فیزیولوژی پس از برداشت
محمدرضا زندی؛ عبدالحسین ابوطالبی جهرمی؛ بهنام بهروزنام؛ عبدالرسول ذاکرین
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی تیمار هورمونی جیبرلیک اسید و میدان مغناطیسی بر صفات مرتبط با ماندگاری توت فرنگی رقم’سلوا‘، در شرایط تنش دمایی، به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تیمارهای تحقیق شامل جیبرلیک اسید در سه سطح شاهد (صفر)، 50 و 100 میلیگرم در لیتر، میدان مغناطیسی در 3 سطح شاهد،10 و 20 میلیتسلا و تنش ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی تیمار هورمونی جیبرلیک اسید و میدان مغناطیسی بر صفات مرتبط با ماندگاری توت فرنگی رقم’سلوا‘، در شرایط تنش دمایی، به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تیمارهای تحقیق شامل جیبرلیک اسید در سه سطح شاهد (صفر)، 50 و 100 میلیگرم در لیتر، میدان مغناطیسی در 3 سطح شاهد،10 و 20 میلیتسلا و تنش دمایی در سه سطح 2، 8 و 20 درجه سانتیگراد بودند. میوههای توت فرنگی رقم ‘سلوا‘ تحت تأثیر تیمارهای مغناطیسی قرار داده شد و سپس به مدت 2 دقیقه در محلول هورمونی جیبرلیک اسید غوطهور و پس از خشک کردن، به مدت 8 روز در یخچالهای مختلف با دماهای مطابق با تیمارهای پژوهش نگهداری شدند. صفات مورد بررسی شامل وزن میوه، قطر میوه، طول میوه، درصد رطوبت میوه، اسیدیته قابل تیتراسیون، pH آبمیوه و ویتامین C بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اثرات ساده و متقابل سهگانه تیمارها بر تمام صفات مورد مطالعه معنیدار بود. مقایسه میانگین اثر متقابل سهگانه تیمار جیبرلیک اسید × میدان مغناطیسی × دما نشان داد که بیشترین مقدار وزن میوه (49/19 گرم)، بیشترین مقدار قطر میوه (7/33 میلیمتر)، بیشترین طول میوه (62/48 میلیمتر)، بیشترین مقدار رطوبت میوه (65/34 درصد)، در تیمار 50 میلیگرم در لیتر جیبرلیک اسید، میدان مغناطیسی 10 میلیتسلا و دمای 8 درجه سانتیگراد حاصل گردید. کمترین مقدار وزن میوه (65/10 گرم) در تیمار بدون جیبرلیک اسید، عدم استفاده از میدان مغناطیسی و دمای 20 درجه سانتیگراد بدست آمد. کمترین مقدار کاهش وزن میوه (74/3 درصد) در تیمار 50 میلیگرم در لیتر جیبرلیک اسید، میدان مغناطیسی 20 میلیتسلا و دمای 2 درجه سانتیگراد بدست آمد. کمترین مقدار قطر میوه (52/21 میلیمتر)، کمترین مقدار طول میوه (63/25 میلیمتر) در تیمار عدم مصرف جیبرلیک اسید، عدم وجود میدان مغناطیسی و دمای 20 درجه سانتیگراد بدست آمد. کمترین مقدار اسیدیته قابل تیتراسیون (31/0 درصد)، کمترین مقدار pH آب میوه (68/4) و بیشترین مقدار ویتامین C (92/34 میلیگرم در 100 میلیلیتر) در تیمار عدم مصرف جیبرلیک اسید، عدم استفاده از میدان مغناطیسی و دمای 20 درجه سانتیگراد و کمترین مقدار ویتامین C نیز معادل 20/5 میلیگرم در 100 میلیلیتر در تیمار عدم مصرف جیبرلیک اسید، عدم استفاده از میدان مغناطیسی و دمای 20 درجه سانتیگراد بدست آمد. از لحاظ اثر متقابل سهگانه تیمارهای پژوهش، بهترین تیمار مؤثر بر افزایش مدت زمان نگهداری توت فرنگی، تیمار ترکیبی مصرف 50 میلیگرم در لیتر جیبرلیک اسید و میدان مغناطیسی 10 میلیتسلا و دمای 8 درجه سانتیگراد بود.
محمدرضا اصغری؛ زهرا آذرشریف؛ حسین تاجیک؛ علیرضا فرخزاد
چکیده
استفاده از مواد شیمیایی برای کنترل ضایعات و حفظ کیفیت محصولات برداشت شده به دلیل اثرات مضر بر محیط زیست با محدودیتهای جدی روبرو است. اخیراً پوششهای خوراکی پتانسیل خوبی در حفظ کیفیت و ایمنی میوه و سبزیهای مختلف از خود نشان دادهاند. تأثیر پوشش صمغ باریجه (در غلظتهای صفر، 1، 2 و 3 درصد وزنی/حجمی)، اسانس زیره سبز (در غلظتهای صفر، ...
بیشتر
استفاده از مواد شیمیایی برای کنترل ضایعات و حفظ کیفیت محصولات برداشت شده به دلیل اثرات مضر بر محیط زیست با محدودیتهای جدی روبرو است. اخیراً پوششهای خوراکی پتانسیل خوبی در حفظ کیفیت و ایمنی میوه و سبزیهای مختلف از خود نشان دادهاند. تأثیر پوشش صمغ باریجه (در غلظتهای صفر، 1، 2 و 3 درصد وزنی/حجمی)، اسانس زیره سبز (در غلظتهای صفر، 100 و 200 میکرولیتر در لیتر) و کلرور کلسیم (در غلظتهای صفر و یک درصد وزنی/حجمی) بر واکنشهای فیزیولوژیکی و کیفی میوه گیلاس رقم سیاه مشهد (Prunus avium cv. Siah Mashhad) مورد بررسی قرار گرفت. میوههای پوششدار شده به مدت 30 روز در دمای 1±2 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 95-90 درصد در انبار (پخچال) نگهداری شدند. ارزیابی کیفی میوهها در ابتدای نگهداری، پس از 15 و 30 روز نگهداری در دمای 1±2 درجه سانتیگراد بهعلاوه یک روز نگهداری در دمای 20 درجه سانتیگراد انجام گرفت. پوشش صمغ باریجه، اسانس زیره سبز و کلرور کلسیم نهتنها سرعت افزایش pH و مواد جامد محلول را کاهش دادند، بلکه بهطور مؤثری اسیدهای آلی کل، محتوی آب و درصد رطوبت میوه، فعالیت آنزیم فنیل آلانینآمونیالیاز، فنول و فلاونوئید کل میوه را در سطح بالا حفظ نمودند. همچنین در پایان مدت نگهداری بافت میوههای تیمار شده با یک درصد وزنی/حجمی کلرور کلسیم محتوی پرولین بالاتر و مالوندیآلدهید کمتر داشتند. ترکیب صمغ باریجه، اسانس زیره سبز و کلرور کلسیم با همدیگر به صورت معنیداری تأثیر بیشتری نسبت به کاربرد جداگانه تیمارها برکاهش فرآیندهای پیری، حفظ صفات کیفی، ترکیبات آنتیاکسیدانی و ماندگاری میوه گیلاس داشت.
غلامحسین داوری نژاد؛ سکینه عارفخانی؛ مجید عزیزی؛ مهدی زارعی
چکیده
در این پژوهش اثر سطوح مختلف اسید سالیسیلیک و کلریدکلسیم بر قابلیت ماندگاری، ویژگیهای کیفی و فعالیت آنتیاکسیدانی میوه هلو رقم ’آمسدن‘ مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. میوهها در مرحله بلوغ تجاری برداشت، و در غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک (1 و 2 میلیمولار)، کلریدکلسیم ...
بیشتر
در این پژوهش اثر سطوح مختلف اسید سالیسیلیک و کلریدکلسیم بر قابلیت ماندگاری، ویژگیهای کیفی و فعالیت آنتیاکسیدانی میوه هلو رقم ’آمسدن‘ مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. میوهها در مرحله بلوغ تجاری برداشت، و در غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک (1 و 2 میلیمولار)، کلریدکلسیم (5/1 و 3 درصد)، ترکیب اسید سالیسیلیک و کلرید کلسیم (1-5/1، 1-3، 2-5/1 و 2-3) و همچنین آب مقطر (شاهد) بهمدت 5 دقیقه غوطهور شدند. پس از خشک شدن در هوای آزاد در بستههای پلیاتیلنی بستهبندی و در دمای 4 درجه سانتیگراد با رطوبت نسبی 85-80 درصد بهمدت 35 روز انبار گردیدند. طی روزهای اول و آخر انبارداری تغییرات وزن میوه، سفتی بافت میوه، درصد پوسیدگی، pH، مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، اسید آسکوربیک و فعالیت آنتیاکسیدانی میوهها اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که در انتهای دوره انبارداری میزان کاهش وزن میوه، درصد پوسیدگی، pH، مواد جامد محلول افزایش معنیداری داشتند، درحالیکه سفتی بافت میوه، اسیدیته قابل تیتراسیون، اسید آسکوربیک و فعالیت آنتیاکسیدانی کاهش معنیداری نشان دادند. تیمارهای اسیدسالیسیلیک و کلریدکلسیم بهطور معنیداری از کاهش وزن میوه جلوگیری نموده و باعث حفظ سفتی بافت میوهها شدند. در این شرایط، بیشترین میزان اسید قابل تیتراسیون، اسید آسکوربیک و فعالیت آنتیاکسیدانی و کمترین مواد جامد محلول و درصد پوسیدگی در تیمارهای اسید سالیسیلیک و کلرید کلسیم نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد. تیمار ترکیبی اسید سالیسیلیک و کلریدکلسیم تأثیر بیشتری نسبت به هر کدام از تیمارها بهطور جداگانه داشت. نتایج این پژوهش نشان میدهد که استفاده از اسیدسالیسیلیک و کلریدکلسیم میتواند بهعنوان راهکار مؤثری در تکنولوژی پس از برداشت میوهای هلو معرفی گردد.
زیبا محمدی؛ سید نجم الدین مرتضوی
چکیده
آلسترومریا یکی از مهم ترین گل های شاخه بریده می باشد که به کمک برخی مواد می توان ماندگاری آن را افزایش داد. این پژوهش با هدف مطالعه اثر برخی محلول های شیمیایی در پس از برداشت گل های بریدنی آلسترومریا رقم استراتوس به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور ساکارز ) 0، 5، 10 و 15 گرم در لیتر( و اسید سالیسیلیک )0، 100، 200 و 400 میلی ...
بیشتر
آلسترومریا یکی از مهم ترین گل های شاخه بریده می باشد که به کمک برخی مواد می توان ماندگاری آن را افزایش داد. این پژوهش با هدف مطالعه اثر برخی محلول های شیمیایی در پس از برداشت گل های بریدنی آلسترومریا رقم استراتوس به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور ساکارز ) 0، 5، 10 و 15 گرم در لیتر( و اسید سالیسیلیک )0، 100، 200 و 400 میلی گرم در لیتر (در سه تکرار اجرا گردید. ماندگاری، محتوای نسبی آب برگ و گلبرگ، نشت الکترولیت برگ و گلبرگ، جذب محلول، محتوای کلروفیل و درصد زردی برگ بررسی شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تأثیر ساکارز فقط بر نشت الکترولیت گلبرگ و میزان کلروفیل معنی دار شد. اثر اسید سالیسیلیک بر تمام صفات به جز نشت الکترولیت گلبرگ در سطح یک درصد معنی دار شد. اثر متقابل ساکارز و اسید سالیسیلیک بر تمام صفات در سطح پنج درصد تأثیر معنی دار داشت. نتایج نشان داد که تیمار 15 گرم در لیتر ساکارز بیشترین میزان کلروفیل a و کمترین نشت الکترولیت گلبرگ را دارا بود. تیمار 400 میلی گرم در لیتر اسید سالیسیلیک بیشترین ماندگاری، محتوای نسبی آب برگ و گلبرگ، کلروفیل، جذب محلول و کمترین نشت الکترولیت برگ و زردی برگ را نسبت به شاهد نشان داد. تیمار 15 گرم در لیتر ساکارز همراه با 400 میلی گرم در لیتر اسید سالیسیلیک بیشترین ماندگاری، جذب محلول و کمترین نشت الکترولیت گلبرگ را نسبت به شاهد دارا بود. بنابراین استفاده از 400 میلی گرم در لیتر اسید سالیسیلیک برای افزایش ماندگاری و کیفیت گل های بریده آلسترومریا توصیه می شود.