سبزیکاری
محمد حسین امینی فرد؛ سجاد ندافان؛ حسن بیات؛ مهدی جهانی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر کود مرغی و سولفات پتاسیم بر میزان صفات بیوشیمیایی و عملکرد گیاه شنبلیه، پژوهشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال زراعی 1401-1400 انجام گردید. تیمارهای آزمایش شامل کود پلیت مرغی در سه سطح (صفر، 1000 و 2000 کیلوگرم در هکتار) بهصورت کاربرد خاکی و سولفات پتاسیم (سولوپتاس) در چهار سطح (صفر، 1/5، 3 و 5 در ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر کود مرغی و سولفات پتاسیم بر میزان صفات بیوشیمیایی و عملکرد گیاه شنبلیه، پژوهشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال زراعی 1401-1400 انجام گردید. تیمارهای آزمایش شامل کود پلیت مرغی در سه سطح (صفر، 1000 و 2000 کیلوگرم در هکتار) بهصورت کاربرد خاکی و سولفات پتاسیم (سولوپتاس) در چهار سطح (صفر، 1/5، 3 و 5 در هزار) بهصورت محلول پاشی بودند. نتایج نشان داد که کود مرغی در همه صفات بهجز میزان قند محلول و فعالیت آنتیاکسیدانی، سبب افزایش معنیدار صفات بیوشیمیایی و عملکرد دانه شنبلیله شد، بهطوریکه تیمار 2000 کیلوگرم در هکتار کود مرغی، بالاترین میزان فنل (10/793 میلیگرم بر گرم وزن خشک)، میزان فلاونوئید (4/475 میلیگرم بر گرم وزن خشک)، کلروفیل a (2/591 میلیگرم بر گرم وزن تر) و کلروفیل b (055/3 میلیگرم بر گرم وزن تر) و عملکرد دانه (1185/8 کیلوگرم در هکتار) را به خود اختصاص داد. در تأثیر سولفات پتاسیم (سولوپتاس) بر صفات بیوشیمیایی شنبلیله مشاهده شد که همه صفات بهجز میزان فنل و فعالیت آنتیاکسیدانی، همگی در سطح سه در هزار، دارای بالاترین میزان بودند که با سطح پنج در هزار اختلاف معنیداری نداشتند. نتایج اثر متقابل تیمارها نشان داد که در تمام صفات بهجز صفت فعالیت آنتیاکسیدانی، بالاترین میزان مصرف هر دو کود، بیشترین میزان صفات بیوشیمیایی و عملکرد دانه را به خود اختصاص دادند، بهطوریکه، بیشترین سطوح هر دو تیمار (2000 کیلوگرم در هکتار کود مرغی و سولوپتاس 5 در هزار) سبب افزایش عملکرد دانه، میزان فنل و کلروفیل b نسبت به سطح شاهد شد. بیشترین میزان کلروفیل a نیز مربوط به برهمکنش 2000 کیلوگرم در هکتار کود مرغی و سولوپتاس 3 در هزار بهمیزان 3/11 میلیگرم بر گرم وزنتر بود. در مجموع، در بین سطوح مورد بررسی در دو تیمار، سطح 2000 کیلوگرم در هکتار کود مرغی و 3 در هزار سولوپتاس برای دستیابی به افزایش عملکرد دانه و بهبود صفات بیوشیمیایی برای گیاه شنبلیله پیشنهاد میگردد.
سبزیکاری
نیلوفر حارث آبادی؛ سیده عاطفه حسینی؛ محمد حسین امینی فرد
چکیده
ویروس پژمردگی لکهای گوجهفرنگی (Tomato spotted wilt virus) متعلق به جنس توسپوویروس (Tospovirus)و خانواده بنیاویریده (Bunyaviridae) میباشد. این ویروس خسارت زیادی به کشتهای گوجهفرنگی و انواع گیاهان در گلخانههای کشور وارد نموده است. همواره به جهت افزایش مقاومت گیاهان و کنترل آلودگیهای ویروسی از تغذیه کودی گیاهان استفاده میشود. یکی ...
بیشتر
ویروس پژمردگی لکهای گوجهفرنگی (Tomato spotted wilt virus) متعلق به جنس توسپوویروس (Tospovirus)و خانواده بنیاویریده (Bunyaviridae) میباشد. این ویروس خسارت زیادی به کشتهای گوجهفرنگی و انواع گیاهان در گلخانههای کشور وارد نموده است. همواره به جهت افزایش مقاومت گیاهان و کنترل آلودگیهای ویروسی از تغذیه کودی گیاهان استفاده میشود. یکی از عناصر مورد نیاز گیاه عنصر آهن میباشد که در روند تحمل گیاه به انواع تنشها اثر زیادی دارد. بنابراین، به منظور بررسی اثرات متقابل ویروس پژمردگی لکهای گوجهفرنگی و عنصر آهن بر برخی خصوصیات بیوشیمیایی دو رقم گوجهفرنگی ، تحقیقی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و چهار تیمار در دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل رقم با دو سطح (رقم ’موبیل‘ و رقم ’ریوگراند‘) و محلولپاشی آهن در حضور آلودگی ویروسی با سه غلظت (صفر، 5/1 و 3 میلیلیتر کود آهن مایع در یک لیتر آب) اعمال شد. صفات بیوشیمیایی مورد بررسی در این آزمایش شامل قندکل، فنل، فلاونوئید، آنتیاکسیدان و کلروفیل (a، bو کلروفیل کل) بودند. نتایج این تحقیق نشان داد کاربرد برگی کود آهن در غلظت 5/1میلیلیتر منجر به افزایش محتوی قند کل در گیاهان آلوده شد. همچنین نتایج مقایسه میانگینها حاکی از آن است که بیشترین میزان آنزیمهای آنتیاکسیدان در گیاهان آلوده به ویروس با 34/73 درصد مشاهده شد. در بین ارقام از نظر میزان فنل و فلاونوئید تفاوت معنیداری در سطح احتمال یک درصد وجود داشت به نحوی که بیشترین میزان فنل در رقم ’موبیل‘ با 68/0میلیگرم در صد گرم و بیشترین میزان فلاونوئید در رقم ’ریوگراند‘ با 51/0 میلیگرم در گرم وزن تازه مشاهده شد. در مجموع کود آهن با غلظت 5/1 میلیلیتر باعث بهبود قندکل در گیاهان آلوده به ویروس پژمردگی لکهای گوجهفرنگی شد و همراه با فنل و آنزیمهای آنتیاکسیدان بر کاهش گسترش ویروس به ویژه در رقم ’موبیل‘ تاثیر مثبتی گذاشت و منجر به کاهش شدت علائم شد.
سبزیکاری
محمد حسین امینی فرد؛ محبوبه عسگریان؛ مهدی جهانی؛ مهدی خیاط
چکیده
ورمی کمپوست یکی از روشهای مناسب تبدیل مواد زاید آلی به کودهای آلی می باشد و استفاده از آن باعث بهبود شرایط فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک میشود. همچنین مس یک عنصر ریزمغذی گیاه است، به گونهای که کمبود آن، متابولیسم گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد. به منظور بررسی تأثیر ورمیکمپوست و سولفات مس بر صفات بیوشیمیایی گیاه دارویی ریحان، ...
بیشتر
ورمی کمپوست یکی از روشهای مناسب تبدیل مواد زاید آلی به کودهای آلی می باشد و استفاده از آن باعث بهبود شرایط فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک میشود. همچنین مس یک عنصر ریزمغذی گیاه است، به گونهای که کمبود آن، متابولیسم گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد. به منظور بررسی تأثیر ورمیکمپوست و سولفات مس بر صفات بیوشیمیایی گیاه دارویی ریحان، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند اجرا شد. فاکتورها شامل ورمیکمپوست در سه سطح (صفر، 5 و 10 تن در هکتار) و سولفات مس در سه سطح (صفر، 3 و 6 در هزار) با سه تکرار بودند. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که ورمیکمپوست اثر معنیداری بر میزان کلروفیل، فعالیت آنتیاکسیدانی، آنتوسیانین، فلاونوئید، قند و عملکرد بیولوژیک ریحان داشت، بهطوریکه بیشترین میزان فلاونوئید (26/3 میلیگرم بر گرم) با کاربرد 10 تن در هکتار ورمیکمپوست و کمترین میزان آن (65/2 میلیگرم بر گرم) از شاهد بدست آمد. تیمار 10 تن در هکتار ورمیکمپوست، 05/37 درصد نسبت به شاهد، قند گیاه را افزایش داد. سولفات مس نیز بر میزان کلروفیل a و کل، فعالیت آنتیاکسیدانی، فنول، محتوی آنتوسیانین، قند و عملکرد بیولوژیک تأثیرگذار بود، بهطوریکه بیشترین میزان فعالیت فنول و قند (بهترتیب 29/15 و 99/12 میلیگرم بر گرم) از تیمار 3 در هزار سولفات مس و کمترین میزان آنها (بهترتیب 98/10 و 19/9 میلیگرم بر گرم) از شاهد بدست آمد. نتایج اثرات متقابل نیز نشان داد، بیشترین میزان کلروفیل a (62/1 میلیگرم برگرم)، کلروفیل b (57/2 میلیگرم بر گرم)، کلروفیل کل (19/4 میلیگرم بر گرم)، فعالیت آنتیاکسیدانی (57/92 درصد) و آنتوسیانین (03/3 میلیگرم بر گرم) با کاربرد 10 تن در هکتار ورمیکمپوست و سولفات مس 3 در هزار بدست آمد. علاوه بر این بیشترین افزایش در عملکرد بیولوژیک (3/20968 کیلوگرم در هکتار) با کاربرد تیمار پنج تن در هکتار ورمیکمپوست همراه با سولفات مس شش در هزار و کمترین آن (7/16596 کیلوگرم در هکتار) مربوط به شاهد بود. با توجه به نتایج این آزمایش، میتوان تیمار10 تن در هکتار ورمیکمپوست و سولفات مس 3 در هزار را بعنوان تیمار برتر برای بهبود برخی صفات بیوشیمیایی و آنتیاکسیدانی گیاه ریحان توصیه نمود.
سبزیکاری
میثم نجفی؛ حسین آرویی؛ محمد حسین امینی فرد
چکیده
مواد هیومیکی از طریق تولید هورمونهای مختلف و نگهداری رطوبت در خاک کارایی مصرف آب در گیاه را افزایش میدهند. در شرایط نامساعد محیطی عمل ساخت اسیدهای آمینه متوقف میشود که مصرف اسیدهای آمینه به صورت کود، نیاز ساخت آن را توسط گیاه برطرف میکند و این امکان را به گیاه میدهد که انرژی ذخیره شده خود را صرف رشد بیشتر و بالا بردن عملکرد ...
بیشتر
مواد هیومیکی از طریق تولید هورمونهای مختلف و نگهداری رطوبت در خاک کارایی مصرف آب در گیاه را افزایش میدهند. در شرایط نامساعد محیطی عمل ساخت اسیدهای آمینه متوقف میشود که مصرف اسیدهای آمینه به صورت کود، نیاز ساخت آن را توسط گیاه برطرف میکند و این امکان را به گیاه میدهد که انرژی ذخیره شده خود را صرف رشد بیشتر و بالا بردن عملکرد و کیفیت محصول نماید. به منظور بررسی تاثیر موادهیومیکی و اسید آمینه بر خصوصیات کمی و کیفی خیار مزرعهای رقم ’سوپر دامینوس‘ در شرایط خشکی آزمایشی در باغ تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد طراحی و اجرا گردید. این مطالعه به صورت طرح فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 6 تکرار انجام شد. عامل اول کوددهی در چهار سطح (شاهد، کاربرد اسید هیومیک در غلظت 200 پیپیام، کاربرد اسید آمینه گلایسین و گلوتامیک اسید به میزان 6 لیتر در هکتار و کاربرد توام اسید هیومیک در غلظت 200 پیپیام و اسید آمینه گلایسین و گلوتامیک اسید به میزان 6 لیتر در هکتار) و عامل دوم دور آبیاری در سه سطح 3، 5 و 7 روز بود. با توجه به نتایج مشخص گردید که اعمال تنش خشکی در خیار صفات رشدی مورد مطالعه را تحت تاثیر قرار داد. بدین صورت که با افزایش دور آبیاری از 3 به 7 روز، طول ریشه، قطر ساقه، وزن خشک بوته، طول میانگره و سطح برگ به شدت کاهش یافت. کاربرد اسید هیومیک به تنهایی در سطح تنش متوسط، طول ریشه (23/99 سانتیمتر) را بهبود بخشید. کاربرد توام اسید هیومیک و اسید آمینه منجر به بهبود قطر ساقه (12/44 میلیمتر)، طول میانگره (30/38 میلی متر) و وزن خشک بوته (46/43 گرم) در سطح تنش متوسط شد. در هنگام کاربرد اسید هیومیک به تنهایی و یا در ترکیب با اسید آمینه در سطح تنش متوسط، سطح برگ در گیاه حدود دو برابر افزایش یافت. وزن تر بوته، تعداد ساقه فرعی و طول بوته با افزایش سطح تنش نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت. کاربرد توام اسید هیومیک و اسید آمینه نسبت به سایر تیمارهای آزمایش منجر به افزایش وزن تر بوته (174/44 گرم)، تعداد ساقه فرعی (6/72 گرم) و طول بوته (96/45 سانتیمتر) نسبت به تیمار شاهد (عدم کاربرد کود) شد. صفات مرتبط با عملکرد مورد مطالعه در آزمایش به شدت تحت تاثیر اعمال تنش قرار گرفت. کاربرد اسید هیومیک وزن خشک میوه و قطر میوه را در سطح متوسط تنش بهبود بخشید. به طور کلی مشخص گردید که اعمال دور آبیاری هفت روز، رشد گیاه و تولید میوه را به شدت تحت تاثیر قرار داده و کاربرد انواع مختلف کود نتوانست در این سطح موثر واقع شود. اما در سطح تنش متوسط خشکی کاربرد اسید هیومیک توانست تا حدودی از اثرات منفی تنش بکاهد. به طور کلی، اسیدهیومیک و اسیدآمینه در شرایط تنش متوسط به منظور متعادل کردن اثرات نامطلوب تنش، قابل استفاده میباشند.
علی ناصری مقدم؛ حسن بیات؛ محمد حسین امینی فرد؛ فرید مرادی نژاد
چکیده
در بین تنشهای محیطی، خشکی و شوری جزء مهمترین تنشها هستند که رشد و نمو گیاهان را در مناطق خشک و نیمه خشک محدود میکنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تنشهای خشکی و شوری بر صفتهای رویشی، زایشی و بیوشیمیایی گل نرگس شهلا (Narcissus tazetta L.) بود. این آزمایش گلدانی، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه ...
بیشتر
در بین تنشهای محیطی، خشکی و شوری جزء مهمترین تنشها هستند که رشد و نمو گیاهان را در مناطق خشک و نیمه خشک محدود میکنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تنشهای خشکی و شوری بر صفتهای رویشی، زایشی و بیوشیمیایی گل نرگس شهلا (Narcissus tazetta L.) بود. این آزمایش گلدانی، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در سال 1396 انجام شد. تیمارها شامل کلریدسدیم در چهار سطح صفر (شاهد)، 20، 40 و 60 میلیمولار و تنش خشکی در چهار سطح 70،50،30 و 90 درصد ظرفیت زراعی بودند. نتایج اثرهای ساده نشان داد که تنشهای خشکی و شوری باعث کاهش مقدار قطر ساقه گلدهنده، قطر گل، طول ریشه، حجم ریشه، وزن تر ریشه، طول و وزن تر سوخ، وزن تر اندام هوایی، وزن خشک کل و تعداد روز از گلدهی تا پیری گل شدند. در مقابل صفتهای تعداد روز از کاشت تا گلدهی، میزان قندهای محلول کل برگ و ریشه، فعالیت آنتیاکسیدانی و محتوای فنول کل تحت تأثیر این دو تنش افزایش یافتند. نتایج اثرهای متقابل نشان داد که اثر مخرب تنشهای شوری و خشکی در شرایط کاربرد توأم دو تنش، تشدید شد به طوری که کمترین مقدار صفتهای رشدی و زایشی در شدیدترین سطح تنش (30 درصد ظرفیت زراعی × شوری 60 میلیمولار) مشاهده شد. به طور کلی، نتایج نشان داد که در محدوده تیمارهای اعمال شده، اثر مخرب تنش شوری بر صفتهای رشدی، زینتی و فیزیولوژیکی گل نرگس بیشتر از تنش خشکی بود.