محمد حسین شیخ محمدی؛ نعمت الله اعتمادی؛ علی نیکبخت؛ مصطفی عرب؛ محمد مهدی مجیدی
چکیده
خشکی و شوری از جمله تنشهای غیرزنده مضر برای رشد چمن در طیف گستردهای از جهان میباشند. هدف از اجرای این آزمایش، انتخاب تودههای مقاوم به خشکی و شوری چمن جهت استفاده در برنامه مدیریت چمن در شرایط تنش خشکی و شوری بود. آزمایش بهصورت کرتهای خردشده بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. عوامل آزمایش شامل سه تیمار آبیاری بود ...
بیشتر
خشکی و شوری از جمله تنشهای غیرزنده مضر برای رشد چمن در طیف گستردهای از جهان میباشند. هدف از اجرای این آزمایش، انتخاب تودههای مقاوم به خشکی و شوری چمن جهت استفاده در برنامه مدیریت چمن در شرایط تنش خشکی و شوری بود. آزمایش بهصورت کرتهای خردشده بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. عوامل آزمایش شامل سه تیمار آبیاری بود که به مدت 45 روز اعمال گردید: 1) گیاهان شاهد (بدون تنش)، 2) تنش خشکی (قطع آبیاری به مدت 45 روز) 3) تنش شوری (روزانه 100 میلیلیتر با شوری 9 دسیزیمنس بر متر). تیمارهای آبیاری بهعنوان فاکتور اصلی در سه سطح (شاهد، تنش خشکی و تنش شوری) و تودههای علف گندمی در شش سطح بهعنوان کرت فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد تنش خشکی و شوری باعث کاهش کیفیت در تودههای علف گندمی تاجدار شدند و سطح کاهش کیفیت بین تودهها متفاوت بود. نتایج ما نشان داد، توده سبزوار تحت تنش خشکی و شوری به ترتیب، بالاترین ارتفاع (52/5 و 86/5 سانتیمتر) و بیشترین محتوی کلروفیل (85/2 و 75/2 میلیگرم برگرم وزنتر) را نشان میدهد. نتایج بهدستآمده از بررسی کربوهیدراتهای محلول اندام هوایی، محتوی آب نسبی و میزان نشت الکترولیت نشان داد که در گیاهان تحت تنش خشکی تودههای دماوند و سبزوار بیشترین مقدار کربوهیدراتهای محلول (16/332 و 14/345 میلیگرم برگرم وزن خشک)، بیشترین محتوی آب نسبی (18/59 و 18/62 درصد) و کمترین میزان نشت الکترولیت (16/48 و 14/59 درصد) را به خود اختصاص دادند. در شرایط تنش شوری، توده دماوند (15/322 میلیگرم برگرم وزن خشک) بیشترین کربوهیدرات محلول، توده سبزوار (42/68 درصد) و اراک (14/65 درصد) بیشترین محتوی آب نسبی و توده سبزوار (17/54 درصد) کمترین میزان نشت الکترولیت را نشان دادند. مطابق نتایج این آزمایش رتبهبندی مقاومت به تنش خشکی به صورت سبزوار <دماوند< اراک < ارومیه = تاکستان < هشتگرد و رتبهبندی مقاومت به شوری بهصورت سبزوار <اراک< دماوند < هشتگرد = تاکستان< ارومیه میباشد. تودههای سبزوار و دماوند مقاومت خوبی نسبت به خشکی، و تودههای سبزوار و اراک مقاومت خوبی نسبت به تنش شوری در مقایسه با سایر تودههای علف گندمی تاجدار از خود نشان دادند.
محمد حسین شیخ محمدی؛ نعمت الله اعتمادی؛ علی نیکبخت
چکیده
خشکسالی یکی از مهم ترین تنشهای غیر زنده برای رشد چمن در سراسر دنیا میباشد. کاهش کیفیت چمن ناشی از تنش خشکی یکی از نگرانیهای عمده در مدیریت چمنها میباشد. یکی از روشهایی که باعث افزایش مقاومت به تنشهای زیستی و غیر زیستی در گیاهان میگردد، استفاده از تنظیم کنندههای رشد است. هدف از این مطالعه بررسی اثر تنظیم کننده ترینگزاپکاتیل ...
بیشتر
خشکسالی یکی از مهم ترین تنشهای غیر زنده برای رشد چمن در سراسر دنیا میباشد. کاهش کیفیت چمن ناشی از تنش خشکی یکی از نگرانیهای عمده در مدیریت چمنها میباشد. یکی از روشهایی که باعث افزایش مقاومت به تنشهای زیستی و غیر زیستی در گیاهان میگردد، استفاده از تنظیم کنندههای رشد است. هدف از این مطالعه بررسی اثر تنظیم کننده ترینگزاپکاتیل بر افزایش مقاومت به تنش خشکی در چمن علف گندمی بیابانی میباشد. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایهی طرح کاملأ تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. تیمارها شامل سه سطح تنظیم کنندهی رشد ترینگزاپکاتیل (صفر، 25/0و 5/0 کیلوگرم در هکتار) و دو سطح تنش خشکی (آبیاری و قطع آبیاری) بود. نتایج نشان داد ترینگزاپکاتیل و خشکی به شکلی معنیدار موجب کاهش ارتفاع، وزن تر و خشک اندام هوایی گردیده است، ارتفاع در غلظتهای 25/0 و 5/0 کیلوگرم درهکتار به ترتیب 20/19 و 90/26 درصد کاهش نشان داد. ترینگزاپکاتیل بر خلاف خشکی موجب بهبود کیفیت و عرض برگ شد. خشکی موجب کاهش معنیدار محتوی نسبی آب و کلروفیل، افزایش پرولین و نشت الکترولیت گردید. ترینگزاپکاتیل با افزایش محتوی نسبی آب، پرولین، کلروفیل و کاهش نشت الکترولیت در شرایط تنش خشکی موجب افزایش مقاومت به خشکی در علف گندمی گردید. در شرایط خشکی عمق نفوذ ریشه و عمق موثر ریشه افزایش پیدا کرد، در حالی که ترینگزاپکاتیل تأثیر معنیداری بر خصوصیات ریشه نداشت. نتایج مشخص کرد ترینگزاپک اتیل میتواند موجب افزایش مقاومت به خشکی در علف گندمی گردد.
حامد عالیپور امرایی؛ علی نیکبخت؛ نعمت الله اعتمادی؛ فرشید نوربخش؛ فرهاد رجالی
چکیده
درخت چنار از جمله مهمترین درختان مورد استفاده در فضای سبز شهری ایران میباشد. یکی از عوامل محدود کنندهی گسترش فضاهای سبز شهری، تأمین آب برای گیاهان میباشد. کمآبیاری یک راهکار بهینه برای صرفهجویی در مصرف آب در شرایط کمآبی و در نهایت کاهش هزینه مورد نیاز جهت تأمین آب برای گیاهان فضای سبز است. همچنین ممکن است تلقیح ریشه گیاهان ...
بیشتر
درخت چنار از جمله مهمترین درختان مورد استفاده در فضای سبز شهری ایران میباشد. یکی از عوامل محدود کنندهی گسترش فضاهای سبز شهری، تأمین آب برای گیاهان میباشد. کمآبیاری یک راهکار بهینه برای صرفهجویی در مصرف آب در شرایط کمآبی و در نهایت کاهش هزینه مورد نیاز جهت تأمین آب برای گیاهان فضای سبز است. همچنین ممکن است تلقیح ریشه گیاهان با قارچ میکوریزا بتواند به عنوان راهکاری جهت کاهش نیاز آبی گیاهان به کار گرفته شود. این بررسی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و به منظور تعیین تأثیر تلقیح قارچ میکوریزا بر واکنش نهالهای چنار به سطوح مختلف آب کاربردی (تأمین 50 و 100 درصد نیاز آبی) انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد که صرف نظر از سطح آبیاری تلقیح گیاهان توسط میکوریزا باعث افزایش معنیداری در اکثر شاخصهای رشدی از قبیل سطح برگ، کلروفیل و وزن تر و خشک در نهالهای چنار گردیدهاست. همچنین غلظت عنصر فسفر در گیاهان تلقیح شده نسبت به گیاهان تلقیح نشده به طور معنیداری افزایش یافت. در مجموع نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که تلقیح با قارچهای میکوریزا، رشد گیاهان تحت تنش را به واسطه اثر مثبت بر جذب عناصر غذایی، افزایش میزان کلروفیل و در نهایت افزایش فتوسنتز بهبود میبخشد. پیشنهاد میشود که در مناطق خشک و کمآب از روش مدیریتی کمآبیاری با کاربرد قارچ میکوریزا برای ذخیره آب مصرفی استفاده گردد.
امیر صادقی؛ نعمت الله اعتمادی؛ محبوبه شمس؛ فاطمه نیازمند
چکیده
خشکی و مسئله کمبود آب، چالش مهم پیش روی چمن به عنوان یکی از اجزای اصلی فضای سبز بوده و استفاده از گونه های مقاوم به خشکی راهکاری اساسی جهت حفظ منابع آبی می باشد. در این پژوهش اثر تنش خشکی بر چمن های علف گندمی بیابانی و چمانواش بلند به صورت فاکتوریل-اسپلیت پلات در زمان و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بررسی شد. پس از استقرار کامل ...
بیشتر
خشکی و مسئله کمبود آب، چالش مهم پیش روی چمن به عنوان یکی از اجزای اصلی فضای سبز بوده و استفاده از گونه های مقاوم به خشکی راهکاری اساسی جهت حفظ منابع آبی می باشد. در این پژوهش اثر تنش خشکی بر چمن های علف گندمی بیابانی و چمانواش بلند به صورت فاکتوریل-اسپلیت پلات در زمان و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بررسی شد. پس از استقرار کامل چمن ها، تنش خشکی به صورت قطع کامل آبیاری در نیمی از گلدان های مربوط به هر دو گونه اعمال گردید و نیم دیگر گلدان ها آبیاری کامل شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، تا 10 روز پس از تنش خشکی، چمانواش بلند، کیفیت رنگ بالاتر (4/8) و درصد خشکیدگی کمتری را نسبت به علف گندمی نشان داد اما پس از این مدت درصد خشکیدگی چمانواش با سرعت بیشتری افزایش یافت به طوری که در انتهای آزمایش درصد خشکیدگی بیشتر (94 درصد) و کیفیت رنگ کمتر (8/1) نسبت به علف گندمی داشت. نتایج نشان داد، تحت تنش خشکی اختلاف معنی داری بین دو گونه در محتوای نسبی آب برگ مشاهده نشد. در علف گندمی مقدار پرولین گیاهان تحت تنش تا روز دهم با گیاهان شاهد تقریباً برابر بود اما با طولانی تر شدن دوره تنش میزان پرولین به طور معنی داری افزایش یافت. برخلاف علف گندمی که از نظر تغییرات درصد روزنه بسته، شیب نسبتاً ملایمی طی دوره تنش داشت این شاخص در چمانواش بلند با شیب بسیار زیادی افزایش یافت و به 52/89 درصد در روز بیستم رسید. همچنین با اعمال تنش خشکی تراکم روزنه به طور معنی داری افزایش و قطر دهانه روزنه به طور معنی داری کاهش یافت. بر اساس نتایج به دست آمده، در تنش طولانی مدت، علف گندمی بیابانی از مقاومت به خشکی بالاتری نسبت به چمانواش بلند برخوردار بود.
مهسا صالحی؛ نعمت الله اعتمادی؛ ناصر هنرجو؛ مهرداد جعفرپور
چکیده
رشد مطلوب گیاهان نیازمند حاصلخیزی و در دسترس بودن عناصر غذایی در خاک است. گاهی با وجود در دسترس بودن عناصر غذایی در خاک، به علت وضع فیزیکی نامناسب آن، میزان محصول کاهش می یابد. در کشت سنتی شب بو ترکیب خاک هَوار، رسوبات نهر و پسماند فاضلاب شهری استفاده میشود. به دلیل کاهش دسترسی به خاکهای مذکور، یافتن جایگزینی مناسب برای بستر کشت ...
بیشتر
رشد مطلوب گیاهان نیازمند حاصلخیزی و در دسترس بودن عناصر غذایی در خاک است. گاهی با وجود در دسترس بودن عناصر غذایی در خاک، به علت وضع فیزیکی نامناسب آن، میزان محصول کاهش می یابد. در کشت سنتی شب بو ترکیب خاک هَوار، رسوبات نهر و پسماند فاضلاب شهری استفاده میشود. به دلیل کاهش دسترسی به خاکهای مذکور، یافتن جایگزینی مناسب برای بستر کشت و بررسی اثر مواد آلی مختلف در کشت شب بو ضروری است. از خاک باغچه به عنوان بستر کشت پایه و شاهد استفاده گردید. تیمارها شامل خاک باغچه، همراه با دو سطح (4 و 8 درصد وزنی) از مواد آلی مختلف (پسماند فاضلاب شهری، کمپوست، خاکبرگ و تفاله چغندر قند) و یک تیمار دیگر، بستر کشت رایج شب بو، در نظر گرفته شد. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که اثر تیمارها بر ارتفاع، قطر گلچه، مقدار کربوهیدرات در سطح احتمال 1 درصد و طول گل آذین در سطح احتمال 5 درصد معنی دار گردید. در حالیکه صفات سطح برگ، میزان کلروفیل و وزن تر و خشک ریشه متاثر از تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند. به طور کلی، پسماند فاضلاب شهری با 8 درصد وزنی در خاک باغچه، مناسبترین بستر کشت برای رشد شب بو Matthiolaincanacv. Column Crimson مشاهده گردید.
مریم حجتی؛ نعمت الله اعتمادی؛ بهرام بانی نسب
چکیده
چکیده
کند کننده های رشد انواع جدیدی از مواد آلی شیمیایی هستند که باعث افزایش دوره گلدهی، افزایش میزان کلروفیل،افزایش مقاومت به خشکی، سرما وگرما و آلودگی های هوا، افزایش تعداد انشعاب، افزایش تعداد گل و کاهش رشد رویشی میشوند. از جمله این مواد میتوان به سایکوسل و پاکلوبوترازول اشاره کرد. به منظور ارزیابی اثر سایکوسل و پاکلوبوترازول ...
بیشتر
چکیده
کند کننده های رشد انواع جدیدی از مواد آلی شیمیایی هستند که باعث افزایش دوره گلدهی، افزایش میزان کلروفیل،افزایش مقاومت به خشکی، سرما وگرما و آلودگی های هوا، افزایش تعداد انشعاب، افزایش تعداد گل و کاهش رشد رویشی میشوند. از جمله این مواد میتوان به سایکوسل و پاکلوبوترازول اشاره کرد. به منظور ارزیابی اثر سایکوسل و پاکلوبوترازول بر رشد رویشی و گلدهی کوهب کوهی، آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. صفات مورد مطالعه شامل ارتفاع گیاه، تعداد و سطح برگ، تعداد و قطر گل، تعداد و طول انشعاب، میزان نسبی کلروفیل برگ ها، دوره گلدهی، وزن تر و خشک ریشه، تعداد، قطر و طول ریشه، میزان قند ریشه و اندام هوایی بودند. نتایج نشان داد تیمار پاکلوبوترازول30 میلی گرم در لیتر سبب کاهش معنی دار تعداد برگ نسبت به شاهد گردید. همچنین تیمار سایکوسل 2000 میلی گرم در لیتر میزان نسبی کلروفیل برگها، دوره گلدهی و قطر ریشه را تا حد معنی داری نسبت به شاهد افزایش داد. تیمار سایکوسل 500 میلی گرم در لیتر و پاکلوبوترازول 5 میلی گرم در لیتر نیز سبب کاهش معنی دار تعداد گل نسبت به شاهد گردیدند. همه تیمارها به غیر از تیمار سایکوسل 500 میلی گرم در لیتر باعث کاهش معنی دار سطح برگ در مقایسه با شاهد شدند. ارتفاع گیاه، تعداد انشعاب، قطر گل، طول انشعاب، وزن تر و خشک ریشه، تعداد و طول ریشه و میزان قند ریشه و اندام هوایی نیز تحت تأثیر هیچ کدام از تیمارها قرار نگرفتند و با شاهد تفاوت معنی داری نشان ندادند.
واژه های کلیدی: پاکلوبوترازول، سایکوسل، کوکب کوهی، رشد رویشی و گلدهی
نگار سیم کش زاده؛ مصطفی مبلی؛ نعمت الله اعتمادی؛ بهرام بانی نسب
چکیده
چکیده
کاشت زیتون (L. Olea europaea) به علت تحمل به شوری، خشکی و همیشه سبز بودن، در سال های اخیر در فضای سبز مورد توجه قرار گرفته است. از عوامل محدود کننده کاشت این گیاه در مناطق معتدله و سردسیر، مقاومت کم به دماهای پائین می باشد. تعیین ارقام مقاوم به سرما یکی از معیارهای مهم برای افزایش کاربری این درخت در فضای سبز شهری به شمار می رود. بدین منظور ...
بیشتر
چکیده
کاشت زیتون (L. Olea europaea) به علت تحمل به شوری، خشکی و همیشه سبز بودن، در سال های اخیر در فضای سبز مورد توجه قرار گرفته است. از عوامل محدود کننده کاشت این گیاه در مناطق معتدله و سردسیر، مقاومت کم به دماهای پائین می باشد. تعیین ارقام مقاوم به سرما یکی از معیارهای مهم برای افزایش کاربری این درخت در فضای سبز شهری به شمار می رود. بدین منظور و نیز برای مقایسه دو روش ارزیابی ظاهری و اندازه گیری کلروفیل فلورسنسی، آزمایشی بر روی درختان 7 ساله 15 رقم زیتون که به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار کاشته شده بودند اجرا شد. در روش ظاهری، خسارات سرمای زمستان سال های 85 و 1386 به گیاهان (درصد خشکی درختان با امتیازدهی و درصد ریزش برگ ها) مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد رقم آمفی سیس به عنوان رقمی مقاوم و پس از آن گرگان و شنگه، و ارقام کرونایکی و رشید به عنوان ارقامی حساس در مواجهه با سرما می باشند. در روش اندازه گیری کلروفیل فلورسنسی نیز، در تیرماه 1387 نمونه های برگ از هر رقم در 5 دمای0، 5-، 10-، 15- و 20- درجه سانتیگراد به تدریج و حداقل برای یکساعت قرار گرفتند. سپس، شاخص Fv / Fm به کمک دستگاه اندازه گیری کلروفیل فلورسنسی تعیین شد. نتایج نشان داد دو دمای 0 و 5- درجه سانتیگراد، تنشی به نمونه ها وارد نکرده و همه ارقام در این دو دما مقاومت نشان دادند (نسبت Fv / Fm بیشتر از 83/0 بدست آمد). با کاهش دما به 10- و 15- درجه سانتیگراد میزان تنش وارده به گیاهان به ترتیب افزایش یافت و در این میان، رقم رشید، کمترین میزان Fv / Fm (به ترتیب 243/0 و 001/0) یعنی بیشترین سرمازدگی را داشت. کاهش دما به 20- درجه سانتیگراد موجب کاهش بیشتر Fv / Fm در مقایسه با 15- درجه سانتیگراد از نظر آماری نشد و از این لحاظ، تفاوتی بین ارقام، مشاهده نگردید. بر اساس این روش در بین ارقام مورد مطالعه، ارقام شنگه، گرگان و آمفی سیس به عنوان ارقام مقاوم تر و ارقام رشید، اسپانیا، مانزانیلا و کرونایکی به عنوان ارقامی حساس در مواجهه با دماهای پائین می باشند که نتایج بدست آمده از ارزیابی ظاهری را تأیید می کند.
واژه های کلیدی: بررسی ظاهری، مقاومت به سرما، زیتون، کلروفیل فلورسنسی