گیاهان دارویی
بهزاد کاویانی؛ رعنا محمدی پور؛ داود هاشم آبادی؛ محمدحسین انصاری؛ رسول انسی نژاد؛ احمد رضا بریموندی
چکیده
گل محمدی (Rosa damascena Mill.) به عنوان یک گونه گیاهی چند منظوره (خوراکی، دارویی، معطره و زینتی)، مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. اسانس گل این گیاه کاربردهای زیادی در صنایع مختلف دارد. تنوع گستردهای از نظر عملکرد گل و اسانس در بین ژنوتیپهای مختلف گل محمدی در شرایط متفاوت اکولوژیکی در ایران وجود دارد. ارزیابی تنوع ژنتیکی در میان گلهای محمدی ...
بیشتر
گل محمدی (Rosa damascena Mill.) به عنوان یک گونه گیاهی چند منظوره (خوراکی، دارویی، معطره و زینتی)، مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. اسانس گل این گیاه کاربردهای زیادی در صنایع مختلف دارد. تنوع گستردهای از نظر عملکرد گل و اسانس در بین ژنوتیپهای مختلف گل محمدی در شرایط متفاوت اکولوژیکی در ایران وجود دارد. ارزیابی تنوع ژنتیکی در میان گلهای محمدی ایران به منظور اصلاح ژنوتیپهای این گلها با ویژگیهای باغی مناسب حائز اهمیت زیادی است. در این پژوهش، تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای جمعآوریشده از استانهای گیلان، ایلام، گلستان، تهران و کاشان به منظور معرفی ژنوتیپ برتر و بهرهبرداری از آن در برنامههای اصلاحی و اقتصادی بررسی شد. این تحقیق در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی در 3 تکرار اجرا شد و برای هر تکرار 5 پاجوش (در مجموع: 75 پاجوش) در نظر گرفته شد. نمونهها از نظر عملکرد اسانس، تعداد حلقههای مختلف گل و ویژگیهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمونهبرداری برای اندازهگیری شاخصهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک، بعد از بازشدن غنچههای گل در اوایل اردیبهشت ماه انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان اسانس (042/0 و 038/0 درصد)، به ترتیب از گلبرگهای ژنوتیپهای ایلام و کاشان به دست آمد. بیشترین وزن گلبرگ (70/2 و 30/2 گرم)، به ترتیب مربوط به گلبرگهای ژنوتیپهای ایلام و کاشان بود. بالاترین طول و عرض گلبرگ نیز در این دو ژنوتیپ به دست آمد. بیشترین تعداد گلبرگ (80/71 در هر بوته) مربوط به نمونههای گیلان بود. بالاترین میزان کلروفیل a، مربوط به ژنوتیپ ایلام و بالاترین میزان کلروفیل b، کاروتنوئید و آنتوسیانین، مربوط به ژنوتیپ کاشان بود. تعداد پرچم، تعداد مادگی، سطح برگ، طول برگ و ارتفاع بوته نیز اندازهگیری شد. در مجموع؛ ژنوتیپهای ایلام و کاشان به دلیل عملکرد بالا در تولید اسانس و اغلب صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی به عنوان ژنوتیپهای برتر و ذخایر توارثی مناسب برای برنامههای اصلاحی پیشنهاد میشوند. گسترش رویشگاههای گل محمدی اطلاعات مفیدی را برای تولید انبوه در آینده و مدیریت منابع ژنتیکی فراهم مینماید.
میوه کاری
سعیده کیوانفر؛ داود هاشم آبادی؛ بهزاد کاویانی
چکیده
میوه زیتون (Olea europea L.) از خانواده Oleaceae، دارای اسیدهای چرب غیراشباع است و نقش آنتیاکسیدانی دارد. ویژگی تجزیه و تحلیلی مراحل بلوغ، یک پیشنیاز برای زمان برداشت میوه در هر رقم و کیفیت محصولات زیتون است. ایجاد وقفه بین برداشت و استحصال روغن زیتون، باعث ایجاد شرایط نامطلوب در این میوه میشود. بنابراین، تعیین بهترین زمان برداشت میوه حائز ...
بیشتر
میوه زیتون (Olea europea L.) از خانواده Oleaceae، دارای اسیدهای چرب غیراشباع است و نقش آنتیاکسیدانی دارد. ویژگی تجزیه و تحلیلی مراحل بلوغ، یک پیشنیاز برای زمان برداشت میوه در هر رقم و کیفیت محصولات زیتون است. ایجاد وقفه بین برداشت و استحصال روغن زیتون، باعث ایجاد شرایط نامطلوب در این میوه میشود. بنابراین، تعیین بهترین زمان برداشت میوه حائز اهمیت است. برای تعیین زمان مناسب برداشت و اثر آن روی کیفیت روغن، آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو فاکتور؛ رقم در دو سطح ('زرد' و 'آربکین') و زمان برداشت در شش سطح (3، 10، 17 و 24 آبان و 1 و 8 آذر) بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. شاخصهای فیزیولوژیک؛ درصد روغن، میزان ترکیبات فنولیک، درجه پراکسیداسیون، مقدار اسید اولئیک، اسیدیته، و نیروی جداسازی میوه از دم ارزیابی گردیدند. نتایج نشان داد که بالاترین درصد روغن میوه (54 و 52 درصد)، به ترتیب در رقم 'آربکین' برداشت شده در دو زمان هشتم و اول آذر به دست آمد. پایینترین درصد روغن میوه (45 درصد) در میوه رقم 'زرد' برداشتشده در تاریخ سوم آبان به دست آمد. بالاترین غلظت پلیفنل (90/815 میلیگرم بر کیلوگرم) و اسید اولئیک (89/77 درصد)، به ترتیب در رقم 'زرد' برداشت شده در سوم آبان و اول آذر به دست آمد. بیشترین (30/6 نیوتن) و کمترین (20/3 نیوتن) نیروی لازم برای جداکردن دم از فرابر، به ترتیب در میوههای رقم 'زرد' و 'آربکین' برداشتشده در تاریخ سوم آبان و هشتم آذر به کار گرفته شد. در مجموع، نتایج نشان داد که مناسبترین زمان برای برداشت رقم 'زرد'، 17 آبان و برای رقم 'آربکین'، 24 آبان است.
فیزیولوژی پس از برداشت
داود هاشم آبادی؛ امیرحسین سلیمانی؛ بهزاد کاویانی؛ نیره نظیری مقدم
چکیده
گل شاخهبریده میخک از اهمیت اقتصادی بالایی در صنعت گلکاری برخوردار است. عمر پس از برداشت گلهای زینتی شاخهبریده، از جمله میخک، در تعیین کیفیت آنها و ترجیح مصرفکنندگان مهم است. یکی از عوامل کاهش عمر پس از برداشت این گل، تولید زیاد اتیلن است. میخک فرازگرا و به اتیلن بسیار حساس میباشد. با توجه به نقش ترکیبهای الکلی در ممانعت یا ...
بیشتر
گل شاخهبریده میخک از اهمیت اقتصادی بالایی در صنعت گلکاری برخوردار است. عمر پس از برداشت گلهای زینتی شاخهبریده، از جمله میخک، در تعیین کیفیت آنها و ترجیح مصرفکنندگان مهم است. یکی از عوامل کاهش عمر پس از برداشت این گل، تولید زیاد اتیلن است. میخک فرازگرا و به اتیلن بسیار حساس میباشد. با توجه به نقش ترکیبهای الکلی در ممانعت یا کاهش بیوسنتز اتیلن، در پژوهش حاضر، از غلظتهای 2، 4 و 6 درصد پروپانول، بوتانول و پنتانول به صورت پالس 24 ساعته، به منظور کاهش تولید اتیلن و افزایش عمر گلجای گلهای شاخهبریده میخک رقم ’نلسون‘ استفاده شد. آب مقطر به عنوان تیمار شاهد در نظر گرفته شد. بنابراین، سه غلظت پروپانول + سه غلظت بوتانول + سه غلظت پنتانول + آب مقطر، در مجموع 10 تیمار در نظر گرفته شد. در این پژوهش؛ عمر گلجای، برخی صفات فیزیولوژیک (اتیلن، پروتئین گلبرگ، کلروفیل، ماده خشک، کاهش وزن تر، جذب محلول، کاهش درجه بریکس و مالون دی آلدئید) و آنزیمهای آنتیاکسیدان (سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز) اندازهگیری شدند. این پژوهش آشکار کرد که پروپانول نقش مؤثرتری در کاهش تولید اتیلن و افزایش عمر گلجای نسبت به بوتانول و پنتانول داشت. نتایج نشان داد که بیشترین عمر گلجای (11/14 روز)، در گلهای شاخهبریده تیمارشده با 2 درصد پروپانول مشاهده شد. این تیمار همچنین بالاترین مقدار جذب آب، درصد ماده خشک، پروتئین گلبرگ و کلروفیل برگ، همچنین کمترین مقدار تولید اتیلن را باعث شد. کمترین عمر گلجای (91/8 روز)، در گلهای شاخهبریده شاهد مشاهده شد. پژوهش حاضر، اثر مثبت ترکیبات ضدعفونیکننده و ضدمیکروبی را بر افزایش عمر گلجای گل شاخهبریده میخک رقم ’نلسون‘ و فعالیت آنزیمها در آن نشان داد.
بیوتکنولوژی و اصلاح درختان و گل های زینتی
داود هاشم آبادی؛ بهزاد کاویانی؛ کبری شاکری کیاسرایی؛ رسول انسی نژاد؛ محمد رضا صفری مطلق
چکیده
گل لاله (Tulipa L.) از خانواده سوسن، از گلهای پیازی و تکلپه میباشد که با بذر و سوخ قابل تکثیر است. مدت زمان از کاشت بذر تا تولید گل در این گیاه طولانی است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی اثر تراکم و الگوی کاشت بر ویژگیهای رشد رویشی و گلدهی در گل لاله رقم ʹSpryngʹ بود. این پژوهش بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با 3 تکرار ...
بیشتر
گل لاله (Tulipa L.) از خانواده سوسن، از گلهای پیازی و تکلپه میباشد که با بذر و سوخ قابل تکثیر است. مدت زمان از کاشت بذر تا تولید گل در این گیاه طولانی است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی اثر تراکم و الگوی کاشت بر ویژگیهای رشد رویشی و گلدهی در گل لاله رقم ʹSpryngʹ بود. این پژوهش بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با 3 تکرار در 27 پلات انجام گردید. سه الگوی کاشت (مربع، مثلث و مستطیل) بهعنوان فاکتور اول و سه تراکم کاشت (25، 45 و 65 پیاز در هر متر مربع) بهعنوان فاکتور دوم در نظر گرفته شد. صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک در مرحله رشد رویشی و زایشی اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که بیشترین تعداد شاخه گل بریده (59/90) در گیاهان کاشتهشده در الگوی کاشت مثلثی با تراکم کاشت 65 گیاه در هر متر مربع شمارش شد. کمترین زمان تا آغاز گلدهی (69/30 روز) و بالاترین میزان کلروفیل برگ (13/57 میکروگرم در میلیلیتر) در گیاهان کاشتهشده در الگوی کاشت مثلثی با تراکم کاشت 45 بوته در هر متر مربع بهدست آمد. بیشترین ماندگاری گل (12/73 روز) و بالاترین میزان کاروتنوئید (1/68 میکروگرم در میلیلیتر) در گیاهان کاشتهشده در الگوی کاشت مربعی با تراکم کاشت 45 بوته در هر متر مربع حاصل شد. در مجموع، نتایج کلی این پژوهش نشان داد که تراکم 45 بوته در متر مربع و الگوی کاشت مثلث یا مربع، برای بهبود خصوصیات کمی و کیفی گل لاله در شرایط آب و هوایی گیلان مناسب است.
فیزیولوژی پس از برداشت
کاظم حسین زاده مقدم؛ بهزاد کاویانی؛ داود هاشم آبادی؛ شهرام صداقت حور؛ محمد رضا صفری مطلق
چکیده
کیوی (Actinidia deliciosa)، میوهای کمکالری و سرشار از مواد معدنی، ویتامینها و آنتیاکسیدانها است. کیفیت میوه کیوی در طول دوره انبارمانی بهدلایل مختلف کاهش مییابد. هدف از این پژوهش، افزایش ماندگاری و خصوصیات کمی و کیفی میوههای کیوی رقم ’هایوارد‘ پس از برداشت با استفاده از روشهای فیزیکی و سازگار با سلامت انسان شامل تابش ...
بیشتر
کیوی (Actinidia deliciosa)، میوهای کمکالری و سرشار از مواد معدنی، ویتامینها و آنتیاکسیدانها است. کیفیت میوه کیوی در طول دوره انبارمانی بهدلایل مختلف کاهش مییابد. هدف از این پژوهش، افزایش ماندگاری و خصوصیات کمی و کیفی میوههای کیوی رقم ’هایوارد‘ پس از برداشت با استفاده از روشهای فیزیکی و سازگار با سلامت انسان شامل تابش نور آبی، سدیم نیتروپروساید و اسید آمینه آرژنین بود. میوههای سالم و یکسان از نظر اندازه انتخاب شدند و تحت تأثیر تابش نور آبی (6، 12 و 24 ساعت) در محدوده طول موج 470 نانومتر توسط لامپهای LED، سدیم نیتروپروساید (5/0، 1 و 2 میلیمولار) و آرژنین (5/0، 1 و 2 میلیمولار) قرار گرفتند. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تیمار در 3 تکرار با 30 پلات و در هر پلات 10 عدد میوه اجرا شد. آنالیز دادههای حاصل از نمونهگیری در طول دوره آزمایش و دادههای حاصل از تجزیه آزمایشگاهی، با نرمافزار آماری SPSS و مقایسه میانگین دادهها براساس آزمون آماری LSD انجام شد. نتایج نشان داد که سدیم نیتروپروساید در غلظت 2 میلیمولار باعث بالاترین (20/117 روز) عمر قفسهای و بیشترین میزان پرولین (14/80 میکرومول در هر گرم وزن تر) در میوهها شد. بالاترین سفتی (56/4 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) و کمترین کاهش وزن تر (26/1 درصد)، در میوههای تیمار شده با 12 ساعت تابش نور آبی مشاهده گردید. دادهها نشان دادند که تابش 12 ساعته نور آبی و 2 میلیمولار سدیم نیتروپروساید باعث افزایش قابل توجه در میزان آنزیمهای آنتیاکسیدان (سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز) میوه کیوی شد. اثر تیمارهای مختلف روی شاخص طعم میوهها معنیدار نبود. بیشترین نشت یونی (41/75 درصد) مربوط به میوههای شاهد بود. بالاترین درصد ماده خشک (33/19) و بیشترین مقدار مالوندیآلدئید (08/2 نانومول در هر گرم وزن تر)، بهترتیب در میوههای تیمار شده با 6 ساعت نور آبی و 5/0 میلیمولار سدیم نیتروپروساید بهدست آمد. در مجموع، نور آبی و سدیم نیتروپروساید برای تغییر صفات اندازهگیریشده در کیوی مؤثرتر از آرژنین بودند.
فیزیولوژی پس از برداشت
سید عباس راضی؛ داود هاشم آبادی؛ بهزاد کاویانی
چکیده
میخک (Dianthus caryophyllus L.) یکی از مهمترین گلهای شاخهبریدهی جهان است که ارزش بالایی در صنعت گلکاری دارد. این گل فرازگرا به اتیلن و تنش آبی پس از برداشت بسیار حساس است و عمر گلجایی نسبتاً پایینی دارد. بیشتر اثرات منفی روی گلهای شاخهبریده ناشی از تولید اتیلن است. استفاده از ترکیبات کاهنده یا ممانعتکنندهی سنتز اتیلن راهی ...
بیشتر
میخک (Dianthus caryophyllus L.) یکی از مهمترین گلهای شاخهبریدهی جهان است که ارزش بالایی در صنعت گلکاری دارد. این گل فرازگرا به اتیلن و تنش آبی پس از برداشت بسیار حساس است و عمر گلجایی نسبتاً پایینی دارد. بیشتر اثرات منفی روی گلهای شاخهبریده ناشی از تولید اتیلن است. استفاده از ترکیبات کاهنده یا ممانعتکنندهی سنتز اتیلن راهی مؤثر در افزایش عمر پس از برداشت میخک است. هدف از پژوهش حاضر، افزایش عمر گلجایی گل شاخهبریدهی میخک رقم ’تمپو‘ با استفاده از مقادیر 01/0، 02/0 و 05/0 میلیمولار پوتریسین و روشهای کاربرد پیوسته، پالس و اسپری بود. یک آزمایش بر پایهی طرح کاملاً تصادفی با 10 تیمار در 3 تکرار و 150 شاخه گل انجام شد. در این پژوهش، صفات عمر گلجایی، درجه بریکس، جذب آب، کاهش وزن تر، درصد ماده خشک، کاروتنوئید گلبرگ، کلروفیل برگ، نشت یونی، آنزیم پراکسیداز، آنزیم سوپراکسیددیسموتاز و اتیلن اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که بیشترین عمر گلجایی (14 روز) در گلهای شاخهبریدهی تیمارشده با 02/0 میلیمولار پوترسین به صورت اسپری (محلولپاشی) مشاهده شد. این تیمار همچنین باعث تولید کمترین اتیلن (36/2 نانولیتر در لیتر در ساعت در گرم وزن تر)، بیشترین جذب آب (88/1 میلیلیتر در هر گرم وزن تر) و بیشترین فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز (04/23 واحد آنزیم در هر گرم وزن تر) گردید. برخی شاخصهای فیزیولوژیک و فعالیت آنزیمی دیگر نیز مورد ارزیابی قرار گرفتند. در صفات عمر گلجایی، جذب آب، درجهی بریکس، درصد مادهی خشک، میزان کاروتنوئید و فعالیت آنزیمهای پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز، کمترین ارزش در گلهای شاخهبریدهی شاهد ثبت شد.