مقالات پژوهشی
رضا بهروزی؛ محمد فارسی؛ نسا جعفری؛ میثم شیخ پور آهندانی
چکیده
بی شک حضور میدان های مغناطیسی در زندگی انسان امروزی پدیده ای انکار ناپذیر است. میدان های مغناطیسی از منابع پیچیده و مهم انرژی هستند که قادرند فرایندهای زیستی را تحت تاثیر قرار دهند. ارگانیسم های زنده به واسطه ی داشتن یون ها و رادیکال های آزاد از این میدان ها بسیار تاثیر می پذیرند. به منظور بررسی اثرات میدان مغناطیسی ایستا بر سرعت رشد ...
بیشتر
بی شک حضور میدان های مغناطیسی در زندگی انسان امروزی پدیده ای انکار ناپذیر است. میدان های مغناطیسی از منابع پیچیده و مهم انرژی هستند که قادرند فرایندهای زیستی را تحت تاثیر قرار دهند. ارگانیسم های زنده به واسطه ی داشتن یون ها و رادیکال های آزاد از این میدان ها بسیار تاثیر می پذیرند. به منظور بررسی اثرات میدان مغناطیسی ایستا بر سرعت رشد و قطر پرگنه قارچ صدفی(Pleorotus florida) آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار اجرا شد و تاثیر دو فاکتور شدت میدان مغناطیسی در 4 سطح (0،1 ، 4 و 6 میلی تسلا) و نیز مدت زمان قرار گیری در میدان در سه سطح ( 1، 2 و 4 روز) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که اعمال شدت میدان 4 میلی تسلا برای 2 روز و 1 میلی تسلا برای 2 روز به ترتیب بیشترین افزایش قطر پرگنه در قارچ صدفی را نشان داد. اعمال تیمار 6 میلی تسلا برای مدت طولانی تر- 2 و 3 روز- باعث بازدارندگی رشد پرگنه قارچ نسبت به شاهد شد. به نظر می رسد اعمال شدت مناسب میدان های مغناطیسی در مدت زمان مناسب با تاثیر بر میزان شار یون از طریق تاثیر بر غشای سلولی و ایجاد یک شار یون مثبت (معمولاً یون کلسیم) متابولیسم عادی سلول را تحت تاثیر قرار داده و باعث افزایش تقسیم سلولی و در نهایت افزایش رشد می شود.
مقالات پژوهشی
حسن بیات؛ سید حسین نعمتی؛ یحیی سلاح ورزی
چکیده
سیلیسیم عنصری غیر ضروری است که اثرات مفید آن در گیاهان مختلف گزارش شده است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر سیلیسیم بر رشد و خصوصیات فیزیولوژیکی اطلسی ایرانی بود. بدین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با چهار سطح سیلیسیم (0، 50، 100 و 150mg L-1) طی دو مرحله رشد (6-4 و 10-8 برگی) با چهار تکرار در شرایط کنترل شده گلخانه انجام شد. ...
بیشتر
سیلیسیم عنصری غیر ضروری است که اثرات مفید آن در گیاهان مختلف گزارش شده است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر سیلیسیم بر رشد و خصوصیات فیزیولوژیکی اطلسی ایرانی بود. بدین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با چهار سطح سیلیسیم (0، 50، 100 و 150mg L-1) طی دو مرحله رشد (6-4 و 10-8 برگی) با چهار تکرار در شرایط کنترل شده گلخانه انجام شد. روش کاربرد سیلیسیم به صورت اسپری برگی و هر دو هفته یکبار تا قبل از مرحله گلدهی بود. استفاده از سیلیسیم قطر گل، طول دمگل و سطح برگ را به ترتیب 35، 24 و 52 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. همچنین کاربرد سیلیسیم در غلظتهای mg L-1 50 و 100 سرعت گلدهی را به ترتیب 14 و 9 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. میزان فتوسنتز و حداکثر کارآیی فتوسیستمII (Fv/Fm) با کاربرد سیلیسیم به طور معنی داری افزایش پیدا کردند. سرعت گلدهی و سطح برگ گیاهان مورد آزمایش در مرحله 10-8 برگی به ترتیب 9 و 14 درصد از گیاهان مرحله 6-4 برگی بیشتر بود. اثر متقابل سیلیسیم و مرحله رشد بر صفات اندازه گیری شده قطر گل، سرعت گلدهی، طول دمگل، سطح برگ، فتوسنتز، نسبت Fv/Fm، هدایت روزنه ای و شاخص کلروفیل در هیچ یک از سطوح آماری معنی دار نشد. به طور کلی میتوان اظهار کرد که استفاده از سیلیسیم توانست خصوصیات رشدی و فیزیولوژیکی اطلسی را بهبود ببخشد.
مقالات پژوهشی
فرهنگ رضوی؛ جعفر حاجی لو؛ سیدجلال طباطبایی
چکیده
پژوهش حاضر به منظور تعیین نیاز سرمایی و نیاز گرمایی جوانه های گل در پنج رقم هلو (کوثری، حاج کاظمی، انجیری عسلی، انجیری زعفرانی و هلوی زودرس) انجام شد. شاخه های یکساله با قطر و طول یکسان در هر هفته پس از برداشت از درخت به اتاقک رشد انتقال یافتند. وضعیت جوانه ها از نظر مراحل فنولوژیکی، وزن تر و خشک در هر مرحله نمونه برداری مورد بررسی قرار ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور تعیین نیاز سرمایی و نیاز گرمایی جوانه های گل در پنج رقم هلو (کوثری، حاج کاظمی، انجیری عسلی، انجیری زعفرانی و هلوی زودرس) انجام شد. شاخه های یکساله با قطر و طول یکسان در هر هفته پس از برداشت از درخت به اتاقک رشد انتقال یافتند. وضعیت جوانه ها از نظر مراحل فنولوژیکی، وزن تر و خشک در هر مرحله نمونه برداری مورد بررسی قرار گرفت. برای محاسبه نیاز سرمایی از مدل-های یوتا، کارولینای شمالی، واحدهای سرمایی متغیر، تعداد ساعات بین صفر و 7 درجه سانتیگراد و مدل 2/7< استفاده شد. از زمان رفع نیاز سرمایی تا 50 درصد تمام گل بعنوان محدوده زمانی در تعیین نیاز گرمایی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد در تمامی مدلهای مورد مطالعه رقم انجیری عسلی حداقل نیاز سرمایی و ارقام کوثری و حاج کاظمی بیشترین نیاز سرمایی را به همراه داشتند. در حالی که ارقام انجیری زعفرانی و هلوی زودرس نیاز سرمایی متوسطی نشان دادند. نیاز سرمایی این ارقام بین 746 و 868 واحد سرمایی برحسب مدل یوتا بود. وزن تر و خشک جوانه ها در قبل و بعد از قرارگیری در اتاقک رشد، اختلاف معنی داری را در زمان های مختلف نمونه برداری نشان دادند. از نظر میزان نیاز گرمایی رقم انجیری زعفرانی با 4099 GDH حداقل نیاز گرمایی را در بین ارقام به خود اختصاص داده است. در صورتیکه رقم های کوثری و حاج کاظمی به طور مشترک با 4543 GDH بیشترین نیاز گرمایی را به همراه داشتند و رقم انجیری عسلی با 4384 GDH و زودرس با 4232 GDH نیاز گرمایی حد واسط داشتند.
مقالات پژوهشی
فریبا ابتهاج؛ یونس مستوفی؛ روح انگیز نادری؛ سپیده کلاته جاری
چکیده
پژوهش حاضر به منظور یافتن بهترین مرحله برداشت و تیمار شیمیایی جهت افزایش عمر گلجایی گلهای بریدنی مریم رقم ‘Pearl’ اجرا گردید. طرح آزمایشی مورد استفاده فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دو مرحله برداشت یک گلچه باز و سه گلچه باز بود. گلهای بریدنی مریم پس از برداشت با ترکیبات مختلف شیمیایی بصورت پالس تیمار شدند، این ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور یافتن بهترین مرحله برداشت و تیمار شیمیایی جهت افزایش عمر گلجایی گلهای بریدنی مریم رقم ‘Pearl’ اجرا گردید. طرح آزمایشی مورد استفاده فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دو مرحله برداشت یک گلچه باز و سه گلچه باز بود. گلهای بریدنی مریم پس از برداشت با ترکیبات مختلف شیمیایی بصورت پالس تیمار شدند، این ترکیبات شامل: نیتریکاکساید (NO)، تیدیازورون (TDZ) و ترکیب نیتریکاکساید و تیدیازورون که هر کدام در سه سطح بودند و آب مقطر که به عنوان تیمار شاهد در نظر گرفته شد. سپس گلهای بریدنی به ظروفی شامل 500 میلیلیتر از محلول نگهدارنده حاوی ساکارز دو درصد + 8– هیدروکسی کینولین سولفات 200 ppm منتقل شدند. تأثیر تیمارهای اعمال شده بر روی عمر گلجایی و تعدادی از صفات کمی و کیفی دیگر مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج این بررسی مراحل برداشت سه گلچه باز نسبت به یک گلچه باز بیشترین تأثیر را در افزایش عمر گلجایی و حفظ صفات کمی و کیفی گل بریدنی مریم داشت. در بین تیمارهای شیمیایی نیز TDZ نسبت به NO تأثیر بیشتری در افزایش عمر گلجایی و کیفیت گل شاخه بریدنی داشت. کاربرد NO به تنهایی مفید نبود اما ترکیب همزمان آن با TDZ از اثرات زیانبخش آن در محلول مقابله کرد.
مقالات پژوهشی
امیر لکزیان؛ ولی فیضی اصل؛ علی تهرانی فر؛ اکرم حلاج نیا؛ حدیثه رحمانی؛ پیام پاکدل؛ سید هدایت محسنی؛ آرزو طالبی
چکیده
به منظور تعیین نُرم های دریس و ارزیابی وضعیت تغذیه ای درختان چنار در شهر مشهد جمعاً تعداد 270 نمونه برگی از 15 ایستگاه (تکرار) از دو گروه درختان سبز و زرد با علایم سرخشکیدگی در سه مرحله بهار، تابستان و پائیز از سه لایه مختلف پائینی، میانی و بالایی درختان در سال 1388 جمع آوری شد. با استفاده از میانگین گیری از جامعه دارای وضعیت تغذیه ای مناسب ...
بیشتر
به منظور تعیین نُرم های دریس و ارزیابی وضعیت تغذیه ای درختان چنار در شهر مشهد جمعاً تعداد 270 نمونه برگی از 15 ایستگاه (تکرار) از دو گروه درختان سبز و زرد با علایم سرخشکیدگی در سه مرحله بهار، تابستان و پائیز از سه لایه مختلف پائینی، میانی و بالایی درختان در سال 1388 جمع آوری شد. با استفاده از میانگین گیری از جامعه دارای وضعیت تغذیه ای مناسب (گروه درختان سبز) و انتخاب 28 فرم بیان مناسب از طریق آزمون t، نُرم های دریس برای نسبت های عناصر نیتروژن، فسفر، پتاسیم، سدیم، آهن، روی، منگنز و مس تعیین شدند. با استفاده از این اطلاعات شاخص های عناصر غذایی و شاخص تعادل برای گروه درختان زرد محاسبه گردید. نتایج نشان داد که میانگین غلظت نیتروژن، فسفر، پتاسیم، سدیم، آهن، روی، منگنز و مس در گروه درختان سبز به ترتیب 34/1، 12/0، 11/1 ، 029/0 درصد، 8/243، 3/28، 5/96 و 3/9 میلیگرم در کیلوگرم است. با استفاده از نُرم های دریس مناسب ترین ترتیب نیاز غذایی برای گروه درختان زرد از میانگین کل داده ها انتخاب شد (N>Fe=Zn=Mn>P=K>Cu) که در آن احتمال کمبود نیتروژن و برخی از عناصر کم مصرف مانند آهن، روی و منگنز در گیاه وجود دارد که مقایسه میانگین غلظت عناصر در گروه درختان زرد و سبز نیز تا حدودی مؤید این مطلب بود. بنابراین انتظار میرود درختان چنار (گروه زرد) به کاربرد کودهای نیتروژنی و همچنین آهن، روی و منگنز پاسخ مثبتی نشان دهند. از سوی دیگر به منظور ایجاد شرایط تغذیه ای مناسب به ویژه تغذیه نیتروژن، تأمین آب مناسب و کافی برای درختان چنار از اهمیت زیادی در شرایط مشهد برخوردار است.
مقالات پژوهشی
فرامرز سیدی؛ یونس محمد نژاد؛ حسین علی فلاحی
چکیده
به منظور بررسی آثار تاریخ و آرایش کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد میوه خربزه (Cucumis melo var inodorus) چارجو، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و بهصورت اسپلیت فاکتوریل و در چهار تکرار به مدت دو سال از سال 1385 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد اجرا گردید. چهار تاریخ کاشت (20 فروردین، اول اردیبهشت، 15 اردیبهشت و اول خرداد) کرت اصلی و ترکیبی از ...
بیشتر
به منظور بررسی آثار تاریخ و آرایش کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد میوه خربزه (Cucumis melo var inodorus) چارجو، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و بهصورت اسپلیت فاکتوریل و در چهار تکرار به مدت دو سال از سال 1385 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد اجرا گردید. چهار تاریخ کاشت (20 فروردین، اول اردیبهشت، 15 اردیبهشت و اول خرداد) کرت اصلی و ترکیبی از فواصل ردیف (180، 230 و 280 سانتیمتر) و فواصل بوته (50 و 70 سانتیمتر) کرت فرعی را تشکیل میدادند. کاشت به صورت جوی و پشتهای بود. کرتهای با فواصل ردیف 180، 230 و 280 سانتیمتر به ترتیب دارای شش، پنج و چهار ردیف کاشت بودند. به منظور تعیین کل عملکرد میوه، متوسط وزن میوه، تعداد میوه در بوته و در هکتار، میوه ردیف های میانی با دست برداشت گردید. پس از پایان هر سال تجزیه واریانس ساده روی عملکرد میوه و سایر صفات مورد بررسی انجام و مقایسه میانگین صفات به روش LSD انجام شد. جهت تجزیه دادهها از نرم افزار آماری SAS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد با تاخیر کاشت عملکرد میوه کاهش یافت. تسریع مراحل نمو و کوتاه شدن دوره تجمع مواد فتوسنتزی تحت فشار حرارتی و رشد رویشی کمتر، احتمالاً موجب کاهش وزن میوه با تاخیر در کاشت شد. عملکرد میوه با افزایش فاصله ردیف کاهش یافت. فاصله ردیف 180 سانتیمتر بیشترین عملکرد میوه را تولید نمود. فاصله بین بوتههای 50 و 70 سانتیمتر از نظر عملکرد میوه تفاوتی نبود. با توجه به نتایج دو سال آزمایش و در نظر گرفتن عملکرد میوه و وزن میوه تاریخ کاشت مناسب در منطقه برای خربزه چارجو نیمه دوم فروردین میباشد. آرایش کاشت مناسب با توجه به نتایج این آزمایش فاصله ردیف 180 سانتیمتر و فاصله بین بوتهی 70 سانتیمتر بود.
مقالات پژوهشی
عنایت اله تفضلی؛ فردین بوستانی؛ بیژن کاووسی؛ سید مهدی حسینی فرهی؛ سید نعمت اله موسوی
چکیده
آزمایشی به منظور بررسی تاثیر زمان هرس و تیمار سولفات روی در محل زخم بر درصد باز شدن جوانه ها و عملکرد انگور عسکری در سال های 1389-1388 انجام گرفت. آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با دو فاکتور در چهار تکرار انجام گرفت. فاکتور اول تاریخ هرس در هفت زمان (30 آذر، 15 دی، 30 دی، 15 بهمن، 30 بهمن، 15 اسفند و 29 اسفند) و فاکتور دوم سولفات ...
بیشتر
آزمایشی به منظور بررسی تاثیر زمان هرس و تیمار سولفات روی در محل زخم بر درصد باز شدن جوانه ها و عملکرد انگور عسکری در سال های 1389-1388 انجام گرفت. آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با دو فاکتور در چهار تکرار انجام گرفت. فاکتور اول تاریخ هرس در هفت زمان (30 آذر، 15 دی، 30 دی، 15 بهمن، 30 بهمن، 15 اسفند و 29 اسفند) و فاکتور دوم سولفات روی در دو سطح (صفر و 30 درصد) بود. نتایج نشان داد که اثر تاریخ هرس و سولفات روی بر روی صفاتی از قبیل درصد بازشدن جوانه ها، میزان عملکرد، مواد جامد محلول، نسبت قند به اسید و میزان روی میوه معنی دار بود. تاخیر در زمان هرس و سولفات روی باعث افزایش درصد بازشدن جوانه ها، عملکرد مواد جامد محلول، نسبت قند به اسید و میزان روی میوه گردید. بنابراین استفاده توام از سولفات روی 30 درصد در محل زخم هرس و تاریخ هرس 30 بهمن تا 29 اسفند، به منظور افزایش عملکرد در انگور عسکری برای منطقه سی سخت واقع در شهرستان دنا توصیه می گردد.
مقالات پژوهشی
محمد حسینی؛ مصطفی مصطفوی؛ ابراهیم هادوی؛ مهدی رضائی
چکیده
در اکثر مناطق در کشور ما برای تولید برگه زردآلو از گاز گوگرد جهت نگهداری و حفظ رنگ استفاده میشود که آلرژی زا و سرطان زا است. هدف اصلی این پژوهش استفاده از مواد جایگزین گوگرد در تولید برگه زردآلو بود. در این راستا میوههای زردآلو رقم جهانگیری قبل از خشک شدن در مقابل آفتاب تحت سه تیمار (اسیدسیتریک، اسیداسکوربیک و متابی سولفیت) هر کدام ...
بیشتر
در اکثر مناطق در کشور ما برای تولید برگه زردآلو از گاز گوگرد جهت نگهداری و حفظ رنگ استفاده میشود که آلرژی زا و سرطان زا است. هدف اصلی این پژوهش استفاده از مواد جایگزین گوگرد در تولید برگه زردآلو بود. در این راستا میوههای زردآلو رقم جهانگیری قبل از خشک شدن در مقابل آفتاب تحت سه تیمار (اسیدسیتریک، اسیداسکوربیک و متابی سولفیت) هر کدام در دو سطح (5/0 و 7/0 درصد) قرارگرفتند و با یک نمونهی شاهد مقایسه شدند. صفات کیفی برگه زردآلو از قبیل بریکس، pH، مقدار رطوبت برگه، شاخص قهوهای شدن، اسیدیته و صفات ارگانولپتیکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد که اثر تیمارهای مختلف اعمال شده روی صفات مورد ارزیابی، معنیدار است و کلیهی تیمارهای اعمال شده اختلاف معنیداری با نمونهی شاهد دارند. تیمار متابی سولفیت سدیم 7/0 درصد کمترین مقدار قهوه ای شدن را داشت ولی باعث سفتی بافت برگه گردید. تیمارهای اسیدسیتریک و اسیدآسکوربیک نیز اثر معنی داری بر میزان قهوه ای شدن نسبت به شاهد دارند، برگه های حاصل از تیمار اسید سیتریک 7/0 کمترین میزان pH و اسیدیته را داشتند. از لحاظ صفات ارگانولپتیک برگه های حاصل از تیمار اسیدسیتریک 7/0 درصد نسبت به بقیه تیمارها نرم تر وخوش طعم تر ارزیابی شدند این برگه ها همچنین رنگ و شکل ظاهری نسبتاً خوبی داشتند.
مقالات پژوهشی
رسول جلیلی مرندی؛ عباس حسنی؛ حامد دولتی بانه؛ رامین حاجی تقی لو؛ حسین یوسف زاده
چکیده
در این پژوهش تحمل دو رقم انگور (قزل ازوم و بیدانه قرمز) براساس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار، در سطوح مختلف شوری (صفر، 50، 100، 150 میلی مولار) مورد ارزیابی قرار گرفت. تنش شوری بر روی نهال های یک ساله انگور با 4 جوانه انجام شد. سه ماه بعد از شروع تیمار تنش، نتایج داده ها جمع آوری گردید. براساس نتایج بدست ...
بیشتر
در این پژوهش تحمل دو رقم انگور (قزل ازوم و بیدانه قرمز) براساس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار، در سطوح مختلف شوری (صفر، 50، 100، 150 میلی مولار) مورد ارزیابی قرار گرفت. تنش شوری بر روی نهال های یک ساله انگور با 4 جوانه انجام شد. سه ماه بعد از شروع تیمار تنش، نتایج داده ها جمع آوری گردید. براساس نتایج بدست آمده تاثیر رقم و سطوح شوری بر صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی معنی دار بود. اما سطوح مختلف شوری تاثیری بر طول ساقه نداشت. اثر متقابل رقم× سطوح شوری در طول ساقه، وزن تر و خشک برگ، وزن خشک ساقه، شاخص کلروفیل، میزان قندهای محلول و دمای برگ معنی دار بود. با افزایش سطح شوری، تعداد برگ در هر بوته، سطح برگ، وزن تر و خشک برگ، وزن خشک ساقه و ریشه، محتوای نسبی آب برگ و شاخص کلروفیل به طور معنی دار کاهش یافت. اما میزان پرولین، قندهای محلول و دمای برگ افزایش یافت. تمامی صفات اندازه گیری شده در رقم قزل ازوم بیشتر بود. اما میزان دمای برگ آن نسبت به رقم قرمز بیدانه کمتر بود. براساس نتایج به دست آمده، قزل ازوم از لحاظ خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی نسبت به رقم قرمز بیدانه، در مقابل سطوح مختلف شوری اعمال شده مقاوم بود.
مقالات پژوهشی
صغری کیانی؛ بهروز شیران
چکیده
در این بررسی تنوع ژنتیکی 36 رقم و ژنوتیپ بادام ایرانی، آمریکایی و اروپایی به همراه 3 گونه وحشی بادام با استفاده از 60 آغازگر ده نوکلئوتیدی مورد مطالعه قرار گرفت. 47 آغازگر که الگوهای باندی قوی و تکرارپذیر داشتند، برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شدند. از مجموع 968 باند تولید شده، 918 باند (83/94 درصد)، چند شکل بودند. با توجه به دندروگرام حاصل ...
بیشتر
در این بررسی تنوع ژنتیکی 36 رقم و ژنوتیپ بادام ایرانی، آمریکایی و اروپایی به همراه 3 گونه وحشی بادام با استفاده از 60 آغازگر ده نوکلئوتیدی مورد مطالعه قرار گرفت. 47 آغازگر که الگوهای باندی قوی و تکرارپذیر داشتند، برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شدند. از مجموع 968 باند تولید شده، 918 باند (83/94 درصد)، چند شکل بودند. با توجه به دندروگرام حاصل و ماتریس تشابه به خوبی آشکار گردید که میزان تشابه ژنتیکی بین ارقام و ژنوتیپ های تحت مطالعه، پایین و تنوع بین آنها نسبتا زیاد بود. بیشترین شباهت بین دو رقم ایرانی سفید و منقا (89/0) و کمترین آن بین رقم سنگی 28 و گونه وحشی A. scoparia (29/0) مشاهده شد. به منظور ترسیم دیاگرام خوشهای، از روش UPGMA و ضریب تشابه جاکارد استفاده شد. در ابتدا دو گونه وحشیA. scoparia و orientalis A. ، دو ژنوتیپ سنگی28 و سنگی13 و رقم آمریکایی تامسون که بیشترین فاصله را از گروها داشتند از سایر ارقام و ژنوتیپها جدا شده و سپس ارقام، ژنوتیپها و گونه های باقی مانده در فاصله ژنتیکی 50/0 به دو گروه تفکیک شدند. نتایج حاصل از این مطالعه، گروهبندی ارقام و ژنوتیپهای مورد مطالعه را بر اساس منشاء جغرافیایی یا دودمان نشان میدهد و نشانگر RAPD به خوبی قادر به تفکیک ارقام، ژنوتیپها و گونههای بادام از یکدیگر بوده و تکنیک مناسبی جهت مطالعه ژرم پلاسم بادام میباشد.
مقالات پژوهشی
مهسا اقحوانی شجری؛ سید حسین نعمتی؛ محمد مهدی مهربخش؛ جبار فلاحی؛ فاطمه حقیقی تاجور
چکیده
به منظور مطالعه اثرات بستر کاشت و رژیم آبیاری بر شاخص های رشد گیاهچه ای تعدای از ارقام هیبرید و استاندارد گوجه فرنگی، آزمایشی در سال 1388 در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل بستر کاشت (پیت، کوکوپیت و خاک باغچه)، رژیم آبیاری (48 و 72 ...
بیشتر
به منظور مطالعه اثرات بستر کاشت و رژیم آبیاری بر شاخص های رشد گیاهچه ای تعدای از ارقام هیبرید و استاندارد گوجه فرنگی، آزمایشی در سال 1388 در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل بستر کاشت (پیت، کوکوپیت و خاک باغچه)، رژیم آبیاری (48 و 72 ساعت) و رقم (جی اس 12، آر اف تی و زمرد به عنوان ارقام هیبرید؛ سوپرمجار، سوپر سی اچ و کویین به عنوان ارقام استاندارد) بودند. بر اساس نتایج آزمایش، حداکثر سرعت سبز شدن (04/6 درصد روز1-)، وزن خشک برگ (61/0 گرم)، سطح برگ (3/172 سانتیمتر مربع) و ارتفاع ساقه (15/6 سانتیمتر) در بستر کاشت پیت و حداکثر تعداد میانگره (11) در بستر کوکوپیت مشاهده شد. همچنین بیشترین مقادیر وزن خشک برگ (60/0 گرم)، وزن خشک ساقه (29/0گرم)، سطح برگ (18/149 سانتیمتر مربع) و ارتفاع ساقه (60/5 سانتیمتر) در رژیم آبیاری 48 ساعت، و بیشترین درصد سبز شدن (8/80 درصد)، سرعت سبز شدن (13/6 درصد روز1-) و قطر ساقه (63/2 میلیمتر) در رژیم آبیاری 72 ساعت بدست آمد. در بین ارقام مورد مطالعه بیشترین درصد سبز شدن (8/98 درصد) و تعداد میانگره (10 عدد) در رقم جی اس 12 و بیشترین مقدار وزن خشک برگ (61/0 گرم) و ارتفاع ساقه (33/5 سانتیمتر) در رقم زمرد بدست آمد. نتایج نشان داد که اثرات متقابل دوگانه و سه گانه برای اکثر صفات معنی دار گردید و بیشترین مقادیر وزن ریشه و سطح برگ در تیمار دور آبیاری 48 ساعت با بستر پیت و همچنین 48 ساعت با رقم زمرد بدست آمد. همچنین بیشترین سرعت جوانه زنی در تیمار دور آبیاری 72 ساعت و بستر پیت (87/6 درصد روز1-) مشاهده شد. به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که بعضی از بسترهای کاشت بدون خاک بسته به نوع ارقام شاخص های رشد گیاهچه ای گوجه فرنگی را بهبود می دهند.
مقالات پژوهشی
مریم کمالی؛ سیده مهدیه خرازی؛ یحیی سلاح ورزی؛ علی تهرانی فر
چکیده
سالیسیلیک اسید یکی از ترکیبات مفید برای گیاهان محسوب می شود که نقش مهمی در مقاومت گیاهان به تنش های محیطی از جمله تنش شوری دارد. بدین منظور و جهت ارزیابی تاثیر سالیسیلیک اسید و شوری بر خصوصیات فیزیومورفولوژیک و کیفی گل تکمه ای (Gomphrena globosa L.)، آزمایشی با سه سطح سالیسیلیک اسید (ppm 400 و 200، 0) و سه سطح کلرید سدیم ( mM300 و 150، 0)، به صورت فاکتوریل ...
بیشتر
سالیسیلیک اسید یکی از ترکیبات مفید برای گیاهان محسوب می شود که نقش مهمی در مقاومت گیاهان به تنش های محیطی از جمله تنش شوری دارد. بدین منظور و جهت ارزیابی تاثیر سالیسیلیک اسید و شوری بر خصوصیات فیزیومورفولوژیک و کیفی گل تکمه ای (Gomphrena globosa L.)، آزمایشی با سه سطح سالیسیلیک اسید (ppm 400 و 200، 0) و سه سطح کلرید سدیم ( mM300 و 150، 0)، به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. در پایان آزمایش، خصوصیات رویشی شامل وزن خشک بخش هوایی و ریشه اندازه گیری شد. همچنین شاخص کلروفیل، کلروفیلa،b ، کل و نشت الکترولیت مورد ارزیابی قرار گرفت. تعداد گل گیاه به عنوان صفتی کیفی در انتهای آزمایش شمارش گردید. نتایج حاصل از بر همکنش تیمار شوری و سالیسیلیک اسید نشان داد با افزایش تنش شوری تا سطح 300 میلی مولار، هدایت روزنه ای، تعداد گل، وزن خشک بخش هوایی، وزن خشک ریشه، شاخص کلروفیل و محتوای نسبی آب به ترتیب برابر 75، 96، 48، 48، 82 و 38 درصد کاهش و نشت الکترولیت برابر 99 درصد نسبت به شاهد افزایش داشت. در حالیکه محلول پاشی با تیمار سالیسیلیک اسید میزان نشت الکترولیت را کاهش داده و سایر صفات مورد اندازه گیری را بهبود بخشید. محلول پاشی برگی سالیسیلیک اسید از طریق افزایش محتوای رطوبت نسبی برگ، منجر به حفظ تورم و حجم برگ میشود و غشای سلولی را محافظت میکند. همچنین با افزایش رنگدانههای فتوسنتزی و حفظ آنها تحت شرایط انواع تنش از جمله تنش شوری موجب بهبود صفات فیزیولوژیکی گیاهان شده و مقاومت گیاهان را در شرایط سخت ناشی از تنش افزایش میدهد. بر اساس نتایج این پژوهش غلظت مناسب سالیسیلیک اسید جهت محلول پاشی برگی، غلظت ppm200 آن میباشد که میتواند در افزایش مقاومت گیاه به تنش شوری موثر باشد.
مقالات پژوهشی
محمدحسن باقری؛ حمیدرضا روستا؛ سید حسین میردهقان؛ محمودرضا روزبان
چکیده
در این تحقیق اثر نوع نیتروژن و سطوح اکسیژن بر برخی صفات اکوفیزیولوژیکی و شیمیایی کاهو مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی نشان داد که تیمارهای اعمال شده بر فلورسانس حداقل معنیدار نبود، اما آمونیوم موجب کاهش فلورسانس حداکثر و فلورسانس متغیر و همچنین نسبت فلورسانس متغیر به حداکثر گردید. آمونیوم همچنین موجب افزایش غلظت پرولین برگ گردید ...
بیشتر
در این تحقیق اثر نوع نیتروژن و سطوح اکسیژن بر برخی صفات اکوفیزیولوژیکی و شیمیایی کاهو مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی نشان داد که تیمارهای اعمال شده بر فلورسانس حداقل معنیدار نبود، اما آمونیوم موجب کاهش فلورسانس حداکثر و فلورسانس متغیر و همچنین نسبت فلورسانس متغیر به حداکثر گردید. آمونیوم همچنین موجب افزایش غلظت پرولین برگ گردید اما تاثیر سطوح اکسیژن و اثر متقابل آن با نوع نیتروژن معنیدار نبود. همچنین آمونیوم در مقایسه با نیترات موجب افزایش میزان سبزینگی (SPAD) برگ گردید و میزان SPAD در سطوح پائین اکسیژن افزایش یافت. میزان کلروفیل aو b و کارتنوئیدها در گیاهانی که از آمونیوم استفاده کرده بودند افزایش یافت. همچنین سطوح پائین اکسیژن مقدار کلروفیل b را افزایش داد. نتایج نشان داد که غلظت آهن برگ در تیمار نیترات نسبت به آمونیوم بالاتر است. کاهش نسبت فلورسانس متغیر به حداکثر و همچنین بالا بودن مقدار پرولین در برگ گیاهان تغذیه شده با آمونیوم را میتوان نشانههایی از وجود تنش ناشی از سمیت آمونیوم دانست. همچنین کاهش در مقدار آهن برگ کاهو در محیط آمونیوم میتواند در کاهش رشد آن نقش داشته باشد.
مقالات پژوهشی
سید محمد سیدی؛ پرویز رضوانی مقدم؛ رضا قربانی؛ مهدی نصیری محلاتی
چکیده
به منظور تعیین اثر دورههای رقابت علفهای هرز بر عملکرد، اجزای عملکرد و عملکرد روغن و نیز تعیین دوره بحرانی کنترل علفهای هرز سیاهدانه بر اساس افت عملکرد روغن، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و 12 تیمار در سال زراعی 89-1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. تیمارهای آزمایش در دو سری شامل دوره های کنترل ...
بیشتر
به منظور تعیین اثر دورههای رقابت علفهای هرز بر عملکرد، اجزای عملکرد و عملکرد روغن و نیز تعیین دوره بحرانی کنترل علفهای هرز سیاهدانه بر اساس افت عملکرد روغن، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و 12 تیمار در سال زراعی 89-1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. تیمارهای آزمایش در دو سری شامل دوره های کنترل و تداخل علف های هرز تنظیم شدند. سری اول شامل شش تیمار بود که از زمان سبز شدن تا صفر، 14، 28، 42، 56 و70 روز پس از سبز شدن در کرت ها، علفهای هرز کنترل شدند و سپس به آنها تا زمان برداشت سیاهدانه اجازه رشد داده شد. سری دوم نیز شامل شش تیمار بودکه از زمان سبز شدن تا دورههای ذکر شده به علفهای هرز در کرت ها اجازه رشد داده شد و سپس تا زمان برداشت، این علف های هرز کنترل شدند. نتایج آزمایش نشان داد که دورههای کنترل و تداخل علفهای هرز عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و نیز عملکرد روغن سیاهدانه را به طور معنی داری تحت تاثیر قرار دادند. همچنین افزایش دورههای رقابت در هر دو سری تیمارهای کنترل و تداخل علف های هرز منجر به کاهش معنی دار و همزمان تعداد شاخه جانبی و تعداد فولیکول در بوته، تعداد دانه در فولیکول، وزن دانه در فولیکول، وزن هزار دانه و شاخص برداشت شد. بر حسب 5/2، 5 و 10 درصد افت عملکرد قابل قبول روغن، شروع دوره بحرانی کنترل علفهای هرز در سیاهدانه به ترتیب 12، 15 و 20 روز پس از کاشت (معادل 77/100، 02/125 و 49/168 درجه روز-رشد) تعیین شد. همچنین پایان دوره بحرانی کنترل علفهای هرز سیاهدانه نیز بر حسب افت عملکرد روغن در سطوح ذکر شده به ترتیب 76، 74 و 70 روز پس از سبز شدن (معادل 50/1000، 02/955 و 877 درجه روز-رشد) محاسبه گردید. کاهش عملکرد دانه، بیولوژیک و نیز عملکرد روغن می تواند نشان دهنده قدرت ضعیف سیاهدانه در رقابت با علفهای هرز باشد.
مقالات پژوهشی
چکیده
ABSTRACT
بیشتر
ABSTRACT