بهاره پارسا مطلق؛ پرویز رضوانی مقدم؛ رضا قربانی؛ ذبیح اله اعظمی ساردویی
چکیده
این تحقیق با هدف ارزیابی کودهای آلی، شیمیایی، زیستی بر نیاز حرارتی، مراحل نموی و برخی شاخصهای فیزیولوژیک گیاه دارویی چای ترش تحت تاثیر سطوح مختلف آب آبیاری، در سال زراعی 93-1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه جیرفت، به صورت کرتهای خرد شده نواری در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. سطوح آب آبیاری در سه سطح 60 ، 80 و 100 درصد ...
بیشتر
این تحقیق با هدف ارزیابی کودهای آلی، شیمیایی، زیستی بر نیاز حرارتی، مراحل نموی و برخی شاخصهای فیزیولوژیک گیاه دارویی چای ترش تحت تاثیر سطوح مختلف آب آبیاری، در سال زراعی 93-1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه جیرفت، به صورت کرتهای خرد شده نواری در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. سطوح آب آبیاری در سه سطح 60 ، 80 و 100 درصد نیاز آبی گیاه بهعنوان عامل کرتهای افقی و منبع تغذیهای گیاه در 5 سطح (کود زیستی مایکوریزا، ورمیکمپوست، کود گاوی، کود شیمیایی (نیتروژن، فسفر و پتاسیم) و تیمار شاهد) بهعنوان عامل کرتهای عمودی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که درجه روز رشد سطوح مختلف آبیاری و منابع مختلف تغذیهای، بسیار مشابه بود، اینطور بهنظر میرسد آغاز گلدهی گیاه چای ترش بیشتر تحت تأثیر فتوپریودیسم بوده و میزان آب قابل دسترس گیاه و تغذیهی آن تأثیر بسیار اندکی داشته است. همچنین اثر سطوح مختلف آب آبیاری و منابع مختلف تغذیهای بر شاخص سطح برگ و تجمع ماده خشک معنیدار بود. بیشترین شاخص دوام سطح برگ در سطح آبیاری 100 و 80 درصد نیاز آبی گیاه و منبع تغذیهای کود گاوی و ورمیکمپوست مشاهده شد. بیشترین عملکرد کاسبرگ خشک (1217 کیلوگرم در هکتار) در سطح 100 درصد نیاز آبی گیاه و منبع تغذیهای کود گاوی و کمترین آن در تیمار شاهد در سطح 60 درصد نیاز آبی گیاه (493 کیلوگرم در هکتار) بهدست آمد. با توجه به شرایط خاکی و اقلیم منطقه مورد مطالعه، استفاده از تیمارهای کود گاوی یا ورمیکمپوست در کنار میزان آبیاری 80 درصد نیاز آبی گیاه بهمنظور رشد گیاه چای ترش مناسب به نظر میرسد.
فریما دعایی؛ پرویز رضوانی مقدم؛ رضا قربانی؛ احمد بالندری
چکیده
به منظور بررسی تاثیر کاربرد کودهای آلی، معدنی و زیستی بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه گیاه کاسنی پاکوتاه آزمایشی در سال زراعی 91-1390، به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفت .در این آزمایش فاکتور کودهای آلی و شیمیایی در چهار سطح (چهار تن در هکتار ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر کاربرد کودهای آلی، معدنی و زیستی بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه گیاه کاسنی پاکوتاه آزمایشی در سال زراعی 91-1390، به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفت .در این آزمایش فاکتور کودهای آلی و شیمیایی در چهار سطح (چهار تن در هکتار کمپوست زباله شهری، چهار تن در هکتار ورمیکمپوست،130 کیلوگرم در هکتار کود اوره و عدم مصرف کود (شاهد)) و فاکتورکود زیستی در دو سطح (کود زیستی بیوسولفور + 100 کیلوگرم در هکتار کود گوگرد خالص و عدم مصرف کود زیستی بیوسولفور و گوگرد (شاهد)) استفاده شد. نتایج نشان داد اثرات ساده و متقابل فاکتورهای مورد مطالعه، روی صفات مورفولوژیک (ارتفاع بوته، تعداد پنجه در بوته، تعداد شاخههای فرعی در بوته)، اجزای عملکرد دانه مانند، تعداد دانه در گلآذین، وزن هزار دانه، وزن دانه در بوته، عملکرد دانه و شاخص برداشت معنیدار نبود. نتایج جدول تجزیه واریانس نشان داد که تعداد گلآذین در بوته، تعداد دانه در بوته و عملکرد بیولوژیک (05/0 p
مهسا اقحوانی شجری؛ پرویز رضوانی مقدم؛ رضا قربانی؛ مهدی نصیری محلاتی
چکیده
به منظور مطالعه اثرات کاربرد منفرد و تلفیقی کودهای آلی، زیستی و شیمیایی بر عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی گشنیز (Coriandrum sativum L.)، آزمایشی در سال زراعی 90-1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و 12 تیمار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: 1- کود زیستی میکوریزا، 2- کود زیستی ...
بیشتر
به منظور مطالعه اثرات کاربرد منفرد و تلفیقی کودهای آلی، زیستی و شیمیایی بر عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی گشنیز (Coriandrum sativum L.)، آزمایشی در سال زراعی 90-1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و 12 تیمار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: 1- کود زیستی میکوریزا، 2- کود زیستی بیوسولفور به همراه گوگرد آلی بنتونیتدار، 3- کود شیمیایی (NPK)، 4- کود گاوی، 5- ورمی کمپوست، 6- میکوریزا + کود شیمیایی، 7- میکوریزا + کود گاوی، 8- میکوریزا + ورمی کمپوست، 9- بیوسولفور + کود شیمیایی، 10- بیوسولفور + کود گاوی، 11- بیوسولفور + ورمی کمپوست و 12- شاهد. نتایج نشان داد که بیشترین تعداد شاخه جانبی (6/6 عدد) در تیمار کاربرد تلفیقی کود زیستی بیوسولفور با کود گاوی و بیشترین تعداد چتر در بوته (19 عدد) و چترک در چتر (5 عدد) در تیمار کاربرد منفرد کود زیستی میکوریزا به دست آمد. حداکثر تعداد دانه در چتر (6/21 عدد)، تعداد دانه در بوته (366 عدد)، عملکرد دانه (1468 کیلوگرم در هکتار) و شاخص برداشت (55 درصد) در تیمار مصرف تلفیقی کود زیستی میکوریزا با کود شیمیایی مشاهده شد. کاربرد تلفیقی کود زیستی بیوسولفور با کود شیمیایی اثر چشمگیری در افزایش وزن صد دانه و عملکرد بیولوژیکی گیاه داشت. بیشترین مقادیر درصد و عملکرد اسانس دانه بهترتیب در تیمارهای مصرف منفرد کود زیستی میکوریزا و مصرف تلفیقی کود زیستی میکوریزا با کود شیمیایی بهدست آمد (2/0درصد و 2602 گرم در هکتار). بهطور کلی نتایج آزمایش نشان داد که کاربرد کودهای زیستی به خصوص میکوریزا نقش چشمگیری در افزایش عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی گشنیز داشت. علاوه بر این، مصرف تلفیقی کودهای زیستی به خصوص میکوریزا با کودهای آلی و شیمیایی اثرات به مراتب بهتری در مقایسه با کاربرد منفرد منابع کودی مورد مطالعه ایجاد کرد.
راهله نقیبی؛ پرویز رضوانی مقدم؛ احمد بالندری؛ رضا قربانی
چکیده
به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی و تلقیح میکوریزایی بر عملکرد کمی و کیفی برداشت های مختلف گیاه دارویی کاسنی پاکوتاه (Cichorium pumilum Jacq.) آزمایشی در سال زراعی 92-91 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد به اجرا درآمد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی اجرا شد. در این مطالعه 12 تیمار؛ که شامل کود آلی در چهار سطح (کود گاوی، ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی و تلقیح میکوریزایی بر عملکرد کمی و کیفی برداشت های مختلف گیاه دارویی کاسنی پاکوتاه (Cichorium pumilum Jacq.) آزمایشی در سال زراعی 92-91 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد به اجرا درآمد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی اجرا شد. در این مطالعه 12 تیمار؛ که شامل کود آلی در چهار سطح (کود گاوی، اسید هیومیک ، فولویک اسید و شاهد) و تلقیح میکوریزایی درسه سطح (تلقیح با Glomus mosseaeو تلقیح با G. intraradices و عدم تلقیح) در نظر گرفته شدند. داده های آزمایش بهدلیل تولید دو برداشت بهصورت کرتهای خرد شده در زمان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی مورد تجزیه آماری قرار گرفتند. 12 تیمار کودی به عنوان عامل اصلی، دو برداشت به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند و صفاتی از جمله وزن برگ در بوته، وزن ساقه در بوته، نسبت برگ به ساقه، شاخص سطح برگ، عملکرد تر زیست توده، عملکرد خشک زیست توده و میزان پلی فنول برگ اندازهگیری شد. بیشترین وکمترین عملکرد خشک زیست توده گیاه کاسنی پاکوتاه در برداشت دوم و اول (به ترتیب 4544 و 1739 کیلوگرم در هکتار) حاصل شد. تلقیح گونه های میکوریزا باعث افزایش عملکرد خشک زیست توده و شاخص سطح برگ، وزن برگ در بوته، در مقایسه با شاهد گردید. با این وجود بین تیمارهای G. mosseae وG. intraradices تفاوت معنی داری در صفات ذکر شده مشاهد نشد .کاربرد کودهای آلی نیز باعث بهبود صفات مذکور در گیاه کاسنی پا کوتاه شد. به طوریکه بیشترین میزان ماده خشک، شاخص سطح برگ و وزن برگ در بوته از کاربرد کود آلی اسید هیومیک حاصل گردید. کاربرد این تیمارهای تغذیهای اثر معنی داری بر میزان پلی فنول برگ نداشت. بهطور کلی بر اساس نتایج حاصله کاربرد کودهای زیستی و آلی صفات مورد مطالعه در آزمایش را در گیاه کاسنی پا کوتاه درعمده صفات مورد مطالعه باعث بهبود بخشید و تیمار mosseae G. + اسید هیومیک بهترین تیمار بود. همچنین کاربرد این منابع تغذیه ای می تواند منجر به کاهش مصرف کودهای شیمیایی در اکوسیستم های کشاورزی شود که گامی مهم در راستای به حداقل رسانیدن آلودگی محیط و کشاورزی پایدار است.
سید محمد سیدی؛ پرویز رضوانی مقدم؛ رضا قربانی؛ مهدی نصیری محلاتی
چکیده
به منظور تعیین اثر دورههای رقابت علفهای هرز بر عملکرد، اجزای عملکرد و عملکرد روغن و نیز تعیین دوره بحرانی کنترل علفهای هرز سیاهدانه بر اساس افت عملکرد روغن، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و 12 تیمار در سال زراعی 89-1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. تیمارهای آزمایش در دو سری شامل دوره های کنترل ...
بیشتر
به منظور تعیین اثر دورههای رقابت علفهای هرز بر عملکرد، اجزای عملکرد و عملکرد روغن و نیز تعیین دوره بحرانی کنترل علفهای هرز سیاهدانه بر اساس افت عملکرد روغن، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و 12 تیمار در سال زراعی 89-1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. تیمارهای آزمایش در دو سری شامل دوره های کنترل و تداخل علف های هرز تنظیم شدند. سری اول شامل شش تیمار بود که از زمان سبز شدن تا صفر، 14، 28، 42، 56 و70 روز پس از سبز شدن در کرت ها، علفهای هرز کنترل شدند و سپس به آنها تا زمان برداشت سیاهدانه اجازه رشد داده شد. سری دوم نیز شامل شش تیمار بودکه از زمان سبز شدن تا دورههای ذکر شده به علفهای هرز در کرت ها اجازه رشد داده شد و سپس تا زمان برداشت، این علف های هرز کنترل شدند. نتایج آزمایش نشان داد که دورههای کنترل و تداخل علفهای هرز عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و نیز عملکرد روغن سیاهدانه را به طور معنی داری تحت تاثیر قرار دادند. همچنین افزایش دورههای رقابت در هر دو سری تیمارهای کنترل و تداخل علف های هرز منجر به کاهش معنی دار و همزمان تعداد شاخه جانبی و تعداد فولیکول در بوته، تعداد دانه در فولیکول، وزن دانه در فولیکول، وزن هزار دانه و شاخص برداشت شد. بر حسب 5/2، 5 و 10 درصد افت عملکرد قابل قبول روغن، شروع دوره بحرانی کنترل علفهای هرز در سیاهدانه به ترتیب 12، 15 و 20 روز پس از کاشت (معادل 77/100، 02/125 و 49/168 درجه روز-رشد) تعیین شد. همچنین پایان دوره بحرانی کنترل علفهای هرز سیاهدانه نیز بر حسب افت عملکرد روغن در سطوح ذکر شده به ترتیب 76، 74 و 70 روز پس از سبز شدن (معادل 50/1000، 02/955 و 877 درجه روز-رشد) محاسبه گردید. کاهش عملکرد دانه، بیولوژیک و نیز عملکرد روغن می تواند نشان دهنده قدرت ضعیف سیاهدانه در رقابت با علفهای هرز باشد.