مقالات پژوهشی
میوه کاری
محمود حسن آبادی؛ مجید عزیزی؛ غلامحسین داوری نژاد؛ حجت اله بداقی؛ حسین حکم آبادی
چکیده
در این مطالعه، تاثیر غلظتهای مختلف اسیدسالیسیلیک بر برخی از خصوصیات فیزیکی و بیوشیمیایی انگور رقم ’شاهرودی‘ طی سال 1393 مورد مطالعه قرار گرفته است. آزمایش بر روی بوتههای 13 ساله در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. بوتهها و خوشهها دو هفته پس از تشکیل میوه با محلول اسیدسالیسیلیک با غلظتهای صفر، ...
بیشتر
در این مطالعه، تاثیر غلظتهای مختلف اسیدسالیسیلیک بر برخی از خصوصیات فیزیکی و بیوشیمیایی انگور رقم ’شاهرودی‘ طی سال 1393 مورد مطالعه قرار گرفته است. آزمایش بر روی بوتههای 13 ساله در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. بوتهها و خوشهها دو هفته پس از تشکیل میوه با محلول اسیدسالیسیلیک با غلظتهای صفر، 1، 2 و 3 میلیمولار به صورت یکنواخت محلولپاشی شدند. ارزیابی صفات کمی و کیفی پس از برداشت میوهها صورت گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که کاربرد اسید سالیسیلیک بر کلیه صفات اندازهگیری شده در سطح احتمال 1 درصد معنیدار بود. اثر بلوک به جزء در مورد صفت فنل کل و فلاونوئید در سایر صفات اندازهگیری شده معنیدار نبود. مقایسه میانگین دادهها نشان داد که در مورد صفات کلرفیلa، b، کل و کارتنوئیدها تیمار 2 میلیمولار اسید سالیسیلیک بهترین تیمار بود. در مورد صفات pH، نسبت قند به اسید و TSS تیمار شاهد بیشتر از سایر تیمارها بود. بیشترین میزان عملکرد به میزان 3/31 کیلوگرم به ازای هر بوته در تیمار 2 میلیمولار اسید سالیسیلیک و کمترین مقدار در تیمار شاهد به میزان 21 کیلوگرم به ازای هر بوته مشاهده شد. در مورد مقدار ترکیبات فنلی بیشترین میزان در تیمار 2 میلیمولار بر لیتر اسید سالیسیلیک (20/137 میلیگرم گالیک اسید در 100 گرم نمونه تازه) و کمترین مقدار در تیمار شاهد مشاهده شد. بیشترین مقدار مواد جامد محلول در تیمار شاهد (34/18 درصد بریکس) و کمترین آن در تیمار 2 میلیمولار در لیتر اسید سالیسیلیک (95/16درصد بریکس) مشاهده شد. بر این اساس کاربرد غلظت 2 میلیمولار اسید سالیسیلیک بهترین غلظت بوده و شاهد کمترین تاثیر را در بهبود صفات ثبت شده داشت. بنابراین کاربرد اسید سالیسیلیک دو هفته پس از تشکیل میوه با غلظت 2 میلیمولار میتواند بعنوان تیمار مناسبی جهت افزایش خصوصیات کمی و کیفی انگور رقم ’شاهرودی‘ بکار برده شود.
مقالات پژوهشی
گیاهان زینتی و فضای سبز
رسول عباس زاده فاروجی؛ محمود شور؛ علی تهرانی فر؛ بهرام عابدی
چکیده
به منظور بررسی برخی صفات رشدی در گیاه زینتی سینداپسوس (Scindapsus spp.) تحت تاثیر اسید هیومیک و اسید فولویک بصورت کود آبیاری، آزمایشی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل اول اسید هیومیک در چهار سطح صفر، 2/0، 5/0، 1 گرم بر لیتر و عامل دوم اسید فولویک نیز در چهار سطح ...
بیشتر
به منظور بررسی برخی صفات رشدی در گیاه زینتی سینداپسوس (Scindapsus spp.) تحت تاثیر اسید هیومیک و اسید فولویک بصورت کود آبیاری، آزمایشی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل اول اسید هیومیک در چهار سطح صفر، 2/0، 5/0، 1 گرم بر لیتر و عامل دوم اسید فولویک نیز در چهار سطح صفر، 2/0، 5/0، 1 گرم بر لیتر بود. بر اساس نتایج بدست آمده تیمار مصرف توام اسید هیومیک و اسید فولویک اثر معنیداری بر ارتفاع، وزن تر و خشک برگ، ساقه، اندام هوایی و ریشه، تعداد گره و برگ و حجم اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه، طول و حجم ریشه و نسبت وزن تر و خشک اندام هوایی به ریشه داشت؛ بدین صورت که با کاربرد توام اسید هیومیک و اسید فولویک تمامی صفات ارزیابی شده در گیاه نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت. همچنین طول و عرض و سطح برگ و طول میانگره نیز با مصرف مواد هیومیکی در گیاه نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت. در مجموع با توجه به نتایج مشخص شده از آزمایش میتوان بیان کرد که مصرف مواد هیومیکی (اسید هیومیک و اسید فولویک) به صورت توام با یکدیگر صفات رشدی در گیاه را بهبود بخشیده و سبب رشد بهتر گیاه شدهاند؛ در نتیجه این مواد میتوانند جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی محرک رشد گیاه باشند.
مقالات پژوهشی
فیزیولوژی پس از برداشت
آمنه شرفشاه رستمی؛ بهزاد کاویانی
چکیده
میخک یکی از مهمترین گلهای شاخهبریده جهان است که ماندگاری کوتاه آن موجب کاهش بازارپسندی این گیاه شده است. استفاده از قندها در محلول گلجای، عمر پس از برداشت گلهای شاخهبریده را افزایش میدهد. بهمنظور بررسی اثر سطوح مختلف (صفر، 50 و 100 گرم بر لیتر) سه نوع قند (گلوکز، فروکتوز و ساکارز) و دو زمان کاربرد قند (24 ساعت اول و 24 ساعت ...
بیشتر
میخک یکی از مهمترین گلهای شاخهبریده جهان است که ماندگاری کوتاه آن موجب کاهش بازارپسندی این گیاه شده است. استفاده از قندها در محلول گلجای، عمر پس از برداشت گلهای شاخهبریده را افزایش میدهد. بهمنظور بررسی اثر سطوح مختلف (صفر، 50 و 100 گرم بر لیتر) سه نوع قند (گلوکز، فروکتوز و ساکارز) و دو زمان کاربرد قند (24 ساعت اول و 24 ساعت دوم پس از برداشت، سال 1398) بر عمر پس از برداشت گلهای شاخهبریده میخک رقم ’یلو کندی‘، آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد که اثر سطوح مختلف قندها روی همه صفات مورد بررسی معنیدار بود. هر سه سطح قندها در هر دو زمان کاربرد، باعث افزایش عمر گلجای و بهبود صفات وابسته به آن شدند. بیشترین عمر گلجای (18 روز) در گلهای شاخهبریده تیمارشده با 50 گرم بر لیتر گلوکز در 24 ساعت اول به دست آمد که با تیمارهای 100 گرم بر لیتر گلوکز، فروکتوز و ساکارز در 24 ساعت اول تفاوت معنیداری نداشت. بیشترین جذب آب، بیشترین ماده خشک، کمترین فعالیت آنزیمهای پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز و کمترین مقدار مالوندیآلدئید در تیمار 50 گرم بر لیتر گلوکز در 24 ساعت اول حاصل شد. بیشترین مقدار پروتئین گلبرگ، کلروفیل a، b و کلروفیل کل با کاربرد 50 گرم بر لیتر گلوکز در 24 ساعت دوم به دست آمد. کاربرد قندها در 24 ساعت اول در بهبود عمر گلجای مؤثرتر از کاربرد این ترکیبات در 24 ساعت دوم بود. بنابراین، کاربرد گلوکز ترجیحاً در ساعات اولیه برداشت بهعنوان ترکیب افزایشدهنده ماندگاری پس از برداشت گل شاخهبریده میخک رقم ’یلو کندی‘ توصیه میشود.
مقالات پژوهشی
گیاهان زینتی و فضای سبز
نرمین علوی دهخوارقانی؛ سید حسین نعمتی؛ سید مجید زرگریان
چکیده
فضای سبز یکی از مهمترین ویژگیهای هر شهر و مکانی میباشد که نیازمند شناخت دقیق ویژگیهای گیاه مورد استفاده و انتخاب و ترکیب صحیح گونههای گیاهی با یکدیگر است. یکی از ویژگیهایی که باید مورد توجه قرار گیرد، اثرات آللوپاتیک گیاه بر روی گیاهان مجاور خود میباشد. در این پژوهش به بررسی اثرات آللوپاتیک درختان گلابریشم، زیتونتلخ ...
بیشتر
فضای سبز یکی از مهمترین ویژگیهای هر شهر و مکانی میباشد که نیازمند شناخت دقیق ویژگیهای گیاه مورد استفاده و انتخاب و ترکیب صحیح گونههای گیاهی با یکدیگر است. یکی از ویژگیهایی که باید مورد توجه قرار گیرد، اثرات آللوپاتیک گیاه بر روی گیاهان مجاور خود میباشد. در این پژوهش به بررسی اثرات آللوپاتیک درختان گلابریشم، زیتونتلخ و کاج بر جوانهزنی و رشد دو گونه چمن لولیوم و فستوکا پرداخته شده است. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. بقایای گیاهی درختان جمعآوری و خشک شده و طی دو آزمایش جداگانه بهصورت پودر بقایای گیاهی و عصاره آبی مورد استفاده قرار گرفت. تیمارهای آزمایش اول شامل دو نوع چمن (فستوکا و لولیوم)، سه سطح پودر بقایای گیاهی (صفر (شاهد)، 46/0 و 1 گرم) از سه درخت (زیتونتلخ، کاج و گلابریشم) در چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش دوم نیز شامل دو نوع چمن (فستوکا و لولیوم) و چهار سطح عصاره آبی بقایای گیاهی (شاهد، زیتونتلخ، کاج و گلابریشم) در سه تکرار اجرا شد. در هر دو آزمایش صفات طول گیاه و ریشه، وزن تر و خشک کل گیاهچه، درصد و سرعت جوانهزنی اندازهگیری شدند. نتایج آزمایش اول نشان داد که تیمار شاهد در صفات سرعت و درصد جوانهزنی، طول گیاه و ریشه بهترین عملکرد را داشته و در صفات وزن تر و خشک بیشترین عملکرد مربوط به زمانی بوده که از بقایای درخت کاج به میزان 1 گرم استفاده شده بود. همچنین نتایج آزمایش دوم حاکی از آن است که در همهی صفات اندازهگیری شده تیمار شاهد بهترین عملکرد را داشته است بهنحویکه بیشترین وزن تر و خشک، سرعت و درصد جوانهزنی، طول گیاه و ریشه در تیمار شاهد مشاهده شد.
مقالات پژوهشی
فیزیولوژی پس از برداشت
محمدجواد کرمی؛ مجید راحمی؛ محسن یاسایی؛ اشکان کرمی
چکیده
تهیه کشمش به روشهای مختلفی از قبیل قرار دادن میوه انگور در معرض آفتاب مستقیم و روشهای مکانیکی صورت میگیرد. امکان آلودگی انواع کشمش به میکروارگانسیمهای مختلف در طول مراحل برداشت و خشک کردن انگور، حمل و نقل و بازاررسانی کشمش وجود دارد. عملیات سنتی تهیه و بستهبندی کشمش در منطقه بوانات (منطقه اصلی تولید کشمش استان فارس)، ...
بیشتر
تهیه کشمش به روشهای مختلفی از قبیل قرار دادن میوه انگور در معرض آفتاب مستقیم و روشهای مکانیکی صورت میگیرد. امکان آلودگی انواع کشمش به میکروارگانسیمهای مختلف در طول مراحل برداشت و خشک کردن انگور، حمل و نقل و بازاررسانی کشمش وجود دارد. عملیات سنتی تهیه و بستهبندی کشمش در منطقه بوانات (منطقه اصلی تولید کشمش استان فارس)، این محصول را مستعد آلودگیهای میکروبی خطرناک برای سلامتی انسان مینماید. این پژوهش بهمنظور تعیین میزان آلودگی میکروبی انواع کشمش تهیه شده از انگور رقم ’کشمشی بوانات‘ و امکان ضدعفونی آنها اجرا شد. برای این منظور از غلظتهای صفر (شاهد) و 9/0 درصد پراکسید هیدروژن به عنوان فاکتور اول و سه نوع کشمش تهیه شده از رقم ’کشمشی بوانات‘ (سایه خشک، کشمش آفتابی و کشمش تیزابی) به عنوان فاکتور دوم در یک آزمایش فاکتوریل 3×2 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. برای تهیه نمونههای ضدعفونی از هر نوع کشمش 200 گرم در ارلن 1000 میلیلیتری سترون شده قرار داده و به آن 400 میلیلیتر آب مقطر اضافه شد و مقدار 6/3 میلیلیتر پراکسید هیدروژن به محتویات ارلن اضافه و به مدت دو دقیقه هم زده شد. سپس آب داخل ارلن دور ریخته شد و برای شستشوی نمونه کشمشها، 400 میلیلیتر آب مقطر داخل این ارلنها ریخته شد و به مدت 5 دقیقه تکان داده شدند تا سطح نمونه کشمش داخل ارلن کاملاً شسته شود. پس از آن مقدار 50 میلیلیتر از آن به عنوان نمونه کشمش آبشویی و ضدعفونی شده برای بررسی آلودگی میکروبی به آزمایشگاه ارسال شد. برای تیمار شاهد یا نمونههای ضدعفونی نشده، همه این مراحل انجام شد با این تفاوت که در این تیمار از پراکسید هیدروژن برای ضد عفونی استفاده نشد و نمونه ها فقط با آب مقطر سترون شده تیمار شدند. برای هر نمونه شمارش کلی میکروبی، شمارش قارچها اعم از شمارش کپک آسپرژیلوس، شمارش باکتریهای کلیفرم و اشرشیاکولی انجام شد. نتایج نشان داد که هر سه کشمش عملآوری شده دارای آلودگی میکروبی بودند. آلودگی میکروبی کشمش تیزابی بالاتر از دو نوع دیگر بود. باکتری اشرشیاکولی فقط در کشمش تیزابی وجود داشت. ضدعفونی با پراکسید هیدروژن موجب کاهش قابلتوجه آلودگی میکروبی در هر سه روش عمل آوری کشمش گردید. مقدار این کاهش در دو نوع کشمش سایهخشک و آفتابی یکسان، اما در کشمش تیزابی کمتر از همه بود. آلودگی به کپک آسپرژیلوس فقط در کشمش تیزابی مشاهده شد و تیمار پراکسید هیدروژن در حذف این آلودگی مؤثر نبود. این تحقیق نشان داد که برای عاری سازی انواع کشمش از آلودگیهای باکتریایی و قارچی میتوان از غلظت 9/0 درصد پراکسید هیدروژن (در سطح تجاری) استفاده نمود.
مقالات پژوهشی
گیاهان زینتی و فضای سبز
وحید قاسمی؛ عبداله احتشام نیا؛ عبدالحسین رضایی نژاد؛ حسن مومیوند
چکیده
به منظور مطالعه اثر تنش شوری بر شاخصهای رشدی و تبادلات گازی در دو رقم قرنفل، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تنش شوری کلرید سدیم در ده سطح (صفر، 10، 20، 30، 40، 50، 60، 70، 80 و 90 میلی مولار) و رقم در دو سطح (’باربارین‘ و ’دیانا‘) اجرا شد. در این پژوهش، وزن تر و خشک اندام هوایی، برگ و ریشه، قطر ...
بیشتر
به منظور مطالعه اثر تنش شوری بر شاخصهای رشدی و تبادلات گازی در دو رقم قرنفل، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تنش شوری کلرید سدیم در ده سطح (صفر، 10، 20، 30، 40، 50، 60، 70، 80 و 90 میلی مولار) و رقم در دو سطح (’باربارین‘ و ’دیانا‘) اجرا شد. در این پژوهش، وزن تر و خشک اندام هوایی، برگ و ریشه، قطر و تعداد گل، سطح برگ، ارتفاع، قطر ساقه، تعداد شاخه جانبی، هدایت روزنهای، میزان فتوسنتز، درصد عناصر سدیم و پتاسیم و نیز نسبت این دو عنصر بررسی گردید. نتایج نشان داد که تنش شوری اثرات منفی بر رشد هر دو رقم داشت و بیشترین مقادیر صفات رشدی در تیمار کنترل (عدم کاربرد نمک کلرید سدیم) مشاهده شد. سطوح بالای تنش شوری، به شدت وزن تر و خشک و نیز ارتفاع و سطح برگ گیاه را کاهش داد، همچنین تنش در هر دو رقم منجر به کاهش تعداد و قطر گل شد. تنش شوری بر میزان فتوسنتز و هدایت روزنهای نیز اثر منفی برجای گذاشت و منجر به کاهش این دو صفت در شرایط سطوح بالاتر تنش شوری شد. غلظت عنصر سدیم به واسطه کاربرد کلرید سدیم با افزایش سطح تنش افزایش یافت و با اثر بر جذب پتاسیم منجر به کاهش درصد پتاسیم با افزایش سطح کلرید سدیم شد و در نهایت در گیاهان رشد یافته در شرایط تنش، نسبت سدیم به پتاسیم نیز افزایش نشان داد. بهطور کلی رقم باربارین در اکثر صفات نسبت به رقم ’دیانا‘ تحمل بالاتری نشان داد و جهت استفاده در مناطق با آب و خاک شور توصیه میشود.
مقالات پژوهشی
گیاهان دارویی
منصوره فدایی؛ وحید اکبرپور؛ سید جواد موسوی زاده؛ کامران قاسمی
چکیده
در مدیریت نهادههای کشاورزی، استفاده از موادی که کمترین اثرات جانبی مضر را بر سلامت انسان و محیط زیست داشته باشند، توصیه میشوند. در این بین، ساکارز و اسید آسکوربیک موادی با منشأ طبیعی جهت بهبود رشد و افزایش عملکرد محصولات میباشند، لذا هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر این دو ماده بر عملکرد، اجزای عملکرد و خصوصیات فیتوشیمیایی گیاه ...
بیشتر
در مدیریت نهادههای کشاورزی، استفاده از موادی که کمترین اثرات جانبی مضر را بر سلامت انسان و محیط زیست داشته باشند، توصیه میشوند. در این بین، ساکارز و اسید آسکوربیک موادی با منشأ طبیعی جهت بهبود رشد و افزایش عملکرد محصولات میباشند، لذا هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر این دو ماده بر عملکرد، اجزای عملکرد و خصوصیات فیتوشیمیایی گیاه کدوی پوست کاغذی بود. این آزمایش در قالب فاکتوریل با دو فاکتور ساکارز در چهار سطح (صفر، 5، 10، 15 گرم بر لیتر) و اسید آسکوربیک در چهار سطح (صفر، 15، 30، 45 میلیمولار) بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. با توجه به نتایج بدست آمده اثر محلولپاشی ساکارز و اسید آسکوربیک و برهمکنش آنها بر بیشتر صفات مورد بررسی معنیدار بود. کاربرد 15 گرم بر لیتر ساکارز همراه با 15 میلیمولار اسید آسکوربیک سبب ارتقای تعداد میوه تا 68/1 عدد در هر بوته شد که نسبت به تیمار شاهد 15 برابر افزایش نشان داد. بیشترین تعداد کل بذر با میانگین 464 عدد در هر میوه با کاربرد 5 گرم بر لیتر ساکارز همراه با 45 میلیمولار اسید آسکوربیک حاصل شد که در مقایسه با شاهد (33/247) افزایش 60/87 درصدی را ثبت کرد. بالاترین میزان کلروفیل کل با میانگین 081/2 (میلیگرم بر گرم وزن تر) با کاربرد 5 گرم بر لیتر ساکارز همراه با 15 میلی مولار اسید آسکوربیک اندازهگیری شد که نسبت به تیمار شاهد (044/2 میلیگرم بر گرم وزن تر) افزایش 81/1 درصدی را نشان داد. همچنین کاربرد 15 گرم بر لیتر ساکارز همراه با 15 میلیمولار اسید آسکوربیک موجب افزایش پروتئین تا 03/40 درصد شد که افزایش 26/79 درصدی نسبت به شاهد (33/22 درصد) را نشان داد. سایر نتایج حاکی از ایناست که افزایش میزان روغن بذر تا 50/44 درصد، با کاربرد 15 گرم بر لیتر ساکارز همراه با 30 میلیمولار اسید آسکوربیک و همچنین با کاربرد 10 گرم بر لیتر ساکارز همراه با 45 میلیمولار اسید آسکوربیک، قابل دسترسی است که نسبت به شاهد (16/38 درصد) افزایش 61/16 درصدی داشت. نتیجه پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از نسبتهای تلفیقی ساکارز و اسید آسکوربیک در بهبود صفات کمی و کیفی کدو از جمله محتوای پروتئین و درصد روغن بذر کدوی پوست کاغذی موثر واقع شده است.
مقالات پژوهشی
میوه کاری
مسعود ناظری؛ سید جلال طباطبائی؛ یاور شرفی
چکیده
آب از مهمترین عوامل محدود کننده تولید محصولات باغی میباشد. از عوامل موفقیت در تولید محصولات باغی کشورمان افزایش بهره وری آب میباشد. به منظور ارزیابی رشد و عملکرد هلو رقم ‘Red Top’ پیوند شده روی پایه GF677 با جایگذاری کیسه حاوی پومیس در شرایط رطوبتی مختلف، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار به ...
بیشتر
آب از مهمترین عوامل محدود کننده تولید محصولات باغی میباشد. از عوامل موفقیت در تولید محصولات باغی کشورمان افزایش بهره وری آب میباشد. به منظور ارزیابی رشد و عملکرد هلو رقم ‘Red Top’ پیوند شده روی پایه GF677 با جایگذاری کیسه حاوی پومیس در شرایط رطوبتی مختلف، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار به مدت دو سال صورت گرفت. تیمارها شامل جایگذاری کیسه در کنار درخت در سه سطح (بدون کیسه، یک کیسه و دو کیسه)، سطوح مختلف آبیاری (50، 75 و 100 درصد ظرفیت زراعی) و تیمار تلقیح ریشه با قارچ مایکوریزا (ترکیبی از سویههای Glomus)، تریکودرما سویه harzianumو شاهد (بدون قارچ) اعمال شد. بیشترین رطوبت نسبی آب برگ در تیمار جایگذاری دو کیسه، آبیاری 75 درصد و تلقیح با قارچ تریکودرما اندازهگیری شد. همچنین تیمار جایگذاری یک کیسه، آبیاری 100 درصد و تلقیح ریشه با قارچ مایکوریزا بیشترین قطر تنه را ایجاد کرد. نتایج نشان داد تیمار جایگذاری دو کیسه، آبیاری 100 درصد و تلقیح با قارچ مایکوریزا عملکرد را نسبت به شاهد 8/1 برابر افزایش داد. تیمار بدون جایگذاری کیسه، آبیاری 75 درصد و بدون تلقیح با قارچ بیشترین مواد جامد محلول و TSS/TA میوه را داشت. بیشترین فنول کل و آنتوسیانین میوه به ترتیب در تیمار بدون جایگذاری کیسه و آبیاری 50 درصد و بدون تلقیح قارچ و تیمار جایگذاری دو کیسه و آبیاری 75 درصد و بدون تلقیح قارچ اندازه گیری شد. تیمار جایگذاری یک کیسه و آبیاری 75 درصد و بدون تلقیح قارچ و تیمار بدون جایگذاری کیسه و آبیاری 50 درصد و تلقیح با قارچ ماکوریزا بیشترین قرمزی و درخشندگی پوست میوه را ایجاد کردند. با توجه به نتایج به دست آمده تیمار جایگذاری یک کیسه، آبیاری 75 درصد و تلقیح با قارچ ماکوریزا از عملکرد و کیفیت میوه مناسبی برخوردار بود.
مقالات پژوهشی
سبزیکاری
زهرا رودباری؛ جواد سرحدی؛ مهدی آزادوار؛ سیدمحمد علوی سینی؛ امیر جلالی
چکیده
به منظور ارزیابی واکنش لاینهای مربوط به سه جمعیت فلفل شیرین تحت عنوان جمعیت A، B و C، به ترتیب در سه رنگ میوه قرمز، نارنجی و زرد، به سه شرایط دمایی مختلف شامل دمای بهینه روز و شب (به ترتیب 2±25 و 2±20 درجه سانتیگراد)، دمای پایین شب (دمای روز 2±25 و دمای شب 2±11 درجه سانتیگراد) و دمای روز بالا (دمای روز 2±40 و دمای شب 2±20 درجه ...
بیشتر
به منظور ارزیابی واکنش لاینهای مربوط به سه جمعیت فلفل شیرین تحت عنوان جمعیت A، B و C، به ترتیب در سه رنگ میوه قرمز، نارنجی و زرد، به سه شرایط دمایی مختلف شامل دمای بهینه روز و شب (به ترتیب 2±25 و 2±20 درجه سانتیگراد)، دمای پایین شب (دمای روز 2±25 و دمای شب 2±11 درجه سانتیگراد) و دمای روز بالا (دمای روز 2±40 و دمای شب 2±20 درجه سانتیگراد) در فصول مختلف سال، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی (ترتیبی- فاکتوریل) در سه گلخانه مجزا با دماهای ذکرشده در جنوب استان کرمان طی سالهای 1399-1398 به مرحله اجرا درآمد. برای هر جمعیت 100 لاین مورد کشت قرار گرفت و درصد لاین های بدون میوه، درصد لاین های با میوه بدون بذر، درصد لاینهای با میوه بدفرم، وزن میوه، طول و قطر میوه، شاخص شکل میوه (نسبت طول به عرض میوه) و ارتفاع بوته در هر جمعیت مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد در شرایط دمای بهینه، تمام لاین ها از رشد مطلوبی برخوردار بودند و هیچ بوتهی پارتنوکارپی در جمعیتهای مورد ارزیابی مشاهده نشد. اما نوسانات دمایی شب و روز خارج از دامنه دمای بهینه، سبب تغییرات چشمگیری در رشد بوته، توسعه میوه و تشکیل بذر گردید. تأثیر منفی دمای بالای روز بر ویژگیهای مورد ارزیابی کمتر از دمای پایین شب بود. با کاهش شدید دمای شب، جمعیت A بیشترین درصد بوتههای با میوه بدون بذر را تولید کرد. درصد لاینهای پارتنوکارپ جمعیت B و C نسبت به جمعیت A در دمای پایین شب و بالای روز بهطور قابلتوجهی کمتر بود. بیشترین درصد میوههای بدفرم در دمای نامطلوب بالای روز و پایین شب به ترتیب به میزان 10 و 12 درصد مربوط به جمعیت A بود. این درصد در جمعیت C نسبت به جمعیت A (در دمای نامطلوب بالا روز و پایین شب به ترتیب 3 و 4 درصد) بهطورقابل توجهی کمتر بود که احتمالاً به دلیل تحمل بیشتر این جمعیت به نوسانات دمایی است. همچنین درصد لاینهای پارتنوکارپ جمعیت A (6 و 4 درصد به ترتیب دمای نامطلوب بالا روز و پایین شب) نسبت به دو جمعیت B و C بیشتر بود. با این وجود جمعیت C در شرایط نامطلوب دمایی، میوههایی با شاخص شکل مطلوبتر تولید کرد که میتواند نشانه تحمل بیشتر این جمعیت به نوسانات دمایی باشد. لاینهای متحمل به تغییرات دمایی شناساییشده در این پژوهش را میتوان برای تحقیقات آینده جهت استفاده در برنامههای اصلاحی و تولید بذر هیبرید مورد استفاده قرار داد.
مقالات پژوهشی
میوه کاری
صلاح الدین مصلحتی فرد؛ حمید حسن پور
چکیده
استفاده بیش از حد از کودهای شیمیایی در کشت هیدروپونیک، باعث هدر رفت کود و در نتیجه افزایش هزینههای تولید و همچنین افزایش زهآب گلخانهای میشود. برای جبران تأثیر منفی کمبود آب و محلول غذایی، استفاده از ترکیباتی مانند آمینواسیدها (آرژینین) جهت افزایش کیفیت و کمیت محصول، میتواند مؤثر باشد. در این پژوهش تأثیر آرژینین با سه سطح ...
بیشتر
استفاده بیش از حد از کودهای شیمیایی در کشت هیدروپونیک، باعث هدر رفت کود و در نتیجه افزایش هزینههای تولید و همچنین افزایش زهآب گلخانهای میشود. برای جبران تأثیر منفی کمبود آب و محلول غذایی، استفاده از ترکیباتی مانند آمینواسیدها (آرژینین) جهت افزایش کیفیت و کمیت محصول، میتواند مؤثر باشد. در این پژوهش تأثیر آرژینین با سه سطح (صفر، 100 و 200 میلیگرم بر لیتر آب) بر خصوصیات کمی و کیفی میوه توتفرنگی رقم ’آلبیون‘ در شرایط کممحلولدهی با دو سطح (140 و 180 میلیلیتر) در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، تیمار آرژینین روی صفات طعم میوه، اسیدیته قابل تیتراسیون، مواد جامد محلول، سفتی بافت میوه، آنتوسیانین کل، ویتامین ث، فنل، فلاونوئید و ظرفیتآنتیاکسیدان کل اختلاف معنیدار نشان داد. بیشترین میزان مواد جامد محلول، طعم میوه و سفتی بافت میوه در تیمار آرژینین با غلظت 100 میلیگرم بر لیتر آب، در شرایط محلولدهی نرمال (180 میلی لیتر) ثبت شد. همچنین بیشترین میزان فنل و فلاونوئید کل در تیمار آرژینین با غلظت 200 میلیگرم بر لیتر آب، در سطح محلولدهی نرمال مشاهده گردید. بیشترین میزان آنتوسیانین کل، ویتامین ث و ظرفیت آنتی اکسیدان کل، در تیمار آرژینین با غلظت 200 میلیگرم بر لیتر، در شرایط کممحلولدهی ملایم (140 میلیلیتر) ثبت شد. بطور کلی نتایج نشان داد که محلولپاشی آرژینین (200 میلیگرم بر لیتر) در شرایط محلولدهی نرمال و کم محلولدهی ملایم میتواند در بهبود کیفیت توتفرنگیهای کشت شده در شرایط هیدروپونیک مؤثر واقع شود.
مقالات پژوهشی
فیزیولوژی پس از برداشت
چنور حسینی؛ محمدرضا اصغری؛ مریم خضری
چکیده
گیلاس از جمله میوههایی است که بدلیل فسادپذیری بالا متحمل ضایعات فیزیولوژیکی پس از برداشت میشود. باتوجه به اثبات فعالیت ضد قارچی اسانسهای گیاهی، استفاده از آنها بهعنوان یک ایده طبیعی در جهت کاهش ضایعات پس از برداشت، افزایش ماندگاری و تضمین سلامت مصرفکنندگان محصولات باغبانی مطرح میباشد. در تحقیق حاضر، تأثیر غلظتهای ...
بیشتر
گیلاس از جمله میوههایی است که بدلیل فسادپذیری بالا متحمل ضایعات فیزیولوژیکی پس از برداشت میشود. باتوجه به اثبات فعالیت ضد قارچی اسانسهای گیاهی، استفاده از آنها بهعنوان یک ایده طبیعی در جهت کاهش ضایعات پس از برداشت، افزایش ماندگاری و تضمین سلامت مصرفکنندگان محصولات باغبانی مطرح میباشد. در تحقیق حاضر، تأثیر غلظتهای مختلف اسانس مرزنجوش (صفر، 250، 500، 750 و 1000 میکرولیتر در لیتر) و زمان انبارداری (روز 15ام و 30ام) بر واکنشهای بیوشیمیایی میوه گیلاس شامل فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز، محتوای آنتوسیانین کل، میزان اسید آسکوربیک، رنگ بافت، فعالیت آنزیم پلیفنلاکسیداز، پوسیدگی و قهوهای شدن دم میوه با سه تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفت. میوههای تیمار شده به مدت 30 روز در دمای 1±0 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 95-90 درصد به سردخانه منتقل شدند. اندازهگیری کیفی میوهها طی سه دوره زمانی قبل از نگهداری، روز 15ام و روز 30ام نگهداری انجام گرفت. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان داد که اسانس مرزنجوش به طور معنیداری فعالیت آنزیم فنیلآلانینآمونیالیاز، محتوای آنتوسیانین کل، میزان اسید آسکوربیک و تغییر رنگ را در سطح بالایی حفظ نمود. همچنین سرعت افزایش فعالیت آنزیم پلیفنلاکسیداز، تغییرپذیری رنگ بافت، پوسیدگی و قهوهای شدن دم میوه گیلاس را کاهش داد. این موارد منجر گردید تا با کاربرد اسانس مرزنجوش شاهد ثبات بازارپسندی این میوه طی روزهای نگهداری باشیم. در نهایت مطابق یافتههای پژوهش حاضر و با توجه به حفظ کیفیت و ماندگاری میوههای گیلاس تیمار شده نسبت به میوههای بدون تیمار، میتوان به جای ترکیبات شیمیایی مضر، اسانس مرزنجوش را بهعنوان افزودنی مجاز در زمان نگهداری میوه گیلاس توصیه نمود.
مقالات پژوهشی
گیاهان دارویی
هدیه تقی زاده باغچه جوقی؛ سعیده علیزاده سالطه؛ منصور مطلوبی
چکیده
به منظور ارزیابی اثر فولویکاسید و تریاکانتانول و اثرات متقابل آنها بر برخی ویژگیهای گیاه همیشه بهار، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 16 تیمار و 3 تکرار در گلخانه انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل چهار سطح فولویکاسید (صفر، 5/0، 1، 2 میلیگرم در لیتر) به عنوان فاکتور اول و تریاکانتانول در چهار سطح (صفر، 5-10، ...
بیشتر
به منظور ارزیابی اثر فولویکاسید و تریاکانتانول و اثرات متقابل آنها بر برخی ویژگیهای گیاه همیشه بهار، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 16 تیمار و 3 تکرار در گلخانه انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل چهار سطح فولویکاسید (صفر، 5/0، 1، 2 میلیگرم در لیتر) به عنوان فاکتور اول و تریاکانتانول در چهار سطح (صفر، 5-10، 4-10×5/5، 4-10مولار) به عنوان فاکتور دوم بودند. تیمارها به صورت محلولپاشی برگی در سه نوبت روی گیاه انجام شدند. بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش کاربرد برگی تریاکانتانول 4-10 مولار باعث افزایش عملکرد گلآذین، سطح برگ، وزن تر و خشک، تعداد گلآذین، طول گلآذین، فعالیت آنتیاکسیدانی و میزان فلاونوئید گلآذین شد. غلظت 5-10 مولار تریاکانتانول میزان درصد ماده خشک و فنول کل را بیشتر از سایر غلظتها افزایش داد. کاربرد غلظت دو میلیگرم در لیتر فولویکاسید این ماده بیشترین اثر را بر تعداد برگ، سطح برگ، وزن تر و خشک، درصد ماده خشک، فعالیت آنتیاکسیدانی و فلاونوئید کل داشت. در مجموع اثر ساده کاربرد برگی 4-10 مولار تریاکانتانول و دو میلیگرم در لیتر فولویکاسید توانست اکثر صفات اندازهگیری شده در این پژوهش را نسبت به تیمار شاهد به طور معنیداری بهبود بخشد. گیاهان تیمار شده با دو میلیگرم در لیتر فولویکاسید دیرتر از سایر تیمارها گل دادند. اثر متقابل تریاکانتانول × فولویکاسید بر عملکرد و ارتفاع بوته معنیدار شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش در واکنش به مصرف هورمون تریاکانتانول و فولویک اسید بیانگر این است که استفاده از این دو ترکیب به صورت محلول پاشی برگی میتواند جهت افزایش عملکرد و خصوصیات فیتوشیمیایی همیشه بهار بسیار مفید باشد.
مقالات پژوهشی
میوه کاری
منصور فاضلی رستم پور؛ حسن محمودزاده
چکیده
انگور رقم ’یاقوتی‘ زودرسترین رقم انگور در ایران و مهمترین محصول باغی منطقه سیستان است که بیش از 90 درصد تاکستانهای این منطقه را به خود اختصاص داده است. این پژوهش باتوجه به اثر مهم هرس بر عملکرد کمی و کیفی محصول انگور انجام شد. این آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و طی سه سال در ایستگاه تحقیقات ...
بیشتر
انگور رقم ’یاقوتی‘ زودرسترین رقم انگور در ایران و مهمترین محصول باغی منطقه سیستان است که بیش از 90 درصد تاکستانهای این منطقه را به خود اختصاص داده است. این پژوهش باتوجه به اثر مهم هرس بر عملکرد کمی و کیفی محصول انگور انجام شد. این آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و طی سه سال در ایستگاه تحقیقات زهک انجام شد. چهار سطح شدت هرس تعادلی شامل شاهد یا عرف محل (B1)، 10+60 جوانه (B2)، 10+40 جوانه (B3) و 10 +20 جوانه (B4) به عنوان فاکتور اول و چهار سطح شدت هرس تابستانه شامل شاهد یا بدون هرس سبز (G1)، هرس شاخههای سبز از بالای هشت برگ روی آخرین خوشه (G2)، هرس شاخههای نرک + شاخههای سبز از بالای هشت برگ روی آخرین خوشه (G3)، هرس شاخههای سبز بدون محصول از ته + شاخههای نرک + شاخههای سبز از بالای هشت برگ روی آخرین خوشه (G4) به عنوان فاکتور دوم درنظر گرفته شدند. هرس تعادلی B4 باعث افزایش صفات طول خوشه، عرض خوشه، قطرحبه، وزن محور خوشه، مجموع طول محورهای اصلی و فرعی و وزن حبه بترتیب بهمیزان 5/32، 6/30، 97/8، 8/32، 4/34 و 3/15 درصد نسبت به شاهد و کاهش صفت تعداد خوشه در تاک بهمیزان 8/33 درصد نسبت به شاهد گردید. همچنین هرس سبز G4 باعث افزایش صفات طول خوشه، عرض خوشه، وزن محور خوشه، مجموع طول محورهای اصلی و فرعی و وزن حبه بهترتیب بهمیزان 11، 5/19، 8/15، 6/14 و 9/11 درصد نسبت به شاهد شد. برهمکنش هرس تعادلی B4 × هرس سبز G4 باعث افزایش صفات وزن خوشه، تعداد حبه در خوشه و عملکرد بهمیزان 4/137، 3/82 و 2/14 درصد نسبت به شاهد شد. بطور کلی نتایج نشان داد که هرس تعادلی B4 همراه با هرس سبز G4 باعث افزایش عملکرد بهمیزان 2/47 درصد نسبت به شاهد (بدون هرس سبز) و در شرایط هرس تعادلی 10+20 شد.
مقالات پژوهشی
گیاهان دارویی
طیبه بااراده؛ حسین آرویی؛ محبوبه ناصری؛ مجتبی ممرآبادی
چکیده
میوهها و سبزیها به دلیل داشتن رطوبت بالا و فعالیت بیولوژیکی بعد از برداشت (تنفس، تعرق و فعالیتهای بیوشیمی) فسادپذیرند. پوششدهی میوهها با ترکیبات ضدمیکروبی و در عین حال خوراکی و ایمن برای مصرفکنندگان راهکار موثری برای جلوگیری از فساد میوهها و افزایش ماندگاری آن است. تولید این قبیل پوششهای خوراکی با بهرهگیری ...
بیشتر
میوهها و سبزیها به دلیل داشتن رطوبت بالا و فعالیت بیولوژیکی بعد از برداشت (تنفس، تعرق و فعالیتهای بیوشیمی) فسادپذیرند. پوششدهی میوهها با ترکیبات ضدمیکروبی و در عین حال خوراکی و ایمن برای مصرفکنندگان راهکار موثری برای جلوگیری از فساد میوهها و افزایش ماندگاری آن است. تولید این قبیل پوششهای خوراکی با بهرهگیری از فناوری نانو سـبب افزایش کارایی مواد تشکیل دهنده پوشش میشود. در همین راستا این پژوهش با هدف تهیه و تولید پوشش خوراکی نانوکپسول حاوی اسانس کاکوتی انجام شد. اجزای سازنده فرمولاسیون نانوکپسول، ژل آلوئه ورا، آب، توئین و اسانس کاکوتی بود. جهت شناسایی ترکیبات اسانس از دستگاه گازی کروماتوگرافی GC و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمیGC-MS استفاده شد. میانگین اندازه ذرهای و پتانسیل زتا، تصویر میکروسکوپ الکترونی نانوکپسول و میزان پایداری ذرات و درصد کارایی نانوکپسول محاسبه شد. در اسانس گیاه کاکوتی (Ziziphra tenuiorL.) 21 ترکیب شناسایی شد. ترکیبات اصلی و مهم اسانس کاکوتی شامل پولگون (23/65 درصد)، منتوفوران (72/12 درصد) و 1و8- سینئول (01/6 درصد) بودند. اندازه نانوکپسول حاوی اسانس، 46/84 نانومتر و پتانسیل زتا 02/16- میلیولت بود. براساس نتایج حاصل از میکروسکوپ الکترونی، اندازه ذرات کمتر از 200 نانومتر بود. سطح خارجی نانوکپسولها کاملاً صاف و یکنواخت بود. درصد انکپسولاسیون اسانس 25/83 درصد محاسبه شد. مطالعات پایداری اندازه ذرات و پتانسیل زتا در مدت 3 ماه نشان داد که نانوکپسول حاوی اسانس از پایداری خوبی برخوردار بوده است. به طور کلی نتیجه تحقیق حاضر نشان داد نانوکپسول ژل آلوئه ورا حامل مناسبی برای اسانس کاکوتی است و میتوان به عنوان پوشش خوراکی برای ماندگاری میوهها از آن استفاده کرد.
مقالات پژوهشی
سبزیکاری
نیلوفر حارث آبادی؛ سیده عاطفه حسینی؛ محمد حسین امینی فرد
چکیده
ویروس پژمردگی لکهای گوجهفرنگی (Tomato spotted wilt virus) متعلق به جنس توسپوویروس (Tospovirus)و خانواده بنیاویریده (Bunyaviridae) میباشد. این ویروس خسارت زیادی به کشتهای گوجهفرنگی و انواع گیاهان در گلخانههای کشور وارد نموده است. همواره به جهت افزایش مقاومت گیاهان و کنترل آلودگیهای ویروسی از تغذیه کودی گیاهان استفاده میشود. یکی ...
بیشتر
ویروس پژمردگی لکهای گوجهفرنگی (Tomato spotted wilt virus) متعلق به جنس توسپوویروس (Tospovirus)و خانواده بنیاویریده (Bunyaviridae) میباشد. این ویروس خسارت زیادی به کشتهای گوجهفرنگی و انواع گیاهان در گلخانههای کشور وارد نموده است. همواره به جهت افزایش مقاومت گیاهان و کنترل آلودگیهای ویروسی از تغذیه کودی گیاهان استفاده میشود. یکی از عناصر مورد نیاز گیاه عنصر آهن میباشد که در روند تحمل گیاه به انواع تنشها اثر زیادی دارد. بنابراین، به منظور بررسی اثرات متقابل ویروس پژمردگی لکهای گوجهفرنگی و عنصر آهن بر برخی خصوصیات بیوشیمیایی دو رقم گوجهفرنگی ، تحقیقی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و چهار تیمار در دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل رقم با دو سطح (رقم ’موبیل‘ و رقم ’ریوگراند‘) و محلولپاشی آهن در حضور آلودگی ویروسی با سه غلظت (صفر، 5/1 و 3 میلیلیتر کود آهن مایع در یک لیتر آب) اعمال شد. صفات بیوشیمیایی مورد بررسی در این آزمایش شامل قندکل، فنل، فلاونوئید، آنتیاکسیدان و کلروفیل (a، bو کلروفیل کل) بودند. نتایج این تحقیق نشان داد کاربرد برگی کود آهن در غلظت 5/1میلیلیتر منجر به افزایش محتوی قند کل در گیاهان آلوده شد. همچنین نتایج مقایسه میانگینها حاکی از آن است که بیشترین میزان آنزیمهای آنتیاکسیدان در گیاهان آلوده به ویروس با 34/73 درصد مشاهده شد. در بین ارقام از نظر میزان فنل و فلاونوئید تفاوت معنیداری در سطح احتمال یک درصد وجود داشت به نحوی که بیشترین میزان فنل در رقم ’موبیل‘ با 68/0میلیگرم در صد گرم و بیشترین میزان فلاونوئید در رقم ’ریوگراند‘ با 51/0 میلیگرم در گرم وزن تازه مشاهده شد. در مجموع کود آهن با غلظت 5/1 میلیلیتر باعث بهبود قندکل در گیاهان آلوده به ویروس پژمردگی لکهای گوجهفرنگی شد و همراه با فنل و آنزیمهای آنتیاکسیدان بر کاهش گسترش ویروس به ویژه در رقم ’موبیل‘ تاثیر مثبتی گذاشت و منجر به کاهش شدت علائم شد.
مقالات پژوهشی
گیاهان دارویی
معصومه سهرابی؛ داود صمصام پور؛ عبدالنبی باقری
چکیده
گیاهان دارویی در طول تاریخ جزء منابع اصلی پزشکی و داروسازی در اکثر نقاط جهان بودهاند. از جمله این گیاهان میتوان به هندوانه ابوجهل با نام علمیCitrullus colocynthis (L). Schrad. اشاره کرد. کشت سوسپانسیون سلولی یکی از موثرترین و پرکاربردترین روشها برای بررسی میزان تغییرات متابولیتهای ثانویه است. همچنین با توجه به نقش الیسیتورهای قارچی ...
بیشتر
گیاهان دارویی در طول تاریخ جزء منابع اصلی پزشکی و داروسازی در اکثر نقاط جهان بودهاند. از جمله این گیاهان میتوان به هندوانه ابوجهل با نام علمیCitrullus colocynthis (L). Schrad. اشاره کرد. کشت سوسپانسیون سلولی یکی از موثرترین و پرکاربردترین روشها برای بررسی میزان تغییرات متابولیتهای ثانویه است. همچنین با توجه به نقش الیسیتورهای قارچی در افزایش میزان متابولیتهای ثانویه، از قارچهای اندوفیت Alternaria solani، Fusarium sp. و Setosphaeria rostrata استخراج شده از گیاه هندوانه ابوجهل (جمع آوری شده از استان هرمزگان) به عنوان الیسیتور زیستی در محیط کشت سوسپانسیون سلولی استفاده شد. این مطالعه بر اساس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو عامل (عامل اول شامل دو سطح ترکیب هورمونی مختلف و عامل دوم نیز هشت سطح از عصاره قارچهای اندوفیت) با سه تکرار در آزمایشگاه بیوتکنولوژی دانشگاه هرمزگان انجام شد. نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل تیمار تنظیم کننده رشد × عصاره قارچی نشان داد که در شرایط ترکیب تیماری هورمون 1mg 2,4-D + 1mg BA و تلقیح توام گیاه با سه قارچ، میزان فنول و فلاونوئید به ترتیب 11/62 و 18/49 درصد نسبت به شاهد افزایش یافت و در سطح احتمال یک درصد و پنج درصد معنی دار بود، اما فعالیت آنتیاکسیدانی به میزان 78/62 درصد در ترکیب تیمار هورمونی 1mg 2,4-D + 1mg Kin و تلقیح توام سه قارچ نسبت به شاهد افزایش نشان داد و در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. بطورکلی نتایج نشان داد که برهمکنش قارچ و هورمون میتواند نقش موثری در افزایش میزان متابولیتهای ثانویه گیاه دارویی هندوانه ابوجهل داشته باشد. این کار از طریق فعال کردن مسیرهای هورمونی انجام میشود که در تولید متابولیتهای ثانویه نقش دارند.
مقالات پژوهشی
گیاهان زینتی و فضای سبز
داود وفاداری کمارعلیا؛ محسن کافی؛ مهدی خان سفید
چکیده
هدف پژوهش دستیابی به عوامل بازدارنده افراد جامعه از حضور در پارکهای شهری در دوران پاندمی کووید۱۹ و ارزیابی ظرفیت این اماکن در ارتقای بهداشت عمومی جامعه و چگونگی عملکرد آنها در دوران پاندمی کووید۱۹ است. با استفاده از منابع کتابخانهای و مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته به صورت پرسشنامه دادههای تحقیق به دست آمد و برای نمونه گیری ...
بیشتر
هدف پژوهش دستیابی به عوامل بازدارنده افراد جامعه از حضور در پارکهای شهری در دوران پاندمی کووید۱۹ و ارزیابی ظرفیت این اماکن در ارتقای بهداشت عمومی جامعه و چگونگی عملکرد آنها در دوران پاندمی کووید۱۹ است. با استفاده از منابع کتابخانهای و مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته به صورت پرسشنامه دادههای تحقیق به دست آمد و برای نمونه گیری و تعیین حجم نمونه به ترتیب از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران مرتبط با جامعه آماری نامشخص با سطح خطای ۰۵/۰ استفاده شد، سپس برای تحلیل دادهها به سوال بخش اول که به صورت اولویت بندی بود به ترتیب از اولویت اول تا چهارم امتیاز 4 تا 1 اختصاص داده شده و میانگین امتیازی محاسبه گردید و در ادامه همین روند برای سوالات بخش دوم اجرا گردید. بررسی دادههای مستخرج از پژوهش نشان داد که عدم وجود علایم هشدار دهنده بهداشتی در پارکهای شهری با میانگین امتیازی 1/3 مهم ترین مانع حضور افراد جامعه در این اماکن بوده و همچنین ظرفیت پارکهای شهری در افزایش بهداشت عمومی با میانگین امتیازی 3/3 بسیار قابل توجه تعیین گردیده است. سپس عملکرد این اماکن در دوران پاندمی کووید19 با میانگین امتیازی 4/1 ضعیف گزارش شد. به طور کلی میتوان گفت پارکهای شهری دارای ظرفیت قابل توجهی در ارتقای سلامت جامعه می باشند و به دلیل عدم تناسب این اماکن برای دوران پاندمی، عملکرد مناسبی نداشتند، بنابراین باید برای این دوران مناسب سازی شده و موانع برداشته شوند.
مقالات پژوهشی
گیاهان زینتی و فضای سبز
افسانه هوشمند؛ میترا اعلائی؛ مسعود ارغوانی؛ فهیمه صالحی
چکیده
سرب یکی از فلزات سنگین و آلایندههای مهم زیست بوم شناخته شده است. استفاده از گیاهان جهت رفع آلودگی خاک یا گیاهپالایی، روشی مقرون به صرفه میباشد. امروزه با توجه به افزایش آلودگی منابع خاک و مشکلات ناشی از آن، شناسایی گیاهان مفید در این زمینه ضروری بهنظری میرسد. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر فلز سنگین سرب و کاربرد جلبک قهوهای ...
بیشتر
سرب یکی از فلزات سنگین و آلایندههای مهم زیست بوم شناخته شده است. استفاده از گیاهان جهت رفع آلودگی خاک یا گیاهپالایی، روشی مقرون به صرفه میباشد. امروزه با توجه به افزایش آلودگی منابع خاک و مشکلات ناشی از آن، شناسایی گیاهان مفید در این زمینه ضروری بهنظری میرسد. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر فلز سنگین سرب و کاربرد جلبک قهوهای و اسپیرولینا بر کلم زینتی رقم ’پیچدار‘ (Brassica oleracea L.) و بررسی گیاهپالایی در این گیاه انجام گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سال 1399 در گلخانه تحقیقاتی و پژوهشی دانشگاه زنجان انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل سرب از منبع نیترات سرب با سه غلظت (صفر، 25و50 میلیگرم بر کیلوگرم) در چهار تکرار و در دو مرحله با فاصله زمانی دو هفته به خاک گلدانها اعمال شد. فاکتور دوم شامل عدم وجود جلبک (شاهد)، جلبک قهوهای (Polycladia indica) و جلبک اسپیرولینا(Arthrospira platensis) در چهار تکرار بود. صفات مورفوفیزیولوژیکی اندازهگیری شده نیز شامل تعداد برگهای هر بوته، شاخص سطح برگ، وزن تر و خشک ریشه، کلروفیل کل، آنتیاکسیدان کل، آنزیم پراکسیداز، گلایسین بتائین، مالون دی آلدهید، سرب برگ و فسفر برگ بود. نتایج تجزیه واریانس حاکی از تاثیر معنادار سطوح مختلف سرب و اثر جلبکها بر صفات تعداد برگهای هر بوته، شاخص سطح برگ و وزنتر و خشک ریشه، کلروفیل کل و آنتیاکسیدان کل بود. علاوه بر این اثرات متقابل برای صفات شاخص سطح برگ، وزن تر و خشک ریشه، آنتیاکسیدان کل و میزان سرب برگ معنیدار گردید. مقادیر گلایسین بتائین، مالون دی آلدهید و فسفر برگ در اثر اصلی سرب در سطح یک درصد معنیدار شد. طبق نتایج مقایسه میانگین میزان سرب برگ با افزایش غلظت سرب بیشتر شده است که البته جلبکها به عنوان یک عامل کمکی میتوانند میزان جذب سرب موجود در گیاه را کاهش دهند. میزان فسفر برگ نیز تحت تاثیر اثر اصلی سرب و جلبک معنیدار شد و بیشترین میزان فسفر با میانگین درصد 56/0 درصد در جلبک اسپیرولینا و کمترین 48/0 درصد در شاهد مشاهده شد.
مقالات پژوهشی
فیزیولوژی پس از برداشت
سیمین گراوند؛ سیده فرزانه موسوی؛ سیده هدی حکمت آرا
چکیده
ژربرا یکی از مهمترین گلهای شاخه بریده است که عمر گلجای کوتاهی دارد. مانند سایر گلهای شاخه بریده، یکی از نگرانیهای اصلی پس از برداشت این گل کاهش کیفیت آن است. کاربرد نانولولههای کربنی به عنوان محلولهای نگهدارنده موجب افزایش جذب آب، تعادل روابط آبی و افزایش عمر گلجای گلهای شاخه بریده میشود. تجمع، پراکندگی نامناسب ...
بیشتر
ژربرا یکی از مهمترین گلهای شاخه بریده است که عمر گلجای کوتاهی دارد. مانند سایر گلهای شاخه بریده، یکی از نگرانیهای اصلی پس از برداشت این گل کاهش کیفیت آن است. کاربرد نانولولههای کربنی به عنوان محلولهای نگهدارنده موجب افزایش جذب آب، تعادل روابط آبی و افزایش عمر گلجای گلهای شاخه بریده میشود. تجمع، پراکندگی نامناسب و آبگریزی شدید از معایب نانولولههای کربنی است که مانع پراکنش مطلوب در محلول گلجای میشود. در این تحقیق برای افزایش پراکندگی نانولولههای کربنی چند دیواره از انواع پلیمرها (پلی وینیل پیرولیدون، پلیاتیلن گلیکول و سورفکتانت غیریونی تریتون ایکس 100) استفاده شد تا تاثیر آنها در ماندگاری گل شاخه بریده ژربرا مورد بررسی قرار گیرد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل شاهد (آب مقطر)، نانولولههای کربنی عاملدار شده با پلی وینیل پیرولیدون (1 و 2 میلیگرم بر لیتر)، نانولولههای کربنی عاملدار شده با پلی اتیلن گلیکول (1 و 2 میلیگرم بر لیتر) و نانولولههای کربنی عاملدار شده با تریتون ایکس 100 (1 و 2 میلیگرم بر لیتر) به صورت تیمار کوتاه مدت (24 ساعت) بودند. در این آزمایش عمر گلجای، وزن تر نسبی گل، میزان جذب آب، محتوای نسبی آب گلبرگ و محتوای نسبی آب ساقه اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که بیشترین عمر گلجای با 5/22 روز مربوط به تیمار نانولولههای کربنی عاملدار شده با تریتون ایکس 100 با غلظت 2 میلیگرم بر لیتر بود که ماندگاری گلها را حدود 8 روز نسبت به شاهد افزایش داد. نانوکامپوزیتهای موجود در محلول گلجای بر وزن تر نسبی و جذب آب ساقه های بریدنی تأثیر داشتند. در این مطالعه مشخص شد که جذب آب الگوی مشابه وزن تازه گل دارد و ظرفیت جذب آب ساقه به تدریج با گذشت زمان کاهش مییابد. بر اساس نتایج، تغییرات وزن تر و جذب آب در ساقه گلهای تیمار شده با نانولولههای کربنی عاملدار شده با پلی اتیلن گلیکول با غلظت 1 میلیگرم بر لیتر کندتر بود. استفاده از نانولولههای کربنی عاملدار شده با تریتون ایکس 100 با غلظت 1 میلی گرم بر لیتر در محلول گلجای سبب شد تا محتوای نسبی آب گلبرگ و ساقه حفظ شود. تصویربرداری با میکروسکوپ الکترونی روبشی تایید کننده حرکت نانولولهها به بخشهای بالایی گل و جذب و جابجایی آنها در ساقه گل بریدنی ژربرا بود. یافتههای تحقیق حاضر نشان داد که جمعیت باکتری در انتهای ساقه تیمار شاهد بیشتر از جمعیت باکتریایی انتهای ساقه گلهای تیمار شده با نانوکامپوزتها بود. نانولولههای کربنی چند دیواره همراه با پلی وینیل پیرولیدون، پلی اتیلن گلیکول و تریتون ایکس 100 ترکیبات موفقی در افزایش جذب آب، حفظ کیفیت و افزایش ماندگاری گل شاخه بریده ژربرا بودند. بنابر نتایج این آزمایش، حذف موانع جریان آب در ساقه بریده به حفظ ماندگاری و تاخیر در پیری گل کمک میکند.
مقالات پژوهشی
گیاهان دارویی
محمود قجاوند؛ پورنگ کسرایی؛ حمیدرضا توحیدی مقدم؛ محمد ناصری؛ حمید لاریجانی
چکیده
مرزه تابستانی (Satureja hortensis L.) از گیاهان بومی ایران است که در طب سنتی بهعنوان داوری محرک، ضد نفخ، خلطآور، مقوی معده، ضد اسهال و ضد سرطان کاربرد دارد. این آزمایش بهمنظور بررسی برخی صفات گیاه دارویی مرزه تابستانه در پاسخ به کودهای بیولوژیک، اسید سالیسیلیک و تنش خشکی طی دو سال 1397 و 1396 مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بهصورت اسپلیت ...
بیشتر
مرزه تابستانی (Satureja hortensis L.) از گیاهان بومی ایران است که در طب سنتی بهعنوان داوری محرک، ضد نفخ، خلطآور، مقوی معده، ضد اسهال و ضد سرطان کاربرد دارد. این آزمایش بهمنظور بررسی برخی صفات گیاه دارویی مرزه تابستانه در پاسخ به کودهای بیولوژیک، اسید سالیسیلیک و تنش خشکی طی دو سال 1397 و 1396 مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بهصورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. فاکتورهای آزمایش شامل آبیاری در سه سطح (پتانسیل رطوبت خاک 5/0- اتمسفر بهعنوان شاهد، پتانسیل 5/6- اتمسفر بهعنوان تنش متوسط و پتانسیل 10- اتمسفر بهعنوان تنش شدید که در مرحله 4 تا6 برگی استقرار گیاه با کشت مستقیم) بهعنوان فاکتور اصلی اعمال شدند و فاکتورهای فرعی شامل کود بیولوژیک ازتوباکتر و میکوریزا در چهار سطح (1- عدم تلقیح بهعنوان شاهد، 2- تلقیح بذر با ازتوباکتر ، 3- تلقیح بذر با میکوریزا و 4- استفاده توأم ازتوباکتر و میکوریزا) و اسید سالیسیلیک در دو سطح (1- عدم محلولپاشی و 2- محلولپاشی با غلظت 6/0 میلیمولار) بودند که در مرحله 4 تا 6 برگی قبل از گلدهی (85 روز بعد از مرحله 4 برگی) اعمال شدند .صفات ارتفاع بوته، وزن خشک ریشه، وزن خشک اندام هوایی، میزان کلروفیل کل، میزان پرولین، درصد و عملکرد اسانس بررسی شدند. نتایج نشان داد که اثر تیمارهای تنش خشکی، کودی و سالیسیلیک اسید بر صفات مورد مطالعه ارتفاع بوته و وزن خشک اندام هوایی و ریشه، محتوای کلروفیل، درصد و عملکرد اسانس و محتوای پرولین در سطح احتمال یک درصد معنیدار بودند. اسید سالیسیلیک و کاربرد توأم ازتوباکتر و میکوریزا سبب افزایش 17 درصدی ارتفاع بوته، 19 درصدی وزن خشک بوته، 53 درصدی محتوای کلروفیل، 33 درصدی درصد اسانس و 9 درصدی عملکرد اسانس گیاه دارویی مرزه در شرایط تنش خشکی نسبت به شاهد ﺷﺪﻧﺪ. ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﻣﻘﺪار ارﺗﻔﺎع ﺑﻮﺗﻪ (67/48 ﺳﺎﻧﺘﯽمتر)، وزن ﺧﺸﮏ اﻧﺪام ﻫﻮاﯾﯽ (83/28 گرم)، وزن خشک ریشه (27/2 گرم)، محتوای کلروفیل (18/1 میلیگرم بر گرم)، درصد اﺳﺎﻧﺲ (87/1 درﺻﺪ) و عملکرد اسانس (912 کیلوگرم در هکتار) ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ کاربرد اسید سالیسیلیک و ﺗﯿﻤﺎر ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ ازتوباکتر + میکوریزا بود. نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن است که کاربرد کودهای زیستی به تنهایی و یا همراه با محلولپاشی اسید سالیسیلیک، در بهبود ویژگیهای رشدی و عملکرد گیاه دارویی مرزه تأثیر مثبتی داشتند. امروزه استفاده از کودهای زیستی به جای مواد شیمیایی، هدف اصلی در تولید محصولات کشاورزی بهویژه در گیاهان دارویی است. کاربرد کودهای زیستی همراه با تنظیم کنندههای رشد میتوانند جایگزین مناسبی برای مصرف کودهای شیمیایی در این گیاه شوند.