گیاهان دارویی
محمد باقر رضوی نیا؛ نسیبه پورقاسمیان؛ فرزاد نجفی
چکیده
آلودگی به فلزات سنگین یکی از معضلات اصلی زیستمحیطی و کشاورزی در دهههای اخیر است. مطالعه حاضر به بررسی پاسخهای رشدی و بیوشیمیایی گیاه دارویی مرزنجوش بستانی (Origanom marjoram) در برابر تنش عناصر سنگین کادمیوم و سرب پرداخته است. این مطالعه در طرح فاکتوریل و در قالب بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار در گلخانه دانشگاه شهید باهنر مرکز آموزش ...
بیشتر
آلودگی به فلزات سنگین یکی از معضلات اصلی زیستمحیطی و کشاورزی در دهههای اخیر است. مطالعه حاضر به بررسی پاسخهای رشدی و بیوشیمیایی گیاه دارویی مرزنجوش بستانی (Origanom marjoram) در برابر تنش عناصر سنگین کادمیوم و سرب پرداخته است. این مطالعه در طرح فاکتوریل و در قالب بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار در گلخانه دانشگاه شهید باهنر مرکز آموزش عالی کشاورزی بردسیر در سال 1400 انجام شد. فاکتور اول شامل کادمیوم در چهار سطح (صفر، 6، 12 و 24 میلی گرم در کیلوگرم خاک) و فاکتور دوم شامل سرب در چهار سطح ( صفر، 150، 300 و 450 میلی گرم در کیلوگرم خاک) در نظر گرفته شد. وزن خشک اندام هوایی و ریشه، غلظت سرب و کادمیوم در اندام هوایی و ریشه، پراکسیداسیون لیپیدها (MDA)، فلاونوئید، آنتوسیانین، فنول کل، پرولین، پروتئین، آنتیاکسیدانتهای آنزیمی شامل، گایاکول پراکسیداز (GPX)، آسکوربات پراکسیداز (APX) و کاتالاز (CAT) اندازهگیری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که کلیه صفات مذکور تحت تأثیر اثرات ساده سرب و کادمیوم قرار گرفتند. اثر متقابل کادمیوم × سرب روی پرولین، پروتئین، GPX، پلی فنل، فلاونوئید و آنتوسیانین معنیدار نبود. وزن خشک اندام هوایی و ریشه در حضور کادمیوم و سرب کاهش و غلظت عناصر سرب و کادمیوم، افزایش پیدا کرده است، بااینحال، این آسیب در حضور کادمیوم بیشتر از سرب بود. حضور کادمیوم در محیط حاوی سرب اثر بازدارندگی در جذب سرب توسط گیاه داشت و بالعکس. بیشترین میزان MDA در ترکیب غلظت سرب 450 و کادمیوم 24 میلی گرم بر کیلوگرم گزارش شد. بررسی فعالیت سه آنزیم نشان داد که حداکثر فعالیت آنزیم کاتالاز در ترکیب کادمیوم 6 و سرب 450 میلی گرم بر کیلوگرم بهمیزان 0/066 و کمترین آن در شاهد 27/0 واحد جذب بر گرم وزن تر بود. همچنین، بیشترین فعالیت APX در ترکیب غلظت 24 کادمیوم و صفر سرب 3/21 و کمترین آن در شاهد 0/97 واحد جذب بر گرم وزن تر گیاه گزارش شد. استفاده از کادمیوم و سرب در بالاترین سطح مصرفی نسبت به شاهد، بهترتیب سبب افزایش فعالیت GPX بهمیزان 204 و 40 درصد گردید. در بررسی فنول کل، فلاونوئید و آنتوسیانین و پروتئین، با افزایش غلظت کادمیوم از صفر به 24 میلی گرم بر کیلوگرم، بهترتیب 52، 42، 208 و 81 درصد و برای پروتئین 39 درصد کاهش نشان داد. این صفات با افزایش سرب از صفر به 450، بهترتیب، 14، 14، 58 و 40 درصد افزایش و برای پروتئین 24 درصد کاهش نشان داد. با توجه به نتایج موجود به نظر میرسد که با افزایش عناصر سنگین متابولیتهای ثانویه افزایش یافته و به دنبال آن مقاومت به فلز سنگین نیز افزایش مییابد.
سید محمد باقر رضوی نیا؛ نسیبه پورقاسمیان؛ فرزاد نجفی
چکیده
آلودگی خاک به فلزات سنگین به دلیل خطرات زیست محیطی که برای سلامت انسان دارد، در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است. به منظور بررسی واکنشهای زیستی گیاه دارویی بادرنجبویه (Melissa officinalis) در شرایط تنش کادمیم و سرب، این مطالعه در طرح فاکتوریل و در قالب بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار در شرایط گلخانهای انجام شد. کادمیم ...
بیشتر
آلودگی خاک به فلزات سنگین به دلیل خطرات زیست محیطی که برای سلامت انسان دارد، در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است. به منظور بررسی واکنشهای زیستی گیاه دارویی بادرنجبویه (Melissa officinalis) در شرایط تنش کادمیم و سرب، این مطالعه در طرح فاکتوریل و در قالب بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار در شرایط گلخانهای انجام شد. کادمیم در چهار سطح (صفر، 6، 12 و 24 میلیگرم کادمیم در کیلوگرم خاک) به عنوان فاکتور اول و سرب در چهار سطح (صفر، 150، 300 و 450 میلیگرم سرب در کیلوگرم خاک) به عنوان فاکتور دوم در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد با افزایش غلظت کادمیم و سرب وزن خشک اندام هوایی و ریشه، میزان پروتئین، میزان فتوسنتز، سرعت تعرق و کارایی فلورسانس کلروفیل کاهش معنیدار یافت، با این وجود، این کاهش در حضور کادمیم بیش از سرب مشاهده شد. اثر متقابل دو عنصر نیز صفات مذکور را کاهش داد. همچنین میزان مالون دی آلدهید، درصد اسانس و پرولین با افزایش غلظت هر دو عنصر در محیط افزایش یافت. با اینحال اثر متقابل دو عنصر بر صفات مذکور نشان داد که همراهی دو عنصر با یکدیگر باعث کاهش اثر منفی هر یک از عناصر به تنهایی میشود. افزایش غلظت هریک از عناصر کادمیم و سرب به تنهایی غلظت همان عنصر را در بخش هوایی و ریشه به طور معنیداری افزایش داد و این مسئله بیانگر رابطه مستقیم بین مقدار فلز در محیط و جذب آن توسط گیاه است. غلظت کادمیم در بخش هوایی و ریشه در بالاترین سطح کادمیم (24 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) ، به ترتیب 96/1و 98/0(میکروگرم بر گرم وزن خشک) گزارش شد. غلظت سرب در بخش هوایی و ریشه در بالاترین سطح آن (450 میلیگرم برکیلوگرم خاک) به ترتیب 55/3 و 02/2 (میکروگرم بر گرم وزن خشک) گزارش شد. همچنین اثر متقابل دو عنصر نشان داد که افزایش کادمیم در محیط باعث کاهش غلظت سرب در گیاه شد و افزایش غلظت سرب در محیط باعث کاهش غلظت کادمیم در گیاه شد. هیچ یک از دو عنصر سرب و کادمیم در اسانس این گیاه مشاهده نشد. همچنین در سطوح 12 و 24 میلیگرم کادمیم در کیلوگرم خاک (سطوح بالای کادمیم)، افزایش غلظت سرب از 150 به 450 میلیگرم، فاکتور انتقال کادمیم را 97/6 و 26/11 درصد افزایش داد. از مطالعه حاضر می توان دریافت که به طور کلی، گیاه از کادمیم بیشتر از سرب آسیب دیده و اثر بازدارندگی کادمیم و سرب روی یکدیگر تقریباً در تمام صفات مشاهده شد، همچنین با توجه به عدم حضور عناصر در اسانس، شاید بتوان گیاه بادرنجبویه را به عنوان گزینه مناسبی جهت کشت در مناطق آلوده معرفی نمود.
نسیبه پورقاسمیان؛ مهدی نقی زاده؛ روح اله مرادی؛ محمد سالاری
چکیده
به منظور مطالعه تأثیر بستر کاشت و اسید هیومیک بر برخی شاخصهای رشد و ویژگیهای بیوشیمیایی گیاهچه گوجهفرنگی، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل در پایه طرح کاملاً تصادفی در پنج تکرار صورت گرفت. فاکتورهای مورد بررسی شامل بستر کاشت (پیت، کوکوپیت، خاکبرگ، کمپوست، ورمیکمپوست، کود گاوی و خاک رس) و اسید هیومیک (به دو صورت محلولپاشی و ...
بیشتر
به منظور مطالعه تأثیر بستر کاشت و اسید هیومیک بر برخی شاخصهای رشد و ویژگیهای بیوشیمیایی گیاهچه گوجهفرنگی، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل در پایه طرح کاملاً تصادفی در پنج تکرار صورت گرفت. فاکتورهای مورد بررسی شامل بستر کاشت (پیت، کوکوپیت، خاکبرگ، کمپوست، ورمیکمپوست، کود گاوی و خاک رس) و اسید هیومیک (به دو صورت محلولپاشی و عدم محلولپاشی) بودند. نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد که بیشترین و کمترین درصد و سرعت جوانهزنی به ترتیب به بستر کاشت پیت و کود دامی تعلق داشت. همچنین، بیشترین وزن خشک اندام هوایی (17/1 گرم)، سطح برگ (9/125) تعداد میانگره (19/6)، ارتفاع گیاه (51/13 سانتیمتر) و میزان کلروفیل a (55/2) در بستر کشت پیت مشاهده شد. بستر کود دامی در صفات نامبرده کمترین میزان را نشان داد. بعنوان مثال کمترین میزان وزن خشک اندام هوایی (44/0 گرم) و ارتفاع بوته (67/16 سانتیمتر) مربوط به تیمار کود دامی بود. میزان کاروتنوئید در بسترهای کود دامی و رس بیش از بقیه بسترها بود. همچنین محلولپاشی نسبت به عدم محلولپاشی، ارتفاع گیاهچه، سطح برگ، تعداد میانگره، کلروفیل a و کاروتنوئید را افزایش معنیداری داد. نتایج نشان داد که وزن خشک اندام هوایی، ارتفاع گیاهچه و تعداد میانگره تحت اثر متقابل بستر کاشت و اسید هیومیک قرار گرفتند. در کلیه صفات فوق بسترهای ضعیف مانند خاک رس و کود دامی نسبت به بقیه بسترها به مصرف اسید هیومیک پاسخ بهتری دادند. بعنوان مثال، کاربرد اسید هیومیک باعث افزایش حدود 62 و 3 درصدی وزن خشک اندام هوایی نسبت به عدم استفاده از اسید هیومیک به ترتیب در تیمارهای کود دامی و پیت شد. بطور کلی، به نظر میرسد استفاده از بستر پیت به همراه محلولپاشی با اسید هیومیک میتواند منجر به بهبود رشد نشاء گوجهفرنگی شود.