مجید عزیزی؛ منصور مشرقی؛ فاطمه عروجعلیان؛ ناصر شاه طهماسبی
چکیده
به منظور بررسی برهمکنش نانوذرات نقره با اسانسهای گیاهان دارویی کرفسکوهی و کلپوره از نظر اثرات ضدباکتریایی، آزمایشی براساس محاسبه حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) ترکیبی و تعیین شاخص FIC یا غلظت بازدارنده افتراقی و با روش ساده شده checkboard طراحی و به اجرا درآمد. اسانس گیاهان مورد بررسی به روش تقطیر با آب استخراج گردید. در این تحقیق باکتریهای ...
بیشتر
به منظور بررسی برهمکنش نانوذرات نقره با اسانسهای گیاهان دارویی کرفسکوهی و کلپوره از نظر اثرات ضدباکتریایی، آزمایشی براساس محاسبه حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) ترکیبی و تعیین شاخص FIC یا غلظت بازدارنده افتراقی و با روش ساده شده checkboard طراحی و به اجرا درآمد. اسانس گیاهان مورد بررسی به روش تقطیر با آب استخراج گردید. در این تحقیق باکتریهای آلوده کننده مواد غذایی رایج مانند Staphylococcus aureus، Bacillus cereus Listeria monocytogenes، Escherichia coli O157:H7 و Salmonella enterica و Pseudomonas aureogenosa مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد که خاصیت ضدباکتریایی اسانس کلپوره قویتر(MIC بین 16/0 تا 25/1 میلیگرم در میلیلیتر) از اسانس کرفسکوهی (MIC بین 3/0 تا 5/2 میلیگرم در میلی لیتر) بود. خاصیت ضدباکتریایی نانوذرات نقره نیز (MIC بین 006/0 تا 025/0 میلیگرم در میلیلیتر) بسیار قابل توجه بود. محاسبه غلظت بازدارنده افتراقی (شاخص FIC) حاکی از وجود اثرات هم افزایی بین نانوذرات نقره و اسانس هر دو گیاه بود که بستگی به نوع پاتوژن مورد بررسی داشت. در نتیجهی کاربرد توام نانوذرات نقره و اسانس این دو گیاه بویژه اسانس کلپوره با غلظت کمتر اسانس خاصیت بازدارندگی قابل توجهی بدست آمد. در هیچکدام از تیمارها برهمکنش آنتاگونیستی بین نانوذرات نقره و اسانس این دو گیاه مشاهده نشد.
سیمین ایران خواه؛ علی گنجعلی؛ مهرداد لاهوتی؛ منصور مشرقی
چکیده
شنبیله L).Trigonella foenum-graecum ) یک گیاه دارویی قدیمی متعلق به خانواده لگوم ها (Fabaceae) است. باکتری های محرک رشد، رشد گیاه را از طریق مکانیزم هایی مثل بهبود جذب عناصر معدنی و تولید فیتوهورمون ها افزایش می دهند. بعلاوه اثر مفید بعضی از این باکتری ها میتواند به علت برهم کنش با قارچ های ویزیکولار آرباسکولار میکوریز باشد. آزمایش با چهار تیمار (فاکتور ...
بیشتر
شنبیله L).Trigonella foenum-graecum ) یک گیاه دارویی قدیمی متعلق به خانواده لگوم ها (Fabaceae) است. باکتری های محرک رشد، رشد گیاه را از طریق مکانیزم هایی مثل بهبود جذب عناصر معدنی و تولید فیتوهورمون ها افزایش می دهند. بعلاوه اثر مفید بعضی از این باکتری ها میتواند به علت برهم کنش با قارچ های ویزیکولار آرباسکولار میکوریز باشد. آزمایش با چهار تیمار (فاکتور اول) شامل تلقیح بذر با باکتری Pseudomonas putida، تلقیح با قارچ آرباسکولار میکوریز Glomus intraradices، تلقیح مضاعف باکتری و قارچ میکوریز و شاهد در دو سطح تنش خشکی (فاکتور دوم) 40 درصد ظرفیت زراعی و بدون تنش (80 در صد ظرفیت زراعی) بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در اتاقک رشد آزمایشگاه فیزیولوژی گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. صفاتی مانند بیوماس گیاه، مقدار پروتئین های محلول، محتوای مادهی دارویی دیوزژنین و مقدار فسفر گیاه اندازه گیری و مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که تیمار گیاه شنبلیله با باکتری و قارچ آرباسکولار میکوریز، باعث افزایش صفات مورد بررسی در شرایط تنش خشکی می شود. باکتری Pseudomonas putida و قارچ آرباسکولار میکوریز Glomus intraradices از طریق افزایش میزان جذب عناصر غذایی، حفظ و نگهداری آب باعث افزایش بیوماس، مقدار پروتئین محلول و مقدار ماده دارویی دیوزژنین می شود. از آنجایی که دیوزژنین یک ترکیب دارویی بسیار مهم است می توان از طریق برقراری رابطه همزیستی گیاه شنبلیله با باکتری و قارچ آرباسکولار میکوریز مذکور تولید دیوزژنین را در گیاه افزایش داد.
منصور مشرقی؛ مجید عزیزی؛ فاطمه عروجعلیان؛ ناصر شاه طهماسبی
چکیده
در این تحقیق اسانس کرفس کوهی (Kelussia odoratissima Mozaff) و کلپوره (Teucrium polium) به روش تقطیر با آب استخراج گردید. اسانسهای بدست آمده با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگراف (GC) و گاز کروماتوگراف متصل به طیف نگار جرمی (GC/MS)آنالیز شد و اجزای آنها بر اساس شاخص بازداری و طیف جرمی تعیین گردید. سپس با استفاده از روش میکرودایلوشن (ریز رقت) و با استفاده از دستگاه ...
بیشتر
در این تحقیق اسانس کرفس کوهی (Kelussia odoratissima Mozaff) و کلپوره (Teucrium polium) به روش تقطیر با آب استخراج گردید. اسانسهای بدست آمده با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگراف (GC) و گاز کروماتوگراف متصل به طیف نگار جرمی (GC/MS)آنالیز شد و اجزای آنها بر اساس شاخص بازداری و طیف جرمی تعیین گردید. سپس با استفاده از روش میکرودایلوشن (ریز رقت) و با استفاده از دستگاه خواننده الایزا خاصیت ضد باکتریایی اسانسهای مورد نظر با تعیین حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MBC) علیه برخی از باکتریهای آلوده کننده مواد غذایی مانند Staphylococcus aureus، Bacillus cereus، Listeria monocytogenes، Escherichia coli O157H7 و Salmonella enterica و Pseudomonas aeruginosa بررسی شد. نتایج بدست آمده نشان داد که در کرفس کوهی اجزای مهم اسانس شامل (Z)-ligustilide، (Z)-3-butylidene-phthalide، limonene α-phellandrene و germacrene B بود. اجزای مهم اسانس کلپوره شامل β-caryophylene، Germacrene D، γ-cadinene، (Z)- nerolidol، camphor، β-pinene، α- camphene، linalool و α-humulene بود. MIC اسانس کرفس کوهی بین 31/0 میلیگرم بر میلیلیتر (مربوط به استافیلوکوکوس اورئوس) تا 5/2 میلیگرم بر میلیلیتر (سالمونلا انتریکا) متغیر بود در حالیکه MIC اسانس کلپوره برابر 16/0 (مربوط به استافیلوکوکوس اورئوس) تا 25/1 میلیگرم بر میلیلیتر (مربوط به سالمونلا انتریکا) بود. با توجه به نتایج بدست آمده به نظر میرسد استفاده از گیاهان دارویی بومی در راستای کنترل موثر پاتوژنهای مواد غذایی به عنوان یک روش مکمل که در عین حال اثر نامطلوب کمتری بر خواص ارگانولپتیکی داشته باشند سودمند باشد.