × Prunus amygdalus Batsch)، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی (CRD) با سه تکرار انجام شد. گیاهچه های پایه GF677 به محیط کشت پرآوری موراشیگ و اسکوگ (MS) حاوی 1 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین (BA) و 1/0 میلی گرم در لیتر نفتالین استیک اسید (NAA) با غلظت های مختلف کلرید سدیم (صفر، 40، 80 و 120 میلی مولار) در چهار تکرار واکشت شدند. بعد از گذشت شش هفته نتایج نشان داد که با افزایش سطوح شوری در محیط کشت، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت (کاتالاز و پراکسیداز)، پروتئین کل، میزان پرولین و قندهای محلول به طور معنی داری افزایش یافتند. در تمام پارامترهای ذکر شده بیشترین میزان افزایش در غلظت 80 میلی مولار مشاهده شد. گیاهچه ها در هفته چهارم در غلظت 120 میلی مولار به شدت تحت تأثیر شوری قرار گرفتند. کلروفیل برگ با افزایش سطح شوری کاهش یافت. غلظت سدیم و کلر بافت با افزایش سطح شوری افزایش یافتند. این پایه توانست با مکانیسم های دفاعی همچون سیستم آنتی اکسیدانتی، تنظیم اسمزی توسط پرولین و قندهای محلول و همچنین افزایش پروتئینسازی با تنش اکسیداتیو مقابله کند. با توجه به اینکه حتی در بالاترین سطح شوری (120 میلی مولار) گیاهچه های GF677 از بین نرفتند، طبق نتایج حاصله می توان بیان کرد پایه GF677 یک پایه متحمل به تنش شوری در شرایط درونشیشه ای محسوب می شود.
مقالات پژوهشی
محمد بهزاد امیری؛ علیرضا کوچکی؛ مهدی نصیری محلاتی؛ محسن جهان
چکیده
بهمنظور بررسی اثر کودهای مختلف بر خصوصیات کمی و کیفی گوجهفرنگی (Lycopersicon esculentum Mill.)، آزمایشی در سال زراعی 88-1387 به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعة تحقیقاتی دانشکدة کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. کود مرغی (صفر و 20 تن در هکتار) و 5 نوع کود مختلف (شامل: کودهای بیولوژیک نیتروکسین (A) (دارای ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر کودهای مختلف بر خصوصیات کمی و کیفی گوجهفرنگی (Lycopersicon esculentum Mill.)، آزمایشی در سال زراعی 88-1387 به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعة تحقیقاتی دانشکدة کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. کود مرغی (صفر و 20 تن در هکتار) و 5 نوع کود مختلف (شامل: کودهای بیولوژیک نیتروکسین (A) (دارای باکتریهای Azotobacter sp. و Azospirillum sp.) و باکتریهای حلکنندة فسفات (B) (دارای باکتریهای Bacillus sp. و Pseudomonas sp.)، A+B، مخلوط کود شیمیایی نیتروژن و فسفر و شاهد (عدماستفاده از کود) به ترتیب به عنوان فاکتور اصلی و فرعی مدنظر قرار گرفتند. نتایج آزمایش حاکی از آن بود که کاربرد کود مرغی موجب افزایش 15 درصدی عملکرد کل نسبت به عدمکاربرد کود مرغی شد. باتوجه به نتایج آزمایش بیشترین و کمترین مقدار ویتامینث بهترتیب در تیمارهای کود بیولوژیک نیتروکسین (44/11 میلیگرم در 100 گرم نمونه) و کود شیمیایی (40/7 میلیگرم در 100 گرم نمونه) مشاهده شد. تمامی کودهای بیولوژیک و شیمیایی مورد استفاده در آزمایش میزان لیکوپن را نسبت به شاهد افزایش دادند، بهطوری که بیشترین میزان لیکوپن در کود بیولوژیک بیوفسفر (38/2 میلیگرم در 100 گرم نمونه) بدست آمد. نتایج آزمایش بیانگر آن بود که وزن میوه در بوته در چین اول به مقدار قابلتوجهی (61 درصد) بیشتر از چین دوم بود.
مقالات پژوهشی
فاطمه صادقیان؛ اسماعیل سیفی؛ علی دادار دادار؛ مهدی علیزاده؛ محمد مهدی شریفانی
چکیده
هرس سبز یا تابستانه مکمل هرس زمستانه است و در فصل رشد انجام می گیرد. به منظور بررسی اثر هرس سبز در زمانهای مختلف بر صفات کمی و کیفی میوهی انگور رقم کشمشی، آزمایشی با آرایش فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی انجام شد. تیمار های آزمایش شامل زمان هرس سبز (تمامگل، دو هفته پس از تمامگل و زمان آبگیری حبه) و شدت هرس سبز (شاهد یا بدون ...
بیشتر
هرس سبز یا تابستانه مکمل هرس زمستانه است و در فصل رشد انجام می گیرد. به منظور بررسی اثر هرس سبز در زمانهای مختلف بر صفات کمی و کیفی میوهی انگور رقم کشمشی، آزمایشی با آرایش فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی انجام شد. تیمار های آزمایش شامل زمان هرس سبز (تمامگل، دو هفته پس از تمامگل و زمان آبگیری حبه) و شدت هرس سبز (شاهد یا بدون هرس و هرس بعد از دو، چهار و شش گره بالاتر از آخرین خوشه) بودند و در سه تکرار و در هر تکرار شش بوته اعمال شدند. صفات کمی و کیفی، از جمله وزن خوشه، وزن حبه، طول و عرض خوشه، طول و عرض حبه، تعداد خوشه و حبه، عملکرد بوته، سطح برگ، مواد جامد محلول، اسیدیتهی کل، پی.اچ، رنگ و آفتابسوختگی حبه و تعداد شات بری، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اکثر تیمار ها بر صفات کمی و کیفی میوه تاثیر معنیداری در سطح احتمال 1 درصد داشتند. هرس ششگرهای در زمان آبگیری حبه بر عملکرد بوته نسبت به سایر تیمار ها تاثیر مثبت داشت و سبب بهبود کیفیت میوه نسبت به شاهد شد. هرس دو و چهارگره ای در زمان تمامگل سبب کاهش اجزای عملکرد و افزایش مواد جامد محلول، پی.اچ و بهبود رنگ حبه شدند.
مقالات پژوهشی
محسن جهان؛ شیوا قلعه نویی؛ امین خاموشی؛ محمد بهزاد امیری
چکیده
در سال های اخیر، برای دستیابی به تولید پایدار محصولات کشاورزی به ویژه گیاهان دارویی، توجه به استفاده از نهاده های بوم سازگار مورد تأکید قرار گرفته است. به منظور بررسی اثر مقادیر سوپرجاذب و محلول پاشی اسید هیومیک بر برخی خصوصیات کمی ریحان (Ocimum basilicum L.)، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشدة نواری در قالب طرح پایة بلوکهای کامل تصادفی با ...
بیشتر
در سال های اخیر، برای دستیابی به تولید پایدار محصولات کشاورزی به ویژه گیاهان دارویی، توجه به استفاده از نهاده های بوم سازگار مورد تأکید قرار گرفته است. به منظور بررسی اثر مقادیر سوپرجاذب و محلول پاشی اسید هیومیک بر برخی خصوصیات کمی ریحان (Ocimum basilicum L.)، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشدة نواری در قالب طرح پایة بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال زراعی 92-1391 انجام شد. عوامل آزمایشی شامل سه سطح مختلف سوپرجاذب رطوبت (صفر، 40 و 80 کیلوگرم در هکتار) به عنوان عامل کرت اصلی، دو سطح اسید هیومیک (صفر و 3 کیلوگرم در هکتار) به عنوان عامل کرت فرعی و دو سطح آبیاری (دور آبیاری 5 و 10 روز) به عنوان عامل کرت نواری بودند. صفات مورد بررسی شامل تعداد و وزن بذر در بوته، ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی در بوته، عملکرد بذر، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت بودند. نتایج آزمایش نشان داد که برهمکنش سوپرجاذب رطوبت و اسیدهیومیک بر عملکرد بذر معنی دار بود (05/0 P≤)، بهطوریکه بیشترین مقدار عملکرد بذر (8/2638 کیلوگرم در هکتار) در تیمار 40 کیلوگرم در هکتار سوپرجاذب و بدون اسید هیومیک بهدست آمد. در بررسی اثرات متقابل سوپرجاذب و مدار آبیاری مشاهده شد که در تمامی سطوح سوپرجاذب مورد مطالعه، عملکرد مادة خشک در مدار آبیاری 5 روز بیشتر از مدار آبیاری 10روز بود، به طوری که در مدار آبیاری 5 روز، سطوح صفر، 40 و 80 کیلوگرم در هکتار سوپرجاذب به ترتیب منجر به افزایش 13، 50 و 17 درصدی عملکرد مادة خشک نسبت به مدار آبیاری 10 روز شدند. تعداد بذر در بوته به طور معنی داری تحت تأثیر برهمکنش اسیدهیومیک و مدار آبیاری قرار گرفت، به طوری که محلولپاشی اسیدهیومیک در مدار آبیاری 10 روز، افزایش 26 درصدی تعداد بذر در بوته را در مقایسه با شاهد به همراه داشت. اثر متقابل سه گانة سوپرجاذب، اسیدهیومیک و مدار آبیاری تأثیر معنی داری بر تعداد شاخه فرعی در بوته داشت، به طوری که در مدار آبیاری 5 روز، در هر دو شرایط کاربرد و عدم کاربرد اسید هیومیک، بیشترین تعداد شاخه فرعی در بوته در سطح 40 کیلوگرم در هکتار سوپرجاذب مشاهده شد. به طور کلی، کاربرد 40 کیلوگرم در هکتار سوپرجاذب رطوبت بههمراه محلولپاشی اسیدهیومیک در شرایط کم آبیاری، ضمن بهبود نسبی ویژگیهای کمی گیاه، نقش مؤثری در کاهش اثرات مخرب ناشی از کم آبی و ثبات عملکرد گیاه در شرایط تنش رطوبتی داشت.
مقالات پژوهشی
علی مومن پور؛ علی ایمانی؛ داوود بخشی؛ حامد رضایی
چکیده
نوع ترکیب پایه و پیوندک و سطح شوری میتواند، غلظت عناصر غذایی برگ و ریشه های بادام را تحت تاثیر قرار دهد. در این تحقیق، اثر تنش شوری بر غلظت عناصر غذایی برگ و ریشه های تعدادی از ژنوتیپ های بادام به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور ژنوتیپ در 4 سطح و شوری آب آبیاری در پنج سطح و با سه تکرار در سال 1392 در گلخانة تحقیقاتی ...
بیشتر
نوع ترکیب پایه و پیوندک و سطح شوری میتواند، غلظت عناصر غذایی برگ و ریشه های بادام را تحت تاثیر قرار دهد. در این تحقیق، اثر تنش شوری بر غلظت عناصر غذایی برگ و ریشه های تعدادی از ژنوتیپ های بادام به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور ژنوتیپ در 4 سطح و شوری آب آبیاری در پنج سطح و با سه تکرار در سال 1392 در گلخانة تحقیقاتی موسسه نهال و بذر کرج بررسی شد. ژنوتیپ های مورد مطالعه شامل شکوفه، سهند و 40-13پیوند شده روی پایه GF677 و پایه GF677 (بدون پیوند به عنوان شاهد) و شوری آب آبیاری شامل صفر، 2/1، 4/2، 6/3 و 8/4 گرم در لیتر نمک (که به ترتیب هدایت الکتریکی برابر 5/0، 5/2، 9/4، 3/7 و 8/9 دسیزیمنس بر متر داشتند)، بودند. نتایج نشان داد که نوع پیوندک و سطح شوری بر غلظت عناصر غذایی برگ و ریشه موثر است. ارزیابی غلظت عناصر غذایی در برگ و ریشه نشان داد که در تمامی ژنوتیپهای مطالعه شده، بیشترین مقدار کلر و سدیم، نسبت سدیم به پتاسیم، سدیم به کلسیم، سدیم به منیزیم، سدیم به فسفر و کمترین مقدار کلسیم، منیزیم، فسفر و مس در برگ و ریشه و کمترین غلظت روی در برگ، در شوری 8/9 دسی زیمنس بر متر، مشاهده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که نوع پیوندک در ممانعت از جذب سدیم و کلر توسط ریشه و انتقال آن به قسمت هوایی موثر است. غلظت کلر و سدیم، نسبت سدیم به پتاسیم و سدیم به فسفر در سطوح شوری 6/3 و 8/4 گرم در لیتر و نسبت سدیم به کلسیم و سدیم به منیزیم در شوری 8/4 گرم در لیتر در رقم شکوفه بطور معنی داری از سایر ژنوتیپ های مطالعه شده، کمتر بود. همچنین، این رقم توانست، در سطوح شوری 6/3 و 8/4 گرم در لیتر، از طریق افزایش معنیدار درصد پتاسیم و غلظت آهن نسبت به گیاهان شاهد، به مقدار بیشتری از سایر ژنوتیپ های مطالعه شده، با اثرات مخرب سدیم مقابله کند. در مجموع در این تحقیق، رقم شکوفه، به عنوان متحمل ترین رقم به شوری تشخیص داده شد.
مقالات پژوهشی
آزاده موسوی بزاز؛ علی تهرانی فر؛ محمد کافی؛ علی گزانچیان؛ محمود شور
چکیده
نیاز به گراسهای متحمل به شوری در حال افزایش است. رشد سریع جمعیت شهر نشین فشار عمدهای را به منابع آب شیرین وارد ساخته است. به همین منظور جهت بررسی تاثیر تنش شوری بر جوانهزنی و رشد گیاهچه تودههای مختلف فسکویه بلند (Festuca arundinacea) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 12 ژنوتیپ فسکویه بلند از مناطق اصفهان (یزد آباد)، کامیاران، ...
بیشتر
نیاز به گراسهای متحمل به شوری در حال افزایش است. رشد سریع جمعیت شهر نشین فشار عمدهای را به منابع آب شیرین وارد ساخته است. به همین منظور جهت بررسی تاثیر تنش شوری بر جوانهزنی و رشد گیاهچه تودههای مختلف فسکویه بلند (Festuca arundinacea) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 12 ژنوتیپ فسکویه بلند از مناطق اصفهان (یزد آباد)، کامیاران، یاسوج، داران، سناجان، بروجن، مشهد، سمیرم، گندمان (نصیرآباد)، سنندج و البرز و فسکویه بلند وارداتی به عنوان فاکتور اول و چهار سطح شوری 0، 45، 90 و 135 میلیمولار Nacl به عنوان فاکتور دوم با چهار تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که افزایش سطوح شوری موجب کاهش معنیدار درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه وشاخصبنیه بذر در تمام ژنوتیپ ها شد. همچنین، اثر متقابل شوریو ژنوتیپ نیز برای صفات سرعت و درصد جوانه زنی و بنیه بذر معنیدار بود.اکثر گراسهای مورد مطالعه در این آزمایش شوری تا 45 میلیمولار را بدون آنکه مولفههای جوانهزنی به طور قابل ملاحظهای تحت تاثیر قرار بگیرند را تحمل نمودند. تودههای مشهد و بروجن در سطح شوری 135 میلیمولار بیشترین میزان را در صفات درصد و سرعت جوانهزنی نشان دادند. همچنین، در مجموع صفات جوانهزنی، تودههای داران و مشهد نسبت به سایرین کمترین کاهش را داشته و میتوانند به عنوان ژنوتیپهای متحمل به شوری در مرحله جوانهزنی پیشنهاد گردند.
مقالات پژوهشی
نسترن همتی؛ عظیم قاسم نژاد؛ جواد فتاحی مقدم؛ پونه ابراهیمی
چکیده
متابولیت های موجود در میوه مرکبات دارای خواص آنتی اکسیدانی بوده و کاربرد زیادی در صنایع دارویی، غذایی و آرایشی و بهداشتی دارند. تحقیق حاضر با هدف مقایسة میزان فنل کل، فلاونوئید کل و خصوصیات آنتی اکسیدانی گوشت و پوست میوه مرکبات با بررسی اثر پایه و درخت پیوندی بر این پارامترها در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا ...
بیشتر
متابولیت های موجود در میوه مرکبات دارای خواص آنتی اکسیدانی بوده و کاربرد زیادی در صنایع دارویی، غذایی و آرایشی و بهداشتی دارند. تحقیق حاضر با هدف مقایسة میزان فنل کل، فلاونوئید کل و خصوصیات آنتی اکسیدانی گوشت و پوست میوه مرکبات با بررسی اثر پایه و درخت پیوندی بر این پارامترها در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. خواص آنتی اکسیدانی به روش DPPH، مقدار فنل کل به روش فولینسیوکالتیو و مقدار فلاونوئید کل به روش آلومینیوم کلراید و با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که سه فاکتور پایه و رقم و بافت اثر معناداری بر روی میزان فنل کل، فلاونوئید کل و خصوصیات آنتی اکسیدانی عصاره بخش های دوگانه میوه مرکبات دارد. بیشترین میزان ترکیبات فنل کل (09/21 میلی گرم در گرم) در پوست رقم مورو روی پایه شلمحله تولید شده است. فلاونوئید کل تحت تاثیر بافت میوه، رقم و پایه قرار داشت. بیشترین میزان آن در پوست ارقام مورو و مارس بر روی پایه یوزو مشاهده شد. همچنین بیشترین میزان فعالیت آنتی اکسیدانی (51/85 درصد) در پوست میوه پایه بذری سیتروملو مشاهده شد. با این که بین ترکیبات آنتیاکسیدانی میوة درخت پیوندی با پایه تفاوت معنیداری وجود داشت لیکن عدم مشاهده رابطة مشخصی بین آنها میتواند ناشی از وجود تفاوت در ویژگیهای شیمیایی و فیزیولوژیکی هر میوه (رقم پیوندی یا پایه) باشد.
مقالات پژوهشی
طیبه طاهر؛ احمد گلچین؛ سعید شفیعی
چکیده
به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف نیتروژن و باکتریهای حلکنندهی فسفات بر عملکرد و صفات کیفی گل شاخه بریدهی مریم رقم دابل یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و با 12 تیمار شامل سطوح مختلف نیتروژن (صفر، 50، 100 و 200 کیلوگرم در هکتار) و کود زیستی حاوی باکتریهای حلکنندهی فسفات (صفر، 5 و 10 کیلوگرم در هکتار) ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف نیتروژن و باکتریهای حلکنندهی فسفات بر عملکرد و صفات کیفی گل شاخه بریدهی مریم رقم دابل یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و با 12 تیمار شامل سطوح مختلف نیتروژن (صفر، 50، 100 و 200 کیلوگرم در هکتار) و کود زیستی حاوی باکتریهای حلکنندهی فسفات (صفر، 5 و 10 کیلوگرم در هکتار) در گلخانهای در استان زنجان در سال 1390 به اجرا درآمد. در این آزمایش صفاتی مانند سطح برگ، درصد بازشدن همزمان گلچهها، درصد آب نسبی، ماندگاری، کلروفیل، درصد نیتروژن، فسفر و پتاسیم برگ و درصد مادهی خشک و میزان بیومس گیاه مورد اندازه گیری قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثر سطوح مختلف نیتروژن جز بر ماندگاری گل و درصد پتاسیم برگ بر سایر صفات در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. باکتریهای حلکنندهی فسفات نیز جز بر صفت ماندگاری گل و درصد نیتروژن و فسفر برگ بر سایر صفات در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. اثر متقابل نیتروژن و باکتریهای حلکنندة فسفات بر درصد بازشدن همزمان گلچهها، ماندگاری گل، درصد ماده خشک و میزان بیومس گیاه در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود و با افزایش سطوح نیتروژن و کود زیستی حاوی باکتریهای حلکنندة فسفات صفات سطح برگ، درصد آب نسبی، شاخص کلروفیل برگ، درصد نیتروژن برگ، میزان مادهی خشک و بیومس گیاهی افزایش یافت. بهترین تیمار برای رسیدن به حداکثر عملکرد و صفات کیفی در گل مریم 200 کیلوگرم نیتروژن + 10 کیلوگرم کود زیستی حاوی باکتری های حل کننده فسفات در هکتار بود.
مقالات پژوهشی
مارال اعتصامی؛ فائزه تاجپور؛ مینا خسروی؛ عباس بیابانی
چکیده
به منظور بررسی تاثیر مقادیر مختلف کودهای دامی بر رشد و عملکرد گیاه تربچه، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 11 تیمار و 4 تکرار در اسفند ماه1391 در گلخانه دانشگاه گنبد کاووس انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل شاهد (خاک زراعی)، 100 درصد کود گاوی، 75 درصد کود گاوی+ 25 درصد خاک، 50 درصد کود گاوی+ 50 درصد خاک، 25 درصد کود گاوی+ 75 درصد خاک، 100 درصد ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر مقادیر مختلف کودهای دامی بر رشد و عملکرد گیاه تربچه، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 11 تیمار و 4 تکرار در اسفند ماه1391 در گلخانه دانشگاه گنبد کاووس انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل شاهد (خاک زراعی)، 100 درصد کود گاوی، 75 درصد کود گاوی+ 25 درصد خاک، 50 درصد کود گاوی+ 50 درصد خاک، 25 درصد کود گاوی+ 75 درصد خاک، 100 درصد کود گوسفندی، 75 درصد کود گوسفندی+ 25 درصد خاک، 50 درصد کود گوسفندی+ 50 درصد خاک، 25 درصد کود گوسفندی+ 75 درصد خاک، 50 درصد کود مرغی+ 50 درصد خاک، 25 درصد کود مرغی+ 75 درصد خاک بودند. ارتفاع بوته، طول برگ، طول غده، قطر غده، وزن غده، وزن تر برگ، وزن خشک برگها و درجه پوکی غدهها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان میدهد که صفات اندازه گیری شده در آزمایش به طور معنیداری تحت تاثیر اعمال تیمار قرار گرفتند. بذرهای کاشته شده در تیمارهای 75 و 100 درصد کود مرغی جوانه نزدند. در میان تیمارهای اعمال شده، بیشترین وزن غده، وزن خشک برگ، رشد طولی برگ، قطر و ارتفاع تربچه در تیمار 100 درصد کود گاوی و کمترین مقدار این صفات در تیمار 50 درصد کود مرغی (50 درصد کود مرغی+ 50 درصد خاک) مشاهده شد. مطلوبترین حالت برای بهدست آوردن عملکرد مناسب همراه با کیفیت خوب (درجه پوکی پائین) غده در این آزمایش استفاده از تیمار 100 درصد کود گاوی بود.
مقالات پژوهشی
راهله نقیبی؛ پرویز رضوانی مقدم؛ احمد بالندری؛ رضا قربانی
چکیده
به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی و تلقیح میکوریزایی بر عملکرد کمی و کیفی برداشت های مختلف گیاه دارویی کاسنی پاکوتاه (Cichorium pumilum Jacq.) آزمایشی در سال زراعی 92-91 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد به اجرا درآمد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی اجرا شد. در این مطالعه 12 تیمار؛ که شامل کود آلی در چهار سطح (کود گاوی، ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی و تلقیح میکوریزایی بر عملکرد کمی و کیفی برداشت های مختلف گیاه دارویی کاسنی پاکوتاه (Cichorium pumilum Jacq.) آزمایشی در سال زراعی 92-91 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد به اجرا درآمد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی اجرا شد. در این مطالعه 12 تیمار؛ که شامل کود آلی در چهار سطح (کود گاوی، اسید هیومیک ، فولویک اسید و شاهد) و تلقیح میکوریزایی درسه سطح (تلقیح با Glomus mosseaeو تلقیح با G. intraradices و عدم تلقیح) در نظر گرفته شدند. داده های آزمایش بهدلیل تولید دو برداشت بهصورت کرتهای خرد شده در زمان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی مورد تجزیه آماری قرار گرفتند. 12 تیمار کودی به عنوان عامل اصلی، دو برداشت به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند و صفاتی از جمله وزن برگ در بوته، وزن ساقه در بوته، نسبت برگ به ساقه، شاخص سطح برگ، عملکرد تر زیست توده، عملکرد خشک زیست توده و میزان پلی فنول برگ اندازهگیری شد. بیشترین وکمترین عملکرد خشک زیست توده گیاه کاسنی پاکوتاه در برداشت دوم و اول (به ترتیب 4544 و 1739 کیلوگرم در هکتار) حاصل شد. تلقیح گونه های میکوریزا باعث افزایش عملکرد خشک زیست توده و شاخص سطح برگ، وزن برگ در بوته، در مقایسه با شاهد گردید. با این وجود بین تیمارهای G. mosseae وG. intraradices تفاوت معنی داری در صفات ذکر شده مشاهد نشد .کاربرد کودهای آلی نیز باعث بهبود صفات مذکور در گیاه کاسنی پا کوتاه شد. به طوریکه بیشترین میزان ماده خشک، شاخص سطح برگ و وزن برگ در بوته از کاربرد کود آلی اسید هیومیک حاصل گردید. کاربرد این تیمارهای تغذیهای اثر معنی داری بر میزان پلی فنول برگ نداشت. بهطور کلی بر اساس نتایج حاصله کاربرد کودهای زیستی و آلی صفات مورد مطالعه در آزمایش را در گیاه کاسنی پا کوتاه درعمده صفات مورد مطالعه باعث بهبود بخشید و تیمار mosseae G. + اسید هیومیک بهترین تیمار بود. همچنین کاربرد این منابع تغذیه ای می تواند منجر به کاهش مصرف کودهای شیمیایی در اکوسیستم های کشاورزی شود که گامی مهم در راستای به حداقل رسانیدن آلودگی محیط و کشاورزی پایدار است.
مقالات پژوهشی
شاهین شاهسونی؛ مجتبی محمودی؛ شاهرخ قرنجیک؛ صدیقه گران ملک
چکیده
به منظور بررسی تاثیر تواًم مقادیر مختلف کودهای شیمیایی و دامی (گوسفندی) برای رسیدن به ترکیب مناسب کودی مرکبات (رقم تامسون ناول) آزمایشی در سال 1392 به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 9 تیمار و 3 تکرار در یکی از باغهای شهرستان ساری به اجرا در آمد. تیمارها شامل سه سطح از کود دامی گوسفندی (صفر، 6 و 12 کیلوگرم به ازای هر درخت) ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر تواًم مقادیر مختلف کودهای شیمیایی و دامی (گوسفندی) برای رسیدن به ترکیب مناسب کودی مرکبات (رقم تامسون ناول) آزمایشی در سال 1392 به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 9 تیمار و 3 تکرار در یکی از باغهای شهرستان ساری به اجرا در آمد. تیمارها شامل سه سطح از کود دامی گوسفندی (صفر، 6 و 12 کیلوگرم به ازای هر درخت) و سه سطح از کودهای شیمیایی ماکرو که شامل سولفات آمونیوم، سوپرفسفات تریپل و سولفات پتاسیم (صفر، 30 و 60 درصد توصیه بر مبنای آزمون خاک) بودند. نتایج نشان داد که بیشترین جذب نیتروژن، فسفر، پتاسیم و همچنین ویتامین C، اسیدیته قابل تیتراسیون میوه، در تیمار کاربرد تلفیقی60 درصد از کودهای شیمیایی و 6 کیلوگرم کود دامی بدست آمد. همچنین بیشترین غلظت کلسیم، منیزیم، آهن، منگنز، روی در آب میوه تامسون با کاربرد30 درصد از کودهای شیمیایی و 12 کیلوگرم کود دامی حاصل شد. حداکثر میزان pH و پتاسیم آب میوه با مصرف60 درصد از کودهای شیمیایی و 12 کیلوگرم کود دامی ایجاد شد. درختان مرکبات (تامسون ناول) به مصرف تلفیقی60 درصد از کودهای شیمیایی (سولفات پتاسیم، 100 کیلوگرم، سولفات آمونیوم، 60 کیلوگرم ، سوپرفسفات، 90 کیلوگرم در هکتار) و 12 کیلو گرم کود دامی (گوسفندی) بیشترین رشد بهاره و تابستانه را داشتند. به نظر می رسد کاربرد توام کودهای دامی و شیمیایی می تواند علاوه بر تامین نیاز مرکبات روش مناسب جهت توسعه کشاورزی پایدار باشد.
مقالات پژوهشی