مقالات پژوهشی
عاطفه باخرد؛ مجید عزیزی
چکیده
چکیدهظرفیت برای حس و پاسخ به نور در حیوانات، گیاهان، قارچ ها و باکتریها گسترده است. در طبیعت، نور یکی از مهمترین سیگنالهای زیستمحیطی برای توسعه و گسترش فرایندهای فیزیولوژیکی در موجودات مختلف، ازجمله قارچهای رشتهای به شمار میرود. در این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر کیفیت نور بر سرعت رشد، مقدار بیوماس و عملکرد رنگدانه در ...
بیشتر
چکیدهظرفیت برای حس و پاسخ به نور در حیوانات، گیاهان، قارچ ها و باکتریها گسترده است. در طبیعت، نور یکی از مهمترین سیگنالهای زیستمحیطی برای توسعه و گسترش فرایندهای فیزیولوژیکی در موجودات مختلف، ازجمله قارچهای رشتهای به شمار میرود. در این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر کیفیت نور بر سرعت رشد، مقدار بیوماس و عملکرد رنگدانه در قارچ موناسکوس پورپورئوس، این قارچ تحت شرایط تاریکی و 3 طیف نور LED سفید، قرمز و آبی کشت و در 3 زمان (روز هفتم، دهم و چهاردهم) برای اندازهگیری مقدار رنگدانه در محیط مایع برداشتشده است. برای اندازهگیری سرعت رشد شعاعی و وزن زیستتوده از محیط جامد استفاده گردید. همچنین مقدار جذب نمونهها در طولموجهای 410، 470 و 510 نانومتر به ترتیب برای رنگدانه زرد، نارنجی و قرمز با استفاده از دستگاه اسپکروفتومتریک اندازهگیری شد. نتایج بهدستآمده از این مطالعه نشان میدهد که بین مقدار رنگدانه و طیفهای مختلف نوری رابطه معنیداری وجود دارد، بهطوریکه بیشترین مقدار رنگدانه (زرد، نارنجی، قرمز) به ترتیب با مقادیر 0.344، 0.291، 0.249 در شرایط تاریکی به دست آمد، اما بین زمان برداشت و مقدار رنگدانه بهجز برای رنگدانه قرمز در روز دهم در شرایط تاریکی، با مقدار 0.249، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. کمترین مقدار رنگدانه نیز مربوط به رنگدانه قرمز تولیدشده در روز چهاردهم در طیف نوری آبی با مقدار جذب 0.009 هست. همچنین بیشترین سرعت رشد شعاعی در محیط جامد در شرایط تاریکی با میانگین رشد 5.12 میلیمتر در روز و کمترین میزان رشد شعاعی مربوط به کشت قارچ زیر طیف نوری آبی با میانگین رشد 2.61 میلیمتر در روز بود؛ اما بین مقدار زیستتوده و نور در محیط جامد تفاوت معنیداری مشاهده نشد. بیشترین مقدار بیوماس در محیط مایع 0.126 گرم در 40 میلیلیتر محیط کشت با کشت قارچ در شرایط تاریکی در روز چهاردهم و کمترین مقدار بیوماس نیز با مقدار 0.068 گرم در 40 میلیلیتر محیط کشت با کشت در نور سفید در روز هفتم به دست آمد.
مقالات پژوهشی
قاسم اسماعیلی؛ مجید عزیزی؛ حسین آرویی؛ جمیل واعظی
چکیده
از پیش نیازهای هر برنامه اصلاحی آشنایی با جزئیات گردافشانی و باروی در گیاه میباشد. در پژوهش پیشرو مراحل فنولوژیکی و برخی خصوصیات گل و همچنین فرایند باروری گل تحت تاثیر تیمارهای مختلف گردافشانی دستی در شرایط کشت شده مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد تمام گونهها دارای دوره گلدهی طولانی بین 15 روز برای گونه S. atropatana تا 41 روز برای ...
بیشتر
از پیش نیازهای هر برنامه اصلاحی آشنایی با جزئیات گردافشانی و باروی در گیاه میباشد. در پژوهش پیشرو مراحل فنولوژیکی و برخی خصوصیات گل و همچنین فرایند باروری گل تحت تاثیر تیمارهای مختلف گردافشانی دستی در شرایط کشت شده مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد تمام گونهها دارای دوره گلدهی طولانی بین 15 روز برای گونه S. atropatana تا 41 روز برای گونه S. virgata میباشند. گردافشانی گلها غالباً توسط زنبورها و مگسها صورت میگیرد که نشاندهنده دگرگشنی گونهها میباشد. کمترین نرخ سازگاری در گونههای S. atropatana (6/%16) و S. syriaca (25%)، مشاهده شد و گونه S. virgata بیشترین میزان سازگاری (91%) را در شرایط آب و هوایی مشهد نشان داد. دو گونه S. atropatana و S. syriaca با فاصله 1/7 و 2/5 میلیمتری بین نوک پرچم تا سطح کلاله دارای گلهای هترواستیل[1] بودند. نتایج گردافشانی دستی نشان داد، بیشترین درصد تشکیل بذر در تمام گونهها با میانگین 63/73% از طریق گردافشانی آزاد حاصل گردید. تشکیل بذر در تیمار اتوگامی خودبخودی[2] به شدت پایین و بین 3 تا 2/12% بود. تشکیل بذر در تیمار ژینوگامی[3] در محدوده بین 2/10% برای گونه S. syriaca و 5/32% برای گونه S. frigida بود. گونه های مورد مطالعه دارای ناسازگاری نسبی یا شدید بودند که از عوامل دگرگشنی در این گونهها میباشد. نتایج نشان داد تیمارهای با امکان دسترسی به منابع دانه گرده متنوع موفقیت بیشتری در تشکیل بذر داشتند. [1] - Long-styled morph[2] - Spontaneous autogamy[3] - Xenogamy
مقالات پژوهشی
الهه غفوریان حضوری اصفهان؛ مجید عزیزی
چکیده
چکیده به منظور بررسی تاثیر نور مکملLED، بر خصوصیات رشدی و میزان ماده موثره در گیاه دارویی گل راعی رقم توپاز تحقیقی در قالب دو آزمایش مستقل بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی اجرا شد. در هر دو آزمایش تاثیر چهار طیف نوری توأم با نور خورشید شامل نور قرمز (L1)، آبی (L2)، 67% نور قرمز و 33% نور آبی (L3)، سفید (L4)، صد درصد نور طبیعی (L5)، با شدت مساوی ...
بیشتر
چکیده به منظور بررسی تاثیر نور مکملLED، بر خصوصیات رشدی و میزان ماده موثره در گیاه دارویی گل راعی رقم توپاز تحقیقی در قالب دو آزمایش مستقل بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی اجرا شد. در هر دو آزمایش تاثیر چهار طیف نوری توأم با نور خورشید شامل نور قرمز (L1)، آبی (L2)، 67% نور قرمز و 33% نور آبی (L3)، سفید (L4)، صد درصد نور طبیعی (L5)، با شدت مساوی به میزان (fc 200) با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت نتایج نشان داد، اثر نور مکمل (از طلوع تا غروب خورشید) بر صفات رشدی و بیوشیمیایی در سطح احتمال 1 درصد معنی دار است. بیشترین وزن خشک بوته بترتیب در برداشت اول و دوم مربوط به تیمار L3 (638/8 گرم، 923/66 گرم) بود. همچنین بیشترین درصد هایپریسین در برداشت اول مربوط به نور ترکیبی (تیمار L3) و برابر 17/0 درصد بر اساس وزن خشک بدست آمد. در آزمایش دوم نور تکمیلی پس از غروب خورشید به منظور افزایش طول روشنایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد اثر طیفهای نور مکمل (به مدت 4 ساعت افزایش طول روز) تاثیر معنی داری در سطح احتمال 1 درصد، برصفات رشدی و بیوشیمیایی دارد. کمترین تعداد روز تا گلدهی مربوط به تیمار L3 (101 روز) بدست آمد که در مقایسه با شاهد 6 روز زودتر بود. همچنین بیشترین میزان هایپریسین مربوط به تیمار L3 (26/0 درصد) بدست آمد. با توجه به نتایج ، تاثیر مثبت نور LED به ویژه طیف ترکیبی نور قرمز و آبی بر خصوصیات رشدی و بیوشیمیایی و میزان هایپریسین در گیاه دارویی گل راعی کاملا مشهود است و میتوان از این تیمار برای بهبود کیفیت این گیاه مورد استفاده در صنایع داروسازی استفاده نمود. واژههای کلیدی: طول روز، کیفیت نور، گل راعی، مواد موثره، LED
مقالات پژوهشی
مهدیه خیرآبادی؛ مجید عزیزی
چکیده
به منظور بررسی پتانسیل آللوپاتی گیاه زعفران (Crocus sativus L.) سه آزمایش به طور مستقل طراحی و اجرا شد. در این آزمایش ها اثر آللوپاتی عصاره (عصاره آبی و هیدروالکلی) کورم و خاک زعفران (خاک مزرعه9 سال و خاک مزرعه کشت نشده) مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین به منظور اصلاح خاصیت آللوپاتی آنها از جاذب های کربن فعال و زئولیت استفاده شد. در این پژوهش از ...
بیشتر
به منظور بررسی پتانسیل آللوپاتی گیاه زعفران (Crocus sativus L.) سه آزمایش به طور مستقل طراحی و اجرا شد. در این آزمایش ها اثر آللوپاتی عصاره (عصاره آبی و هیدروالکلی) کورم و خاک زعفران (خاک مزرعه9 سال و خاک مزرعه کشت نشده) مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین به منظور اصلاح خاصیت آللوپاتی آنها از جاذب های کربن فعال و زئولیت استفاده شد. در این پژوهش از گیاه کاهو (Lactuca sativa L.) به عنوان گیاه حساس استفاده گردید و درصد جوانه زنی و رشد هیپوکوتیل و ریشه چه و نسبت ایندو مورد ارزیابی قرار گرفت. این پژوهش در قالب طرح آزمایشی کاملا تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال های 1398-97 انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد که در تیمار های عصاره آبی کمترین شاخص های رشدی در عصاره آبی کورم زعفران مشاهده شد که نشان از اثرات آللوپاتی قوی کورم نسبت به خاک مزرعه زعفران 9 ساله بر رشد گیاه کاهو بود. استفاده از جاذب های کربن فعال و زئولیت در بهبود و کاهش اثر آللوپاتی موثر بود و باعث افزایش رشد در گیاهچه کاهو گردید. به طور کلی نتایج این پژوهش مشخص کرد که امکان مهار خاصیت آللوپاتی در مزارع زعفران وجود دارد و لازم است این پژوهش در شرایط مزرعه ای تکرار گردد تا بتوان راهکار عملی برای این منظور را توصیه نمود.
مقالات پژوهشی
سمیه صادقی فرد؛ مجید عزیزی؛ سارا کریمی
چکیده
تنظیم کننده های رشد نقش حیاتی در طی مراحل رشد و نموی گیاهان ایفا می کنند و کاربرد آن ها می توانند باعث بهبود و افزایش عملکرد گیاهان شوند.یکی از مهم ترین این ترکیبات اسید سالیسیلیک می باشد که به منظور بررسی اثر کاربرد اسید سالیسیلیک در مقادیر مختلف، بر عملکرد و متابولیت های ثانویه کاکوتی، آزمایشی به صورت طرح اسپلیت پلات در زمان با سه ...
بیشتر
تنظیم کننده های رشد نقش حیاتی در طی مراحل رشد و نموی گیاهان ایفا می کنند و کاربرد آن ها می توانند باعث بهبود و افزایش عملکرد گیاهان شوند.یکی از مهم ترین این ترکیبات اسید سالیسیلیک می باشد که به منظور بررسی اثر کاربرد اسید سالیسیلیک در مقادیر مختلف، بر عملکرد و متابولیت های ثانویه کاکوتی، آزمایشی به صورت طرح اسپلیت پلات در زمان با سه تکرار در سال زراعی 94-93 در مزرعه دانشکده کشاورزی شیروان و آزمایشگاه دانشگاه فردوسی مشهد به اجرا درآمد. فاکتورهای آزمایشی شامل زمان های مختلف کاربرد اسیدسالیسیلیک در سه زمان (آغاز رشد رویشی، در حین رشد رویشی و در زمان گلدهی) به عنوان فاکتور اصلی و غلظت های مختلف اسیدسالیسیلیک در چهار سطح (2-10، 4-10 و6-10 مول و صفر(شاهد)) به عنوان فاکتور فرعی بودند. صفات مورد بررسی در این آزمایش شامل عملکرد وزن تر و خشک، ارتفاع، درصد و عملکرد اسانس و میزان فنل، فلاونوئید می باشد. براساس نتایج اثر متقابل اسیدسالیسیلیک و زمان محلولپاشی بر عملکرد وزن تر و خشک، ارتفاع بوته، میزان فنل و فلاونوئید کل در سطح احتمال یک درصد اثر معنی داری را نشان داد اما بر درصد و عملکرد اسانس اثر معنی داری نداشت. نتایج نشان دادکه بیشترین عملکرد وزن تر (763/264 گرم بر متر مربع) و خشک (11/93 گرم بر متر مربع) در تیمار 2-10 مول اسیدسالیسیلیک در زمان کاربرد در حین رشد رویشی و کمترین آن در تیمار شاهد در زمان گلدهی بدست آمد. بیشترین ارتفاع (01/29 سانتی متر) مربوط به تیمار 2-10 مول اسیدسالیسیلیک و در حین رشد رویشی و کمترین آن (24/23 سانتی متر) مربوط به نمونه شاهد در زمان گلدهی بود. بیشترین مقدار فنل (504/0 میلی گرم معادل گالیک اسید در گرم وزن خشک) در تیمار 2-10 مول اسیدسالیسیلیک در آغاز رشد رویشی و کمترین مقدار آن (248/0 میلی گرم معادل گالیک اسید در گرم وزن خشک) در تیمار 2-10 مول اسیدسالیسیلیک در زمان گلدهی مشاهده شد. بیشترین میزان فلاونوئید (31/0 میلی گرم معادل کوئرسیتین در گرم وزن خشک) را تیمار 4-10 مول اسیدسالیسیلیک در حین رشد رویشی و کمترین میزان (176/0 میلی گرم معادل کوئرسیتین در گرم وزن خشک) را تیمار 6-10 مول اسیدسالیسیلیک در آغاز رشد رویشی به خود اختصاص دادند. در مجموع می توان اظهار نمود که به منظور دستیابی به بالاترین میزان عملکرد اسانس، میزان فنل و فلاونوئید کل استفاده ازغلظت اسیدسالیسیلیک 4-10 مول درحین رشدرویشی مناسب می باشد.
مقالات پژوهشی
مجید عزیزی؛ سمیه بیکی؛ زینب صفایی؛ میثم منصوری
چکیده
تنش خشکی مهمترین مشکل کشت گیاهان است که باعث کاهش عملکرد در محصولاتی می شود که به صورت دائم یا دوره ای در معرض آن قرار می گیرند. یکی از راهکارهای افزایش بازده آبیاری و استفاده بهینه از بارندگی در مناطق خشک و نیمه خشک استفاده از پلیمرهای سوپرجاذب است. در این تحقیق تاثیر سطوح مختلف (0، 100، 200، 300 گرم در مترمربع) پلیمر استاکوزورب و دور آبیاری ...
بیشتر
تنش خشکی مهمترین مشکل کشت گیاهان است که باعث کاهش عملکرد در محصولاتی می شود که به صورت دائم یا دوره ای در معرض آن قرار می گیرند. یکی از راهکارهای افزایش بازده آبیاری و استفاده بهینه از بارندگی در مناطق خشک و نیمه خشک استفاده از پلیمرهای سوپرجاذب است. در این تحقیق تاثیر سطوح مختلف (0، 100، 200، 300 گرم در مترمربع) پلیمر استاکوزورب و دور آبیاری (6 و 10 روز)، بصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک-های کامل تصادفی، در 3 تکرار، بر برخی خصوصیات مورفولوژیکی (سطح برگ، وزن و عملکرد خشک ریشه)، بیوشیمیایی (میزان کلروفیلa ,b)، فیزیولوژیکی (نشت الکترولیت، میزان نسبی آب برگ) و نیز میزان و عملکرد اسانس گیاه دارویی سنبل الطیب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که اثر متقابل این دو عامل برتمام صفات مورد ارزیابی معنی دار بود. استاکوزورب 300 گرم در مترمربع با دور آبیاری 6 روز در مقایسه با سایر تیمارها، منجر به افزایش سطح برگ، عملکرد خشک ریشه ، محتوی نسبی آب برگ، کلروفیل a و عملکرد اسانس گردید. درحالیکه بیشترین وزن خشک ریشه و درصد اسانس سنبل الطیب در تیمار استاکوزروب 200 گرم در مترمربع و دور آبیاری 6 روز بدست آمد. بیشترین نشت الکترولیت مربوط به تیمار شاهد و دور آبیاری 10 روز و حداکثر میزان کلروفیل b مربوط به اثر متقابل استاکوزورب 100 گرم در مترمربع در دور آبیاری 10 روز بود. بر اساس نتایج این تحقیق، پلیمر سوپرجاذب در غلظت بیشتر و دور آبیاری کمتر، باعث کنترل تنش خشکی و بهبود کلیه صفات اندازه گیری شده در گیاه سنبل الطیب شد.
مقالات پژوهشی
منیزه عبدالله پور؛ مجید عزیزی؛ سیامک کلانتری؛ یوسف علی سعادت
چکیده
گل راعی (Hypericum perforatum L.) یکی از مهمترین گیاهان دارویی میباشد که در درمان افسردگی به کار برده میشود. این تحقیق با هدف بهینهسازی کالوسزایی در گیاه گل راعی در شرایط کشت درون شیشهای انجام گردید. به منظور مطالعه و بررسی وضعیت کالوسزایی در گیاه گل راعی بومی ایران (توده آزاد شهر) از ریز نمونههای برگ و ساقه حاصل از شاخسارههای درون ...
بیشتر
گل راعی (Hypericum perforatum L.) یکی از مهمترین گیاهان دارویی میباشد که در درمان افسردگی به کار برده میشود. این تحقیق با هدف بهینهسازی کالوسزایی در گیاه گل راعی در شرایط کشت درون شیشهای انجام گردید. به منظور مطالعه و بررسی وضعیت کالوسزایی در گیاه گل راعی بومی ایران (توده آزاد شهر) از ریز نمونههای برگ و ساقه حاصل از شاخسارههای درون شیشهای این گیاه استفاده شد. ریز نمونهها در غلظتهای مختلف 2,4-D (25/0، 5/0 و 1 میلیگرم در لیتر) همراه با دو نوع سیتوکینین BA و Kin (2/0، 5/0 و 1 میلیگرم در لیتر) و نیز غلظت یک میلیگرم در لیتر NAA کشت شدند. کالوس ها در ریزنمونه برگ در شرایط تاریکی رشد بیشتری داشته و بیشترین وزن تر کالوس (30/2 گرم) در تیمارهای 25/0 میلی گرم در لیتر 2,4-D + یک میلی گرم در لیتر Kin و 5/0 میلی گرم در لیتر 2,4-D + یک میلی گرم در لیتر BA بدست آمد. کالوس های بدست آمده پس از مدت کوتاهی قهوه ای شدند. به منظور کنترل قهوهای شدن کالوسها اثر نور (تاریکی و روشنایی ضعیف)، محیط کشت (محیط کشت MS و محیط کشت MS با ویتامینهای محیط B5) و 4 غلظت پلیونیل پیرولیدین (0، 50، 100 و 200 میلیگرم در لیتر) مورد بررسی قرار گرفت. روشنایی اثری بر کالوسزایی و قهوهای شدن کالوسها نداشت ولی موجب کاهش رشد آنها گردید. استفاده از پلیونیل پیرولیدین منجر به کنترل قهوه ای شدن کالوس ها نشد اگرچه رشد کالوس ها را بهبود بخشید و بیشترین وزن تر کالوس (10/4 گرم) در غلظت 100 میلی گرم در لیتر پلیونیل پیرولیدین و در ریزنمونه برگ به دست آمد.
مقالات پژوهشی
مهروالسادات متغیر؛ مجید عزیزی؛ علی تهرانی فر
چکیده
ژربرا جزء ده گل شاخه بریده برتر دنیا است و استفاده از آن با توجه به گوناگونی رنگ و شکل، مورد توجه علاقمندان به گل می باشد. با توجه به عمر پس از برداشت کوتاه این گل، پژوهش در مورد افزایش عمر گل بریده آن اهمیت ویژه ای دارد. در این تحقیق اثر تیمارهای کوتاهمدت و بلندمدت بر عمر گلجای و برخی صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گل بریده ژربرا رقم ...
بیشتر
ژربرا جزء ده گل شاخه بریده برتر دنیا است و استفاده از آن با توجه به گوناگونی رنگ و شکل، مورد توجه علاقمندان به گل می باشد. با توجه به عمر پس از برداشت کوتاه این گل، پژوهش در مورد افزایش عمر گل بریده آن اهمیت ویژه ای دارد. در این تحقیق اثر تیمارهای کوتاهمدت و بلندمدت بر عمر گلجای و برخی صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گل بریده ژربرا رقم رزالین مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش براساس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد که در آن فاکتور اول ترکیب شیمیایی نانوسیلور (5 و 10 میلیگرم در لیتر)، اسید سالیسیلیک (50 و 100 میلیگرم در لیتر) و آب مقطر (شاهد) به صورت تیمار کوتاهمدت (24 ساعته) و فاکتور دوم ساکارز (4%)، اسانسهای گیاهی نعنا فلفلی (100 میلیگرم در لیتر)، آویشن باغی (100 میلیگرم در لیتر)، میخک هندی (300 میلیگرم در لیتر) و آب مقطر (شاهد) به صورت تیمار دائمی اعمال شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که تیمار کوتاهمدت نانوسیلور همراه با تیمارهای بلندمدت اسانسهای آویشن باغی و نعنا فلفلی تأثیر مثبتی در ماندگاری (به ترتیب 14.25 و 14 روز) گل بریده داشته و با حفظ طولانیتر خصوصیات فیزیولوژیکی همچون محتوای آب و وزن تر نسبی گل، از طریق افزایش معنیدار فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز (241.43% و 233.94% در روز هفتم سنجش) و کاهش سرعت افزایش مقدار مالوندیآلدهید ( 14.88% و 19.44% در روز هفتم) در گلچهها، موجب طولانیتر شدن عمر پس از برداشت گل بریده ژربرا رقم رزالین گردید.
مقالات پژوهشی
نگین افشار زاده؛ مجید عزیزی؛ لیلا سمیعی
چکیده
گل راعی گیاهی چندساله و دارای مواد موثره با ارزشی همچون هایپریسین، سودوهایپریسین و هایپرفورین می باشد که از حیث اثرات ضدافسردگی، ضدسرطانی و افزایش ایمنی بدن اهمیت دارد. کاربرد تکنیک های کشت بافت در این گیاه و هدایت آن به سمت تولید مواد دارویی ارزشمند گیاهی است. لذا این پژوهش با هدف بهینه سازی محیط کشت در راستای تولید کالوس، باززایی ...
بیشتر
گل راعی گیاهی چندساله و دارای مواد موثره با ارزشی همچون هایپریسین، سودوهایپریسین و هایپرفورین می باشد که از حیث اثرات ضدافسردگی، ضدسرطانی و افزایش ایمنی بدن اهمیت دارد. کاربرد تکنیک های کشت بافت در این گیاه و هدایت آن به سمت تولید مواد دارویی ارزشمند گیاهی است. لذا این پژوهش با هدف بهینه سازی محیط کشت در راستای تولید کالوس، باززایی و ریشه زایی صورت گرفت. این پژوهش به صورت دو آزمایش مجزا در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا گردید. آزمایش اول شامل شش تیمار هورمونی با سطوح متفاوتی از بنزیل آدنین و توفوردی بر روی دو ریزنمونه برگ و ساقه، در دو شرایط نور و تاریکی بود. نمونه های تیمار شده از لحاظ میزان کال زایی و باززایی مورد بررسی قرار گرفتند. در آزمایش دوم نمونه های باززایی شده از ریزنمونه ساقه به منظور ریشه زایی به محیط کشت با چهار تیمار هورمونی شامل بنزیل آدنین و ایندول بوتیریک اسید انتقال یافتند. نتایج نشان داد، در آزمایش اول برای ریزنمونه برگ تیمار بنزیل آدنین با غلظت mg/l 3 و توفوردی با غلظت mg/l5/2 با 98 درصد و برای ریزنمونه ساقه تیمار بنزیل آدنین با غلظت mg/l4 و توفوردی با غلظت mg/l 5/2 با 95 درصد بیشترین میزان کال زایی را داشتند. از نظر باززایی نیز در ریز نمونه های برگ و ساقه به ترتیب تیمار های حاویmg/l 4 و mg/l3 بنزیل آدنین 8 و 62 درصد باززایی نشان دادند. در آزمایش دوم نمونه های باززا شده کالوس ساقه نیز در تیمار حاوی IBA با غلظت mg/l 1 و تیمار فاقد هورمون بیشترین میزان ریشه زایی و در تیمار حاوی mg/l 5/0 بنزیل-آدنین همراه با IBA mg/l 1 و تیمار فاقد IBA به ترتیب 100 و 86 درصد پرآوری نشان دادند و ریشه زایی نداشتند.
مقالات پژوهشی
لادن آژدانیان؛ حسین آرویی؛ مجید عزیزی
چکیده
به عنوان یک منبع نور مصنوعی، لامپ های LED می توانند به رشد بهتر و سریع تر محصولات گلخانه ای کمک شایانی کنند. در این بین، نور آبی و قرمز برای رشد گیاه از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. در این تحقیق اثر متقابل نور تکمیلی و تغذیه (محلول تجاری کالفومیت حاوی عناصر فسفر و کلسیم در غلظت بالا به همراه عناصر ریز مغذی) به صورت یک آزمایش گلدانی تحت ...
بیشتر
به عنوان یک منبع نور مصنوعی، لامپ های LED می توانند به رشد بهتر و سریع تر محصولات گلخانه ای کمک شایانی کنند. در این بین، نور آبی و قرمز برای رشد گیاه از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. در این تحقیق اثر متقابل نور تکمیلی و تغذیه (محلول تجاری کالفومیت حاوی عناصر فسفر و کلسیم در غلظت بالا به همراه عناصر ریز مغذی) به صورت یک آزمایش گلدانی تحت شرایط کشت بدون خاک در گلخانه، در قالب آزمایش کرت های خرد شده بر پایه طرح کاملا تصادفی با 3 تیمار نوری شامل: نور طبیعی (شاهد)، 60% نور قرمز+ 40% نور آبی و 90% نور قرمز + 10% نور آبی و 2 تیمار تغذیه شامل: عدم محلول پاشی با کود تجاری کالفومیت و محلول پاشی با غلظت 2 در هزار در 3 تکرار پایه ریزی و اجرا شد. نتایج بدست آمده نشان داد که کاربرد نور تکمیلی بر روی عملکرد میوه، قطر ساقه و ارتفاع بوته، مدت زمان رسیدن محصول و تعداد برگ (p
مقالات پژوهشی
فاطمه زهرا امیرمحمدی؛ مجید عزیزی؛ سید حسین نعمتی
چکیده
جنس Nepeta متعلق به زیر خانواده Nepeoidea از بزرگترین قبیله در خانواده نعناییان با حدود 79 گونه در ایران می باشد. این مطالعه با هدف بررسی صفات میکرومورفولوژی و فیتوشیمیایی دوگونه (Nepeta binaludensisو (Nepetacataria) انجام شد. بررسی خصوصیات میکرومورفولوژی برگ و بذور (فندقه) با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) صورت گرفت. نتایج بررسی برگها با استفاده ...
بیشتر
جنس Nepeta متعلق به زیر خانواده Nepeoidea از بزرگترین قبیله در خانواده نعناییان با حدود 79 گونه در ایران می باشد. این مطالعه با هدف بررسی صفات میکرومورفولوژی و فیتوشیمیایی دوگونه (Nepeta binaludensisو (Nepetacataria) انجام شد. بررسی خصوصیات میکرومورفولوژی برگ و بذور (فندقه) با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) صورت گرفت. نتایج بررسی برگها با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد که سطح برگ هر دو گونه دارای دو نوع کرک های ترشحی و غیر ترشحی بودند. کرکهای غده ای ترشحی از نوع سپری بوده و شامل یک سلول پایه جایگذاری شده در حفره اپیدرم و یک سر (Head) تک یا چهار سلولی بودند. اندازه کرکهای ترشحی بطور میانگین 63 تا 77 و 47 تا 67 میکرومتر و تراکم (7 تا21 و 20 تا30 عدد) به ترتیب درگونه N. binaludensis و N.cataria در هر میلیمتر مربع سطح برگ مشاهده شد. سطح فندقه در هردوگونه از نوع صاف بود. استخراج اسانس از پیکر رویشی در مرحله گلدهی با روش تقطیر با آب صورت گرفت. تجزیه اسانس با استفاده از GC وGC/MS انجام شد. ترکیبات تشکیل دهنده اسانس در گونه N. binaludensis (51 ترکیب) با اجزای غالب 8،1- سینئول (8/ 14 درصد )، بتاپینن (4/10 درصد) و پاراسیمن (8/ 9 درصد) و در گونه N. cataria (26 ترکیب) با اجزای اصلی ایزومرهای نپتالاکتون شامل: a4-آلفا,7 –آلفا a, 7- بتا- نپتالاکتون (77/72 درصد)، a4-آلفا,7 –آلفا a, 7- آلفا- نپتالاکتون (87/17 درصد ) و a 4 – آلفا، 7- بتا، a 7 – آلفا- نپتالاکتون (47/ 2 درصد) شناسایی شد.
مقالات پژوهشی
ژاله زندوی فرد؛ مجید عزیزی؛ مجید درودی؛ آذر حسینی
چکیده
قارچ دارویی گانودرما لوسیدوم یکی از مهمترین قارچ های دارویی در سرتاسر جهان است که حاوی طیف وسیعی از ترکیبات دارویی ارزشمند است. این مطالعه به منظور بررسی میزان عناصر غذایی، محتوای ترکیبات بیوشیمیایی و فعالیت آنتی اکسیدانی این قارچ طراحی شده است. محتوای عناصر غذایی اندام بارده این قارچ با دستگاه اسپکترومتری نشری پلاسمای جفت شده القائی(ICP-OES) ...
بیشتر
قارچ دارویی گانودرما لوسیدوم یکی از مهمترین قارچ های دارویی در سرتاسر جهان است که حاوی طیف وسیعی از ترکیبات دارویی ارزشمند است. این مطالعه به منظور بررسی میزان عناصر غذایی، محتوای ترکیبات بیوشیمیایی و فعالیت آنتی اکسیدانی این قارچ طراحی شده است. محتوای عناصر غذایی اندام بارده این قارچ با دستگاه اسپکترومتری نشری پلاسمای جفت شده القائی(ICP-OES) و محتوای ترکیبات بیوشیمیایی آن با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی با کارایی فوق العاده بالا مجهز به طیف سنج جرمی (UPLC-MS) آنالیز شد. به منظور بررسی قدرت آنتی اکسیدانی عصاره گیری به روش التراسونیک با استفاده از دو حلال متانول و آب داغ صورت گرفت و فعالیت آنتی اکسیدانی با شش روش شامل اندازه گیری فعالیت مهار رادیکال آزاد 1،1-دی فنیل-2-پیکریل هیدرازیل(DPPH)، رادیکال 2،2-آزینوبیس(3-اتیل بنزو تیازولین-6-سلفونیک اسید) (ABTS)، رادیکال سوپراکساید(SO)، رادیکال نیتریک اکساید(NO) و قدرت احیای آهن(FRAP) و قدرت شلاته کنندگی آهن(ICA) مورد ارزیابی قرار گرفتند. آنالیز واریانس یک سویه و متعاقب آن نیومن کولز توسط نرم افزار گراف پد پریزم 8 به منظور مقایسه میانگین ها به کار رفت. نتایج حاکی از آن بود که عناصر فسفر و پتاسیم(8/2910 و 8/1510 میلی گرم در کیلوگرم ماده خشک) به ترتیب بیشترین مقدار از درشت مغذی ها و عناصر آهن و روی (5/8 و 74/7 میلی گرم در کیلوگرم ماده خشک) سهم قابل توجه ای از ریز مغذی ها را به خود اختصاص دادند. محتوای کلی ترکیبات بیوشیمیایی شامل 37 ترکیب شناخته شده قابل توجه بود که در آن گنودریک اسید با بیشترین مقدار(1/232 ± 1/15890 میکرو گرم در گرم ماده خشک) و به دنبال آن سیناپیک اسید و سوکونیک اسید (11/28 ± 4/2011 و 5/31 ± 33/1505 میکرو گرم در گرم ماده خشک) به عنوان ترکیبات غالب قرار گرقتند. به طور کلی هر دو عصاره آبی و متانولی، ظرفیت آنتی اکسیدانی قابل توجهی را در مهار رادیکال های آزاد DPPH، ABTS، SO، NO و همچنین قدرت احیا کنندگی و شلاته کنندگی آهن نشان دادند که این پتانسیل در یک رفتار وابسته به غلظت بیشتر نمایان شد. اگرچه عصاره متانولی در همه تست ها قدرت آنتی اکسیدانی بالاتری نسبت به عصاره آب داغ نشان داد(مقدارIC50 پایین تر). با این وجود هر دو عصاره حاوی طیفی از ترکیبات زیست فعال قارچ هستند که قدرت آنتی اکسیدانی آنها را تضمین می کند. با توجه به نتایج حاصل، قارچ گانودرما لوسیدوم پتانسیل قابل توجهی از نظر محتوای عناصر غذایی، ترکیبات زیست فعال و قدرت آنتی اکسیدانی به منظور کاربرد در صنایع غذایی و دارویی دارد.
مقالات پژوهشی
بهزاد کاویانی؛ رعنا محمدی پور؛ داود هاشم آبادی؛ محمدحسین انصاری؛ رسول انسی نژاد؛ احمد رضا بریموندی
چکیده
گل محمدی (Rosa damascena Mill.) به عنوان یک گونه گیاهی چند منظوره (خوراکی، دارویی، معطره و زینتی)، مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. اسانس گل این گیاه کاربردهای زیادی در صنایع مختلف دارد. تنوع گستردهای از نظر عملکرد گل و اسانس در بین ژنوتیپهای مختلف گل محمدی در شرایط متفاوت اکولوژیکی در ایران وجود دارد. ارزیابی تنوع ژنتیکی در میان گلهای محمدی ...
بیشتر
گل محمدی (Rosa damascena Mill.) به عنوان یک گونه گیاهی چند منظوره (خوراکی، دارویی، معطره و زینتی)، مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. اسانس گل این گیاه کاربردهای زیادی در صنایع مختلف دارد. تنوع گستردهای از نظر عملکرد گل و اسانس در بین ژنوتیپهای مختلف گل محمدی در شرایط متفاوت اکولوژیکی در ایران وجود دارد. ارزیابی تنوع ژنتیکی در میان گلهای محمدی ایران به منظور اصلاح ژنوتیپهای این گلها با ویژگیهای باغی مناسب حائز اهمیت زیادی است. در این پژوهش، تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای جمعآوریشده از استانهای گیلان، ایلام، گلستان، تهران و کاشان به منظور معرفی ژنوتیپ برتر و بهرهبرداری از آن در برنامههای اصلاحی و اقتصادی بررسی شد. این تحقیق در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی در 3 تکرار اجرا شد و برای هر تکرار 5 پاجوش (در مجموع: 75 پاجوش) در نظر گرفته شد. نمونهها از نظر عملکرد اسانس، تعداد حلقههای مختلف گل و ویژگیهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمونهبرداری برای اندازهگیری شاخصهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک، بعد از بازشدن غنچههای گل در اوایل اردیبهشت ماه انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان اسانس (042/0 و 038/0 درصد)، به ترتیب از گلبرگهای ژنوتیپهای ایلام و کاشان به دست آمد. بیشترین وزن گلبرگ (70/2 و 30/2 گرم)، به ترتیب مربوط به گلبرگهای ژنوتیپهای ایلام و کاشان بود. بالاترین طول و عرض گلبرگ نیز در این دو ژنوتیپ به دست آمد. بیشترین تعداد گلبرگ (80/71 در هر بوته) مربوط به نمونههای گیلان بود. بالاترین میزان کلروفیل a، مربوط به ژنوتیپ ایلام و بالاترین میزان کلروفیل b، کاروتنوئید و آنتوسیانین، مربوط به ژنوتیپ کاشان بود. تعداد پرچم، تعداد مادگی، سطح برگ، طول برگ و ارتفاع بوته نیز اندازهگیری شد. در مجموع؛ ژنوتیپهای ایلام و کاشان به دلیل عملکرد بالا در تولید اسانس و اغلب صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی به عنوان ژنوتیپهای برتر و ذخایر توارثی مناسب برای برنامههای اصلاحی پیشنهاد میشوند. گسترش رویشگاههای گل محمدی اطلاعات مفیدی را برای تولید انبوه در آینده و مدیریت منابع ژنتیکی فراهم مینماید.
مقالات پژوهشی
سعیده کیوانفر؛ داود هاشم آبادی؛ بهزاد کاویانی
چکیده
میوه زیتون (Olea europea L.) از خانواده Oleaceae، دارای اسیدهای چرب غیراشباع است و نقش آنتیاکسیدانی دارد. ویژگی تجزیه و تحلیلی مراحل بلوغ، یک پیشنیاز برای زمان برداشت میوه در هر رقم و کیفیت محصولات زیتون است. ایجاد وقفه بین برداشت و استحصال روغن زیتون، باعث ایجاد شرایط نامطلوب در این میوه میشود. بنابراین، تعیین بهترین زمان برداشت میوه حائز ...
بیشتر
میوه زیتون (Olea europea L.) از خانواده Oleaceae، دارای اسیدهای چرب غیراشباع است و نقش آنتیاکسیدانی دارد. ویژگی تجزیه و تحلیلی مراحل بلوغ، یک پیشنیاز برای زمان برداشت میوه در هر رقم و کیفیت محصولات زیتون است. ایجاد وقفه بین برداشت و استحصال روغن زیتون، باعث ایجاد شرایط نامطلوب در این میوه میشود. بنابراین، تعیین بهترین زمان برداشت میوه حائز اهمیت است. برای تعیین زمان مناسب برداشت و اثر آن روی کیفیت روغن، آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو فاکتور؛ رقم در دو سطح ('زرد' و 'آربکین') و زمان برداشت در شش سطح (3، 10، 17 و 24 آبان و 1 و 8 آذر) بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. شاخصهای فیزیولوژیک؛ درصد روغن، میزان ترکیبات فنولیک، درجه پراکسیداسیون، مقدار اسید اولئیک، اسیدیته، و نیروی جداسازی میوه از دم ارزیابی گردیدند. نتایج نشان داد که بالاترین درصد روغن میوه (54 و 52 درصد)، به ترتیب در رقم 'آربکین' برداشت شده در دو زمان هشتم و اول آذر به دست آمد. پایینترین درصد روغن میوه (45 درصد) در میوه رقم 'زرد' برداشتشده در تاریخ سوم آبان به دست آمد. بالاترین غلظت پلیفنل (90/815 میلیگرم بر کیلوگرم) و اسید اولئیک (89/77 درصد)، به ترتیب در رقم 'زرد' برداشت شده در سوم آبان و اول آذر به دست آمد. بیشترین (30/6 نیوتن) و کمترین (20/3 نیوتن) نیروی لازم برای جداکردن دم از فرابر، به ترتیب در میوههای رقم 'زرد' و 'آربکین' برداشتشده در تاریخ سوم آبان و هشتم آذر به کار گرفته شد. در مجموع، نتایج نشان داد که مناسبترین زمان برای برداشت رقم 'زرد'، 17 آبان و برای رقم 'آربکین'، 24 آبان است.
مقالات پژوهشی
زهرا خلیلی؛ فاطمه نکونام؛ طاهر برزگر؛ زهرا قهرمانی؛ ملیحه فرهنگ پور
چکیده
به منظور مطالعه تاثیر محلولپاشی آسکوربیکاسید و کلریدکلسیم و زمان برداشت بر کیفیت میوه گوجهفرنگی (Solanum lycopersicum L. SV8320TD)، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل اسیدآسکوربیک در 4 سطح (0، 100، 200 و 300 میلی گرم در لیتر) و کلریدکلسیم در 4 سطح (0، 3/0 ،6/0 و 9/0 درصد) و زمان برداشت میوه ...
بیشتر
به منظور مطالعه تاثیر محلولپاشی آسکوربیکاسید و کلریدکلسیم و زمان برداشت بر کیفیت میوه گوجهفرنگی (Solanum lycopersicum L. SV8320TD)، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل اسیدآسکوربیک در 4 سطح (0، 100، 200 و 300 میلی گرم در لیتر) و کلریدکلسیم در 4 سطح (0، 3/0 ،6/0 و 9/0 درصد) و زمان برداشت میوه در دو مرحله نارنجی و قرمز رنگ بود. نتایج نشان داد که میوههای برداشت شده در مرحله قرمز رنگ دارای ویتامین ث، مواد جامد محلول، فنل و فلاونوئید و ظرفیت آنتیاکسیدانی بیشتری در مقایسه با میوههای نارنجی رنگ بودند. کاربرد اسیدآسکوربیک و کلریدکلسیم بهطور فزایندهای کیفیت میوه را بهبود بخشیدند. بیشترین میزان سفتی بافت (7/21 و 4/21 کیلوگرم بر سانتیمتر) به ترتیب در میوههای نارنجی رنگ تحت تیمار اسیدآسکوربیک 100 میلیگرم در لیتر و کلریدکلسیم 9/0 درصد و میوههای قرمز رنگ حاصل از تیمار اسید آسکوربیک 200 میلیگرم در لیتر و کلریدکلسیم 9/0 درصد به دست آمد. حداکثر مقدار مواد جامد محلول (9/4 درصد بریکس)، ویتامین ث (1/46 ملیگرم در 100 میلیلیتر)، فنل و فلاونوئید و ظرفیت آنتیاکسیدانی (36 درصد) در میوههای قرمز رنگ حاصل از گیاهان تیمار شده با اسیدآسکوربیک 300 میلیگرم در لیتر و کلریدکلسیم 9/0 درصد مشاهده شد. کمترین میزان اسیدیته و حداکثر اسید قابل تیتراسیون با کاربرد اسید آسکوربیک 300 میلیگرم در لیتر و همه سطوح کلرید کلسیم در میوههای قرمز رنگ حاصل شد. با توجه به نتایج، کاربرد اسیدآسکوربیک 300 میلیگرم در لیتر و کلریدکلسیم 9/0 درصد جهت بهبود شاخصهای کیفی میوه گوجهفرنگی پشنهاد میشود.
مقالات پژوهشی
داود هاشم آبادی؛ امیرحسین سلیمانی؛ بهزاد کاویانی؛ نیره نظیری مقدم
چکیده
گل شاخهبریده میخک از اهمیت اقتصادی بالایی در صنعت گلکاری برخوردار است. عمر پس از برداشت گلهای زینتی شاخهبریده، از جمله میخک، در تعیین کیفیت آنها و ترجیح مصرفکنندگان مهم است. یکی از عوامل کاهش عمر پس از برداشت این گل، تولید زیاد اتیلن است. میخک فرازگرا و به اتیلن بسیار حساس میباشد. با توجه به نقش ترکیبهای الکلی در ممانعت یا ...
بیشتر
گل شاخهبریده میخک از اهمیت اقتصادی بالایی در صنعت گلکاری برخوردار است. عمر پس از برداشت گلهای زینتی شاخهبریده، از جمله میخک، در تعیین کیفیت آنها و ترجیح مصرفکنندگان مهم است. یکی از عوامل کاهش عمر پس از برداشت این گل، تولید زیاد اتیلن است. میخک فرازگرا و به اتیلن بسیار حساس میباشد. با توجه به نقش ترکیبهای الکلی در ممانعت یا کاهش بیوسنتز اتیلن، در پژوهش حاضر، از غلظتهای 2، 4 و 6 درصد پروپانول، بوتانول و پنتانول به صورت پالس 24 ساعته، به منظور کاهش تولید اتیلن و افزایش عمر گلجای گلهای شاخهبریده میخک رقم ’نلسون‘ استفاده شد. آب مقطر به عنوان تیمار شاهد در نظر گرفته شد. بنابراین، سه غلظت پروپانول + سه غلظت بوتانول + سه غلظت پنتانول + آب مقطر، در مجموع 10 تیمار در نظر گرفته شد. در این پژوهش؛ عمر گلجای، برخی صفات فیزیولوژیک (اتیلن، پروتئین گلبرگ، کلروفیل، ماده خشک، کاهش وزن تر، جذب محلول، کاهش درجه بریکس و مالون دی آلدئید) و آنزیمهای آنتیاکسیدان (سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز) اندازهگیری شدند. این پژوهش آشکار کرد که پروپانول نقش مؤثرتری در کاهش تولید اتیلن و افزایش عمر گلجای نسبت به بوتانول و پنتانول داشت. نتایج نشان داد که بیشترین عمر گلجای (11/14 روز)، در گلهای شاخهبریده تیمارشده با 2 درصد پروپانول مشاهده شد. این تیمار همچنین بالاترین مقدار جذب آب، درصد ماده خشک، پروتئین گلبرگ و کلروفیل برگ، همچنین کمترین مقدار تولید اتیلن را باعث شد. کمترین عمر گلجای (91/8 روز)، در گلهای شاخهبریده شاهد مشاهده شد. پژوهش حاضر، اثر مثبت ترکیبات ضدعفونیکننده و ضدمیکروبی را بر افزایش عمر گلجای گل شاخهبریده میخک رقم ’نلسون‘ و فعالیت آنزیمها در آن نشان داد.
مقالات پژوهشی
هدی ساجدی مهر؛ محیا ساجدی مهر؛ مجید عزیزی
چکیده
چکیدهگیاهان دارویی با سطح بالایی از فعالیتهای آنتیاکسیدانی، به دلیل تأثیر بر طیف وسیعی از بیماریها از قبیل: دیابت، بیماریهای التهابی، پارکینسون، آلزایمر، بیماریهای قلبی و عروقی، فشار خون و دیگر بیماریهای ناشی از استرس اکسیداتیو، از اهمیت بالایی برخوردار هستند.گیاه موسیر یکی از بزرگترین جنس از گروه تک لپهها است. در ...
بیشتر
چکیدهگیاهان دارویی با سطح بالایی از فعالیتهای آنتیاکسیدانی، به دلیل تأثیر بر طیف وسیعی از بیماریها از قبیل: دیابت، بیماریهای التهابی، پارکینسون، آلزایمر، بیماریهای قلبی و عروقی، فشار خون و دیگر بیماریهای ناشی از استرس اکسیداتیو، از اهمیت بالایی برخوردار هستند.گیاه موسیر یکی از بزرگترین جنس از گروه تک لپهها است. در پژوهش حاضر، تأثیر چهار دمای مختلف ( 5، 10، 15و 20 درجهی سانتیگراد) و چهار زمان متفاوت اسیدشویی با اسید سولفوریک ( 0، 5، 10، 15 دقیقه) بر جوانهزنی و خصوصیات میکرومورفولوژی بذور سه جمعیت (فریدونشهر، تیران و خوانسار) گیاه موسیر مورد بررسی قرار گرفت. از طرف دیگر، میکروسکوپ الکترونی اسکن (نگاره) (SEM) با درجات مختلفی از بزرگنمایی، برای تأثیر تیمار اسید سولفوریک، بر روی سطح بذور استفاده گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. در پایان آزمایش، صفات درصد جوانهزنی، میانگین مدت زمان جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه و طول ساقچه اندازهگیری شد. همچنین صفاتی نظیر قطر، طول، حجم و وزن بذور نیز مورد بررسی آماری قرار گرفتند. نتایج میکروسکوپ الکترونی نشان داد، در هر سه جمعیت بذور گیاه موسیر ایرانی، پوستهی بذر، پس از استفاده از تیمار اسیدشویی به وسیلهی اسید سولفوریک با زمان 15 دقیقه، دچار تغییرات محسوس و معنیداری نسبت به بذور شاهد شده و برجستگیهای سطح بذر، توسط اسید سولفوریک از بین رفته و سطح بذر حالت فرورفتگی و برآمدگیهای طبیعی خود را نسبت به شاهد ندارد. همچنین تأثیر دما، مدت زمان اسیدشویی و جمعیت بذور، برصفات درصد جوانهزنی، سرعتجوانهزنی، میانگین مدت زمان جوانه زنی، طول ریشهچه و طول ساقهچه، در سطح احتمال یک درصد، معنیدار بود. جمعیت فریدونشهر، بیشترین درصدجوانهزنی (16/69 درصد)، سرعت جوانهزنی 7/3 (تعداد بذر در روز) و میانگین مدت زمان جوانهزنی 64/9 (تعداد بذر در روز ) را در دمای 5 درجهی سانتیگراد و زمان 15 دقیقه اسیدشویی داشت. بیشترین طول ساقهچه و طول ریشهچه (7/19 و 81/8 (میلیمتر) به ترتیب در جمعیت تیران با دمای 20 درجهی سانتیگراد و زمان 15 دقیقه اسیدشویی و جمعیت خوانسار با دمای 20 درجهی سانتیگراد و زمان 5 دقیقه اسیدشویی داشت. نتایج نشان میدهد، با توجه به خواب بذور و نیاز سرمایی در آنها، بهترین دما، برای جوانهزنی بذور گیاه موسیر، دمای 5 درجهی سانتیگراد با زمان 15 دقیقه اسیدشویی توسط اسید سولفوریک است. تنوع در جمعیتهای گیاه موسیر، تأثیر به سزایی در نحوهی عملکرد در بهبود جوانهزنی بذور، در این گیاه دارد. واژههای کلیدی: تنوع موسیر( مورفولوژی بذر )، چینه سرمایی، خراشدهی بذر، جوانهزنی، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)
مقالات پژوهشی
فاطمه نکونام؛ افسانه صالحی
چکیده
این پژوهش بهمنظور مطالعه تاثیر سطوح مختلف نفتالین استیک اسید بر میزان ریزش میوه و شاخصهای کمی و کیفی میوه سیب رقم رد دلیشز در شرایط آب و هوایی زنجان، در سال 1402 انجام شد. درختان مورد آزمایش 10 ساله و پیوندی روی پایههای رویشی M9 بودند. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور مطالعه تاثیر سطوح مختلف نفتالین استیک اسید بر میزان ریزش میوه و شاخصهای کمی و کیفی میوه سیب رقم رد دلیشز در شرایط آب و هوایی زنجان، در سال 1402 انجام شد. درختان مورد آزمایش 10 ساله و پیوندی روی پایههای رویشی M9 بودند. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلف نفتالین استیک اسید (0، 15، 30، 50 و 75 میلیگرم در لیتر) و سه زمان محلولپاشی (10، 25 و40 روز بعد از شکوفایی کامل گلها) بودند. بررسی دو الگوی رشد میوه بر اساس دادههای وزن و قطر میوه نشان داد که وزن میوه شاخص مناسبتری برای رسم الگوی رشد میوه است و طبق آن میوهها در مرحله بلوغ فیزیولوژیکی برداشت شدند. نتایج نشان داد که سطوح نفتالین استیک اسید تاثیر معنیداری بر درصد ریزش میوه و کارایی عملکرد نداشتند اما زمان محلولپاشی اثرات معنیدار متفاوتی را نشان داد. بیشترین درصد ریزش میوه (به ترتیب 7/95 و 9/85 درصد) با محلولپاشی برگی نفتالین استیک اسید، بهترتیب در10 و 25 روز بعد از شکوفایی کامل گلها مشاهده شد ولی کاربرد آن در 40 روز بعد از شکوفایی کامل گلها باعث کاهش 9/46 درصد ریزش میوه نسبت به درختان شاهد گردید و متناسب با آن عملکرد میوه هم به طور میانگین 22 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت. کمترین تعداد و وزن میوه در واحد سطح مقطع شاخه با کاربرد غلظتهای مختلف نفتالین استیک اسید در 10 روز بعد از شکوفایی کامل گلها مشاهده شد. بیشترین طول (3/72 میلیمتر)، قطر (8/75 میلیمتر)، وزن (180 گرم) و حجم میوه (240 سانتیمترمکعب) در درختان محلولپاشی شده با 75 میلیگرم بر لیتر نفتالیناستیکاسید در 10 روز بعد از شکوفایی کامل گلها حاصل شد. کاربرد نفتالین استیک اسید در زمان 10 روز بعد از شکوفایی کامل گلها باعث افزایش معنیدار چگالی میوه، سفتی بافت و محتوای مواد جامد محلول میوه شد، اما کاربرد آنها در زمانهای 25 و 40 روز بعد از شکوفایی کامل گلها تاثیر معنیداری بر چگالی و سفتی بافت میوه نداشتند و باعث کاهش 9/23 درصد محتوای مواد جامد محلول میوه نسبت به شاهد شد. برخلاف مواد جامد محلول، میزان اسیدیته قابل تیتراسیون میوه در هر سه زمان محلولپاشی نفتالین استیک اسید، افزایش معنیداری نسبت به شاهد نشان داد و در نتیجه شاخص طعم میوه کاهش یافت. در کل میتوان نتیجه گرفت که اثرات مثبت نفتالین استیک اسید در کنترل ریزش میوه و بهبود عملکرد و کیفیت میوه بسته به زمان مصرف و شرایط آب و هوایی منطقه مورد مطالعه متفاوت خواهد بود.
مقالات پژوهشی
منصور جلالی؛ نوراله معلمی؛ اسماعیل خالقی؛ شهره زیودار؛ مصطفی رحمتی جنیدآباد
چکیده
تنک میوه یکی از عملیات باغی است که بر خصوصیات کمی و کیفی میوه تاثیر میگذارد. به منظور بررسی اثر تنک دستی و شیمیایی بر خصوصیات بیوشیمیایی میوه خرما رقم خضراوی در مراحل مختلف رشد و نمو میوه، آزمایشی در دانشگاه شهید چمران اهواز در سالهای متوالی ۱۴۰۱ و 1402 اجرا شد. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام ...
بیشتر
تنک میوه یکی از عملیات باغی است که بر خصوصیات کمی و کیفی میوه تاثیر میگذارد. به منظور بررسی اثر تنک دستی و شیمیایی بر خصوصیات بیوشیمیایی میوه خرما رقم خضراوی در مراحل مختلف رشد و نمو میوه، آزمایشی در دانشگاه شهید چمران اهواز در سالهای متوالی ۱۴۰۱ و 1402 اجرا شد. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام گردید. تیمارهای آزمایش شامل تنک دستی (خوشچه) (عدم تنک ، حذف ۳۳ و 25درصد از خوشچهها در مرحله کیمری) و تنک شیمیایی (صفر، 50 و ۱۰۰ میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید در مرحله حبابوک) بود. صفات کیفی اندازهگیری شده شامل درصد مواد جامد محلول کل، pH، درصد اسیدیته کل، شاخص طعم، میزان فعالیت آنتیاکسیدانی، فنل کل، میزان تانن محلول کل، اسید آسکوربیک، آنزیمهای پلی-گالاکتروناز، پکتینمتیلاستراز، سلولاز و اینورتاز و درصد قندهای احیاء، غیر احیاء و کل میوه بودند. نتایج این آزمایش نشانداد تنک دستی و شیمیایی باعث بهبـود ویژگیهای کیفی میوه (میزان فنل کل، تانن محلول کل، اسید آسکوربیک، فعالیت آنزیمهای پلیگالاکتروناز، پکتینمتیلاستراز و درصد قندهای احیاء و کل) در مرحله تمار، گردیده و همچنین بر شاخصهایی نظیر مواد جامد محلول کل، pH و آنزیمهای سلولاز و اینورتاز در مراحل خلال و رطب موثر بود. نتایج نشان داد که تغییرات صفات کیفی شامل مواد جامد محلول کل، pH، درصد اسیدیته کل، شاخص طعم، آنزیمهای پلیگالاکتروناز، پکتینمتیلاستراز، سلولاز و اینورتاز و درصد قندهای احیاء و کل تا اواخر دوره رشد (از مرحله کیمری تا تمار) سیر صعودی داشتند. تغییرات روند رشد صفاتی نظیر فنل کل، میزان تانن محلول کل، اسید آسکوربیک، و درصد قند غیر احیاء از مرحله کیمری تا مرحله تمار روند نزولی داشت. بطور کلی نتایج بدست آمده نشان داد تیمار تنک دستی با حذف ۲۵ درصد از تعداد کل خوشچهها و تنک شیمیایی با ۱۰۰ میلی گرم در لیتر نفتالین استیک اسید، موجب بهبود کیفیت میوه خرما رقم خضراوی گردیده و به نخلداران قابل توصیه است.
مقالات پژوهشی
کیوان پورحسین؛ بهرام عابدی؛ محمود شور
چکیده
کشاورزی شهری به عنوان یکی از ویژگیهای اساسی برنامهریزی شهری، به علت داشتن مزایای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به افزایش کیفیت زندگی شهری کمک میکند. با این حال آلودگی به فلزات سنگین در شهر ها موجب تجمع این فلزات در قسمتهای مختلف گیاهان کاشته شده در فضای سبز شهری میگردد. این تحقیق به منظور ارزیابی میزان جذب عناصر سرب و کادمیوم و تاثیر ...
بیشتر
کشاورزی شهری به عنوان یکی از ویژگیهای اساسی برنامهریزی شهری، به علت داشتن مزایای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به افزایش کیفیت زندگی شهری کمک میکند. با این حال آلودگی به فلزات سنگین در شهر ها موجب تجمع این فلزات در قسمتهای مختلف گیاهان کاشته شده در فضای سبز شهری میگردد. این تحقیق به منظور ارزیابی میزان جذب عناصر سرب و کادمیوم و تاثیر آن بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه نعناع فلفلی (Mentha piperita L.) در دو بوستان از فضای سبز شهری منطقه 9 مشهد (بوستان فاز 4 و بوستان نسیم) اجرا گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار شکل گرفت. عامل اول مکان، که دو بوستان فاز 4 (به عنوان منطقه با درجه آلودگی بالاتر) و نسیم (به عنوان منطقه با درجه آلودگی کم تر) با توجه به آنالیز خاک، در نظر گرفته شدند. عامل دوم نیز زمانهای مختلف برداشت (15 خرداد، 15 تیر و 15 مرداد) در نظر گرفته شد. نتایج حاکی از آن بود که در بوستان فاز 4 فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی آسکوربات پراکسیداز، کاتالاز و پراکسیداز بالاتر بود. از سوی دیگر محتویات کلروفیل آ، ب، کاروتنوئید و کلروفیل کل در بوستان نسیم بالاتر بود. علاوه بر این، در بوستان فاز 4 نسبت به بوستان نسیم در زمانهای مختلف برداشت، محتوی فنل کل، فلاونوئید، پرولین، غلظت عناصر کادمیوم و سرب روند کاهشی داشت، اما میزان این صفات در برداشت اول نسبت به برداشت-های بعدی بیشتر بود. درصد اسانس نیز با افزایش جذب عناصر سرب و کادمیوم در بوستان فاز 4 نسبت به بوستان نسیم روند افزایشی نشان داد. بهطورکلی، میتوان بیان داشت آلودگی به فلزات سنگین سرب و کادمیوم در بوستان فاز 4 نسبت به بوستان نسیم بیشتر بود که این خود عاملی در جهت کاهش خصوصیات رشدی گیاه نعناع فلفلی گردید.
مقالات پژوهشی
بهروز رحیم خانی؛ محبوبه ناصری؛ احمد احمدیان؛ مسعود علی پناه
چکیده
بهمنظور بررسی اثرات محلولپاشی عصاره جلبک دریایی بر روی نشاهای گلگاوزبان در شرایط تنش شوری، آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو فاکتور جلبک دریایی و تنش شوری با نمک کلرید سدیم، در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه انجام شد. در این آزمایش تیمارها شامل غلظت 1500 ppm از عصاره جلبک دریایی و سه سطح شوری (EC=1.6, 4, 8) بود. یک هفته بعد از اولین محلولپاشی ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثرات محلولپاشی عصاره جلبک دریایی بر روی نشاهای گلگاوزبان در شرایط تنش شوری، آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو فاکتور جلبک دریایی و تنش شوری با نمک کلرید سدیم، در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه انجام شد. در این آزمایش تیمارها شامل غلظت 1500 ppm از عصاره جلبک دریایی و سه سطح شوری (EC=1.6, 4, 8) بود. یک هفته بعد از اولین محلولپاشی عصارههای جلبک دریایی، اعمال تنش شوری آغاز گردید. بهمنظور جلوگیری از ایجاد شوک در گیاهان، تیمار شوری بهتدریج و در سه مرحله انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثرات ساده تیمارهای شوری و جلبک دریایی و همچنین اثرات متقابل شوری در جلبک دریایی بر وزن تر اندام هوایی، وزن تر ریشه، طول ریشه و وزن خشک کل بوته گلگاوزبان معنیدار بود. عصاره جلبک دریایی سبب افزایش میزان پرولین و پتاسیم در برگ گیاه گردید و از این طریق سبب کاهش اثرات مخرب تنش شوری برای گیاه گل گاوزبان شد. علاوه بر این محلول پاشی گیاه گل گاوزبان با استفاده از عصاره جلبک دریایی سبب افزایش میزان کلروفیل در گیاه گردید و از این طریق با افزایش میزان فتوسنتز در گیاه به رشد بهتر گیاه در شرایط تنش شوری کمک کرد. استفاده از عصاره جلبک سبب افزایش میزان قند محلول تحت شرایط تنش شوری گردید. به طوری که در غلطت های 6/1، 4 و 8 از تنش شوری میزان قند محلول به ترتیب 80%، 33% و 33% درصد افزایش یافت. استفاده از عصاره جلبک دریایی سبب کاهش 11 و 15 درصدی میزان سدیم در غلظتهای 4 و 8 شوری شد. همچنین جلبک دریایی جذب پتاسیم را 33 و 24 درصد در غلطتها شوری افزایش داد. باتوجهبه نتایج بهدستآمده میتوان نتیجه گرفت کاربرد جلبک دریایی میتواند اثرات منفی تنش شوری را در نشاء گلگاوزبان ایرانی کاهش دهد همچنین به دلیل قیمت پایین و دردسترس بودن به عنوان یک کود زیستی مناسب برای حفط رشد گیاه در شرایط تنش شوری استفاده گردد.
مقالات پژوهشی
افسانه صالحی؛ فاطمه نکونام؛ فرهنگ رضوی
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی برگی برخی از کودهای زیستی بر خصوصیات رشدی و عملکرد میوه سیب رقم رد دلیشز در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در شرایط آب و هوایی زنجان انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل محلولپاشی برگی جلبک دریایی (075/0 و 15/0 درصد)، اسید آمینه (1/0 و 2/0 درصد)، اسید هیومیک (03/0 درصد)، کود تجاری همارنگ (5/0 درصد)، ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی برگی برخی از کودهای زیستی بر خصوصیات رشدی و عملکرد میوه سیب رقم رد دلیشز در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در شرایط آب و هوایی زنجان انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل محلولپاشی برگی جلبک دریایی (075/0 و 15/0 درصد)، اسید آمینه (1/0 و 2/0 درصد)، اسید هیومیک (03/0 درصد)، کود تجاری همارنگ (5/0 درصد)، کود شیمیایی ترکیبی (نیتروژن، روی و بور (اوره 1%، کلات روی 3/0% و اسید بوریک 1/0 %)) و محلولپاشی با آب مقطر (شاهد) بود. نتایج نشان داد که کاربرد برگی کودهای زیستی و شیمیایی به طور معنیداری رشد و عملکرد میوه را افزایش دادند. به طوریکه بیشترین افزایش رشد شاخه سال جاری (39 درصد) و سطح برگ (30/74 درصد) نسبت به شاهد با اعمال کود جلبک دریایی با غلظت 075/0 درصد به دست آمد. همچنین کود جلبک دریایی با غلظت 15/0 درصد، اسیدآمینه 2/0 درصد، اسید هیومیک و اسید آمینه 1/0 درصد باعث افزایش معنیدار سطح برگ (به ترتیب 02/42، 57/35، 27/22 و 20/16 درصد) نسبت به شاهد شدند. محلولپاشی جلبک دریایی، اسیدآمینه و ترکیب شیمیایی، شاخص کلروفیل را افزایش دادند. حداکثر افزایش شاخص کلروفیل (50 درصد) نسبت به شاهد با کاربرد کود شیمیایی ترکیبی در 130 روز بعد از شکوفایی کامل گلها به دست آمد. بیشترین مقدار نیتروژن (66/1 درصد)، پتاسیم (03/1 درصد)، روی (150 میلیگرم در کیلوگرم ماده خشک) و بور (5/82 میلیگرم بر کیلوگرم ماده خشک) و کمترین مقدار فسفر (44/0 درصد) با کاربرد برگی کود شیمیایی ترکیبی به دست آمد. بیشترین محتوای آهن در برگ درختان تیمار شده با کود جلبک دریایی 15/0 درصد، اسید هیومیک و کود زیستی تجاری به دست آمد. بر اساس نتایج مشاهده شد که کاربرد اسیدآمینه، جلبک دریایی و کود شیمیایی ترکیبی بیشترین تاثیر را در کاهش ریزش میوه (به ترتیب 97/36، 37/33، 07/29 درصد نسبت به شاهد) و افزایش کارایی عملکرد (به ترتیب 75/2 و 73/2 و 8/2 در مقایسه با 22/0 میوه در واحد سطح مقطع شاخه در شاهد) داشتهاند. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش میتوان گفت که کاربرد کودهای زیستی خصوصا جلبک دریایی (15/0 درصد) و اسیدآمینه (1/0 درصد)، جایگزینهای مناسب برای کودهای شیمیایی هستند و میتوانند نقش بهسزایی در افزایش شاخصهای رشدی و عملکرد سیب بدون اثر مخرب بر محیط زیست داشته باشند.
مقالات پژوهشی
سیداصغر موسوی؛ اکرم وطن خواه؛ علی ایمانی
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی خصوصیات رویشی و کمی و کیفی خشک میوه و مغز در 36 رقم و ژنوتیپ امیدبخش بادام انجام شد. ارقام و ژنوتیپهای امید بخش در یک شرایط محیطی یکسان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در ایستگاه تحقیقات بادام در منطقه سامان وابسته به مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری بر روی پایه رویشی 15GN ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی خصوصیات رویشی و کمی و کیفی خشک میوه و مغز در 36 رقم و ژنوتیپ امیدبخش بادام انجام شد. ارقام و ژنوتیپهای امید بخش در یک شرایط محیطی یکسان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در ایستگاه تحقیقات بادام در منطقه سامان وابسته به مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری بر روی پایه رویشی 15GN در سال 1397 پیوند و در بهار، تابستان و پاییز 1402 از نظر صفات مهم رویشی، فنولوژیکی، کمی و کیفی خشک میوه و مغز ارزیابی و مقایسه شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که صفات ارتفاع درخت، عرض تاج، قطر پایه و پیوندک، طول و قطر شاخه و نسبت ارتفاع به طول تاج در ارقام و ژنوتیپهای مورد بررسی معنیدار بود. نتایج نشان داد ارقام و ژنوتیپهای مورد بررسی از نظر کلیه صفات خشک میوه و مغز دارای تفاوت معنیدار بودند که نشان دهنده وجود تنوع بین ارقام و ژنوتیپهای مورد بررسی است. بر اساس نتایج مقایسه میانگین صفات رویشی، بیشترین ارتفاع در ژنوتیپهای 4GA، 3GA، 35GA، بیشترین عرض تاج در ژنوتیپهای 5GA، 17GA، 3GA و 20GA، 15GA، 5GA بیشترین قطر پایه و پیوندک و بیشترین طول و قطر شاخه یکساله در ژنوتیپ 18GA مشاهده شد. بالاترین عملکرد در ژنوتیپهای 20GA، 16GA و 26GA مشاهده شد. بر اساس نتایج بدست آمده ارقام و ژنوتیپهای 5GA، 24GA، 12GA، 9GA و 1GA از نظر صفات خشک میوه و مغز برتری نسبی نشان دادند که ژنوتیپ 24GA نسبتا دیرگل، ژنوتیپهای 1GA و 5GA خیلی دیرگل بودند و گلدهی ارقام و ژنوتیپهای 9GA، 12GA و 24GA روی اسپور و 5GA و 1GA مختلط بود. قطر خشک میوه همبستگی مثبت و معنیداری با وزن خشک میوه، طول و قطر مغز (7/0=r) نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد، ژنوتیپ 35GA پیوند شده روی پایه 15GN بالاترین طول، عرض و قطر خشک میوه، بیشترین وزن خشک و وزن مغز، رنگ مغز روشن، مغز بدون چروکیدگی و بیشترین درصد مغز و بالاترین نسبت وزن مغز به وزن خشک میوه را دارا بود.
مقالات پژوهشی
فرهاد شاکرمی؛ صادق موسوی فرد؛ عبدالحسین رضایی نژاد؛ فرهاد بیرانوند
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر محلولپاشی نانوذرات مس بر ویژگیهای رشد و عملکرد گیاه تره ایرانی (Allium ampeloperasum subsp. Persicum) تحت شرایط تنش شوری بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول شامل محلولپاشی نانوذرات مس در سه سطح صفر (شاهد)، 150 و 300 میلیگرم بر لیتر و فاکتور دوم شامل تنش شوری در ...
بیشتر
هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر محلولپاشی نانوذرات مس بر ویژگیهای رشد و عملکرد گیاه تره ایرانی (Allium ampeloperasum subsp. Persicum) تحت شرایط تنش شوری بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول شامل محلولپاشی نانوذرات مس در سه سطح صفر (شاهد)، 150 و 300 میلیگرم بر لیتر و فاکتور دوم شامل تنش شوری در چهار سطح صفر (شاهد)، 50، 100 و 150 میلیمولار کلرید سدیم بود که به صورت آبیاری سه روز یکبار (در سطح 90 درصد ظرفیت زراعی) انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد که افزایش تنش شوری موجب کاهش معنیداری در ارتفاع بوته، قطر ساقه و پیاز، تعداد برگ، حجم ریشه، وزن تر و خشک اندام هوایی، پیاز و ریشه، شاخص مقاومت به تنش، محتوای کلروفیل a، b و کل، کارتنوئید، شاخص ثبات کلروفیل و محتوای نسبی آب شد و از سوی دیگر باعث افزایش قابل توجهی در طول ریشه، درصد ماده خشک، نشت الکترولیت، میزان مالون دیآلدئید و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی از جمله پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز در گیاه تره ایرانی شد. نتایج نشان داد محلولپاشی نانوذرات مس اثرات تنش شوری را با افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی و بهبود تعادل آبی تعدیل کرد. استفاده از هر دو غلظت نانوذرات مس باعث افزایش معنیداری در همهی ویژگیهای مورد مطالعه نسبت به تیمار شاهد شد. بهطور کلی نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که تنش شوری در همهی سطوح دارای اثرات منفی بر رشد و عملکرد در تره ایرانی میباشد در صورتی که کاربرد نانوذرات مس بهویژه در غلظت 150 میلیگرم بر لیتر با افزایش شاخص ثبات کلروفیل، بهبود روابط آبی گیاه و همچنین افزایش شاخص مقاومت گیاه به تنش منجر به افزایش قطر پیاز، وزن تر و خشک اندام هوایی و پیاز شد.
مقالات پژوهشی
فهیمه یارمحمدی؛ علیرضا مطلبی آذر؛ سمانه کاظمیانی؛ مینا امانی
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی افزایش سرعت ریزغدهزایی و بهبود صفات ریزغدهزایی، تعیین بهترین غلظت ساکارز (80 و 160 گرم در لیتر)، نمکهای عناصر پرمصرف (2 Mac, Mac, ½ Mac) و کممصرف (2Mic, Mic, ½ Mic) و غلظتهای مختلف محیط کشت MS برای بهبود سرعت و کمیت ریزغدهزایی در سیبزمینی رقم آگریا اجرا شد. از جوانههای جانبی حاصل از شاخسارههای درون شیشهای ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی افزایش سرعت ریزغدهزایی و بهبود صفات ریزغدهزایی، تعیین بهترین غلظت ساکارز (80 و 160 گرم در لیتر)، نمکهای عناصر پرمصرف (2 Mac, Mac, ½ Mac) و کممصرف (2Mic, Mic, ½ Mic) و غلظتهای مختلف محیط کشت MS برای بهبود سرعت و کمیت ریزغدهزایی در سیبزمینی رقم آگریا اجرا شد. از جوانههای جانبی حاصل از شاخسارههای درون شیشهای بهعنوان ریزنمونه استفاده شد و تحت شرایط استریل روی محیطهای کشت مختلف بهمنظور ریزغدهزایی کشت شدند و کشتها در تاریکی مداوم و دمای 2±18 درجه سانتی-گراد در اتاق رشد نگهداری شدند. در طی 1 ماه سرعت آغازش ریزغده و پس از گذشت 2 ماه صفات ریزغدهزایی اندازهگیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر غلظت عناصر کممصرف و اثرات متقابل عناصر کممصرف با غلظتهای مختلف ساکارز و عناصر پرمصرف فقط در مورد 2 صفت درصد و سرعت آغازش ریزغده معنیدار بوده، درحالیکه تمامی صفات ریزغدهزایی از اثر متقابل عناصر کممصرف و پرمصرف بهطور معنیداری متأثر شدند. در تمامی محیطهای کشت دارای 80 گرم در لیتر ساکارز، درصد آغازش ریزغدهها صد در صد و سرعت آغازش نیز حداکثر بود. با این حال بالاترین درصد تشکیل ریزغده، وزن، طول، قطر و تعداد جوانه بر روی ریزغده، در محیطکشت 2Mac دارای 160 گرم در لیتر ساکارز بهدست آمد. نتایج نشان داد که ریزغدههایی که وزن و اندازه بیشتری داشتند، از درصد دورمانسی بیشتری برخوردار بودند و جوانههای روی ریزغدهها طی مراحل ریزغدهزایی، قادر به جوانهزنی و تولید ریزغده نبودند. در همه محیطهای کشت استفاده شده همراه با 80 گرم در لیتر ساکارز، درصد آغازش ریزغدهها 100 درصد و سرعت آغازش غده بیشتر بود، ولی زمانیکه از دوبرابر غلظت عناصر پرمصرف و 160 گرم در لیتر ساکارز استفاده شد، درصد آغازش و سرعت آغازش ریزغده کاهش یافت. در این تحقیق مشخص شد که ریزغدههای تولیدی با وزن و اندازه بیشتر، از درصد دورمانسی بیشتری برخوردار بودند و طی مراحل ریزغدهزایی، جوانههای روی ریزغدهها قادر به جوانهزنی و تولید ریزغده نبودند.
مقالات پژوهشی
مهراب یادگاری
چکیده
مرزه بختیاری (Satureja bachtiarica ) از گیاهان با ارزش دارویی و کاربردی در صنایع داروسازی و غذایی کشور میباشد. این گیاه در اسانس، فلاونوئید و گلیکوزیدهای مونوترپندار غنی است. ترکیبات اصلی اسانس این گیاه شامل آلفا-پینن، پی-سایمن، کارواکرول و گاما-ترپینن است. پژوهش حاضر در جهت یافتن بهترین تیمارهای محلولپاشی اسیدهای آمینه بر صفات مورفوفیزیولوژیکی ...
بیشتر
مرزه بختیاری (Satureja bachtiarica ) از گیاهان با ارزش دارویی و کاربردی در صنایع داروسازی و غذایی کشور میباشد. این گیاه در اسانس، فلاونوئید و گلیکوزیدهای مونوترپندار غنی است. ترکیبات اصلی اسانس این گیاه شامل آلفا-پینن، پی-سایمن، کارواکرول و گاما-ترپینن است. پژوهش حاضر در جهت یافتن بهترین تیمارهای محلولپاشی اسیدهای آمینه بر صفات مورفوفیزیولوژیکی و اسانس گیاه مرزه بختیاری در مزرعه تحقیقاتی شهرکرد به صورت کرتهای یکبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام گردید. دورههای آبیاری (3، 6 و 9 روز یکبار) در کرتهای اصلی و محلولپاشی برگی اسیدهای آمینه (لیزین، متیونین، فنیل آلانین و پرولین) در کرتهای فرعی قرار گرفتند. در هر سال، در سه مرحله (سه ماه پس از استقرار نشاءها، اواخر رشد رویشی و ابتدای گلدهی) محلولپاشی انجام شد و در زمان گلدهی کامل اقدام به برداشت شد. نتایج برآمده از تحقیق نشان داد که اسیدهای آمینه بهطور معنیداری بر صفات مورفوفیزیولوژیکی و اسانس مرزه بختیاری تأثیر داشتند. بالاترین محتوای کلروفیل (41/1-54/1 میلیگرم در گرم وزن تر) و فنول (45/2-72/2 میلیگرم در گرم وزن تر) در تیمارهای متیونین و فنیل آلانین با دوره آبیاری 3 روز یکبار بوجود آمد. بیشترین اسانس (09/1-61/1 درصد) از گیاهان تحت تیمار با متیونین (5/2 گرم در لیتر) و فنیل آلانین (100 میکرومولار) با دور آبیاری 3 روز یکبار بدست آمد. ترکیبات اصلی اسانس شامل پی-سایمن (12/17-45/19 %)، گاما-ترپینن (14/18-87/16 %) و کارواکرول (12/45-24/51%) جزء مونوترپنهای حلقوی بودند. مشخص شد که اسیدهای آمینه اثر معنیداری بر مونوترپنهای حلقوی مانند آلفا-ترپینن، گاما-ترپینن، کارواکرول، تیمول و پی-سایمن داشتند. افزایش در مقادیر کمی و کیفی اسانس با کاربرد اسیدهای امینه مشاهده گردید. تیمارهای متیونین و فنیل الانین بیشترین اثرگذاری را بر مقدار اسانس و کارواکرول گیاهان تحت تیمار داشتند. مقادیر مونوترپنهای حلقوی در تمام گیاهان تحت تیمار بیشتر از سزکویی ترپنها بودند. تنشهای محیطی نقش بسزایی در رشد و تولید متابولیتهای ثانویه در گیاهان دارویی دارند که از این میان تنش خشکی منجر به تغییر مقادیر ترکیبات غالب اسانس مرزه بختیاری در پژوهش حاضر شد. محلولپاشی متیونین (5/2 گرم در لیتر) و فنیل آلانین (100 میکرومولار) برتر از سایر تیمارها منجر به افزایش صفات مورفوفیزیولوژیکی و اسانس شد. لذا استفاده از تیمارهای مذکور میتواند نقش مؤثری در بهبود صفات مورفوفیزیولوژیکی و اسانس مرزه بختیاری تحت شرایط اقلیمی مشابه داشته باشد.
مقالات پژوهشی
وحید عجمی؛ سید حسین نعمتی
چکیده
بار میکروبی و نرمشدن بافت میوه در اثر برشخوردن میوهها باعث کاهش کیفیت در اثر تنفس بالای میوه و اتلاف آب از عوامل محدودکننده عمر پس از برداشت میوههای تازه برشخورده هندوانه میباشد. در پژوهش حاضر، اثر اسید سیتریک و اسید سالیسیلیک روی برخی شاخصهای کیفی قطعات برشخورده میوه هندوانه طی دوره انبارمانی موردبررسی قرار گرفت. ...
بیشتر
بار میکروبی و نرمشدن بافت میوه در اثر برشخوردن میوهها باعث کاهش کیفیت در اثر تنفس بالای میوه و اتلاف آب از عوامل محدودکننده عمر پس از برداشت میوههای تازه برشخورده هندوانه میباشد. در پژوهش حاضر، اثر اسید سیتریک و اسید سالیسیلیک روی برخی شاخصهای کیفی قطعات برشخورده میوه هندوانه طی دوره انبارمانی موردبررسی قرار گرفت. در ابتدا پوست میوه جدا شد و سپس گوشت میوه به قطعات 4 سانتیمتر در 4 سانتیمتر برش داده-شد و در محلولهای اسید سالیسیلیک (1 و 2 میلیمولار) و اسید سیتریک (5/0 و 1 میلیمولار) بهمدت 2 دقیقه غوطهور شد. غوطهوری در آب مقطر با دمای 25 درجه سلسیوس نیز بهعنوان شاهد معرفی شد. سپس میوهها در پوششهایی از جنس پلیاتیلن با پوشش سلفون بستهبندی شدند و بهمدت 14 روز در دمای 4 درجه سلسیوس نگهداری شدند. نتایج نشان داد اسید سالیسیلیک در هر دو غلظت (1 و 2 میلیمولار) و اسید سیتریک 1 میلیمولار باعث کاهش چشمگیر بارمیکروبی و کاهش افت وزن شد. همچنین، تیمارهای ذکرشده افزایش مواد جامد محلول کل را در طی مدت زمان نگهداری میوههای برشخورده هندوانه مهار کردند و باعث حفظ استحکام بافت میوه نیز شدند. نتایج ارزیابی شاخصهای رنگ و خواص ارگانولپتیک بیانگر این بود که تیمارهای اسید سالیسیلیک در هر دو غلظت (1 و 2 میلیمولار) و اسید سیتریک 1 میلیمولار باعث حفظ هر چه بهتر کیفیت میوه نسبت به تیمارشاهد شدند. و بهترین تیمار شامل کاربرد اسید سالیسیلیک با غلظت 2 میلی مولارنشان داده شد. بهطورکلی، در بین تیمارهای مورد استفاده در این آزمایش اسید سالیسیلیک 2 میلیمولار بهترین نتیجه را در حفظ کیفیت میوه تازه برشخورده هندوانه در طی انبار سرد داشت
مقالات پژوهشی
سحر میرزایی؛ مهرانگیز چهرازی
چکیده
نرگس (Daffodil) با نام علمی Narcissus tazettaاز خانواده Amaryllidaceae، گیاهی دائمی و سوخدار میباشد. نرگس یکی از مهمترین گیاهان سوخدار زینتی میباشد که به عنوان گل بریدنی و گیاه گلدانی مورد استفاده قرار میگیرد. کشور ما دارای سرمایه عظیمی از نرگسهای بومی میباشد که حفظ و نگهداری از آن جهت جلوگیری از انقراض آن از وظایف دست-اندرکاران میباشد. ...
بیشتر
نرگس (Daffodil) با نام علمی Narcissus tazettaاز خانواده Amaryllidaceae، گیاهی دائمی و سوخدار میباشد. نرگس یکی از مهمترین گیاهان سوخدار زینتی میباشد که به عنوان گل بریدنی و گیاه گلدانی مورد استفاده قرار میگیرد. کشور ما دارای سرمایه عظیمی از نرگسهای بومی میباشد که حفظ و نگهداری از آن جهت جلوگیری از انقراض آن از وظایف دست-اندرکاران میباشد. بنابراین، این پژوهش با هدف جمعآوری و ارزیابی ژنوتیپهای بومی نرگس و معرفی ژنوتیپهای برتر انجام شد. در این پژوهش، سوخ ژنوتیپهای بومی گل نرگس از نرگسزارهای طبیعی مناطق مختلف کشور جمعآوری گردید. پس از جمعآوری سوخها در عرصه (دو نوع شهلا و پرپر، از پنج منطقه)، آنها را در سه تکرار در مزرعه پژوهشی پژوهشکده گل و گیاهان زینتی کاشته و ارزیابی صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گلهای نرگس در مزرعه از جمله ارتفاع شاخه گل-دهنده، تعداد برگ، تعداد گلچه در هر شاخه، دوره گلدهی و میزان کلروفیل و فلاونوئید، اندازه، تعداد و وزن تر و خشک سوخهای دختری یادداشت و بررسی شد. طبق نتایج این پژوهش، ژنوتیپ های مازندران و ایلام بالاترین مقادیر را برای شاخص های مورفولوژیکی نشان دادند. با مقایسه جمعیتهای مختلف گل نرگس شهلا، مشاهده شد که جمعیت مازندران با (16.38 سانتی متر) دارای بیشترین ارتفاع ساقه گلدار، با (11.9) دارای بیشترین تعداد گل، با (55.34) دارای بیشترین تعداد برگ، با (47.33 روز) دارای بیشترین دوره گلدهی، با (8.53) دارای بیشترین تعداد سوخ دختری، با (48.39 میلی متر) دارای بیشترین اندازه سوخ دختری، با (15.88 گرم) دارای بیشترین وزن تر سوخ دختری و با (10.68 گرم) بیشترین وزن خشک سوخ دختری را داشت. همچنین ژنوتیپهای خوزستان و مازندران بیشترین مقادیر را برای شاخصهای فیزیولوژیکی نشان دادند. بهگونهای که، جمعیت خوزستان با (229/2 میلیگرم بر گرم) بیشترین میزان کلروفیل، با (594/1 میلیگرم در گرم) بیشترین میزان کاروتنوئید و با (525/1 میلیگرم در میلیلیتر) بیشترین مقدار فلاونوئیدها را داشتند. بنابراین، میتوان نرگس بومی مناطق مازندران، ایلام و خوزستان را به عنوان برترین ژنوتیپها معرفی نمود.
مقالات پژوهشی
سید محمود غلامی؛ مهدی حدادی نژاد؛ حسین مرادی؛ حسین صادقی
چکیده
رقم تاراکو یکی از محبوبترین ارقام پرتقال خونی به شمار میآید که ازدیاد آن از طریق پیوند روی پایه پر رشد سیتروملو صورت میگیرد ولی در پیوند بهاره دچار رکود میشود. با توجه به نقش سایتوکینین ها در بیدار شدن و رشد و نمو جوانه ها، پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر زمان (13، 15 و 17 روز پس از پیوند) و غلظت ترکیبات سایتوکینینی (5000 میلیگرم در لیتر ...
بیشتر
رقم تاراکو یکی از محبوبترین ارقام پرتقال خونی به شمار میآید که ازدیاد آن از طریق پیوند روی پایه پر رشد سیتروملو صورت میگیرد ولی در پیوند بهاره دچار رکود میشود. با توجه به نقش سایتوکینین ها در بیدار شدن و رشد و نمو جوانه ها، پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر زمان (13، 15 و 17 روز پس از پیوند) و غلظت ترکیبات سایتوکینینی (5000 میلیگرم در لیتر بنزیل آدنین، 1000 میلیگرم در لیتر کینتین و 50 میلیگرم در لیتر تیدیازورون) بر رفع رکود و برخی صفات پیوندک بهاره تاراکو روی پایه پر رشد سیتروملو در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری انجام شد. نتایج نشان داد زمان و نوع هورمون اثر معنا داری روی رفع رکود و رشد پیوندک بهاره تاراکو دارند. به طوریکه اعمال تیمار هورمونی تی دیازورون 13 روز پس از پیوندزنی منجر به رفع رکود در بیش از 90درصد پیوندک ها گردید. همچنین مشخص شد که تیمارهای تیدیازورون و بنزیل آدنین نتیجه بهتری در مقایسه با تیمار کینتین بر روی بیدار شدن جوانه و رشد اولیه پیوندک بهاره تاراکو داشتند. تیمار 50 میلیگرم در لیتر تیدیازورون بیشترین تعداد جوانه شکفته شده (67/91)، سطح برگ (04/118 سانتیمتر مربع) و تعداد برگ (50/16) را به ویژه در زمان اعمال 13 روز پس از پیوندزنی دارا بود. بطورکلی، با توجه به نتایج به دست آمده، استفاده از 50 میلیگرم در لیتر تیدیازورون در 13 روز پس از پیوندزنی را میتوان به عنوان یک راهکار عملی و مؤثر به منظور افزایش بیدار شدن جوانه و رشد و نمو پیوندک بهاره تاراکو روی سیتروملو برای تولید کنندگان نهال این رقم توصیه نمود.
مقالات پژوهشی
سمیرا تندیسه بنا؛ علیرضا آستارایی؛ امیر لکزیان
چکیده
کاربرد کودهای آلی در خاکهای شور که عمدتاً به دلیل نبود پوشش گیاهی مناسب با کمبود مواد آلی و به دنبال آن کمبود رطوبت مواجه هستند، از طریق اصلاح خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک میتواند موجب بهبود رشد و تحمل گیاهان در خاکهای شور شود. در این تحقیق از دو نوع کود آلی به عنوان اصلاح کننده خصوصیات خاک شور و محلولپاشی اسید هیومیک به عنوان محرک ...
بیشتر
کاربرد کودهای آلی در خاکهای شور که عمدتاً به دلیل نبود پوشش گیاهی مناسب با کمبود مواد آلی و به دنبال آن کمبود رطوبت مواجه هستند، از طریق اصلاح خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک میتواند موجب بهبود رشد و تحمل گیاهان در خاکهای شور شود. در این تحقیق از دو نوع کود آلی به عنوان اصلاح کننده خصوصیات خاک شور و محلولپاشی اسید هیومیک به عنوان محرک رشد گیاه استویا استفاده شد. این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی شامل فاکتور اول: 1) شاهد (بدون کود آلی)، 2) ورمی کمپوست 20 تن در هکتار، 3) ورمی کمپوست 40 تن در هکتار، 4) کمپوست قارچ مصرفی 20 تن در هکتار، 5) کمپوست قارچ مصرفی40 تن در هکتار و فاکتور دوم شامل: محلولپاشی اسید هیومیک در دو سطح صفر و 1/0 درصد با سه تکرار بودند. میزان فتوسنتز، سطح برگ، وزن خشک گیاه، pH، شوری، جرم مخصوص ظاهری و کربن آلی خاک به منظور تعیین مؤثرترین ماده آلی در شرایط تنش شوری خاک مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد کود کمپوست قارچ مصرف شده (SMC) موجب کاهش معنیدار pH خاک و جرم مخصوص ظاهری خاک، افزایش شوری و کربن آلی خاک شد. سطح برگ گیاه کاهش یافت، ولی منجر به افزایش فنول کل، کلروفیل a، b، کلروفیل کل و کاروتنوئید برگ شده و موجب افزایش معنیدار وزن خشک گیاه استویا در خاک شور گردید. بیشترین وزن خشک گیاه با کاربرد 40 تن بر هکتار کود SMC و محلولپاشی اسید هیومیک به دست آمد که نسبت به شاهد (بدون کود) 12/45 درصد بیشتر بود. بنابراین کود SMC میتواند اصلاحکننده مناسبی برای خاک شور باشد، محلول پاشی اسید هیومیک نیز فقط همزمان با کاربرد SMC تأثیر مثبت معنیداری داشت.
مقالات پژوهشی
سعید فتاحی سیاه کمری؛ ولی ربیعی؛ محمود شور؛ سیلوانا نیکولا
چکیده
گوجیبری میتواند منبع آنتی اکسیدانهای طبیعی برای تولید غذای انسان باشد. به منظور بررسی اثر تیمارهای ال- فنیل آلانین، سلنیوم و نیتروکسین، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد که فاکتورهای آن شامل اسید آمینه L- فنیل آلانین (5/0، 1 و 5/1 میلیمولار) بود. سدیم سلنات (25/0، 5/0 و 1 میلیگرم در لیتر) و کود بیولوژیک نیتروکسین ...
بیشتر
گوجیبری میتواند منبع آنتی اکسیدانهای طبیعی برای تولید غذای انسان باشد. به منظور بررسی اثر تیمارهای ال- فنیل آلانین، سلنیوم و نیتروکسین، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد که فاکتورهای آن شامل اسید آمینه L- فنیل آلانین (5/0، 1 و 5/1 میلیمولار) بود. سدیم سلنات (25/0، 5/0 و 1 میلیگرم در لیتر) و کود بیولوژیک نیتروکسین (166، 333 و 500 میکرولیتر در لیتر) در سه سطح و آب مقطر به عنوان شاهد استفاده شد.. در پایان آزمایش صفاتی مانند مواد جامد محلول، اسید قابل تیتراسیون، محتوای فنول کل، فلاونوئید و فعالیت آنزیم فنیلآلانین آمونیالیاز مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تیمارهای مورد استفاده در این آزمایش تأثیر معنیداری بر ویژگیهای فیزیولوژیکی و شیمیایی گیاه گوجی بری داشتند. نتایج نشان داد که بیشترین میزان اسید قابل تیتراسیون (896/0 درصد)، در نمونههای تیمار شده با نیتروکسین در غلظت 333 مایکرولیتر به دست آمد. بیشترین میزان (56/18 میلیگرم در گرم) این شاخص در میوههای تیمار شده با فنیلآلانین در غلظت 5/1 میلیمولار به دست آمد. بیشترین میزان این شاخص در میوههای تحت تیمار فنیلآلانین در غلظت 1میلیمولار به دست آمد که این شاخص 98/61 درصد بیشتر از میزان فلاونوئید ثبت شده در میوههای گوجیبری در شرایط کنترل بهدست آمد. همچنین نتایج نشان داد که با وجود کاهش فعالیت آنزیم پلیفنولاکسیداز طی افزایش غلظت سلنیوم، فعالیت این آنزیم طی شرایط استفاده از سلنیوم در غلظت 1 میلیگرم در لیتر 66/13 درصد بیشتر از فعالیت آنزیم پلیفنلاکسیداز در شرایط کنترل بود. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر استفاده از نیتروکسین در غلظت 333 مایکرولیتر و فنیل آلانین در غلظت 5/1 میلیمولار برای افزایش عملکرد و خصوصیات فیزیکوشیمیایی، در جهت ارتقای کشاورزی ارگانیک و پایدار میتواند قابل توصیه باشد.
مقالات پژوهشی
سعیده محتشمی؛ حسین غلامی؛ عسکر غنی؛ مجاهد کمالی زاده
چکیده
در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف فسفر و محلولپاشی روی بر ویژگیهای رشد، میزان روغن و فاکتورهای بیوشیمیایی گیاه دارویی عدسالملک آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل چهار سطح فسفر (0، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار) و سه سطح محلولپاشی روی در دوره گلدهی (بدون محلولپاشی ...
بیشتر
در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف فسفر و محلولپاشی روی بر ویژگیهای رشد، میزان روغن و فاکتورهای بیوشیمیایی گیاه دارویی عدسالملک آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل چهار سطح فسفر (0، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار) و سه سطح محلولپاشی روی در دوره گلدهی (بدون محلولپاشی به عنوان شاهد، محلولپاشی با غلظت چهار گرم در لیتر: دو هفته یکبار و هفتهای یکبار) بودند. مهمترین شاخصههای رشد و عملکرد شامل: تعداد ساقه، طول ساقه، تعداد غلاف در بوته، تعداد بذر در هر غلاف، طول غلاف و عملکرد بذر اندازهگیری شد. همچنین مهمترین ویژگیهای بیوشیمیایی عصاره بذر (فلاون و فلاونول، فلاونوئید کل، ترکیبات فنلی کل، میزان تانن و فعالیت آنتیاکسیدانی)، درصد روغن و عملکرد روغن بذر نیز مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که کاربرد فسفر به تنهایی در افزایش تعداد ساقه، طول ساقه اصلی، عملکرد بذر، عملکرد روغن، میزان فلاونوئیدها و فعالیت آنتی-اکسیدانی بذر عدس الملک موثرتر از کاربرد تلفیقی فسفر و روی بود. کاربرد 50 کیلوگرم فسفر و محلولپاشی دو هفته یکبار موجب افزایش تعداد ساقه، طول ساقه اصلی، تعداد غلاف در هر بوته، عملکرد بذر، میزان ترکیبات فنلی و عملکرد روغن شد. در حالی که کاربرد 100 کیلوگرم فسفر بدون کاربرد روی، در افزایش میزان فلاونوئیدها و فعالیت آنتیاکسیدانی موثرتر بود. با این حال کاربرد روی در افزایش ترکیبات فنلی، میزان تانن، درصد روغن و عملکرد بذر موثر بود. بهطور کلی با توجه به شرایط موجود در این تحقیق، علیرغم تفاوتهایی که در صفات اندازهگیری شده در پاسخ به مقادیر فسفر و روی دیده شد، غلظت 50 کیلوگرم فسفر و محلولپاشی دو هفته یکبار روی، در بیشتر صفات نتایج رضایت بخشی نسبت به سایر تیمارها داشت.
مقالات پژوهشی
منصوره کرمانی؛ شهرام امیرمرادی
چکیده
این پژوهش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 1400-1401 در یک مزرعه دوساله مارچوبه رقم ATLAS نزدیک شهرستان مشهد اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل انواع خاک پوش (کاه جو، کاه مارچوبه و پلاستیک) و سطوح تنش آبی شامل آبیاری پس از 50 (بدون تنش)، 70 (تنش خفیف)، 100 (تنش متوسط) و 150 (تنش شدید) میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر ...
بیشتر
این پژوهش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 1400-1401 در یک مزرعه دوساله مارچوبه رقم ATLAS نزدیک شهرستان مشهد اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل انواع خاک پوش (کاه جو، کاه مارچوبه و پلاستیک) و سطوح تنش آبی شامل آبیاری پس از 50 (بدون تنش)، 70 (تنش خفیف)، 100 (تنش متوسط) و 150 (تنش شدید) میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A بود. تاریخ اعمال تنش های آبی از 15 فروردین ماه تا 10 شهریور ماه 1401 بود. نتایج نشان داد که عملکرد ساقه تر، تعداد ساقه قابل برداشت، طول ساقه، قطر ساقه، وزن تر و خشک ساقه و میزان کلروفیل در سطوح مختلف تنش آبی کاهش و میزان پرولین افزایش معنیداری داشت. محتوای کاروتنوئیدها نیز فقط در تنش آبی شدید کاهش معنیداری نسبت به شاهد پیدا کرد. استفاده از خاکپوش در شرایط بدون تنش باعث افزایش معنیدار تمامی صفات مورد مطالعه به جز پرولین شد، بهطوریکه کاه مارچوبه با 76% افزایش در عملکرد ساقه تر نسبت به شاهد در اولین رتبه قرار داشت و پس از آن کاه جو و پلاستیک در رتبههای دوم و سوم قرار داشتند. همچنین خاکپوش باعث تقلیل اثرات منفی تنش آبی بر تمامی صفات شد، بهطوریکه عدم کاربرد خاکپوش در شرایط تنش خفیف، متوسط و شدید به ترتیب باعث کاهش 21%، 36% و 46% در عملکرد ساقه تر شد. اما کاربرد کاه مارچوبه به عنوان بهترین خاکپوش در شرایط تنش خفیف، متوسط و شدید به ترتیب باعث کاهش 10%، 13% و 16% در عملکرد ساقه تر گردید.
مقالات پژوهشی
رسول عباس زاده فاروجی؛ عبدالله حاتم زاده؛ احمد شریفی؛ سیده مهدیه خرازی
چکیده
بهمنظور مطالعه شاخصهای مورفوفیزیولوژیک و جوانهزنی بذر گل جعفری (Tagetes erecta Antigua orange) در پاسخ به کیفیتهای مختلف نور LED تحقیق حاضر در گروه بیوتکنولوژی علوم باغبانی جهاد دانشگاهی خراسان رضوی انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پنج کیفیت نور سفید (100%)، نور آبی (100%)، نور قرمز (100%)، 30% نور آبی + 70 % نور قرمز و 70% نور آبی + 30% نور قرمز بود. در ابتدا ...
بیشتر
بهمنظور مطالعه شاخصهای مورفوفیزیولوژیک و جوانهزنی بذر گل جعفری (Tagetes erecta Antigua orange) در پاسخ به کیفیتهای مختلف نور LED تحقیق حاضر در گروه بیوتکنولوژی علوم باغبانی جهاد دانشگاهی خراسان رضوی انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پنج کیفیت نور سفید (100%)، نور آبی (100%)، نور قرمز (100%)، 30% نور آبی + 70 % نور قرمز و 70% نور آبی + 30% نور قرمز بود. در ابتدا شاخصهای جوانه زنی بذر در ظروف پتری دیش در زیر پنلهای نوری اندازه گیری گردید و پس از کاشت بذرها در زیر پنلهای نوری، شاخصهای فیزیولوژیک و مورفولوژیک گیاه در فاصله زمانی 15 روز یکبار در چهار مرحله اندازهگیری گردید. مطالعه شاخصهای جوانهزنی نشان داد که کمترین میانگین زمان جوانه زنی، بیشترین سرعت جوانهزنی، بیشترین طول ریشهچه، طول ساقهچه، تعداد ریشه جانبی و وزن تر ریشهچه در تیمار نور قرمز (100%) و پس از آن در تیمار نور قرمز (70%) + نور آبی (30%) مشاهده شد. استفاده از نور قرمز (100%) سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، تعداد ریشه جانبی و وزن تر ریشهچه را به ترتیب تقریبا 14%، 29%، 48%، 100% و 67% در مقایسه با تیمار شاهد بهبود بخشید. بیشترین ارتفاع گیاه در ابتدا و انتهای رشد مربوط به گیاهان رشد یافته در تیمار نور قرمز (100%) بود. در انتهای مرحله رشدی (75 روز پس از کشت بذر) گیاهان تحت تیمار نور قرمز (100%) از لحاظ قطر ساقه، طول بزرگترین برگ مرکب، تعداد برگ و تعداد شاخه جانبی به ترتیب تقریبا 37%، 6%، 33% و 31% در مقایسه با تیمار نور سفید در همان مرحله رشدی افزایش داد. علاوه بر این، وزن تر و خشک گیاه را در مقایسه با تیمار شاهد در همان مرحله رشدی به ترتیب تقریبا 56% و 9% افزایش یافت. مطالعه وزن تر و خشک ریشه نشان داد که اعمال تیمار نور قرمز (100%) این دو شاخص را تقریبا نزدیک به 3 برابر در مقایسه با تیمار شاهد افزایش داد. کمترین وزن تر و خشک ریشه در تیمار نور آبی (100%) و پس از آن تیمار نور قرمز (30%) + نور آبی (70%) مشاهده شد. همچنین، گیاهان رشد یافته در شرایط نور قرمز (100%) در مقایسه با گیاهان رشد یافته در سایر تیمارهای نوری دارای محتوی نسبی آب برگ بیشتر و نشت الکترولیت کمتری بودند. به طور کلی بر اساس نتایج پژوهش مشخص گردید که استفاده از نور قرمز (100%) منجر به افزایش درصد و سرعت جوانهزنی بذر گل جعفری گردید. علاوه بر این، استفاده از نور قرمز در شرایط کنترل شده منجر به افزایش شاخصهای رشدی گیاه در مقایسه با سایر تیمارهای آزمایش گردید. از این رو، استفاده از نور قرمز در مراحل مختلف رشدی گل جعفری در شرایط کنترل شده قابل توصیه میباشد.
مقالات پژوهشی
ثریا کرمی؛ سکینه فرجی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ترکیبات معدنی (غلظت عناصر آهن، روی و کلسیم) و بیوشیمیایی (محتوای آنتوسیانین) در انارهای مبتلا به عارضه سفیدشدگی آریل و انارهای سالم رقم ملس ساوه (سال 1401) و بررسی اثر محلولپاشی عناصر معدنی اشاره شده در بروز و شدت عارضه سفیدشدگی آریل (سال 1402)، طراحی گردید. در سال 1402، آزمایشی بهصورت فاکتوریل (2×3×3) در قالب ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ترکیبات معدنی (غلظت عناصر آهن، روی و کلسیم) و بیوشیمیایی (محتوای آنتوسیانین) در انارهای مبتلا به عارضه سفیدشدگی آریل و انارهای سالم رقم ملس ساوه (سال 1401) و بررسی اثر محلولپاشی عناصر معدنی اشاره شده در بروز و شدت عارضه سفیدشدگی آریل (سال 1402)، طراحی گردید. در سال 1402، آزمایشی بهصورت فاکتوریل (2×3×3) در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار و دو مرحله (شروع تشکیل میوه و شروع رسیدگی میوه) اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل محلولپاشی با سه غلظت سولفات آهن (0 و 2 و 4 در هزار به ترتیب F0، F2 و F4)، سه غلظت سولفات روی (0، 3 و 6 در هزار به ترتیب Zn0، Zn3 و Zn6) و دو غلظت کلرید کلسیم (0 و 4 در هزار به ترتیب Ca0، و Ca4) بودند. بر اساس آزمون (38 df=،05/0 t(α=مستقل، به استثناء غلظت Zn، غلظت عناصر Fe، Ca و محتوای آنتوسیانین در میوههای سالم بیشتر از میوههای آسیب دیده بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که محلولپاشی با سولفات آهن، سولفات روی و کلرید کلسیم بهصورت جداگانه یا ترکیبی در کاهش وقوع و شدت سفیدشدگی آریل مؤثر بود. از سوی دیگر، تاثیر مشارکت عنصر کلسیم در کاهش بروز عارضه سفیدشدگی آریل قابل ملاحظه و حاکی از اثر همافزایی عنصر کلسیم با عنصر آهن و روی بود؛ بهطوریکه کاربرد همزمانZn -Fe در ترکیب با Ca کارایی بیشتری نسبت به سایر تیمارها برای کاهش صفات مورد اشاره داشت. از اینرو، بهمنظور کاهش همزمان در وقوع و شدت عارضه سفیدشدگی آریل، محلولپاشی با سولفات آهن 4 در هزار- سولفات روی 6 یا 3 در هزار- کلرید کلسیم 4 در هزار ( Fe4Zn6Ca4 ،Fe4Zn3Ca4) در دو مرحله شروع تشکیل میوه و شروع رسیدگی میوه انار توصیه میشود.
مقالات پژوهشی
محسن محمدرضایی؛ معظم حسن پور اصیل؛ جمالعلی الفتی؛ محمدمهدی قیصری
چکیده
موسیر ایرانی با نام Allium hirtifolium Boiss گیاهی پیازدار و چند ساله و بومی ایران است. با توجه به کاربرد گسترده آن در صنایع غذایی و دارویی و استفاده بیرویه از رویشگاههای طبیعی، این گیاه در معرض نابودی و انقراض قرار دارد ازاینرو تحقیقات در جهت اهلیسازی و وارد شدن آن به سیستمهای زراعی ضرورت دارد. در برنامههای اصلاحی در راستای اهلیسازی ...
بیشتر
موسیر ایرانی با نام Allium hirtifolium Boiss گیاهی پیازدار و چند ساله و بومی ایران است. با توجه به کاربرد گسترده آن در صنایع غذایی و دارویی و استفاده بیرویه از رویشگاههای طبیعی، این گیاه در معرض نابودی و انقراض قرار دارد ازاینرو تحقیقات در جهت اهلیسازی و وارد شدن آن به سیستمهای زراعی ضرورت دارد. در برنامههای اصلاحی در راستای اهلیسازی تودههای بومی گیاهی، اولین قدم ارزیابی تنوع و پتانسیل ژنتیکی موجود در تودههای گیاهی است. در مطالعه حاضر تنوع ژنتیکی تودههای موسیرهای جمعآوری شده از شش رویشگاه طبیعی استان اصفهان با استفاده از ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک و فیتوشیمیایی مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج تجزیه واریانس بر اساس صفات مورد مطالعه نشان داد که بین تودههای موسیر مورد مطالعه از نظر صفات مورد بررسی تفاوت معنیداری (01/0P ≤ ) وجود دارد و در این بین وزن تر و خشک سوخ و سطح برگ بیشترین ضریب تغییرات را دارا بودند. بر اساس تجزیه خوشهای تودههای مورد بررسی در چهار گروه دستهبندی شدند. با توجه به ارزیابیهای صورت گرفته نتایج حاکی از آنست که بیشترین مقادیر کلروفیل، کاروتنوئید، فعالیت آنتیاکسیدانی، وزن تر و خشک سوخ و سطح برگ برای تودههای جمعآوری شده از رویشگاههای مرتفع ( ارتفاعات بالاتر از 2700 متری) بود. در حالیکه تنها مقدار بالای تعداد برگ برای تودههای جمعآوری شده از ارتفاعات زیر 2600 متری ثبت شد. از این رو میتوان نتیجه گرفت علاوهبر فاکتورهای ژنتیکی عامل ارتفاع به عنوان یکی از تأثیرگذارترین اهرمهای محیطی روی تنوع زیستی مشاهده شده در بین تودههای مورد بررسی دخیل بوده است. یافتههای این مطالعه میتواند در برنامههای آتی برای بهنژادی تودههای موسیر در جهت اهلیسازی و حفاظت از رویشگاههای طبیعی مورد استفاده قرار گیرد.
مقالات پژوهشی
فائزه رضوانی نیا؛ سحر زمانی؛ محمدتقی عبادی
چکیده
زنجبیل (Zingiber officinale Roscoe.) گیاهی چندساله و ریزومدار بوده که به عنوان مهمترین ادویه در تجارت جهانی مطرح میباشد. ریزوم زنجبیل علاوه بر دارو به عنوان ادویه و طعمدهنده در غذاها، نوشیدنیها و غیره کاربرد گسترده دارد و نیز توسط سازمان بهداشت جهانی و سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد به عنوان مکمل غذایی تعریف شده است. در این مطالعه، ضمن بررسی ...
بیشتر
زنجبیل (Zingiber officinale Roscoe.) گیاهی چندساله و ریزومدار بوده که به عنوان مهمترین ادویه در تجارت جهانی مطرح میباشد. ریزوم زنجبیل علاوه بر دارو به عنوان ادویه و طعمدهنده در غذاها، نوشیدنیها و غیره کاربرد گسترده دارد و نیز توسط سازمان بهداشت جهانی و سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد به عنوان مکمل غذایی تعریف شده است. در این مطالعه، ضمن بررسی و تحلیل بازار جهانی این ادویه ارزشمند، پتانسیلهای ایران در خصوص تولید جهت تامین نیاز داخلی و ورود به مسیر صادرات بررسی شد. در این پژوهش، اطلاعات مربوط به میزان تولید، عملکرد و سطح زیرکشت زنجبیل در کشورهای مختلف از سایت سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) استخراج شد. به منظور ارزیابی تجارت زنجبیل، شامل صادرات و واردات زنجبیل در ایران و جهان طی سالهای 2022-2010 میلادی از اطلاعات مرکز تجارت جهانی استفاده شد. طبق ارزیابیهای بدست آمده، میزان تولید کل زنجبیل در جهان از 571/718/1 تن در سال 2010 با افزایش 183 درصدی به 216/874/4 تن در سال 2022 رسیده است و هند، نیجریه، چین، نپال و اندونزی جزو کشورهای اصلی تولیدکننده زنجبیل در جهان طی این سالها بودهاند. همچنین بررسی میزان تجارت جهانی زنجبیل نشان داد که صادرات این محصول از حدود 9/655 میلیون دلار در سال 2010 با رشد 37 درصدی به 5/900 میلیون دلار در سال 2022 افزایش یافت و میزان واردات نیز با رشد 97 درصدی از 7/568 میلیون دلار در سال 2010 به 125/1 میلیارد دلار افزایش داشت که این آمار بیانگر افزایش تجارت جهانی این محصول میباشند. چین، هلند، هند، پرو و تایلند به عنوان کشورهای برتر صادرکننده و کشورهای امریکا، ژاپن، هلند، آلمان و پاکستان به عنوان برترین واردکنندههای زنجبیل معرفی شدند. بررسی آمارهای ایران نشان داد ارزش صادرات کل زنجبیل توسط ایران در سال 2022، 000/15 دلار بوده است در حالی که میزان واردات از 35/1 میلیون دلار در سال 2010 به 36/6 میلیون دلار رسید که افزایش 7/4 برابری حجم واردات این محصول را نشان میدهد. مقصد زنجبیلهای صادرشده از ایران، کشورهای عراق و آذربایجان بوده و مبدا زنجبیلهای واردشده به ایران، کشورهای چین، امارات متحده عربی و هند بوده است. در ایران، استان تهران تنها استان تولیدکننده زنجبیل کشور بود که با 3/0 هکتار سطح زیر کشت معادل 23 تن زنجبیل در شرایط گلخانهای تولید نموده است. در ایران، تولیدات کمتر از حد نیاز داخلی موجب افزایش چشمگیر واردات نسبت به صادرات این گیاه شده است. بنابراین با توجه به ارزیابی و موفقیت کشت محصولات مشابه در کشور، وجود اراضی وسیع و شرایط آب و هوایی بهینه به ویژه در استانهایی مانند سیستان و بلوچستان و هرمزگان پبشنهاد میگردد کشت زنجبیل مورد توجه قرار گیرد تا ضمن تامین بازارهای داخلی، به صادرات گسترده نیز دست یافت. همچنین با توجه به سطح زیرکشت گلخانههای کشور که 000/24 هکتار میباشد، با در نظرگرفتن متوسط تولید 10 تن زنجبیل در هکتار، اگر تنها 10 درصد از کشت گلخانهای موجود به کشت زنجبیل اختصاص داده شود، میتوان دست کم 000/24 تن زنجبیل تازه تولید نمود که بطور کامل پاسخگوی نیاز داخلی خواهد بود و امکان صادرات را نیز مهیا مینماید.
مقالات پژوهشی
فهیمه قائمیزاده؛ فرشاد دشتی
چکیده
درک الگوی بیان ژنهای مسیر بهارش در همگروههای (کلونهای) مختلف سیر جهت نیل به گلدهی و بهبود برنامههای اصلاحی این گیاه حائز اهمیت است. بدین منظور الگوی بیان ژنهای AsFLC (بازدارنده گلدهی)، AsSOC1، AsAP1 و AsAP2 (محرکهای گلدهی) در سیر گلده، نیمه گلده و غیر گلده ایرانی با استفاده از Real-Time PCR ارزیابی شد. بر ای این منظور استخراج RNA و سپس ساخت CDNA ...
بیشتر
درک الگوی بیان ژنهای مسیر بهارش در همگروههای (کلونهای) مختلف سیر جهت نیل به گلدهی و بهبود برنامههای اصلاحی این گیاه حائز اهمیت است. بدین منظور الگوی بیان ژنهای AsFLC (بازدارنده گلدهی)، AsSOC1، AsAP1 و AsAP2 (محرکهای گلدهی) در سیر گلده، نیمه گلده و غیر گلده ایرانی با استفاده از Real-Time PCR ارزیابی شد. بر ای این منظور استخراج RNA و سپس ساخت CDNA از مریستم انتهایی هر سه همگروه (ماهیانه پس از کشت) و گل آذین سیر گلده و نیمه گلده صورت گرفت. بیشترین بیان AsFLC در هر سه همگروه در 4هفته پس از کاشت (قبل از بهارش) مشاهده شد و در سیر غیر گلده در مقایسه با سیر گلده و نیمه گلده به ترتیب 03/2 و 13/1 برابر بیشتر بود. پس از بهارش بیان AsFLC در هر سه همگروه کاهش و بیان AsSOC1، AsAP1 در مرحله تبدیل مریستم رویشی به زایشی افزایش یافت. بیشترین میزان بیان AsSOC1 و AsAP1 در 12 هفته پس از کاشت در سیر گلده مشاهده شد که به ترتیب 41/18 و 21/2 برابر بیشتر از سیر غیر گلده بود. بیان AsAP2 با کمی تاخیر و در 16 هفته پس از کاشت در سیر گلده و نیمه گلده به بیشترین میزان خود رسید و در سیر گلده 33/2 برابر سیر نیمه گلده بود. در مجموع این احتمال وجود دارد که کاهش بیان AsFLC طی بهارش و افزایش بیان AsSOC1 و AsAP1 طی انتقال مریستم به فاز زایشی در سیر گلده منجر به تشکیل ساقه گلدهنده شود. اما بیان بالای AsFLC و سپس بیان پایین AsSOC1 و AsAP1 ممکن است به عدم تشکیل ساقه گلدهنده در سیر غیر گلده و ساقه کوتاه و غیر طبیعی در سیر نیمه گلده منجر شود. همچنین به نظر میرسد بیان پایین AsAP1 و عدم بیان AsAP2 درگلآذین سیر نیمه گلده از دلایل تشکیل گل آذین ناقص در این همگروه باشد.
مقالات پژوهشی
مینا بهرامی؛ مهدی جهانی؛ محمد حسین امینی فرد
چکیده
استفاده از عصاره و اسانس گیاهان میتواند جایگزین بسیار مناسبی باشد. چرا که ثابت شده است اسانس برخی گیاهان دارای خاصیت ضد میکروبی است. این مطالعه بهمنظور تعیین اثر ضد قارچی اسانسهای زنجبیل، زنیان، ترخون و هل در پنج غلظت صفر، 200، 400، 600 و 800 میکرولیتر در لیتر روی میوه انار جهت جلوگیری از رشد قارچ پنیسیلیوم در شرایط In vitro و In vivo است. ...
بیشتر
استفاده از عصاره و اسانس گیاهان میتواند جایگزین بسیار مناسبی باشد. چرا که ثابت شده است اسانس برخی گیاهان دارای خاصیت ضد میکروبی است. این مطالعه بهمنظور تعیین اثر ضد قارچی اسانسهای زنجبیل، زنیان، ترخون و هل در پنج غلظت صفر، 200، 400، 600 و 800 میکرولیتر در لیتر روی میوه انار جهت جلوگیری از رشد قارچ پنیسیلیوم در شرایط In vitro و In vivo است. نتایج آزمایش In vitro نشان داد که افزایش غلظت اسانسها، فعالیت ضد قارچی آنها را نیز افزایش میدهد، بهطوریکه کمترین قطر کلونی قارچ از غلظت 800 میکرولیتر بر لیتر اسانس بهدست آمد. مقایسه میانگین نوع اسانس نشان داد که، بیشترین میزان بازدارندگی در اسانس زنجبیل و کمترین میزان در اسانس هل بر روی رشد کلنی قارچ مشاهده شد. نتایج اثر متقابل نشان داد که غلظتهای بالاتر از 200 میکرولیتر در لیتر اسانس زنیان مانع رشد 100 درصدی کلنی قارچ شدند. در شرایط In vivo بهترین ظاهر میوه در انارهای آغشته به اسانسهای زنیان و زنجبیل بهدست آمد وکمترین آن در اسانس هل مشاهده شد. اسانس زنجبیل دارای بیشترین میزان مواد جامد محلول (79/15)، فنول کل (194/0 میلیگرم اسید گالیک بر 100 گرم وزن تر) و سفتی بافت میوه (67/7 نیتون بر کیلوگرم) بود. بیشترین pH آب میوه و میزان آنتیاکسیدان از تیمار اسانس زنجبیل و زنیان حاصل شد. نتایج اثر متقابل تیمارها نشان داد که بیشترین میزان آنتی اکسیدان میوههای انار آلوده به قارچ پنیسیلیوم در تیمار 800 میکرولیتر در لیتر اسانس زنیان بهدست آمد. نتایج این بررسی نشان داد که میتوان از اسانسهای گیاهی زنجبیل و زنیان بهعنوان کنترلکننده بیماریهای پس از برداشت در محصولات کشاورزی استفاده کرد.
مقالات پژوهشی
مهدی مرادی؛ حسین نستری نصرابادی؛ محمدناصر مودودی؛ وحید شمس آبادی
چکیده
چکیده گیاهان همواره در معرض تنشهای زنده و غیر زنده محیطی قرار میگیرند که اثرات منفی بر روی رشد، متابولیسم و عملکرد آنها میگذارد. آلودگی خاک با عناصر سنگین سرب و کادمیوم یکی از مهمترین آلودگیهای زیست محیطی میباشد. استفاده از کودهای زیستی از جمله قارچهای مایکوریزا آربوسکولار یک راهکار مناسب جهت کاهش اثرات نامطلوب تنش فلزات ...
بیشتر
چکیده گیاهان همواره در معرض تنشهای زنده و غیر زنده محیطی قرار میگیرند که اثرات منفی بر روی رشد، متابولیسم و عملکرد آنها میگذارد. آلودگی خاک با عناصر سنگین سرب و کادمیوم یکی از مهمترین آلودگیهای زیست محیطی میباشد. استفاده از کودهای زیستی از جمله قارچهای مایکوریزا آربوسکولار یک راهکار مناسب جهت کاهش اثرات نامطلوب تنش فلزات سنگین میباشد. بادرشبویه از گیاهان دارویی مهم میباشد که کاربرد وسیعی در صنایع دارویی، غذایی، بهداشتی و آرایشی دارد. تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر قارچ مایکوریزا آربوسکولار بر خصوصیات رشدی، محتوی رنگیزههای فتوسنتزی و میزان اسانس گیاه بادرشبویه تحت تنش فلزات سنگین سرب و کادمیوم به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با چهار تکرار در شرایط گلخانه انجام گرفت. فاکتور اول شامل فلزات سنگین در پنج سطح (شاهد (بدون آلودگی)، سرب 150، سرب 300، کادمیوم 40 و کادمیوم 80 میلیگرم در کیلوگرم خاک) و عامل دوم قارچ مایکوریزا در دو سطح (بدون مایهزنی و مایهزنی با قارچ مایکوریزا) بود. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت فلزات سنگین به ویژه کادمیوم در خاک، اغلب صفات رشدی، محتوی رنگیزههای فتوسنتزی به طور معنیداری نسبت به شاهد کاهش پیدا کرد. مایهزنی گیاهان با قارچ مایکوریزا، صفات مذکور را در شرایط تنش فلزات سنگین بهبود بخشید. بیشترین میزان اسانس در گیاهان میکوریزی آلوده به سرب 300 میلیگرم در کیلوگرم خاک حاصل گردید. گیاهان مایکوریزی درصد اسانس بیشتری را نسبت به گیاهان غیرمایکوریزی نشان دادند. با توجه به افزایش پاسخهای فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و همچنین افزایش موادموثره گیاه که از اهداف دارویی در این گیاه محسوب میشود، استفاده از قارچ مایکوریزا برای کشت و کار تجاری گیاه بادرشبویه در خاکهای آلوده به فلزات سنگین سرب و کادمیوم توصیه میشود.
مقالات پژوهشی
لیلا تقی پور؛ مهدی حسینی فرهی؛ پریسا حیاتی؛ پدرام عصار
چکیده
عروسک پشت پرده یا فیسالیس (Physalis peruviana L.) یکی از اعضای مهم خانواده سیبزمینی سانان محسوب میشود. میوههای فیسالیس غنی از مواد معدنی، ویتامینها و ترکیبات فیتوشیمیایی با خواص ضد توموری و ضدالتهابی هستند و همین امر آن را بسیار محبوب نموده است. فیسالیس میوهای فرازگرا است که دارای عمر پس از برداشت بسیار کوتاه است و معمولاً حداکثر تا ...
بیشتر
عروسک پشت پرده یا فیسالیس (Physalis peruviana L.) یکی از اعضای مهم خانواده سیبزمینی سانان محسوب میشود. میوههای فیسالیس غنی از مواد معدنی، ویتامینها و ترکیبات فیتوشیمیایی با خواص ضد توموری و ضدالتهابی هستند و همین امر آن را بسیار محبوب نموده است. فیسالیس میوهای فرازگرا است که دارای عمر پس از برداشت بسیار کوتاه است و معمولاً حداکثر تا ۵ روز ماندگاری دارد؛ بنابراین، نیاز به استفاده از تیمارهای ایمن پس از برداشت برای حفظ کیفیت و افزایش عمر ماندگاری آن احساس میشود. در پژوهش حاضر، میوههای فیسالیس با رنگ نارنجی کامل و کاسبرگهای زرد از یک گلخانه تجاری در شهرستان پاسارگاد استان فارس برداشت و پس از ارزیابی ظاهری، با آب دیونیزه شسته و در هوای آزاد خشک شدند. طرح آزمایشی مورداستفاده فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی شامل 12 تیمار با سه تکرار برای هر تیمار (20 میوه در هر تکرار) بود. فاکتورهای آزمایشی شامل غوطهوری میوهها به مدت پنج دقیقه در چهار سطح غلظت محلول ملاتونین (100، 200، و 300 میکرومولار و آب مقطر بهعنوان شاهد) و زمان نمونهبرداری در سه سطح (روزهای 7، 14 و 21 انبارمانی) بود. پس از غوطهوری، میوههای هر گروه به مدت ۳۰ دقیقه در هوای آزاد خشک شدند و در کیسههای پلیاتیلن با نسبت سوراخ 3 درصد بستهبندی و در دمای ۱۰ درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 5 ± 90 درصد به مدت ۲۱ روز نگهداری شدند. ارزیابیهای هفتگی نشان داد که بهطور کلی و نسبت به شاهد، تیمار پس از برداشت ملاتونین منجر به کاهش نرخ تنفس و فعالیت آنزیم پلیفنول اکسیداز (PPO) در آبمیوه شد و همچنین موجب بهبود یا حفظ مقادیر کاروتنوئید پوست، مواد جامد محلول کل (TSS)، اسید قابل تیتر (TA)، اسید آسکوربیک، فنول کل، فعالیت آنزیم فنیلآلانین آمونیالیاز (PAL) و فعالیت آنتیاکسیدانی کل در آبمیوه گردید. پس از ۲۱ روز انبارمانی و در پایان آزمایش، ارزیابی مجموع صفات نامبرده نشان داد که میوههای تیمار شده با ۳۰۰ میکرومولار ملاتونین، در مقایسه با سایر گروههای آزمایشی، از نظر ارزش غذایی، ظاهر، و سازوکارهای مقابله با تنش اکسایشی پس از برداشت برتر بودند. در مورد مواد جامد محلول کل و اسیدیته قابل تیتر، تفاوت معنیداری بین میوههای تیمار شده با غلظتهای مختلف ملاتونین مشاهده نشد؛ اما میوههای تیمار شده با دو غلظت بالاتر ملاتونین، کمینه نرخ تنفس و بیشینه مقدار اسید آسکوربیک آبمیوه را داشتند. همچنین، میوههای تیمار شده با ۳۰۰ میکرومولار ملاتونین، در مقایسه با تمامی گروههای آزمایشی دیگر، سطوح بالاتری از فنول کل، فعالیت آنزیم PAL، فعالیت آنتیاکسیدانی کل و کاروتنوئید پوست داشتند، و کمترین فعالیت آنزیم PPO نیز در این گروه مشاهده شد. در نهایت چنین نتیجهگیری شد که تیمار میوههای فیسالیس با ملاتونین خارجی، بهویژه در غلظت 300 میکرومولار، میتواند با تعدیل فرایندهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مختلف، به طور قابلتوجهی کیفیت پس از برداشت و ماندگاری آنها را بهبود بخشد. این تکنیک پتانسیل افزایش بازارپسندی و ارزش اقتصادی فیسالیس برداشتشده را بهعنوان یک محصول باغی باارزش بالا دارد.
مقالات پژوهشی
مریم ایاسه؛ محسن کافی؛ مهدی خان سفید؛ مجید شکرپور؛ روح انگیز نادری
چکیده
چکیده
ایران در منطقه خشکی از جهان قرار دارد که شوری خاک اغلب با شرایط خشکسالی همزمان است. تنش شوری از طریق القای تنش اسمزی، تنش اکسیداتیو و ایجاد سمیت یونی باعث ایجاد اختلال در رشد طبیعی گیاهان میشود. هدف از این مطالعه بررسی پاسخهای فیزیکوشیمیایی و رشد اولیه گیاهچه سه گیاه بابونه کبیر (Tanacetum parthenium)، بومادران (Achillea millefolium) و قیچ (Zygophyllum ...
بیشتر
چکیده
ایران در منطقه خشکی از جهان قرار دارد که شوری خاک اغلب با شرایط خشکسالی همزمان است. تنش شوری از طریق القای تنش اسمزی، تنش اکسیداتیو و ایجاد سمیت یونی باعث ایجاد اختلال در رشد طبیعی گیاهان میشود. هدف از این مطالعه بررسی پاسخهای فیزیکوشیمیایی و رشد اولیه گیاهچه سه گیاه بابونه کبیر (Tanacetum parthenium)، بومادران (Achillea millefolium) و قیچ (Zygophyllum eurypterum) به سطوح مختلف تنش شوری صفر (شاهد) ، 5/1، 3 و 6 دسیزیمنس بر متر بود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در شرایط گلخانهای در کشت گلدانی اجرا شد. برای اعمال تنش شوری از ماده سدیم کلرید استفاده شد و تنش شوری در مرحلهی رشدی استقرار گیاهچهای صورت گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که با افزایش غلظت شوری میزان رنگریزه های فتوسنتزی (کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنوئید و کلروفیل کل) کاهش یافت که با کاهش میزان رشد طولی اندام هوایی و ریشه همراه بود. همچنین نتایج نشان داد که در سطوح تنش شوری شدید، میزان خسارت اکسیداتیو افزایش یافت که منجر به افزایش پراکسیداسیون چربی (MDA ) و کاهش پایداری غشاء سلولی شد که با کاهش رنگیزههای فتوسنتزی و در نهایت اختلال در رشد بهینه اولیه گیاه همراه بود. در پاسخ به تنش اکسیداتیو حاصل از تنش شوری، ظرفیت آنتیاکسیدانتی هر سه گونه موردمطالعه افزایش یافت. همچنین نتایج نشان داد که میزان تعادلی نسبت پتاسیم به سدیم رابطه معنی داری با گونه گیاهی، اندام گیاه و سطح غلظت شوری داشت که بیشترین آن در اندام هوایی بابونه کبیر مشاهده شد. به طور کلی، با توجه به پاسخهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی مرتبط با تحمل تنش شوری، هر سه گیاه مورد مطالعه به تنش شوری تحمل نسبتا بالایی داشتند، اما بیشترین تحمل تنش شوری در گیاه بابونه کبیر مشاهده گردید. بنابراین، کشت این سه گونه با ارزش زینتی معطر و دارویی میتواند یک راهکار مناسب برای پایداری اکولوژی اکوسیستمهای شور و همچنین کاربست در ترکیب کاشت در مناظر شهری باشد.
کلمات کلیدی: پایداری یونها، تنش شوری، گیاهان معطر، ظرفیت آنتیاکسیدانی
مقالات پژوهشی
سیداصغر موسوی؛ مریم تاتاری
چکیده
برای ارزیابی تحمل به خشکی در نهالهای ارقام تجارتی بادام، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی طی سالهای 1399 و 1400 در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری(شهرکرد) اجرا گردید. کرت اصلی شامل سطوح مختلف آبیاری بر اساس میزان درصد رطوبت قابل استفاده خاک بین ظرفیت زراعی (F.C) تا نقطه ...
بیشتر
برای ارزیابی تحمل به خشکی در نهالهای ارقام تجارتی بادام، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی طی سالهای 1399 و 1400 در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری(شهرکرد) اجرا گردید. کرت اصلی شامل سطوح مختلف آبیاری بر اساس میزان درصد رطوبت قابل استفاده خاک بین ظرفیت زراعی (F.C) تا نقطه پژمردگی دائم (P.W.P) شامل 70 درصد (شاهد یا بدون تنش)، 50 درصد (تنش ملایم)، 30 درصد (تنش متوسط) و 10 درصد رطوبت ظرفیت زراعی (تنش شدید) تعیین و اعمال گردید. کرت فرعی نهالهای پیوندی ارقام شاهرود 6، 7، 8، 10، 12، 13 و 21 بود که همگی بر روی پایه GN پیوند زده شده بودند. پایه رویشی GN نیز در کنار ارقام پیوندی کشت و مقایسه گردید. جهت اندازهگیری میزان رطوبت خاک از دستگاه رطوبت سنج (TDR) استفاده شد. تیمارهای رطوبتی به مدت چهار ماه از اول خرداد تا پایان شهریور ماه اعمال شد و پس از آن صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی ثبت گردیدند. طبق نتایج، کمترین وزن تر و خشک اندام هوایی تحت تنش شدید خشکی در رقم شاهرود 13 به ترتیب با میانگین-های 601 و 66/364 گرم مشاهده شد. در شدیدترین سطح تنش رقم شاهرود 8، بیشترین مقادیر کلروفیل a و b را به ترتیب با میانگینهای 48/7 و 07/2 میلیگرم در گرم وزن تر نشان داد. کمترین کاهش RWC در پایه GN با کاهش 94/20 درصدی دیده شد. این پایه کمترین نشت یونی (94/43 درصد) را نیز نشان داد. بیشترین افزایش در مقدار MDA در رقم شاهرود 13 دیده شد. رقم شاهرود 6 در تنش رطوبتی شدید بیشترین محتوای پرولین (17/63 میلیگرم در گرم وزن تر) را داشت. در شدیدترین سطح تنش، ارقام شاهرود 13 و 6 به عنوان حساسترین و ارقام شاهرود 8 و 12 به عنوان متحملترین ارقام به تنش خشکی شناخته شدند.
مقالات پژوهشی
احمد اکرمی؛ حسن بیات؛ سعید دقیقی؛ محمد حسین امینی فرد
چکیده
با توجه به اهمیت روزافزون کمبود منابع آبی کشور و اهمیت اقتصادی قابل توجه در کشت و کار گل نرگس رقم شهلا، دستیابی به راهکارهایی جهت افزایش کیفیت و تولید در واحد سطح این گل حائز اهمیت میباشد. بهمنظور بررسی تأثیر تاریخ کاشت، آبیاری تابستانه و میکروارگانیسمهای مؤثر (EM) بر صفات رشدی، زینتی و فیزیولوژیکی گل نرگس (Narcissus tazetta cv. Shahla)، آزمایشی ...
بیشتر
با توجه به اهمیت روزافزون کمبود منابع آبی کشور و اهمیت اقتصادی قابل توجه در کشت و کار گل نرگس رقم شهلا، دستیابی به راهکارهایی جهت افزایش کیفیت و تولید در واحد سطح این گل حائز اهمیت میباشد. بهمنظور بررسی تأثیر تاریخ کاشت، آبیاری تابستانه و میکروارگانیسمهای مؤثر (EM) بر صفات رشدی، زینتی و فیزیولوژیکی گل نرگس (Narcissus tazetta cv. Shahla)، آزمایشی مزرعهای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی سالهای زراعی 1402-1400 در شهر قائن، استان خراسان جنوبی، اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل دو فاکتور زمان کاشت (10 تیر و 10 شهریور) و زمانهای مختلف آبیاری (بدون آبیاری، همراه با آبیاری و آبیاری با کود EM) بودند. نتایج نشان داد بیشترین مقدار طول برگ (38/27 سانتیمتر) و ارتفاع گیاه (15/25 سانتیمتر) از سوخهای کاشته شده در شهریور همراه با کود زیستی EM بهدست آمد. با این وجود بیشترین تعداد برگ و عرض برگ نیز از سوخهای کاشته شده در تاریخ 10 تیر ماه همراه با آبیاری با کود زیستی EM مشاهده شد. بیشترین صفات زایشی مانند قطر تاج گل، طول گل، قطر گل، طول ساقه گلدهنده و تعداد گل در متر مربع از کاشت سوخ در تیر ماه همراه با آبیاری به ثبت رسید. علاوه بر این، بیشترین مقادیر کلروفیل کل، کارتنوئید، ازت و پتاسیم در کشت شهریور مشاهده شد. بهطور کلی نتایج بیانگر آن است که کاشت سوخهای نرگس در تاریخ 10 تیر ماه، همراه با آبیاری تابستانه باعث افزایش قابل توجهی در صفات رویشی و زایشی مزرعه گل نرگس در استان خراسان جنوبی میگردد.
مقالات پژوهشی
مینا غزائیان؛ داراب حسنی؛ صدیقه زمانی؛ محمد ادیبی
چکیده
پکان با نام علمی Carya illinoensis متعلق به خانواده Juglandaceaeاست. پکان نیاز سرمائی پائینی داشته و شرایط گرم را بخوبی تحمل کرده و محصولی تجاری و با ارزش تولید مینماید. درختان پیوندی پکان شامل 4 ژنوتیپ برتر استان گلستان (G4,G3,G43,G63) و 2 رقم تجاری ماهان و کومانچ در قالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی در دو منطقه در استان گلستان به مدت 3 سال مورد ارزیابی قرار ...
بیشتر
پکان با نام علمی Carya illinoensis متعلق به خانواده Juglandaceaeاست. پکان نیاز سرمائی پائینی داشته و شرایط گرم را بخوبی تحمل کرده و محصولی تجاری و با ارزش تولید مینماید. درختان پیوندی پکان شامل 4 ژنوتیپ برتر استان گلستان (G4,G3,G43,G63) و 2 رقم تجاری ماهان و کومانچ در قالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی در دو منطقه در استان گلستان به مدت 3 سال مورد ارزیابی قرار گرفتند. در فاز دوم آزمایش خصوصیات میوه و عملکرد بر اساس دسکریپتور پکان بررسی شد. اثر مکان و سال تنها بر روی صفت وزن میوه معنیدار گردید. بر این اساس بیشترین وزن میوه در ژنوتیپ G43 (11.75 گرم) بود. ژنوتیپ G43 در بین ارقام و ژنوتیپهای مورد مطالعه در هر دو منطقه دارای میزان رشد قویتربوده و حجم تاج بالاتری نشان داد. بر اساس نتایج حاصله، از نظر عملکرد در میان ژنوتیپهای استان و رقم موجود بالاترین عملکرد در سال دوم و متعلق به ژنوتیپ G43 ( 1.62 کیلوگرم به ازای هر درخت) و پس از آن G63 (با میزان 1.17 کیلوگرم به ازای هر درخت) و کمترین عملکرد در رقم کومانچ (با میزان 0.8 کیلوگرم به ازای هر درخت) بوده است.همچنین از نظر وزن میوه نتایج نشان داد که ژنوتیپ G43 در گرگان در سال دوم بیشترین وزن میوه (12.2 گرم) را داشته است. همچنین این ژنوتیپ از نظر ابعاد میوه دارای بیشترین طول میوه (4.22 سانتیمتر) می باشد. ژنوتیپ G4 در گرگان در سال دوم دارای کمترین وزن میوه (5.74 گرم) بوده است. مقایسه میانگین درصد مغز نشان داد ژنوتیپهای G3 و G4 اختلاف معنی داری نداشته و در یک گروه قرار میگیرند. بیشترین درصد مغز در ژنوتیپهای G3 ( 53.31-53.4 درصد) و G4 (54.83- 55.43 درصد) در هر دو مکان و هر دو سال میباشد. در این صفت ژنوتیپهای G43 و G63 و رقم کومانچ تفاوت معنیداری نداشته و هر سه در یک گروه قرار گرفتند. بر اساس نتایج فاز اول اجرای طرح که مطالعه خصوصیات رویشی بود بیشترین ارتفاع در رقم ماهان (242.5 سانتیمتر) و کمترین در ژنوتیپ G63 (118.66 سانتیمتر) بود. همچنین کمترین گسترش تاج در ژنوتیپ G63 (90.11 سانتیمتر) و بیشترین در رقم کومانچ (138.72) بدست آمد. اختلاف معنیداری بین دو منطقه از نظر تاثیر بر صفات رویشی بدست آمد. طول فصل رشد در بین ارقام در منطقه گنبد 257 روز و در گرگان از 237 تا 247 روز متفاوت بود. بر اساس ارزیابی این دو فاز و با در نظر گرفتن شرایط رشد و باردهی، دو ژنوتیپ G4 ، G43 و G63 میتوانند بعنوان ژنوتیپهای امیدبخش جهت توسعه مد نظر قرار داده شوند.