مقالات پژوهشی
میوه کاری
فاطمه نکونام؛ افسانه صالحی
چکیده
این پژوهش بهمنظور مطالعه تأثیر سطوح مختلف نفتالین استیک اسید بر میزان ریزش میوه و شاخصهای کمّی و کیفی میوه سیب (Malus damestica L.) رقم ̓رد دلیشز̒ در شرایط آبو هوایی زنجان، در سال 1402 انجام شد. درختان مورد آزمایش 10 ساله و پیوندی روی پایههای رویشی ‘M9’ بودند. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور مطالعه تأثیر سطوح مختلف نفتالین استیک اسید بر میزان ریزش میوه و شاخصهای کمّی و کیفی میوه سیب (Malus damestica L.) رقم ̓رد دلیشز̒ در شرایط آبو هوایی زنجان، در سال 1402 انجام شد. درختان مورد آزمایش 10 ساله و پیوندی روی پایههای رویشی ‘M9’ بودند. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلف نفتالین استیک اسید (صفر، 15، 30، 50 و 75 میلیگرم در لیتر) و سه زمان محلولپاشی (10، 25 و40 روز بعد از شکوفایی کامل گلها) بودند. بررسی دو الگوی رشد میوه براساس دادههای وزن و قطر میوه نشان داد که وزن میوه، شاخص مناسبتری برای رسم الگوی رشد میوه است و طبق آن میوهها در مرحله بلوغ فیزیولوژیکی برداشت شدند. نتایج نشان داد که سطوح نفتالین استیک اسید تأثیر معنیداری بر درصد ریزش میوه و کارآیی عملکرد نداشتند، امّا زمان محلولپاشی اثرات معنیدار متفاوتی را نشان داد. بیشترین درصد ریزش میوه (بهترتیب 7/95 و 9/85 درصد) با محلولپاشی برگی نفتالین استیک اسید، بهترتیب در 10 و 25 روز بعد از شکوفایی کامل گلها مشاهده شد، ولی کاربرد آن در 40 روز بعد از شکوفایی کامل گلها باعث کاهش 9/46 درصد ریزش میوه نسبت به درختان شاهد گردید و متناسب با آن، عملکرد میوه نیز بهطور میانگین 22 درصد نسبت به شاهد افزایش یافت. کمترین تعداد و وزن میوه در واحد سطح مقطع شاخه با کاربرد غلظتهای مختلف نفتالین استیک اسید در 10 روز بعد از شکوفایی کامل گلها مشاهده شد. بیشترین طول (3/72 میلیمتر)، قطر (8/75 میلیمتر)، وزن (180 گرم) و حجم میوه (240 سانتیمترمکعب) در درختان محلولپاشیشده با 75 میلیگرم بر لیتر نفتالیناستیکاسید در 10 روز بعد از شکوفایی کامل گلها حاصل شد. کاربرد نفتالین استیک اسید در زمان 10 روز بعد از شکوفایی کامل گلها باعث افزایش معنیدار چگالی میوه، سفتی بافت و محتوای مواد جامد محلول میوه شد، امّا کاربرد آنها در زمانهای 25 و 40 روز بعد از شکوفایی کامل گلها تأثیر معنیداری بر چگالی و سفتی بافت میوه نداشتند و باعث کاهش 9/23 درصد محتوای مواد جامد محلول میوه نسبت به شاهد شد. برخلاف مواد جامد محلول، میزان اسیدیته قابل تیتراسیون میوه در هر سه زمان محلولپاشی نفتالین استیک اسید، افزایش معنیداری نسبت به شاهد نشان داد و در نتیجه شاخص طعم میوه کاهش یافت. در کل میتوان نتیجه گرفت که اثرات مثبت نفتالین استیک اسید در کنترل ریزش میوه و بهبود عملکرد و کیفیت میوه بسته به زمان مصرف و شرایط آبوهوایی منطقه مورد مطالعه متفاوت خواهد بود.
مقالات پژوهشی
سبزیکاری
محسن محمدرضایی؛ معظم حسن پور اصیل؛ جمالعلی الفتی؛ محمدمهدی قیصری
چکیده
موسیر ایرانی با نام Allium hirtifolium Boiss گیاهی پیازدار، چندساله و بومی ایران است. با توجه به کاربرد گسترده آن در صنایع غذایی و دارویی و استفاده بیرویه از رویشگاههای طبیعی، این گیاه در معرض نابودی و انقراض قرار دارد. ازاینرو تحقیقات در جهت اهلیسازی و وارد شدن آن به سیستمهای زراعی ضرورت دارد. در برنامههای اصلاحی در راستای اهلیسازی ...
بیشتر
موسیر ایرانی با نام Allium hirtifolium Boiss گیاهی پیازدار، چندساله و بومی ایران است. با توجه به کاربرد گسترده آن در صنایع غذایی و دارویی و استفاده بیرویه از رویشگاههای طبیعی، این گیاه در معرض نابودی و انقراض قرار دارد. ازاینرو تحقیقات در جهت اهلیسازی و وارد شدن آن به سیستمهای زراعی ضرورت دارد. در برنامههای اصلاحی در راستای اهلیسازی تودههای بومی گیاهی، اولین قدم ارزیابی تنوع و پتانسیل ژنتیکی موجود در تودههای گیاهی است. در مطالعه حاضر، تنوع ژنتیکی تودههای موسیرهای جمعآوریشده از شش رویشگاه طبیعی استان اصفهان با استفاده از ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک و فیتوشیمیایی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس براساس صفات مورد مطالعه نشان داد که بین تودههای موسیر مورد مطالعه از نظر صفات مورد بررسی تفاوت معنیداری (p≤0.01) وجود داشت و در این بین، وزن تر و خشک سوخ و سطح برگ بیشترین ضریب تغییرات را دارا بودند. براساس تجزیه خوشهای، تودههای مورد بررسی در چهار گروه دستهبندی شدند. با توجه به ارزیابیهای صورتگرفته، نتایج حاکی از آن است که بیشترین مقادیر کلروفیل، کاروتنوئید، فعالیت آنتیاکسیدانی، وزن تر و خشک سوخ و سطح برگ برای تودههای جمعآوریشده از رویشگاههای مرتفع (ارتفاعات بالاتر از 2700 متری) بود، درحالیکه تنها مقدار بالای تعداد برگ برای تودههای جمعآوریشده از ارتفاعات زیر 2600 متری ثبت شد. ازاینرو میتوان نتیجه گرفت که علاوهبر عوامل ژنتیکی، عامل ارتفاع بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین اهرمهای محیطی روی تنوع زیستی مشاهدهشده در بین تودههای مورد بررسی دخیل بوده است. یافتههای این مطالعه میتواند در برنامههای آتی برای بهنژادی تودههای موسیر در جهت اهلیسازی و حفاظت از رویشگاههای طبیعی مورد استفاده قرار گیرد.
مقالات پژوهشی
گیاهان دارویی
مجید عزیزی؛ سمیه بیکی؛ زینب صفایی؛ میثم منصوری
چکیده
تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل محدودکننده کشت گیاهان است که باعث کاهش عملکرد در محصولاتی میشود که بهصورت دائم یا دورهای در معرض آن قرار میگیرند. یکی از راهکارهای افزایش بازده آبیاری و استفاده بهینه از بارندگی در مناطق خشک و نیمهخشک استفاده از پلیمرهای سوپرجاذب است. در این تحقیق، تأثیر سطوح مختلف پلیمر استاکوزورب ...
بیشتر
تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل محدودکننده کشت گیاهان است که باعث کاهش عملکرد در محصولاتی میشود که بهصورت دائم یا دورهای در معرض آن قرار میگیرند. یکی از راهکارهای افزایش بازده آبیاری و استفاده بهینه از بارندگی در مناطق خشک و نیمهخشک استفاده از پلیمرهای سوپرجاذب است. در این تحقیق، تأثیر سطوح مختلف پلیمر استاکوزورب (صفر، 100، 200 و 300 گرم بر مترمربع) و دور آبیاری (6 و 10 روز)، بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، در سه تکرار، روی برخی خصوصیات ریختشناختی (سطح برگ، وزن و عملکرد خشک ریشه)، بیوشیمیایی (میزان و عملکرد اسانس)، فیزیولوژیکی (نشت الکترولیت، میزان نسبی آب برگ، میزان کلروفیل a و b) گیاه دارویی سنبلالطیب (Valeriana officinalis L.) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که اثر ساده و متقابل این دو تیمار بر تمام صفات مورد ارزیابی معنیدار بود. استاکوزورب سطح 300 گرم بر مترمربع با دور آبیاری شش روز در مقایسه با سایر تیمارها، منجر به افزایش سطح برگ (96/204 سانتیمترمربع )، عملکرد خشک ریشه (23/0گرم بر مترمربع)، محتوای نسبی آب برگ (65/11درصد)، کلروفیل a (64/0میلیگرم بر گرم) و عملکرد اسانس (14/3 گرم بر مترمربع) گردید، درحالیکه بیشترین وزن خشک ریشه (37/18گرم بر گیاه) و درصد اسانس (69/0درصد حجمی/ وزنی) در تیمار استاکوزروب در سطح200 گرم بر مترمربع و دور آبیاری شش روز به دست آمد. بیشترین نشت الکترولیت (54/83 میکرو زیمنس بر سانتی متر) و حداکثر میزان کلروفیل b (26/0میلیگرم بر گرم) بهترتیب مربوط به شاهد و استاکوزورب 100 گرم بر متر مربع با دور آبیاری 10 روز بود. براساس نتایج این تحقیق، استفاده از پلیمر استاکوزورب در سطح 300 گرم بر متر مربع و دور آبیاری شش روز جهت مهار تنش خشکی و بهبود تمامی صفات اندازهگیریشده در سنبلالطیب پیشنهاد میگردد.
مقالات پژوهشی
سبزیکاری
فهیمه قائمیزاده؛ فرشاد دشتی
چکیده
درک الگوی بیان ژنهای مسیر بهارش در همگروههای (کلونهای) مختلف سیر (Allium sativum L.) جهت نیل به گلدهی و بهبود برنامههای اصلاحی این گیاه حائز اهمیت است. بدین منظور، الگوی بیان ژنهای AsFLC (بازدارنده گلدهی)، AsSOC1، AsAP1 و AsAP2 (محرکهای گلدهی) در سیر گلده، نیمهگلده و غیرگلده ایرانی با استفاده از Real-Time PCR ارزیابی شد. بر ای این منظور، استخراج ...
بیشتر
درک الگوی بیان ژنهای مسیر بهارش در همگروههای (کلونهای) مختلف سیر (Allium sativum L.) جهت نیل به گلدهی و بهبود برنامههای اصلاحی این گیاه حائز اهمیت است. بدین منظور، الگوی بیان ژنهای AsFLC (بازدارنده گلدهی)، AsSOC1، AsAP1 و AsAP2 (محرکهای گلدهی) در سیر گلده، نیمهگلده و غیرگلده ایرانی با استفاده از Real-Time PCR ارزیابی شد. بر ای این منظور، استخراج RNA و سپس ساخت CDNA از مریستم انتهایی هر سه همگروه (ماهیانه پس از کشت) و گلآذین سیر گلده و نیمهگلده صورت گرفت. بیشترین بیان AsFLC در هر سه همگروه در چهار هفته پس از کاشت (قبل از بهارش) مشاهده شد و در سیر غیرگلده در مقایسه با سیر گلده و نیمهگلده بهترتیب 03/2 و 13/1 برابر بیشتر بود. پس از بهارش، بیان AsFLC در هر سه همگروه کاهش و بیان AsSOC1، AsAP1 در مرحله تبدیل مریستم رویشی به زایشی افزایش یافت. بیشترین میزان بیان AsSOC1 و AsAP1 در 12 هفته پس از کاشت در سیر گلده مشاهده شد که بهترتیب 41/18 و 21/2 برابر بیشتر از سیر غیرگلده بود. بیان AsAP2 با کمی تأخیر و در 16 هفته پس از کاشت در سیر گلده و نیمهگلده به بیشترین میزان خود رسید و در سیر گلده 33/2 برابر سیر نیمهگلده بود. در مجموع، این احتمال وجود دارد که کاهش بیان AsFLC طی بهارش و افزایش بیان AsSOC1 و AsAP1 طی انتقال مریستم به فاز زایشی در سیر گلده منجر به تشکیل ساقه گلدهنده شود. امّا بیان بالای AsFLC و سپس بیان پایین AsSOC1 و AsAP1 ممکن است به عدم تشکیل ساقه گلدهنده در سیر غیرگلده و ساقه کوتاه و غیرطبیعی در سیر نیمهگلده منجر شود. همچنین به نظر میرسد که بیان پایین AsAP1 و عدم بیان AsAP2 درگلآذین سیر نیمهگلده از دلایل تشکیل گلآذین ناقص در این همگروه باشد.
مقالات پژوهشی
فیزیولوژی پس از برداشت
مینا بهرامی؛ مهدی جهانی؛ محمد حسین امینی فرد
چکیده
عصاره و اسانس برخی از گیاهان دارویی دارای خاصیت ضدمیکروبی میباشند، که جایگزین مناسبی برای قارچکشهای شیمیایی محسوب میگردند، لذا استفاده از اسانسهای گیاهی در افزایش انبارمانی و حفظ کیفیت محصولات باغبانی بهعنوان ایدهای جدید در کشاورزی نوین مطرح میباشد. این مطالعه بهمنظور تعیین اثر ضدقارچی اسانسهای زنجبیل، ...
بیشتر
عصاره و اسانس برخی از گیاهان دارویی دارای خاصیت ضدمیکروبی میباشند، که جایگزین مناسبی برای قارچکشهای شیمیایی محسوب میگردند، لذا استفاده از اسانسهای گیاهی در افزایش انبارمانی و حفظ کیفیت محصولات باغبانی بهعنوان ایدهای جدید در کشاورزی نوین مطرح میباشد. این مطالعه بهمنظور تعیین اثر ضدقارچی اسانسهای زنجبیل، زنیان، ترخون و هل در پنج غلظت صفر، 200، 400، 600 و 800 میکرولیتر در لیتر روی میوه انار(Punica granatum L.) رقم ̓شیشهکپ̒ جهت جلوگیری از رشد قارچ پنیسیلیوم در شرایط in vitroو in vivo اجرا شده است. نتایج آزمایش in vitro نشان داد که افزایش غلظت اسانسها، فعالیت ضدقارچی آنها را نیز افزایش میدهد، بهطوریکه کمترین قطر هاله قارچ از غلظت 800 میکرولیتر بر لیتر اسانس به دست آمد. مقایسه میانگین نوع اسانس نشان داد که بیشترین میزان بازدارندگی از رشد قارچ در اسانس زنجبیل و کمترین میزان در اسانس هل بر روی رشد کلنی قارچ مشاهده شد. نتایج اثر متقابل نشان داد که غلظتهای بالاتر از 200 میکرولیتر در لیتر اسانس زنیان مانع رشد 100 درصدی کلنی قارچ شدند. در شرایط in vivo، بهترین ظاهر میوه در انارهای آغشته به اسانسهای زنیان و زنجبیل به دست آمد وکمترین آن در اسانس هل مشاهده شد. اسانس زنجبیل دارای بیشترین میزان مواد جامد محلول (79/15)، فنل کل (194/0 میلیگرم اسید گالیک بر 100 گرم وزن تر) و سفتی بافت میوه (67/7 نیتون بر کیلوگرم) بود. بیشترین pH آب میوه و میزان آنتیاکسیدان از تیمار اسانس زنجبیل و زنیان حاصل شد. بیشترین میزان آنتیاکسیدان میوههای انار آلوده به قارچ پنیسیلیوم در تیمار 800 میکرولیتر در لیتر اسانس زنیان به دست آمد. نتایج این بررسی نشان داد که میتوان از اسانسهای گیاهی زنجبیل و زنیان بهعنوان مهارکننده بیماریهای پس از برداشت در محصولات کشاورزی استفاده کرد.
مقالات پژوهشی
گیاهان زینتی و فضای سبز
غلامحسین همایونی؛ محمدرضا راجی؛ عبداله احتشام نیا؛ مصطفی عالی فر
چکیده
آلودگی هوا و تغییرات اقلیمی بر رشد، کیفیت و خصوصیات فیتوشیمیایی درختان در فضای سبز شهری تأثیر بسزایی دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تغییرات اقلیم و آلایندههای محیطی بر خصوصیات شیمیایی درختان چنار (Platanus orientalis) در چهار منطقه از شهر تهران (مناطق 1، 3، 6 و 11) اجرا شد، دادهبرداری در سه زمان 1، 15 و 30 آبان ماه در سال 1402 انجام و نتایج تی ...
بیشتر
آلودگی هوا و تغییرات اقلیمی بر رشد، کیفیت و خصوصیات فیتوشیمیایی درختان در فضای سبز شهری تأثیر بسزایی دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تغییرات اقلیم و آلایندههای محیطی بر خصوصیات شیمیایی درختان چنار (Platanus orientalis) در چهار منطقه از شهر تهران (مناطق 1، 3، 6 و 11) اجرا شد، دادهبرداری در سه زمان 1، 15 و 30 آبان ماه در سال 1402 انجام و نتایج تی تست نشان داد که تفاوت معنیداری بین این سه زمان برای صفات مورد ارزیابی وجود ندارد و میانگین دادههای این سه زمان جهت تجزیه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مناطق آلوده 6 و 11 بیشترین میزان نشت یونی و در منطقه 11 بالاترین محتوای مالون دیآلدئید حاصل گردید. آلودگی هوا در مناطق 3 و 6 منجر به افزایش بالاترین محتوای نسبی آب برگ شد. بیشترین محتوای فلاونوئید در منطقه 11 که دارای بالاترین میزان آلودگی هوا بودند، مشاهده گردید. افزایش آلایندههای محیطی در مناطق 3 و 11 در مقایسه با منطقه 1 (منطقه پاک) با افزایش معنیدار میزان آنتوسیانین و بالاترین فعالیت آنتیاکسیدانتی در منطقه 11 همراه بود. همچنین بیشترین میزان فنل در مناطق 6 و 11 بهترتیب با میزان 64/54 و 70/45 میلیگرم بر گرم حاصل شد. علاوهبر آن، در مناطق با آلودگی بیشتر (11، 6 و 3) و ارتفاع از سطح دریا و شیب کمتر در مقایسه با منطقه پاک 1، فعالیت آنزیمهای کاتالاز، پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز در برگ درخت چنار افزایش معنیداری را نشان داد. بهطور کلی، آلودگی هوا و کاهش ارتفاع از سطح دریا و شیب منجر به افزایش نشت یونی، مالون دیآلدئید، محتوای نسبی آب برگ، فلاونوئید، آنتوسیانین، آنتیاکسیدانت، فنل و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی گردید.
مقالات پژوهشی
گیاهان دارویی
مهدی مرادی؛ حسین نستری نصرابادی؛ محمدناصر مودودی؛ وحید شمس آبادی
چکیده
گیاهان همواره در معرض تنشهای زنده و غیرزنده محیطی قرار میگیرند که اثرات منفی بر رشد، متابولیسم و عملکرد آنها میگذارد. آلودگی خاک با عناصر سنگین سرب و کادمیم یکی از مهمترین آلودگیهای زیستمحیطی میباشد. استفاده از کودهای زیستی از جمله قارچهای مایکوریزا آربوسکولار یک راهکار مناسب جهت کاهش اثرات نامطلوب تنش فلزات سنگین ...
بیشتر
گیاهان همواره در معرض تنشهای زنده و غیرزنده محیطی قرار میگیرند که اثرات منفی بر رشد، متابولیسم و عملکرد آنها میگذارد. آلودگی خاک با عناصر سنگین سرب و کادمیم یکی از مهمترین آلودگیهای زیستمحیطی میباشد. استفاده از کودهای زیستی از جمله قارچهای مایکوریزا آربوسکولار یک راهکار مناسب جهت کاهش اثرات نامطلوب تنش فلزات سنگین میباشد. بادرشبویه (Dracocephalum moldavica L.) از گیاهان دارویی مهم میباشد که کاربرد وسیعی در صنایع دارویی، غذایی، بهداشتی و آرایشی دارد. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر قارچ مایکوریزا آربوسکولار بر خصوصیات رشدی، محتوای رنگیزههای فتوسنتزی و میزان اسانس گیاه بادرشبویه تحت تنش فلزات سنگین سرب و کادمیم بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با چهار تکرار در شرایط گلخانه انجام گرفت. عامل اول شامل فلزات سنگین در پنج سطح (شاهد (بدون آلودگی)، سرب 150، سرب 300، کادمیم 40 و کادمیم 80 میلیگرم در کیلوگرم خاک) و عامل دوم قارچ مایکوریزا در دو سطح (بدون مایهزنی و مایهزنی با قارچ مایکوریزا) بود. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت فلزات سنگین بهویژه کادمیم در خاک، اغلب صفات رشدی، محتوای رنگیزههای فتوسنتزی بهطور معنیداری نسبت به شاهد کاهش پیدا کرد. مایهزنی گیاهان با قارچ مایکوریزا، صفات مذکور را در شرایط تنش فلزات سنگین بهبود بخشید. بیشترین میزان اسانس در گیاهان مایکوریزای آلوده به سرب 300 میلیگرم در کیلوگرم خاک حاصل گردید. گیاهان تلقیحشده با مایکوریزا درصد اسانس بیشتری را نسبت به گیاهان تلقیحنشده نشان دادند. با توجه به افزایش پاسخهای فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و همچنین افزایش مواد مؤثره گیاه که از اهداف دارویی در این گیاه محسوب میشود، استفاده از قارچ مایکوریزا برای کشت و کار تجاری گیاه بادرشبویه در خاکهای آلوده به فلزات سنگین سرب و کادمیم توصیه میشود.
مقالات پژوهشی
گیاهان زینتی و فضای سبز
مریم ایاسه؛ محسن کافی؛ مهدی خان سفید؛ مجید شکرپور؛ روح انگیز نادری
چکیده
ایران در منطقه خشکی از جهان قرار دارد که شوری خاک اغلب با شرایط خشکسالی همزمان است. تنش شوری از طریق القاء تنش اسمزی، تنش اکسیداتیو و ایجاد سمیت یونی باعث ایجاد اختلال در رشد طبیعی گیاهان میشود. هدف از این مطالعه، بررسی پاسخهای فیزیکوشیمیایی و رشد اولیه گیاهچه سه گیاه بابونه کبیر (Tanacetum parthenium)، بومادران (Achillea millefolium) و قیچ (Zygophyllum ...
بیشتر
ایران در منطقه خشکی از جهان قرار دارد که شوری خاک اغلب با شرایط خشکسالی همزمان است. تنش شوری از طریق القاء تنش اسمزی، تنش اکسیداتیو و ایجاد سمیت یونی باعث ایجاد اختلال در رشد طبیعی گیاهان میشود. هدف از این مطالعه، بررسی پاسخهای فیزیکوشیمیایی و رشد اولیه گیاهچه سه گیاه بابونه کبیر (Tanacetum parthenium)، بومادران (Achillea millefolium) و قیچ (Zygophyllum eurypterum) به سطوح مختلف تنش شوری صفر (شاهد)، 5/1، 3 و 6 دسیزیمنس بر متر بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرایط گلخانهای در کشت گلدانی اجرا شد. برای اعمال تنش شوری از ماده سدیم کلرید استفاده شد و تنش شوری در مرحله رشدی استقرار گیاهچهای صورت گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که با افزایش غلظت شوری، میزان رنگریزههای فتوسنتزی (کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنوئید و کلروفیل کل) کاهش یافت که با کاهش میزان رشد طولی اندام هوایی و ریشه همراه بود. در سطوح تنش شوری شدید، میزان خسارت اکسیداتیو افزایش یافت که منجر به افزایش پراکسیداسیون چربی 2(MDA) کاهش پایداری غشاء سلولی شد و با کاهش رنگیزههای فتوسنتزی و در نهایت اختلال در رشد بهینه اولیه گیاه همراه بود. در پاسخ به تنش اکسیداتیو حاصل از تنش شوری، ظرفیت آنتی اکسیدانی هر سه گونه مورد مطالعه افزایش یافت. همچنین نتایج نشان داد که میزان تعادلی نسبت پتاسیم به سدیم رابطه معنیداری با گونه گیاهی، اندام گیاه و سطح غلظت شوری داشت که بیشترین آن در اندام هوایی بابونه کبیر مشاهده شد. بهطور کلی، با توجه به پاسخهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی مرتبط با تحمل تنش شوری، هر سه گیاه مورد مطالعه به تنش شوری تحمل نسبتاً بالایی داشتند، امّا بیشترین تحمل تنش شوری در گیاه بابونه کبیر مشاهده گردید. بنابراین، کشت این سه گونه با ارزش زینتی معطر و دارویی میتواند یک راهکار مناسب برای پایداری اکولوژی بومنظامهای شور و همچنین کاربست در ترکیب کاشت در مناظر شهری باشد.
مقالات پژوهشی
فیزیولوژی پس از برداشت
لیلا تقی پور؛ پریسا حیاتی؛ مهدی حسینی فرهی؛ پدرام عصار
چکیده
عروسک پشت پرده یا فیسالیس (Physalis peruviana L.) یکی از اعضای مهم خانواده سیبزمینیسانان محسوب میشود. میوههای فیسالیس غنی از مواد معدنی، ویتامینها و ترکیبات فیتوشیمیایی با خواص ضدتوموری و ضدالتهابی هستند و همین امر آن را بسیار مورد علاقه نموده است. فیسالیس میوهای فرازگرا است که دارای عمر پس از برداشت بسیار کوتاه است و معمولاً حداکثر ...
بیشتر
عروسک پشت پرده یا فیسالیس (Physalis peruviana L.) یکی از اعضای مهم خانواده سیبزمینیسانان محسوب میشود. میوههای فیسالیس غنی از مواد معدنی، ویتامینها و ترکیبات فیتوشیمیایی با خواص ضدتوموری و ضدالتهابی هستند و همین امر آن را بسیار مورد علاقه نموده است. فیسالیس میوهای فرازگرا است که دارای عمر پس از برداشت بسیار کوتاه است و معمولاً حداکثر تا پنج روز ماندگاری دارد، بنابراین نیاز به استفاده از تیمارهای ایمن پس از برداشت برای حفظ کیفیت و افزایش عمر ماندگاری آن احساس میشود. در پژوهش حاضر، میوههای فیسالیس با رنگ نارنجی کامل و کاسبرگهای زرد از یک گلخانه تجاری در شهرستان پاسارگاد استان فارس برداشت و پس از ارزیابی ظاهری، با آب دیونیزه شسته و در هوای آزاد خشک شدند. طرح آزمایشی مورد استفاده فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی شامل 12 تیمار با سه تکرار برای هر تیمار (20 میوه در هر تکرار) بود. عوامل آزمایشی شامل غوطهوری میوهها بهمدت پنج دقیقه در چهار سطح غلظت محلول ملاتونین (100، 200، و 300 میکرومولار و آب مقطر بهعنوان شاهد) و زمان نمونهبرداری در سه سطح (روزهای 7، 14 و 21 انبارمانی) بود. پس از غوطهوری، میوههای هر گروه بهمدت ۳۰ دقیقه در هوای آزاد خشک شدند و در کیسههای پلیاتیلن با نسبت سوراخ سه درصد بستهبندی و در دمای ۱۰ درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 5 ± 90 درصد بهمدت ۲۱ روز نگهداری شدند. ارزیابیهای هفتگی نشان داد که بهطور کلی و نسبت به شاهد، تیمار پس از برداشت ملاتونین منجر به کاهش نرخ تنفس و فعالیت آنزیم پلیفنول اکسیداز (PPO) در آبمیوه شد و همچنین موجب بهبود یا حفظ مقادیر کاروتنوئید پوست، مواد جامد محلول کل (TSS)، اسید قابل تیتر (TA)، اسید آسکوربیک، فنول کل، فعالیت آنزیم فنیلآلانین آمونیالیاز (PAL) و فعالیت آنتیاکسیدانی کل در آبمیوه گردید. پس از ۲۱ روز انبارمانی و در پایان آزمایش، ارزیابی مجموع صفات نامبرده نشان داد که میوههای تیمارشده با ۳۰۰ میکرومولار ملاتونین، در مقایسه با سایر گروههای آزمایشی، از نظر ارزش غذایی، ظاهر، و سازوکارهای مقابله با تنش اکسایشی پس از برداشت برتر بودند. در مورد مواد جامد محلول کل و اسیدیته قابل تیتر، تفاوت معنیداری بین میوههای تیمارشده با غلظتهای مختلف ملاتونین مشاهده نشد، امّا میوههای تیمارشده با دو غلظت بالاتر ملاتونین، کمینه نرخ تنفس و بیشینه مقدار اسید آسکوربیک آبمیوه را داشتند. همچنین، میوههای تیمارشده با ۳۰۰ میکرومولار ملاتونین، در مقایسه با تمامی گروههای آزمایشی دیگر، سطوح بالاتری از فنول کل، فعالیت آنزیم PAL، فعالیت آنتیاکسیدانی کل و کاروتنوئید پوست داشتند، و کمترین فعالیت آنزیم PPO نیز در این گروه مشاهده شد. در نهایت چنین نتیجهگیری شد که تیمار میوههای فیسالیس با ملاتونین خارجی، بهویژه در غلظت 300 میکرومولار، میتواند با تعدیل فرآیندهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مختلف، بهطور قابلتوجهی کیفیت پس از برداشت و ماندگاری آنها را بهبود بخشد. این تکنیک، پتانسیل افزایش بازارپسندی و ارزش اقتصادی فیسالیس برداشتشده را بهعنوان یک محصول باغی باارزش بالا دارد.
مقالات پژوهشی
میوه کاری
سیداصغر موسوی؛ مریم تاتاری
چکیده
برای ارزیابی تحمل به خشکی در نهالهای ارقام تجارتی بادام (Prunus dulcis Mill.)، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی طی سالهای 1399 و 1400 در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری (شهرکرد) اجرا گردید. کرت اصلی شامل سطوح مختلف آبیاری براساس میزان درصد رطوبت قابل استفاده خاک بین ظرفیت ...
بیشتر
برای ارزیابی تحمل به خشکی در نهالهای ارقام تجارتی بادام (Prunus dulcis Mill.)، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی طی سالهای 1399 و 1400 در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری (شهرکرد) اجرا گردید. کرت اصلی شامل سطوح مختلف آبیاری براساس میزان درصد رطوبت قابل استفاده خاک بین ظرفیت زراعی (F.C) تا نقطه پژمردگی دائم (P.W.P) شامل 70 درصد (شاهد یا بدون تنش)، 50 درصد (تنش ملایم)، 30 درصد (تنش متوسط) و 10 درصد رطوبت ظرفیت زراعی (تنش شدید) تعیین و اعمال گردید. کرت فرعی، نهالهای پیوندی ارقام ̓شاهرود 6، 7، 8، 10، 12، 13 و 21 ̒ بود که همگی بر روی پایه GN پیوند زده شده بودند. پایه رویشی GN نیز در کنار ارقام پیوندی کشت و مقایسه گردید. تیمارهای رطوبتی بهمدت چهار ماه از اول خرداد تا پایان شهریور ماه اعمال شد و پس از آن صفات ریختشناختی و فیزیولوژیکی ثبت گردید. جهت اندازهگیری میزان رطوبت خاک از دستگاه رطوبتسنج (TDR) استفاده شد. طبق نتایج، کمترین وزن تر و خشک اندام هوایی تحت تنش شدید خشکی در رقم ̓ شاهرود 13 ̒ بهترتیب با میانگینهای 601 و 66/364 گرم مشاهده شد. در شدیدترین سطح تنش، رقم ̓ شاهرود 8 ̒ بیشترین مقادیر کلروفیل a و b را بهترتیب با میانگینهای 48/7 و 07/2 میلیگرم در گرم وزن تر نشان داد. کمترین کاهش RWC در پایه GN با کاهش 94/20 درصدی دیده شد. این پایه کمترین نشت یونی (94/43 درصد) را نیز نشان داد. بیشترین افزایش در مقدار MDA در رقم ̓شاهرود 13 ̒ مشاهده گردید. رقم ̓شاهرود 6 ̒ در تنش رطوبتی شدید، بیشترین محتوای پرولین (17/63 میلیگرم در گرم وزن تر) را داشت. در شدیدترین سطح تنش، ارقام ̓شاهرود 13 و 6 ̒ بهعنوان حساسترین و ارقام ̓شاهرود 8 و 12 ̒ بهعنوان متحملترین ارقام به تنش خشکی شناخته شدند.
مقالات پژوهشی
گیاهان زینتی و فضای سبز
احمد اکرمی؛ حسن بیات؛ سعید دقیقی؛ محمد حسین امینی فرد
چکیده
با توجه به اهمیت روزافزون کمبود منابع آبی کشور و اهمیت اقتصادی قابل توجه در کشتوکار گل نرگس رقم ̓شهلا̒، دستیابی به راهکارهایی جهت افزایش کیفیت و تولید در واحد سطح این گل حائز اهمیت میباشد. بهمنظور بررسی تأثیر تاریخ کاشت، آبیاری تابستانه و ریزجانداران مؤثر (EM) بر صفات رشدی، زینتی و فیزیولوژیکی گل نرگس (Narcissus tazetta cv. Shahla)، آزمایشی ...
بیشتر
با توجه به اهمیت روزافزون کمبود منابع آبی کشور و اهمیت اقتصادی قابل توجه در کشتوکار گل نرگس رقم ̓شهلا̒، دستیابی به راهکارهایی جهت افزایش کیفیت و تولید در واحد سطح این گل حائز اهمیت میباشد. بهمنظور بررسی تأثیر تاریخ کاشت، آبیاری تابستانه و ریزجانداران مؤثر (EM) بر صفات رشدی، زینتی و فیزیولوژیکی گل نرگس (Narcissus tazetta cv. Shahla)، آزمایشی مزرعهای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی سالهای زراعی 1402-1400 در شهر قائن، استان خراسان جنوبی اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل دو عامل زمان کاشت (10 تیر و 10 شهریور) و زمانهای مختلف آبیاری (بدون آبیاری، همراه با آبیاری و آبیاری با کود EM) بودند. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار طول برگ (38/27 سانتیمتر) و ارتفاع گیاه (15/25 سانتیمتر) از سوخهای کاشتهشده در شهریور همراه با کود زیستی EM به دست آمد. با این وجود، بیشترین تعداد برگ و عرض برگ نیز از سوخهای کاشتهشده در تاریخ 10 تیر ماه همراه با آبیاری با کود زیستی EM مشاهده شد. بیشترین صفات زایشی مانند قطر تاج گل، طول گل، قطر گل، طول ساقه گلدهنده و تعداد گل در مترمربع از کاشت سوخ در تیر ماه همراه با آبیاری به ثبت رسید. علاوهبر این، بیشترین مقادیر کلروفیل کل، کاروتنوئید، ازت و پتاسیم در کشت شهریور مشاهده شد. بهطور کلی، نتایج بیانگر آن است که کاشت سوخهای نرگس در تاریخ 10 تیر ماه، همراه با آبیاری تابستانه باعث افزایش قابل توجهی در صفات رویشی و زایشی مزرعه گل نرگس در استان خراسان جنوبی میگردد.
مقالات پژوهشی
میوه کاری
مینا غزایی یان؛ داراب حسنی؛ صدیقه زمانی؛ محمد ادیبی
چکیده
پکان با نام علمی Carya illinoensis متعلق به خانواده Juglandaceaeاست. پکان نیاز سرمایی پایینی داشته و شرایط گرم را بهخوبی تحمل کرده و محصولی تجاری و با ارزش تولید مینماید. در فاز اول آزمایش، درختان پیوندی پکان شامل چهار ژنوتیپ برتر استان گلستان )‘G63’,’G43’,’G4’,’G3’) و دو رقم تجاری ̓ماهان̒ و ̓کومانچ̒ در قالب طرح بلوکهای کامل ...
بیشتر
پکان با نام علمی Carya illinoensis متعلق به خانواده Juglandaceaeاست. پکان نیاز سرمایی پایینی داشته و شرایط گرم را بهخوبی تحمل کرده و محصولی تجاری و با ارزش تولید مینماید. در فاز اول آزمایش، درختان پیوندی پکان شامل چهار ژنوتیپ برتر استان گلستان )‘G63’,’G43’,’G4’,’G3’) و دو رقم تجاری ̓ماهان̒ و ̓کومانچ̒ در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در دو منطقه در استان گلستان بهمدت سه سال مورد ارزیابی قرار گرفتند و خصوصیات رویشی مورد مطالعه قرار گرفتند. در فاز دوم آزمایش، خصوصیات و عملکرد میوه براساس دسکریپتور پکان بررسی شد. اثر مکان و سال تنها بر صفت وزن میوه معنیدار گردید. بر این اساس، بیشترین وزن میوه در ژنوتیپ ‘G43’ (75/11 گرم) بود. ژنوتیپ ‘G43’ در بین ارقام و ژنوتیپهای مورد مطالعه در هر دو منطقه دارای میزان رشد قویتر بوده و حجم تاج بالاتری نشان داد. براساس نتایج حاصله، از نظر عملکرد در میان ژنوتیپهای استان و رقم موجود، بالاترین عملکرد در سال دوم و متعلق به ژنوتیپ G43 (62/1 کیلوگرم بهازای هر درخت) و پس از آن‘G63’ (با میزان 17/1 کیلوگرم بهازای هر درخت) و کمترین عملکرد در رقم کومانچ (با میزان 8/0کیلوگرم بهازای هر درخت) بوده است. همچنین از نظر وزن میوه نتایج نشان داد که ژنوتیپ ‘G43’ در گرگان در سال دوم بیشترین وزن میوه (2/12 گرم) را داشته است. همچنین این ژنوتیپ از نظر ابعاد میوه دارای بیشترین طول میوه (22/4 سانتیمتر) میباشد. ژنوتیپ‘G4’ در گرگان در سال دوم دارای کمترین وزن میوه (74/5 گرم) بوده است. مقایسه میانگین درصد مغز نشان داد که ژنوتیپهای ‘G3’ و ‘G4’ اختلاف معنیداری نداشته و در یک گروه قرار میگیرند. بیشترین درصد مغز در ژنوتیپهای ‘G3’ (4/53- 31/53 درصد) و ‘G4’ (83/54- 43/55 درصد) در هر دو مکان و هر دو سال میباشد. در این صفت، ژنوتیپهای ‘G43’ و ‘G63’ و رقم کومانچ تفاوت معنیداری نداشته و هر سه در یک گروه قرار گرفتند. براساس نتایج فاز اول اجرای طرح، بیشترین ارتفاع در رقم ماهان (5/242 سانتیمتر) و کمترین در ژنوتیپ ‘G63’ (66/118 سانتیمتر) بود. همچنین کمترین گسترش تاج در ژنوتیپ ‘G63’ (11/90 سانتیمتر) و بیشترین در رقم کومانچ (72/138) به دست آمد. اختلاف معنیداری بین دو منطقه از نظر تأثیر بر صفات رویشی به دست آمد. طول فصل رشد در بین ارقام در منطقه گنبد 257 روز و در گرگان از 237 تا 247 روز متفاوت بود. براساس ارزیابی این دو فاز و با در نظر گرفتن شرایط رشد و باردهی، دو ژنوتیپ’G4’، ’’G43 و ’G63’ میتوانند بهعنوان ژنوتیپهای امیدبخش جهت توسعه مد نظر قرار داده شوند.