سبزیکاری
لادن آژدانیان؛ حسین آرویی؛ مجید عزیزی
چکیده
به عنوان یک منبع نور مصنوعی، لامپ های LED می توانند به رشد بهتر و سریع تر محصولات گلخانه ای کمک شایانی کنند. در این بین، نور آبی و قرمز برای رشد گیاه از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. در این تحقیق اثر متقابل نور تکمیلی و تغذیه (محلول تجاری کالفومیت حاوی عناصر فسفر و کلسیم در غلظت بالا به همراه عناصر ریز مغذی) به صورت یک آزمایش گلدانی تحت ...
بیشتر
به عنوان یک منبع نور مصنوعی، لامپ های LED می توانند به رشد بهتر و سریع تر محصولات گلخانه ای کمک شایانی کنند. در این بین، نور آبی و قرمز برای رشد گیاه از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. در این تحقیق اثر متقابل نور تکمیلی و تغذیه (محلول تجاری کالفومیت حاوی عناصر فسفر و کلسیم در غلظت بالا به همراه عناصر ریز مغذی) به صورت یک آزمایش گلدانی تحت شرایط کشت بدون خاک در گلخانه، در قالب آزمایش کرت های خرد شده بر پایه طرح کاملا تصادفی با 3 تیمار نوری شامل: نور طبیعی (شاهد)، 60% نور قرمز+ 40% نور آبی و 90% نور قرمز + 10% نور آبی و 2 تیمار تغذیه شامل: عدم محلول پاشی با کود تجاری کالفومیت و محلول پاشی با غلظت 2 در هزار در 3 تکرار پایه ریزی و اجرا شد. نتایج بدست آمده نشان داد که کاربرد نور تکمیلی بر روی عملکرد میوه، قطر ساقه و ارتفاع بوته، مدت زمان رسیدن محصول و تعداد برگ (p
سبزیکاری
زهرا خلیلی؛ فاطمه نکونام؛ طاهر برزگر؛ زهرا قهرمانی؛ ملیحه فرهنگ پور
چکیده
به منظور مطالعه تاثیر محلولپاشی آسکوربیکاسید و کلریدکلسیم و زمان برداشت بر کیفیت میوه گوجهفرنگی (Solanum lycopersicum L. SV8320TD)، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل اسیدآسکوربیک در 4 سطح (0، 100، 200 و 300 میلی گرم در لیتر) و کلریدکلسیم در 4 سطح (0، 3/0 ،6/0 و 9/0 درصد) و زمان برداشت میوه ...
بیشتر
به منظور مطالعه تاثیر محلولپاشی آسکوربیکاسید و کلریدکلسیم و زمان برداشت بر کیفیت میوه گوجهفرنگی (Solanum lycopersicum L. SV8320TD)، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل اسیدآسکوربیک در 4 سطح (0، 100، 200 و 300 میلی گرم در لیتر) و کلریدکلسیم در 4 سطح (0، 3/0 ،6/0 و 9/0 درصد) و زمان برداشت میوه در دو مرحله نارنجی و قرمز رنگ بود. نتایج نشان داد که میوههای برداشت شده در مرحله قرمز رنگ دارای ویتامین ث، مواد جامد محلول، فنل و فلاونوئید و ظرفیت آنتیاکسیدانی بیشتری در مقایسه با میوههای نارنجی رنگ بودند. کاربرد اسیدآسکوربیک و کلریدکلسیم بهطور فزایندهای کیفیت میوه را بهبود بخشیدند. بیشترین میزان سفتی بافت (7/21 و 4/21 کیلوگرم بر سانتیمتر) به ترتیب در میوههای نارنجی رنگ تحت تیمار اسیدآسکوربیک 100 میلیگرم در لیتر و کلریدکلسیم 9/0 درصد و میوههای قرمز رنگ حاصل از تیمار اسید آسکوربیک 200 میلیگرم در لیتر و کلریدکلسیم 9/0 درصد به دست آمد. حداکثر مقدار مواد جامد محلول (9/4 درصد بریکس)، ویتامین ث (1/46 ملیگرم در 100 میلیلیتر)، فنل و فلاونوئید و ظرفیت آنتیاکسیدانی (36 درصد) در میوههای قرمز رنگ حاصل از گیاهان تیمار شده با اسیدآسکوربیک 300 میلیگرم در لیتر و کلریدکلسیم 9/0 درصد مشاهده شد. کمترین میزان اسیدیته و حداکثر اسید قابل تیتراسیون با کاربرد اسید آسکوربیک 300 میلیگرم در لیتر و همه سطوح کلرید کلسیم در میوههای قرمز رنگ حاصل شد. با توجه به نتایج، کاربرد اسیدآسکوربیک 300 میلیگرم در لیتر و کلریدکلسیم 9/0 درصد جهت بهبود شاخصهای کیفی میوه گوجهفرنگی پشنهاد میشود.
سبزیکاری
کیوان پورحسین؛ بهرام عابدی؛ محمود شور
چکیده
کشاورزی شهری به عنوان یکی از ویژگیهای اساسی برنامهریزی شهری، به علت داشتن مزایای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به افزایش کیفیت زندگی شهری کمک میکند. با این حال آلودگی به فلزات سنگین در شهر ها موجب تجمع این فلزات در قسمتهای مختلف گیاهان کاشته شده در فضای سبز شهری میگردد. این تحقیق به منظور ارزیابی میزان جذب عناصر سرب و کادمیوم و تاثیر ...
بیشتر
کشاورزی شهری به عنوان یکی از ویژگیهای اساسی برنامهریزی شهری، به علت داشتن مزایای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به افزایش کیفیت زندگی شهری کمک میکند. با این حال آلودگی به فلزات سنگین در شهر ها موجب تجمع این فلزات در قسمتهای مختلف گیاهان کاشته شده در فضای سبز شهری میگردد. این تحقیق به منظور ارزیابی میزان جذب عناصر سرب و کادمیوم و تاثیر آن بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه نعناع فلفلی (Mentha piperita L.) در دو بوستان از فضای سبز شهری منطقه 9 مشهد (بوستان فاز 4 و بوستان نسیم) اجرا گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار شکل گرفت. عامل اول مکان، که دو بوستان فاز 4 (به عنوان منطقه با درجه آلودگی بالاتر) و نسیم (به عنوان منطقه با درجه آلودگی کم تر) با توجه به آنالیز خاک، در نظر گرفته شدند. عامل دوم نیز زمانهای مختلف برداشت (15 خرداد، 15 تیر و 15 مرداد) در نظر گرفته شد. نتایج حاکی از آن بود که در بوستان فاز 4 فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی آسکوربات پراکسیداز، کاتالاز و پراکسیداز بالاتر بود. از سوی دیگر محتویات کلروفیل آ، ب، کاروتنوئید و کلروفیل کل در بوستان نسیم بالاتر بود. علاوه بر این، در بوستان فاز 4 نسبت به بوستان نسیم در زمانهای مختلف برداشت، محتوی فنل کل، فلاونوئید، پرولین، غلظت عناصر کادمیوم و سرب روند کاهشی داشت، اما میزان این صفات در برداشت اول نسبت به برداشت-های بعدی بیشتر بود. درصد اسانس نیز با افزایش جذب عناصر سرب و کادمیوم در بوستان فاز 4 نسبت به بوستان نسیم روند افزایشی نشان داد. بهطورکلی، میتوان بیان داشت آلودگی به فلزات سنگین سرب و کادمیوم در بوستان فاز 4 نسبت به بوستان نسیم بیشتر بود که این خود عاملی در جهت کاهش خصوصیات رشدی گیاه نعناع فلفلی گردید.
سبزیکاری
فرهاد شاکرمی؛ صادق موسوی فرد؛ عبدالحسین رضایی نژاد؛ فرهاد بیرانوند
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر محلولپاشی نانوذرات مس بر ویژگیهای رشد و عملکرد گیاه تره ایرانی (Allium ampeloperasum subsp. Persicum) تحت شرایط تنش شوری بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول شامل محلولپاشی نانوذرات مس در سه سطح صفر (شاهد)، 150 و 300 میلیگرم بر لیتر و فاکتور دوم شامل تنش شوری در ...
بیشتر
هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر محلولپاشی نانوذرات مس بر ویژگیهای رشد و عملکرد گیاه تره ایرانی (Allium ampeloperasum subsp. Persicum) تحت شرایط تنش شوری بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول شامل محلولپاشی نانوذرات مس در سه سطح صفر (شاهد)، 150 و 300 میلیگرم بر لیتر و فاکتور دوم شامل تنش شوری در چهار سطح صفر (شاهد)، 50، 100 و 150 میلیمولار کلرید سدیم بود که به صورت آبیاری سه روز یکبار (در سطح 90 درصد ظرفیت زراعی) انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد که افزایش تنش شوری موجب کاهش معنیداری در ارتفاع بوته، قطر ساقه و پیاز، تعداد برگ، حجم ریشه، وزن تر و خشک اندام هوایی، پیاز و ریشه، شاخص مقاومت به تنش، محتوای کلروفیل a، b و کل، کارتنوئید، شاخص ثبات کلروفیل و محتوای نسبی آب شد و از سوی دیگر باعث افزایش قابل توجهی در طول ریشه، درصد ماده خشک، نشت الکترولیت، میزان مالون دیآلدئید و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی از جمله پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز در گیاه تره ایرانی شد. نتایج نشان داد محلولپاشی نانوذرات مس اثرات تنش شوری را با افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی و بهبود تعادل آبی تعدیل کرد. استفاده از هر دو غلظت نانوذرات مس باعث افزایش معنیداری در همهی ویژگیهای مورد مطالعه نسبت به تیمار شاهد شد. بهطور کلی نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که تنش شوری در همهی سطوح دارای اثرات منفی بر رشد و عملکرد در تره ایرانی میباشد در صورتی که کاربرد نانوذرات مس بهویژه در غلظت 150 میلیگرم بر لیتر با افزایش شاخص ثبات کلروفیل، بهبود روابط آبی گیاه و همچنین افزایش شاخص مقاومت گیاه به تنش منجر به افزایش قطر پیاز، وزن تر و خشک اندام هوایی و پیاز شد.
سبزیکاری
فهیمه یارمحمدی؛ علیرضا مطلبی آذر؛ سمانه کاظمیانی؛ مینا امانی
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی افزایش سرعت ریزغدهزایی و بهبود صفات ریزغدهزایی، تعیین بهترین غلظت ساکارز (80 و 160 گرم در لیتر)، نمکهای عناصر پرمصرف (2 Mac, Mac, ½ Mac) و کممصرف (2Mic, Mic, ½ Mic) و غلظتهای مختلف محیط کشت MS برای بهبود سرعت و کمیت ریزغدهزایی در سیبزمینی رقم آگریا اجرا شد. از جوانههای جانبی حاصل از شاخسارههای درون شیشهای ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی افزایش سرعت ریزغدهزایی و بهبود صفات ریزغدهزایی، تعیین بهترین غلظت ساکارز (80 و 160 گرم در لیتر)، نمکهای عناصر پرمصرف (2 Mac, Mac, ½ Mac) و کممصرف (2Mic, Mic, ½ Mic) و غلظتهای مختلف محیط کشت MS برای بهبود سرعت و کمیت ریزغدهزایی در سیبزمینی رقم آگریا اجرا شد. از جوانههای جانبی حاصل از شاخسارههای درون شیشهای بهعنوان ریزنمونه استفاده شد و تحت شرایط استریل روی محیطهای کشت مختلف بهمنظور ریزغدهزایی کشت شدند و کشتها در تاریکی مداوم و دمای 2±18 درجه سانتی-گراد در اتاق رشد نگهداری شدند. در طی 1 ماه سرعت آغازش ریزغده و پس از گذشت 2 ماه صفات ریزغدهزایی اندازهگیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر غلظت عناصر کممصرف و اثرات متقابل عناصر کممصرف با غلظتهای مختلف ساکارز و عناصر پرمصرف فقط در مورد 2 صفت درصد و سرعت آغازش ریزغده معنیدار بوده، درحالیکه تمامی صفات ریزغدهزایی از اثر متقابل عناصر کممصرف و پرمصرف بهطور معنیداری متأثر شدند. در تمامی محیطهای کشت دارای 80 گرم در لیتر ساکارز، درصد آغازش ریزغدهها صد در صد و سرعت آغازش نیز حداکثر بود. با این حال بالاترین درصد تشکیل ریزغده، وزن، طول، قطر و تعداد جوانه بر روی ریزغده، در محیطکشت 2Mac دارای 160 گرم در لیتر ساکارز بهدست آمد. نتایج نشان داد که ریزغدههایی که وزن و اندازه بیشتری داشتند، از درصد دورمانسی بیشتری برخوردار بودند و جوانههای روی ریزغدهها طی مراحل ریزغدهزایی، قادر به جوانهزنی و تولید ریزغده نبودند. در همه محیطهای کشت استفاده شده همراه با 80 گرم در لیتر ساکارز، درصد آغازش ریزغدهها 100 درصد و سرعت آغازش غده بیشتر بود، ولی زمانیکه از دوبرابر غلظت عناصر پرمصرف و 160 گرم در لیتر ساکارز استفاده شد، درصد آغازش و سرعت آغازش ریزغده کاهش یافت. در این تحقیق مشخص شد که ریزغدههای تولیدی با وزن و اندازه بیشتر، از درصد دورمانسی بیشتری برخوردار بودند و طی مراحل ریزغدهزایی، جوانههای روی ریزغدهها قادر به جوانهزنی و تولید ریزغده نبودند.
سبزیکاری
محسن محمدرضایی؛ معظم حسن پور اصیل؛ جمالعلی الفتی؛ محمدمهدی قیصری
چکیده
موسیر ایرانی با نام Allium hirtifolium Boiss گیاهی پیازدار و چند ساله و بومی ایران است. با توجه به کاربرد گسترده آن در صنایع غذایی و دارویی و استفاده بیرویه از رویشگاههای طبیعی، این گیاه در معرض نابودی و انقراض قرار دارد ازاینرو تحقیقات در جهت اهلیسازی و وارد شدن آن به سیستمهای زراعی ضرورت دارد. در برنامههای اصلاحی در راستای اهلیسازی ...
بیشتر
موسیر ایرانی با نام Allium hirtifolium Boiss گیاهی پیازدار و چند ساله و بومی ایران است. با توجه به کاربرد گسترده آن در صنایع غذایی و دارویی و استفاده بیرویه از رویشگاههای طبیعی، این گیاه در معرض نابودی و انقراض قرار دارد ازاینرو تحقیقات در جهت اهلیسازی و وارد شدن آن به سیستمهای زراعی ضرورت دارد. در برنامههای اصلاحی در راستای اهلیسازی تودههای بومی گیاهی، اولین قدم ارزیابی تنوع و پتانسیل ژنتیکی موجود در تودههای گیاهی است. در مطالعه حاضر تنوع ژنتیکی تودههای موسیرهای جمعآوری شده از شش رویشگاه طبیعی استان اصفهان با استفاده از ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک و فیتوشیمیایی مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج تجزیه واریانس بر اساس صفات مورد مطالعه نشان داد که بین تودههای موسیر مورد مطالعه از نظر صفات مورد بررسی تفاوت معنیداری (01/0P ≤ ) وجود دارد و در این بین وزن تر و خشک سوخ و سطح برگ بیشترین ضریب تغییرات را دارا بودند. بر اساس تجزیه خوشهای تودههای مورد بررسی در چهار گروه دستهبندی شدند. با توجه به ارزیابیهای صورت گرفته نتایج حاکی از آنست که بیشترین مقادیر کلروفیل، کاروتنوئید، فعالیت آنتیاکسیدانی، وزن تر و خشک سوخ و سطح برگ برای تودههای جمعآوری شده از رویشگاههای مرتفع ( ارتفاعات بالاتر از 2700 متری) بود. در حالیکه تنها مقدار بالای تعداد برگ برای تودههای جمعآوری شده از ارتفاعات زیر 2600 متری ثبت شد. از این رو میتوان نتیجه گرفت علاوهبر فاکتورهای ژنتیکی عامل ارتفاع به عنوان یکی از تأثیرگذارترین اهرمهای محیطی روی تنوع زیستی مشاهده شده در بین تودههای مورد بررسی دخیل بوده است. یافتههای این مطالعه میتواند در برنامههای آتی برای بهنژادی تودههای موسیر در جهت اهلیسازی و حفاظت از رویشگاههای طبیعی مورد استفاده قرار گیرد.
سبزیکاری
فهیمه قائمیزاده؛ فرشاد دشتی
چکیده
درک الگوی بیان ژنهای مسیر بهارش در همگروههای (کلونهای) مختلف سیر جهت نیل به گلدهی و بهبود برنامههای اصلاحی این گیاه حائز اهمیت است. بدین منظور الگوی بیان ژنهای AsFLC (بازدارنده گلدهی)، AsSOC1، AsAP1 و AsAP2 (محرکهای گلدهی) در سیر گلده، نیمه گلده و غیر گلده ایرانی با استفاده از Real-Time PCR ارزیابی شد. بر ای این منظور استخراج RNA و سپس ساخت CDNA ...
بیشتر
درک الگوی بیان ژنهای مسیر بهارش در همگروههای (کلونهای) مختلف سیر جهت نیل به گلدهی و بهبود برنامههای اصلاحی این گیاه حائز اهمیت است. بدین منظور الگوی بیان ژنهای AsFLC (بازدارنده گلدهی)، AsSOC1، AsAP1 و AsAP2 (محرکهای گلدهی) در سیر گلده، نیمه گلده و غیر گلده ایرانی با استفاده از Real-Time PCR ارزیابی شد. بر ای این منظور استخراج RNA و سپس ساخت CDNA از مریستم انتهایی هر سه همگروه (ماهیانه پس از کشت) و گل آذین سیر گلده و نیمه گلده صورت گرفت. بیشترین بیان AsFLC در هر سه همگروه در 4هفته پس از کاشت (قبل از بهارش) مشاهده شد و در سیر غیر گلده در مقایسه با سیر گلده و نیمه گلده به ترتیب 03/2 و 13/1 برابر بیشتر بود. پس از بهارش بیان AsFLC در هر سه همگروه کاهش و بیان AsSOC1، AsAP1 در مرحله تبدیل مریستم رویشی به زایشی افزایش یافت. بیشترین میزان بیان AsSOC1 و AsAP1 در 12 هفته پس از کاشت در سیر گلده مشاهده شد که به ترتیب 41/18 و 21/2 برابر بیشتر از سیر غیر گلده بود. بیان AsAP2 با کمی تاخیر و در 16 هفته پس از کاشت در سیر گلده و نیمه گلده به بیشترین میزان خود رسید و در سیر گلده 33/2 برابر سیر نیمه گلده بود. در مجموع این احتمال وجود دارد که کاهش بیان AsFLC طی بهارش و افزایش بیان AsSOC1 و AsAP1 طی انتقال مریستم به فاز زایشی در سیر گلده منجر به تشکیل ساقه گلدهنده شود. اما بیان بالای AsFLC و سپس بیان پایین AsSOC1 و AsAP1 ممکن است به عدم تشکیل ساقه گلدهنده در سیر غیر گلده و ساقه کوتاه و غیر طبیعی در سیر نیمه گلده منجر شود. همچنین به نظر میرسد بیان پایین AsAP1 و عدم بیان AsAP2 درگلآذین سیر نیمه گلده از دلایل تشکیل گل آذین ناقص در این همگروه باشد.
سبزیکاری
پرستو مولائی؛ فاطمه نکونام؛ محمد بابا اکبری ساری
چکیده
یکی از مهمترین سبزیهای برگدار، کاهو (Lactuca sativa L.) است که مقصد تولید آن به بازارهای بینالمللی و ملی میباشد. کاهو از سبزیهایی است که در سیستمهای کشت هیدروپونیک شناور، برای بهرهوری بالاتر در استفاده از آب و کودها تولید میگردد. کاربرد باکتریهای محرک رشد برای افزایش عملکرد و کیفیت محصولات کشاورزی در نظامهای پایدار کشاورزی ...
بیشتر
یکی از مهمترین سبزیهای برگدار، کاهو (Lactuca sativa L.) است که مقصد تولید آن به بازارهای بینالمللی و ملی میباشد. کاهو از سبزیهایی است که در سیستمهای کشت هیدروپونیک شناور، برای بهرهوری بالاتر در استفاده از آب و کودها تولید میگردد. کاربرد باکتریهای محرک رشد برای افزایش عملکرد و کیفیت محصولات کشاورزی در نظامهای پایدار کشاورزی دارای اهمیت ویژهای میباشد. بدین جهت، بهمنظور بررسی تأثیر کاربرد باکتریهای محرک رشد در شرایط آبکشت، بر ویژگیهای کیفی و عملکرد کاهو رقم ‘New Red Fire’، آزمایشی بهصورت طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل پنج سطح از باکتریهای محرک رشد (Pseudomonas vancouverensis، Pseudomonas Koreensis، Pseudomonas putida، Pantoea agglomerans، ترکیب چهار گونه باکتری) و تیمار شاهد بدون تلقیح باکتریایی بود. صفات مورد بررسی شامل وزن تر بوته، تعداد برگ، محتوای فنول کل و فلاونوئید کل، محتوای آنتوسیانین، غلظت آهن، کلروفیلها و کاروتنوئید کل بود. نتایج نشان داد، اثر کاربرد باکتریهای محرک رشد بر صفات مورد بررسی معنیدار گردید. بیشترین عملکرد بیولوژیک، محتوای رنگیزههای فتوسنتزی و غلظت آهن در برگ، با کاربرد تیمار باکتری ترکیبی مشاهده شد، بهطوریکه افزایش 388/2 درصد کلروفیل a، 439/8 درصد کلروفیل b، 398/3 درصد کلروفیل کل، 246/3 درصد محتوای کاروتنوئید، 26/2 درصد غلظت آهن، 42/6 درصد وزن تر بوته و 22/2 درصد تعداد برگ نسبت به گیاهان شاهد حاصل شد. با این حال، کاربرد باکتریهای محرک رشد در گیاه کاهو با تسهیل شرایط رشد و افزایش جذب عناصر غذایی، موجب کاهش معنیدار سنتز ترکیبات فنولیک از جمله محتوای فنول کل، فلاونوئید کل و آنتوسیانین در مقایسه با گیاهان شاهد، در شرایط آبکشت گردید. با توجه به اینکه بهترین تیمار این پژوهش در اغلب صفات مورد بررسی، کاربرد باکتری ترکیبی بود، برای دستیابی به حداکثر عملکرد، افزایش سودمندی کل و کاهش مصرف نهادههای شیمیایی، استفاده از باکتری ترکیبی توصیه میشود. البته اگر بتوان با اعمال راهکارهایی بهصورت همزمان کیفیت تغذیهای کاهو بهویژه محتوای ترکیبات فنولیکی و فلاونوئیدی گیاه را نیز در شرایط آبکشت افزایش داد، بسیار مطلوبتر خواهد بود.
سبزیکاری
محمد حسین امینی فرد؛ سجاد ندافان؛ حسن بیات؛ مهدی جهانی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر کود مرغی و سولفات پتاسیم بر میزان صفات بیوشیمیایی و عملکرد گیاه شنبلیه، پژوهشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال زراعی 1401-1400 انجام گردید. تیمارهای آزمایش شامل کود پلیت مرغی در سه سطح (صفر، 1000 و 2000 کیلوگرم در هکتار) بهصورت کاربرد خاکی و سولفات پتاسیم (سولوپتاس) در چهار سطح (صفر، 1/5، 3 و 5 در ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر کود مرغی و سولفات پتاسیم بر میزان صفات بیوشیمیایی و عملکرد گیاه شنبلیه، پژوهشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال زراعی 1401-1400 انجام گردید. تیمارهای آزمایش شامل کود پلیت مرغی در سه سطح (صفر، 1000 و 2000 کیلوگرم در هکتار) بهصورت کاربرد خاکی و سولفات پتاسیم (سولوپتاس) در چهار سطح (صفر، 1/5، 3 و 5 در هزار) بهصورت محلول پاشی بودند. نتایج نشان داد که کود مرغی در همه صفات بهجز میزان قند محلول و فعالیت آنتیاکسیدانی، سبب افزایش معنیدار صفات بیوشیمیایی و عملکرد دانه شنبلیله شد، بهطوریکه تیمار 2000 کیلوگرم در هکتار کود مرغی، بالاترین میزان فنل (10/793 میلیگرم بر گرم وزن خشک)، میزان فلاونوئید (4/475 میلیگرم بر گرم وزن خشک)، کلروفیل a (2/591 میلیگرم بر گرم وزن تر) و کلروفیل b (055/3 میلیگرم بر گرم وزن تر) و عملکرد دانه (1185/8 کیلوگرم در هکتار) را به خود اختصاص داد. در تأثیر سولفات پتاسیم (سولوپتاس) بر صفات بیوشیمیایی شنبلیله مشاهده شد که همه صفات بهجز میزان فنل و فعالیت آنتیاکسیدانی، همگی در سطح سه در هزار، دارای بالاترین میزان بودند که با سطح پنج در هزار اختلاف معنیداری نداشتند. نتایج اثر متقابل تیمارها نشان داد که در تمام صفات بهجز صفت فعالیت آنتیاکسیدانی، بالاترین میزان مصرف هر دو کود، بیشترین میزان صفات بیوشیمیایی و عملکرد دانه را به خود اختصاص دادند، بهطوریکه، بیشترین سطوح هر دو تیمار (2000 کیلوگرم در هکتار کود مرغی و سولوپتاس 5 در هزار) سبب افزایش عملکرد دانه، میزان فنل و کلروفیل b نسبت به سطح شاهد شد. بیشترین میزان کلروفیل a نیز مربوط به برهمکنش 2000 کیلوگرم در هکتار کود مرغی و سولوپتاس 3 در هزار بهمیزان 3/11 میلیگرم بر گرم وزنتر بود. در مجموع، در بین سطوح مورد بررسی در دو تیمار، سطح 2000 کیلوگرم در هکتار کود مرغی و 3 در هزار سولوپتاس برای دستیابی به افزایش عملکرد دانه و بهبود صفات بیوشیمیایی برای گیاه شنبلیله پیشنهاد میگردد.
سبزیکاری
مهلا قاسمی؛ سمیه ساردویی نسب؛ قاسم محمدی نژاد؛ سمیه امینی زاده
چکیده
پیاز یکی از سبزیهای اصلی و پرمصرف در جهان است که هر ساله ژنوتیپهای زیادی اعم از بومی و وارداتی در کشور کشت میشوند. استانهای جنوبی کشور حدود 50 درصد از سطح زیر کشت را به کشت پیاز اختصاص دادهاند. بنابراین، گزینش ژنوتیپهای برتر سازگار با مناطق جنوبی برای حصول حداکثر عملکرد امری ضروری است. در این مطالعه، با هدف بررسی سازگاری ارقام ...
بیشتر
پیاز یکی از سبزیهای اصلی و پرمصرف در جهان است که هر ساله ژنوتیپهای زیادی اعم از بومی و وارداتی در کشور کشت میشوند. استانهای جنوبی کشور حدود 50 درصد از سطح زیر کشت را به کشت پیاز اختصاص دادهاند. بنابراین، گزینش ژنوتیپهای برتر سازگار با مناطق جنوبی برای حصول حداکثر عملکرد امری ضروری است. در این مطالعه، با هدف بررسی سازگاری ارقام پیاز خارجی (چهار رقم پیاز سفید و چهار رقم پیاز زرد) در شرایط آبوهوایی جنوب استان کرمان، آزمایشی در قالب طرح مربع لاتین با چهار تکرار در ایستگاه تحقیقاتی واقع در جنوب استان کرمان انجام شد. صفات فنوتیپی شامل: تعداد روز تا سوخدهی، تعداد روز تا رسیدن، قطر غده، طول غده، ارتفاع بوته، تعداد لایههای خوراکی، وزن تر بوته، وزن خشک بوته، طول برگ، درصد آلودگی به فوزاریوم و عملکرد غده مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس تفاوت معنیداری در سطح یک درصد بین ارقام پیاز سفید و زرد از لحاظ صفات مورفولوژیک نشان داد. براساس نتایج بهدست آمده، ارقام ̓مینروا̒ (پیاز سفید) و ̓ریوبراوو̒(پیاز زرد) بهعنوان ارقام زودرس و با درصد آلودگی کمتر به فوزاریوم معرفی شدند و ارقام ̓سوبرانا̒ (پیاز زرد) و ̓سایروس̒ (پیاز سفید) بهعنوان ارقام با عملکرد غده بالابرای کاشت در مناطق جنوبی استان کرمان و همچنین برای استفاده در برنامههای بهنژادی پیاز معرفی گردیدند. در هر دو نوع پیاز قطر غده، طول غده، وزن تر بوته و وزن خشک بوته همبستگی بالا، مثبت و معنیداری با عملکرد غده نشان دادند، در نتیجه برای افزایش عملکرد و اهداف بهنژادی میتوان به گزینش پیازهایی با قطر و وزن خشک بوته بیشتر اقدام نمود.
سبزیکاری
پرستو مولائی؛ فاطمه نکونام
چکیده
بهمنظور ارزیابی تأثیر باکتریهای محرک رشد بر شاخصهای رشدی و بیوشیمیایی کاهو در شرایط تنش زیستی قارچ سفیدک پودری، آزمایشی بهصورت طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه زنجان، در سال 1399 اجرا شد. گیاهان در شرایط تنش زیستی قارچ سفیدک پودری با پنج سطح از باکتریهای محرک رشد شامل سودوموناسکورینسیس، سودوموناسونکورنسیس، ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی تأثیر باکتریهای محرک رشد بر شاخصهای رشدی و بیوشیمیایی کاهو در شرایط تنش زیستی قارچ سفیدک پودری، آزمایشی بهصورت طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه زنجان، در سال 1399 اجرا شد. گیاهان در شرایط تنش زیستی قارچ سفیدک پودری با پنج سطح از باکتریهای محرک رشد شامل سودوموناسکورینسیس، سودوموناسونکورنسیس، سودوموناسپوتیدا، پانتوآگلومرانس و ترکیب چهار گونه باکتری محرک رشد (سودوموناسکورینسیس + سودوموناسونکورنسیس + سودوموناسپوتیدا + پانتوآگلومرانس) و یک سطح کود شیمیایی NPK تیمار شدند. دو تیمار شاهد (بدون تلقیح باکتری ریزوسفری و بدون افزودن کود شیمیایی) در شرایط بدون تنش و تحت تنش زیستی بود. نتایج نشان داد، حداکثر وزن تازه، درصد ماده خشک بوته و تعداد برگ در کاربرد تیمار باکتری ترکیبی حاصل شد، بهطوریکه نسبت به گیاهان شاهد با تنش، 5/59 درصد وزن تازه بوته، 8/34 درصد ماده خشک بوته و 2/42 درصد تعداد برگ افزایش یافت. بیشترین محتوای کلروفیل کل (افزایش 5/38 درصد) با کاربرد باکتری سودوموناس کورینسیس و پانتوآگلومرانس نسبت به گیاهان شاهد تحت تنش بدست آمد. همچنین با کاربرد باکتری پانتوآگلومرانس کاهش 100 درصدی لکههای نکروزه و 2/25 درصدی لکههای کلروزه مشاهده شد. افزایش لکههای کلروزه (8/55 درصد)، لکههای نکروزه (8/88 درصد)، فعالیت آنزیم کاتالاز (4/28 درصد)، آنزیم پراکسیداز (1/49 درصد)، محتوای فنول کل (52 درصد) و فلاونوئید کل (3/39 درصد) نسبت به گیاهان شاهد تحت تنش، در کاربرد تیمار کود شیمیایی NPK حاصل شد. کاربرد باکتریهای محرک رشد و کود شیمیایی NPK اثر معنیداری بر فعالیت آنتیاکسیدانی گیاه کاهو تحت تنش زیستی نداشت. حداکثر محتوای آنتوسیانین (افزایش 6/55 درصد) با کاربرد باکتری کورینسیس نسبت به گیاهان شاهد تحت تنش بدست آمد. بهطور کلی تلقیح بذر کاهو با باکتریهای محرک رشد موجب افزایش معنیدار رنگیزه آنتوسیانین در برگ، محتوای کلروفیل کل، ترکیبات فنولی، مقاومت گیاه میزبان به تنش زیستی سفیدک پودری و متعاقباً بهبود شاخصهای رشدی و عملکرد (وزن تازه بوته قابل برداشت) گردید. با توجه به نتایج این پژوهش، پیش تیمار بذر کاهو با باکتریهای محرک رشد برای بهبود عملکرد و کیفیت کاهو در شرایط قارچ سفیدک پودری توصیه میشود.
سبزیکاری
فرزاد عبدالهی؛ علیرضا مطلبی آذر؛ غلامرضا گوهری؛ بهرام دهدار؛ امیر کهنمویی؛ فاطمه شریعت
چکیده
گرافن، نوع جدیدی از نانومواد برپایه کربن است که دارای خواص فیزیکی منحصر به فرد بوده و کاربردهای بیولوژیکی بالقوه مهمی دارا میباشد. نانوورقه گرافناکسید (NGO)6 پتانسیل زیادی در جهت بهبود عملکرد گیاهان در زمینههای مختلف نشان داده است. از تکنولوژی تولید ریزغده نیز بهعنوان ابزاری برای کاهش زمان لازم بهمنظور تولید منابع اقتصادی ...
بیشتر
گرافن، نوع جدیدی از نانومواد برپایه کربن است که دارای خواص فیزیکی منحصر به فرد بوده و کاربردهای بیولوژیکی بالقوه مهمی دارا میباشد. نانوورقه گرافناکسید (NGO)6 پتانسیل زیادی در جهت بهبود عملکرد گیاهان در زمینههای مختلف نشان داده است. از تکنولوژی تولید ریزغده نیز بهعنوان ابزاری برای کاهش زمان لازم بهمنظور تولید منابع اقتصادی گیاه، افزایش کیفیت غدههای بذری و تولید ریزغده در تمام طول سال استفاده میشود. هدف از این مطالعه ارزیابی تأثیر NGO بر بهبود پرآوری و ریزغدهزایی سیبزمینی رقم ̓آگریا̒ در شرایط درونشیشهای بود. بدین منظور ریز نمونههای تک گره حاصل از گیاهچههای درون شیشهای عاری از ویروس روی محیط کشت موراشیگ و اسکوگ تغییر یافته (MS)، دارای چهار غلظت نانوورقه گرافناکسید (NGO) (صفر، 25، 50 و 75 میلیگرم بر لیتر) در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار کشت و نگهداری شد و شاخصهای پرآوری یادداشتبرداری شد. سپس ریز نمونههای تک گره به محیطکشت MS با چهار غلظت NGO (صفر، 25، 50 و 75 میلیگرم بر لیتر) انتقال یافت و به مدت دو ماه در شرایط تاریکی کامل نگهداری شدند، سپس شاخصهای تولید ریزغده اندازهگیری شد. نتایج آزمایش نشان داد که غلظتهای مختلف NGO در هر دو مرحله پرآوری و ریز غدهزایی، تأثیر معنیداری بر روی همه صفات داشت. بین غلظتهای مختلف NGO، 75 میلیگرم برلیتر غلظت ایدهآل برای برخی از صفات پرآوری از جمله طول و عرض برگ و وزنترگیاهچه بود. تعداد برگ و ظهور شاخساره نیز بهترتیب در غلظتهای 50 و 25 میلیگرم بر لیتر NGO تحت تأثیر اثرات مثبت آن قرار گرفتند. کاربرد 25 میلیگرم بر لیتر NGO، بهترین غلظت برای تمام صفات ریزغدهزایی بجز وزن ریزغده بود. اگرچه این آزمایش بدون استفاده از تنظیمکنندههای رشد انجام شد اما افزودن NGO به محیطکشت موجب افزایش عملکرد پرآوری و ریزغدهزایی گردید. نتایج این پژوهش نشان داد، غلظتهای 50 و 75 میلیگرم بر لیتر NGO ایدهآلترین غلظت برای مرحله پرآوری و 25 میلیگرم بر لیتر NGO مطلوبترین در مرحله ریزغدهزایی میباشند. بنابراین میتوان NGO را بهعنوان ابزاری برای ریزازدیادی کارآمد و افزایش کمیت و کیفیت غدههای بذری سیب زمینی استفاده کرد.
سبزیکاری
لیلا چهلتنان؛ سعید خسروی؛ سید حسین نعمتی
چکیده
دمای بالا در تابستان از عوامل مهم کاهش رشد و عملکرد خیار در بسیاری از مناطق کشور میباشد. با توجه به تأثیر مثبت تنظیمکنندههای رشد گیاهی از جمله سالیسیلیک اسید بر کاهش اثرات نامطلوب تنشهای مختلف، آزمایشی بهمنظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید بر کاهش اثرهای نامطلوب تنش گرما بر روی دانهالهای خیار رقم ̓رشید̒ بهصورت ...
بیشتر
دمای بالا در تابستان از عوامل مهم کاهش رشد و عملکرد خیار در بسیاری از مناطق کشور میباشد. با توجه به تأثیر مثبت تنظیمکنندههای رشد گیاهی از جمله سالیسیلیک اسید بر کاهش اثرات نامطلوب تنشهای مختلف، آزمایشی بهمنظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید بر کاهش اثرهای نامطلوب تنش گرما بر روی دانهالهای خیار رقم ̓رشید̒ بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار دمایی (25، 30، 35 و 40 درجه سانتیگراد) و سه غلظت سالیسیلیک اسید (صفر، 5/0 و 1 میلیمولار) در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد طراحی و بررسی شد. نتایج نشان داد تنش گرمایی وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، سطح برگ، شاخص کلروفیل و پلیفنل اکسیداز را کاهش و مقدار نشت یونی، پرولین و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز را افزایش داد. کاربرد 1 میلیمولار سالیسیلیک اسید باعث کاهش اثرهای منفی تنش دمایی شد، بهنحویکه سبب افزایش وزن خشک ریشه، وزن تر و خشک اندام هوایی بهترتیب به میزان 36، 4/16 و 7/23 درصد نسبت به شاهد و همچنین کاهش نشت یونی به میزان 13 درصد و افزایش شاخص کلروفیل، سطح برگ، میزان پرولین، فعالیت آنزیمهای پلیفنل اکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز بهترتیب به میزان 7/9، 2، 7/37، 6/35 و 51/31 درصدی نسبت به شاهد شد. اثرات متقابل سالیسیلیک اسید و تنش گرما بر وزن تر ساقه، شاخص کلروفیل، سطح برگ، نشت یونی، پرولین، فعالیت آنزیمهای پلیفنل اکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز معنیدار بود. بطور کلی بهترین نتایج مربوط به کاربرد 1 میلیمولار سالیسیلیک اسید بود که بهطور معنیداری سبب کاهش اثرات منفی تنش گرمایی بر خیار رقم ̓رشید̒ شد.
سبزیکاری
سعید محمدزاده؛ مرتضی گلدانی؛ فاطمه یعقوبی؛ محمد بنایان اول
چکیده
مدیریت پایدار مصرف آب و کودهای نیتروژن برای حصول تولید بالا حائز اهمیت است. بهمنظور بررسی سطوح مختلف آبیاری و کود نیتروژن، آزمایشی در دو سال 01-1400 و 02-1401 بهصورت اسپلیتپلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. میزان آب آبیاری بهعنوان عامل اصلی ...
بیشتر
مدیریت پایدار مصرف آب و کودهای نیتروژن برای حصول تولید بالا حائز اهمیت است. بهمنظور بررسی سطوح مختلف آبیاری و کود نیتروژن، آزمایشی در دو سال 01-1400 و 02-1401 بهصورت اسپلیتپلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. میزان آب آبیاری بهعنوان عامل اصلی در سه سطح 75، 100 و 125 درصد نیاز آبی گیاه و عنصر غذایی نیتروژن بهعنوان عامل فرعی در چهار سطح صفر (شاهد)، 75 (5/7 گرم در متر مربع)، 150 (15 گرم در متر مربع) و 225 (5/22 گرم در متر مربع) کیلوگرم در هکتار از منبع اوره در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان عملکرد (1/65 کیلوگرم در متر مربع) در آبیاری 125 درصد نیاز آبی و کود نیتروژن 225 کیلوگرم در هکتار بهدست آمد. هرچند، در تیمار شاهد بدون کود، آبیاری 100 و 125 درصد نیاز آبی تفاوت معنیداری در عملکرد نداشتند. در تمام تیمارهای کودی، بیشترین میزان کارایی مصرف آب در تیمار 100 درصد نیاز آبی مشاهده شد و تیمارهای 75 و 125 درصد نیاز آبی بهترتیب در جایگاه دوم و سوم قرار گرفتند. بیشترین میزان کارایی مصرف آب (285 کیلوگرم بر متر مکعب) در تیمار 100 درصد نیاز آبی و کود نیتروژن 225 کیلوگرم در هکتار بهدست آمد. بیشترین میزان تجمع نیترات در خوشه ششم (12/6 میلیگرم در کیلوگرم) و هفتم (29/6 میلیگرم در کیلوگرم) در تیمار آبیاری 75 درصد نیاز آبی و کود نیتروژن 225 کیلوگرم در هکتار و در خوشه هشتم (43/6 میلیگرم در کیلوگرم) در تیمار آبیاری به میزان 100 درصد نیاز آبی و مصرف 225 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن بهدست آمد. بهطور کلی، نتایج نشان داد هر چند مصرف زیاد کود نیتروژن باعث افزایش تجمع نیترات در سطوح مختلف آبی شد، ولی افزایش حجم آبیاری علاوهبر افزایش خصوصیات عملکردی، میزان تجمع نیترات را در گوجهفرنگی کاهش داد. همچنین، تفاوت عملکرد میوه در آبیاری 125 و 100 درصد نیاز آبی محسوس نبود و با مصرف کمتر آب، مقدار تولید بهینه و کارایی مصرف بهبود یافت. لذا باتوجهبه نتایج بهدستآمده بهترین تیمار مورد توصیه در شرایط گلخانهای، آبیاری به میزان 100 درصد نیاز آبی و مصرف 250 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژنه میباشد.
سبزیکاری
جابر پناهنده؛ محمد صدیق زارع فر؛ علیرضا مطلبی آذر؛ فریبرز زارع نهندی؛ مینا امانی
چکیده
سالیسیلیک اسید یکی از ترکیبات مفید برای گیاهان محسوب میشود که نقش مهمی در مقاومت گیاهان به تنشهای محیطی از جمله تنش شوری دارد. بدینمنظور جهت بررسی تأثیر سالیسیلیک اسید در تعدیل اثرات تنش شوری در گوجهفرنگی آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، با 12 تیمار، در 3 تکرار و با مجموع 36 واحد آزمایشی در گلخانهی هیدروپونیک ...
بیشتر
سالیسیلیک اسید یکی از ترکیبات مفید برای گیاهان محسوب میشود که نقش مهمی در مقاومت گیاهان به تنشهای محیطی از جمله تنش شوری دارد. بدینمنظور جهت بررسی تأثیر سالیسیلیک اسید در تعدیل اثرات تنش شوری در گوجهفرنگی آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، با 12 تیمار، در 3 تکرار و با مجموع 36 واحد آزمایشی در گلخانهی هیدروپونیک گروه باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در بهار و تابستان سال 1397 صورت گرفت. تیمارها شامل دو سطح سالیسیلیک اسید (صفر و 1 میلیمولار) و سه سطح شوری (صفر ، 35 و 70 میلیمولار NaCl) بر روی دو ژنوتیپ گوجهفرنگی توده محلی بانه و لاین نیمه پاکوتاه (Semi Dwarf) بود. نتایج نشان داد که با افزایش تنش شوری تا سطح 70 میلیمولار، شاخصهای رویشی در هر دو ژنوتیپ کاهش یافت. درحالیکه برهمکنش تیمار سالیسیلیکاسید در تنش شوری باعث افزایش شاخصهای رویشی شد. بیشترین عملکرد مربوط به ژنوتیپ Semi Dwarf بدون تنش شوری (1373 گرم) است. با اعمال تنش شوری و سالیسیلیک اسید میزان اسیدیته قابل تیتراسیون و ویتامین ث در هر دو ژنوتیپ افزایش یافت. برهمکنش سطوح مختلف شوری در سالیسیلیکاسید باعث افزایش میزان پرولین شد، اما اثر متقابل تنش شوری × سالیسیلیک اسید باعث کاهش میزان کلروفیل شد. این نتایج نشان میدهد که تیمار با سالیسیلیک اسید میتواند تحمل گیاه را در برابر تنش شوری از طریق تجمع پرولین و در نتیجه حفظ فشار تورژسانس سلولها افزایش دهد.
سبزیکاری
نجمه زینلی پور؛ فاطمه عاقبتی؛ بهاره نژاد شاهرخ آبادی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید و گاما آمینوبوتیریک اسید بر خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی نشاء گوجه فرنگی رقم ’سیران‘ آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام گرفت. در این پژوهش گاما آمینوبوتیریک اسید (گابا) به عنوان عامل اول با سه سطح (صفر، 5 و ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید و گاما آمینوبوتیریک اسید بر خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی نشاء گوجه فرنگی رقم ’سیران‘ آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام گرفت. در این پژوهش گاما آمینوبوتیریک اسید (گابا) به عنوان عامل اول با سه سطح (صفر، 5 و 10 میلیگرم در لیتر) و اسید سالیسیلیک بهعنوان عامل دوم با سه سطح (صفر، 5/0 و 5/1 میلیمولار) بهصورت محلولپاشی برگی مورد استفاده قرار گرفتند و صفاتی نظیر؛ قطر ساقه نشاء، نشت یونی، محتوای نسبی آب، کلروفیل کل، عملکرد، هدایت روزنهای، نرخ فتوسنتز خالص، کاتالاز، پراکسیداز، پرولین و مالوندیآلدئید اندازهگیری شدند. گابای 10 میلیگرم در لیتر در ترکیب با سالیسیلیک اسید 5/1 میلیمولار سبب افزایش قطر ساقه نشاء، محتوای نسبی آب، نرخ فتوسنتز خالص، میزان فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز شد. همچنین این تیمار سبب کاهش سه برابری نشت یونی در مقایسه با شاهد گردید. همچنین گابای 10 میلیگرم در لیتر به همراه دو غلظت کاربردی سالیسیلیک اسید در این پژوهش (5/0 و 5/1 میلیمولار)، میزان کلروفیل کل و عملکرد را تا حدود دو برابر نمونههای شاهد افزایش داد. هدایت روزنهای نیز در غلظت 5/1 میلیمولار سالیسیلیک اسید در تمام سطوح پیشنهادی گابا در بهترین میزان بود. بالاترین مقدار تجمع پرولین در تیمار 10 میلیگرم در لیتر گابا در تمامی غلظتهای کاربردی سالیسیلیک اسید رخ داد. مجموع نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که در اغلب صفات کاربرد غلظت 10 میلیگرم در لیتر گاما آمینوبوتیریک اسید (گابا) و 5/1 میلیمولار سالیسیلیک اسید در بهبود صفات مورفولوژی، فیزیولوژی و بیوشیمیایی موجود در نشاء گوجه فرنگی مؤثرتر واقع شد.
سبزیکاری
صفدر پورممبینی؛ محمود لطفی؛ حسین رامشینی
چکیده
ارقام بومی طالبی در ایران کیفیت و طعم مطلوبی دارند ولی بهدلیل حساسیت به بیماریهای قارچی و ویروسی و عملکرد پایین در مقایسه با ارقام هیبرید وارداتی به تدریج از چرخه تولید حذف میشوند. بهمنظور ترکیب صفات و تشکیل جمعیت اصلاحی، طالبی رقم ’سمسوری‘ با یک رقم هیبرید تجاری از گروه گالیا که در سالهای اخیر بهدلیل مقاومت به بیماریها، ...
بیشتر
ارقام بومی طالبی در ایران کیفیت و طعم مطلوبی دارند ولی بهدلیل حساسیت به بیماریهای قارچی و ویروسی و عملکرد پایین در مقایسه با ارقام هیبرید وارداتی به تدریج از چرخه تولید حذف میشوند. بهمنظور ترکیب صفات و تشکیل جمعیت اصلاحی، طالبی رقم ’سمسوری‘ با یک رقم هیبرید تجاری از گروه گالیا که در سالهای اخیر بهدلیل مقاومت به بیماریها، قطر گوشت و شیرینی بالا بسیار مورد استقبال جالیزکاران قرار گرفته است، تلاقی داده شد. در این پژوهش تعداد 1000 عدد گیاه نسل دوم حاصل از تلاقی رقم ’سمسوری‘ با رقم ’کوری‘، به همراه بذرهای والدی و نسل اول آنها کشت شدند تا به روش شجرهای، بوتهها ضمن خودگشنی، در شرایط طبیعی مزرعه برای صفات زراعی، مقاومت به بیماریها و در آزمایشگاه برای صفات کمی و کیفی میوه مورد ارزیابی و گزینش قرار گیرند. نتایج نشان داد همه صفات کمی مورد ارزیابی، بجز ضخامت پوست میوه (661/0) و شاخص شکل میوه (531/0) دارای وراثتپذیری عمومی بالای 85 درصد بودند. میانگین همه صفات کمی به جز مواد جامد محلول (8/10) و ضخامت گوشت میوه (52/3) در جمعیت F1 نسبت به میانگین والدین کمتر بود. در جمعیت F2 برای تمام صفات کمی تفکیک متجاوز مثبت نسبت به والد برتر و تفکیک متجاوز منفی نسبت به والد با ارزش کمتر مشاهده شد. در جمعیت F2 نزدیک به 80 درصد ژنوتیپها کاملاً مشبک و 20 درصد دارای میزان شبکه کمتر و یا بدون شبکه روی پوست میوه بودند. این نتایج با نسبتهای ژنتیکی 3 به 1 مندلی همخوانی داشت. همچنین 35 درصد ژنوتیپهای جمعیت F2 خطدار بودند و بیش از 80 درصد آنها رنگ پوست میوه متمایل به زرد و رنگ گوشت میوه سبز داشتند. با توجه به اینکه انتخاب براساس صفات با وراثتپذیری بالا در نسلهای اولیه قابل اعتماد و موفقیت آمیزتر خواهد بود، بنابراین بهتر است گزینش ژنوتیپهای برتر در این جمعیت بهترتیب براساس صفات مهم اقتصادی، وزن میوه، مواد جامد محلول و زودرسی صورت گیرد.
سبزیکاری
علی میرحسینی؛ معظم حسن پور اصیل؛ جمالعلی الفتی؛ محمدباقر فرهنگی
چکیده
یکی از کلیدیترین نکات در برنامههای بهنژادی، استفاده از تنوع ژنتیکی موجود در یک گونه معین است. بهمنظور مطالعه تنوع ژنتیکی و گروهبندی برخی از لاینهای گیاه خیار، تعداد 27 لاین از این گیاه برای 21 صفت مورفولوژیکی با استفاده از روش تجزیه به عاملها و تجزیه خوشهای ارزیابی شدند. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی، در سه ردیف جداگانه ...
بیشتر
یکی از کلیدیترین نکات در برنامههای بهنژادی، استفاده از تنوع ژنتیکی موجود در یک گونه معین است. بهمنظور مطالعه تنوع ژنتیکی و گروهبندی برخی از لاینهای گیاه خیار، تعداد 27 لاین از این گیاه برای 21 صفت مورفولوژیکی با استفاده از روش تجزیه به عاملها و تجزیه خوشهای ارزیابی شدند. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی، در سه ردیف جداگانه و با سه تکرار در دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان انجام شد. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که تفاوت معنیداری بین ژنوتیپهای خیار از نظر تمامی صفات مورد مطالعه وجود داشت. نتایج مقایسه میانگین نیز نشان داد که بعضی از لاینها از لحاظ عملکرد و سایر صفات مهم نسبت به سایر لاینها برتری داشتند. تمام صفات بررسی شده به جز صفات طول 15 میانگره ابتدایی (87 درصد)، طول و عرض لوب انتهایی (63 و 61 درصد)، سطح برگ (73 درصد) و وزن تک میوه (26 درصد) از وراثتپذیری عمومی بالایی (90 درصد) برخوردار بودند. تجزیه خوشهای بر مبنای میانگین دادهها، لاینهای مورد مطالعه را در چهار گروه قرار داد. نتایج تجزیه به عاملها، 8 عامل را معرفی نمود که حدود 88 درصد از تغییرات کل را توجیه کردند، که سهم هر کدام از عاملها بهترتیب 52/23، 63/12، 81/11، 95/9، 6/8، 34/7، 27/6 و 21/4 درصد بود. بهطور کلی، نتایج نشان داد که لاینهای L57 و L54 در صفتهای وزن کل میوه و تعداد میوه میتوانند از جمله لاینهای امیدبخش مناسب کاشت در شرایط گلخانهای معرفی شوند. اطلاعات بهدست آمده از این مطالعه میتواند برای معرفی رقم و یا تولید هیبرید در برنامههای بهنژادی بعدی مورد استفاده قرار گیرد.
سبزیکاری
محمد زارع مهرجردی؛ نسیم صفری؛ سیده مهدیه خرازی؛ آزاده خادم؛ احمد شریفی
چکیده
در طی رشد گیاه، کیفیت نور بر بسیاری از شاخصهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی تأثیر میگذارد. امروزه استفاده از نور تکمیلی بهطور قابل توجهی عملکرد محصول و کیفیت آن را در شرایط کمبود نور طبیعی بهخصوص در فصلهای پاییز و زمستان بهبود میبخشد. دیودهای ساطعکننده نور (Light-emitting diode) بهعنوان منابع نور جایگزین در محیطهای کشاورزی ...
بیشتر
در طی رشد گیاه، کیفیت نور بر بسیاری از شاخصهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی تأثیر میگذارد. امروزه استفاده از نور تکمیلی بهطور قابل توجهی عملکرد محصول و کیفیت آن را در شرایط کمبود نور طبیعی بهخصوص در فصلهای پاییز و زمستان بهبود میبخشد. دیودهای ساطعکننده نور (Light-emitting diode) بهعنوان منابع نور جایگزین در محیطهای کشاورزی کنترلشده پیشنهاد شدهاند. در این راستا، پژوهش حاضر بهمنظور بررسی چگونگی تأثیر کیفیت نور بر دانهالهای خیار (Cucumis sativus L.) رقم Officer در شرایط کنترل شده آزمایشگاهی انجام شد. آزمایش در 4 کیفیت متفاوت نور آبی، قرمز، سفید و ترکیبی (آبی+قرمز+سفید) با توانایی فتوسنتزی یکسان بود. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که بین تیمارهای نوری از نظر صفات، ارتفاع بوته، سطح برگ، وزن خشک ریشه و وزن تر اندام هوایی تحت تأثیر کیفیت نور قرار گرفت و اختلاف بین آنها در روزهای مختلف پس از کشت معنیدار بود. ارتفاع بوته در تیمار نور قرمز و نور آبی در مقایسه با تیمار سفید و تیمار نور ترکیبی (قرمز+آبی+سفید) بهترتیب 3/58 و 3/133 درصد افزایش داشت. کمترین ارتفاع بوته در تیمار نور ترکیبی مشاهده شد. این درحالی است که بیشترین وزن تر اندام هوایی در نورهای سفید و آبی، بیشترین سطح برگ در نورهای سفید و قرمز و بیشترین وزن خشک ریشه نیز در نور سفید مشاهد شد. صفات تحت تأثیر قرار گرفته جزء دسته صفاتی هستند که تحت تأثیر هورمون جیبرلین قرار میگیرند. بهطور کلی مشخص گردید که رشد گیاه خیار تحت تأثیر کیفیتهای مختلف نور قرار گرفته است و با توجه به هدف تولید و شرایط موجود میتوان کیفیت نور مناسب برای کسب حداکثر سرعت رشد گیاه را انتخاب نمود.
سبزیکاری
اصغر مارزی زاده؛ صاحبعلی بلندنظر
چکیده
بهمنظور بررسی اثر پایه و تلقیح با قارچ میکوریزا بر رشد و عملکرد خیار گلخانهای در شرایط کشت بدون خاک، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در گلخانه گروه علوم باغبانی دانشگاه تبریز اجرا گردید. فاکتور اول با دو سطح، پیوند خیار رقم ’ناگین‘ روی پایه کدوی ’شینتوزا‘ و رقم ’ناگین‘ ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر پایه و تلقیح با قارچ میکوریزا بر رشد و عملکرد خیار گلخانهای در شرایط کشت بدون خاک، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در گلخانه گروه علوم باغبانی دانشگاه تبریز اجرا گردید. فاکتور اول با دو سطح، پیوند خیار رقم ’ناگین‘ روی پایه کدوی ’شینتوزا‘ و رقم ’ناگین‘ غیر پیوندی همزیست با قارچ میکوریزا Diversispora versiformis، همچنین، عدم تلقیح با قارچ میکوریزا بهعنوان فاکتور دوم بود. نتایج بدست آمده نشان داد اثر پایه و قارچ میکوریزا بر صفات کمی خیار معنیدار بود. بطوریکه پایه شینتوزا تلقیح شده با قارچ میکوریزا بیشترین تأثیر را بر افزایش رشد رویشی، افزایش عملکرد تک بوته داشت. عملکرد در این تیمار با 6/2115 گرم در بوته بیشترین عملکرد میوه و گیاهان شاهد غیر پیوندی و فاقد میکوریزا با تولید 6/1569 گرم در بوته کمترین عملکرد میوه را به خود اختصاص دادند. که حدود 34 درصد نسبت به شاهد غیر پیوندی و فاقد میکوریزا افزایش عملکرد را نشان میدهد. همچنین در تیمار گیاهان پیوندی و تلقیح شده با قارچ میکوریزا، صفات کیفی میوه از جمله Ec عصاره میوه، ظرفیت آنتیاکسیدانی و محتوای مواد جامد محلول (TSS) میوه افزایش یافت. در ضمن سایر صفات کیفی میوه از جمله pH و فنل کل میوه، سفتی بافت میوه، اسیدیته قابل تیتراسیون میوه معنیدار نبود. بنابراین کاربرد قارچ میکوریزا بر روی پایه شینتوزا برای تولید خیار گلخانهای در شرایط کشت بدون خاک در بستری از پیتماس و پرلایت به نسبت 2:1، بهعنوان یکی از راهکارهای مؤثر در بهبود عملکرد محصول گلخانهای پیشنهاد میگردد.
سبزیکاری
کریم عرب سلمانی؛ امیرهوشنگ جلالی؛ پیمان جعفری
چکیده
بهمنظور مقایسه عملکرد، اجزای عملکرد و برخی ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک هیبریدهای خیار گلخانهای تولید شده در داخل کشور پژوهشی در سال 1401 در شرایط گلخانه در شهرستان ورامین انجام شد. در این پژوهش 11 هیبرید خیار گلخانهای به همراه 4 هیبرید وارداتی بهعنوان شاهد در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. تفاوت هیبریدهای ...
بیشتر
بهمنظور مقایسه عملکرد، اجزای عملکرد و برخی ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک هیبریدهای خیار گلخانهای تولید شده در داخل کشور پژوهشی در سال 1401 در شرایط گلخانه در شهرستان ورامین انجام شد. در این پژوهش 11 هیبرید خیار گلخانهای به همراه 4 هیبرید وارداتی بهعنوان شاهد در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. تفاوت هیبریدهای آزمایشی از نظر صفات عملکرد، طول میوه، قطر میوه، طول برگ، عرض برگ، ارتفاع بوته، طول میانگره، تعداد میوه در بوته و وزن میوه در هر بوته در سطح یک درصد از نظر آماری معنیدار بود. براساس نتایج بهدستآمده هیبرید IR4 (با نام تجاری سنم) با عملکرد کل 49/11 کیلوگرم در هر بوته نسبت به میانگین عملکرد سایر هیبریدها، 8/32 درصد عملکرد بیشتر تولید نمود اما تفاوت معنیداری بین این هیبرید و هیبرید IR5 با عملکرد 61/10 کیلوگرم در متر مربع وجود نداشت. در دو هیبرید (IR4) و (IR5) بهترتیب 6/24 و 9/22 درصد از کل عملکرد تولیدی مربوط به 10 چین مرحله دوم برداشت بود. هیبریدهای (IR11) و (IR6) بهترتیب با طول میوه 60/16 سانتیمتر و 12/11 سانتیمتر بیشترین و کمترین طول میوه را داشتند. شاخص شکل میوه (نسبت طول میوه به قطر) در هیبرید (IR11) نسبت به هیبریدهای (IR4) و (IR5) بهترتیب 27 و 19 درصد بیشتر بود. برتری عملکردی دو هیبرید آزمایشی (IR4) و (IR5) و برابری عملکرد 7 هیبرید آزمایشی دیگر (از 11 هیبرید مطالعه شده) در مقایسه با هیبریدهای شاهد میتواند نویدبخش تولید ارقام هیبرید خیار گلخانهای توسط شرکتهای داخل کشور باشد.
سبزیکاری
پرستو مولائی؛ طاهر برزگر؛ محمد بابا اکبری ساری؛ فاطمه نکونام؛ زهرا قهرمانی
چکیده
این پژوهش به منظور یافتن کودهای جایگزین، سازگار با محیطزیست برای افزایش شاخصهای کیفی و کمی و کاهش اثرات منفی کودهای شیمیایی در گیاه کاهو گلخانهای رقم New Red Fire به صورت طرح کاملا تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای مورد بررسی در این تحقیق 14 تیمار شامل شاهد (بدون مصرف کود و بدون تلقیح)، تلقیح با سه سطح از باکتریهای انحلالکننده ...
بیشتر
این پژوهش به منظور یافتن کودهای جایگزین، سازگار با محیطزیست برای افزایش شاخصهای کیفی و کمی و کاهش اثرات منفی کودهای شیمیایی در گیاه کاهو گلخانهای رقم New Red Fire به صورت طرح کاملا تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای مورد بررسی در این تحقیق 14 تیمار شامل شاهد (بدون مصرف کود و بدون تلقیح)، تلقیح با سه سطح از باکتریهای انحلالکننده پتاسیم (باکتریهای سودوموناس کورینسیس، سودوموناس ونکورنسیس و ترکیب دو سویه باکتریهای سودوموناس کورینسیس و سودوموناس ونکورنسیس) + 100 درصد کود نیتروژن و فسفر، تلقیح با سه سطح از باکتریهای انحلالکننده فسفر (باکتریهای سودوموناس پوتیدا، پانتوآگلومرانس و ترکیب دو سویه باکتریهای سودوموناس پوتیدا و پانتوآگلومرانس) + 100 درصد کود نیتروژن و پتاسیم، تلقیح با یک سطح از ترکیب باکتریهای انحلالکننده پتاسیم و فسفر (باکتریهای سودوموناس کورینسیس، سودوموناس ونکورنسیس، سودوموناس پوتیدا و پانتوآگلومرانس) + 100 درصد کود نیتروژن، تلقیح با یک سطح قارچ مایکوریزا از ترکیب سه گونه قارچ گلوموس موسهآ، گلوموس اتونیکاتوم و گلوموس اینترادیاسه + 100 درصد کود نیترون و پتاسیم، پنج سطح کود شیمیایی ترکیبی از عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم به صورت N100P100K100، N100P100K0، N100P0K100، N100P25K100 و N100P100K25 با توجه به آزمون خاک بود. نتایج مقایسه میانگین دادهها نشان داد، با کاربرد ترکیب باکتریهای انحلالکننده پتاسیم و فسفر + 100 درصد کود نیتروژن حداکثر وزن تازه بوته (افزایش 3/42 درصد)، قطر تاج بوته (افزایش 4/41 درصد) نسبت به گیاهان شاهد و حداقل تجمع نیترات برگ (14/21 میکروگرم در گرم وزن خشک) بعد از گیاهان شاهد نسبت به سایر تیمارها حاصل شد. کاربرد باکتری سودوموناس کورینسیس + 100 درصد کود نیتروژن و فسفر موجب حداکثر محتوای آنتوسیانین (افزایش 2/62 درصد) و مواد جامد محلول (افزایش 5/82 درصد) نسبت به گیاهان شاهد گردید. بیشترین میزان ویتامین ث (39/32 میلیگرم در 100 میلیلیتر) با اعمال کود شیمیایی N100P100K100 حاصل شد. با کاربرد ترکیب باکتریهای انحلالکننده پتاسیم و فسفر + 100 درصد کود نیتروژن و باکتری سودوموناس ونکورنسیس + 100 درصد کود نیتروژن و فسفر، حداکثر اسید قابل تیتراسیون با افزایش 5/154 درصد نسبت به گیاهان شاهد بدست آمد. با توجه به نتایج آزمایش میتوان بیان کرد، تلقیح بذر با ترکیب باکتریهای انحلالکننده پتاسیم و فسفر + 100 درصد کود نیتروژن نقش موثری در بهبود خصوصیات رشدی و کیفیت گیاه کاهو دارد.
سبزیکاری
زهرا رودباری؛ محمدرضا ایمانی؛ جواد سرحدی؛ سیب گل خوشکام؛ رضا یونس زاده
چکیده
به منظور اطلاع از میزان تنوع موجود در جمعیت فلفل (Capsicum ssp.) و توارث ویژگیهای میوه جهت بهرهبرداری در برنامههای اصلاحی تولید بذر، نیاز به جمعیتی متنوع از نظر ویژگیهای تاثیرگذار بر عملکرد میوه است. بههمین منظور 42 ژنوتیپ از 7 گونه مختلف فلفل از بانک ژن موسسه تحقیقات ژنتیک گیاهی و گیاهان زراعی آلمان تهیه شد. ژنوتیپها در گلخانه ...
بیشتر
به منظور اطلاع از میزان تنوع موجود در جمعیت فلفل (Capsicum ssp.) و توارث ویژگیهای میوه جهت بهرهبرداری در برنامههای اصلاحی تولید بذر، نیاز به جمعیتی متنوع از نظر ویژگیهای تاثیرگذار بر عملکرد میوه است. بههمین منظور 42 ژنوتیپ از 7 گونه مختلف فلفل از بانک ژن موسسه تحقیقات ژنتیک گیاهی و گیاهان زراعی آلمان تهیه شد. ژنوتیپها در گلخانه هیدروپونیک در منطقه زرندیه استان مرکزی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در سال 1400 کشت شده و از نظر صفات وزن میوه، طول و قطر میوه، شاخص شکل میوه (طول/قطر)، ضخامت گوشت میوه، تعداد میوه در بوته/چین و عملکرد میوه در سه چین مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین وراثتپذیری عمومی صفات بر مبنای واریانس ژنتیکی و فنوتیپی محاسبه شد. براساس نتایج حاصل تفاوت معنیداری بین ژنوتیپ ها ازنظر صفات مورد ارزیابی مشاهده شد. صفات از وراثتپذیری عمومی بالایی برخوردار بودند و گزینش بر اساس این صفات میتواند به بهبود ویژگیهای میوه در بهنژادی فلفل کمک کند. ژنوتیپهای 318 (کاپی، زرد و شیرین)، 287 (کشیده، قرمز و تند)، 348 (گرد، قرمز و شیرین)، 272 (مثلثی، قرمز و شیرین)، 309 (بلوکی، قرمز و شیرین) و 296 (کشیده، قرمز و شیرین) به دلیل داشتن عملکرد بالا، میوههای با سایز مناسب و بازارپسند میتوانند پس از ارزیابی سازگاری بهعنوان رقم معرفی شوند. علاوه بر این، با توجه به تنوع قابلتوجه در جمعیت مورد ارزیابی، میتوان به تولید ارقام هیبرید با ویژگیهای متمایز در برنامههای اصلاحی مبادرت نمود.
سبزیکاری
غفار کیانی؛ ساسان گل چشمه
چکیده
پژوهش حاضر با هدف برآورد اجزای واریانس ژنتیکی و قابلیتهای ترکیبپذیری عمومی و خصوصی برخی صفات کمی در ژنوتیپهای گوجهفرنگی با استفاده از تجزیه لاین×تستر انجام شد. لاینهای SC و V بهعنوان پایه مادری و تسترهای L، R و MZ بهعنوان والدین پدری با یکدیگر تلاقی یافتند و در سال بعدی شش نتاج هیبرید بههمراه والدین تلاقیها در آزمایشی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف برآورد اجزای واریانس ژنتیکی و قابلیتهای ترکیبپذیری عمومی و خصوصی برخی صفات کمی در ژنوتیپهای گوجهفرنگی با استفاده از تجزیه لاین×تستر انجام شد. لاینهای SC و V بهعنوان پایه مادری و تسترهای L، R و MZ بهعنوان والدین پدری با یکدیگر تلاقی یافتند و در سال بعدی شش نتاج هیبرید بههمراه والدین تلاقیها در آزمایشی بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری کشت شدند. صفات مورد ارزیابی شامل تعداد روز تا اولینگلدهی، زودرسی (تعداد روز از جوانهزنی تا اولین رنگگیری میوه)، تعداد میوه در بوته، وزن میوه در بوته (گرم)، عملکرد میوه (گرم)، طول و عرض میوه (سانتیمتر) بودند. نتایج تجزیه واریانس لاین×تستر نشان داد میانگین مربعات والدین و تسترها برای تمامی صفات بهجز طول و عرض میوه و میانگین مربعات تلاقیها و لاینها برای تمامی صفات بهجز طول میوه معنیدار بودند. اثر لاین×تستر برای تمامی صفات بهجز تعداد میوه در بوته و طول میوه معنیدار بود. لاین SC برای بهبود صفات تعداد روز تا اولین گلدهی، زودرسی، ارتفاع بوته، وزن میوه در بوته و عرض میوه و لاین V برای بهبود صفت تعداد میوه در بوته ترکیبشوندههای عمومی مناسبی با تسترها بودند. تستر L برای بهبود تمام صفات بهجز عملکرد و تستر MZ برای بهبود صفت ارتفاع بوته بهترین ترکیبشوندههای عمومی با لاینهای مادری بودند. در میان تلاقیها، تلاقی SC×L برای بهبود صفات زودرسی و عرض میوه و تلاقیهای SC×R و V×MZ بهترتیب برای بهبود صفات ارتفاع بوته و وزن میوه در بوته ترکیبشوندههای خصوصی مطلوبی بودند. بررسی متوسط وضعیت ژنوتیپها نشان داد از میان ارقام والدینی، لاین SC و از میان تلاقیها، ژنوتیپ L×SC کمترین میانگینها را برای صفات تعداد روز تا اولین گلدهی و زودرسی داشتند. همچنین لاین SC برای صفت تعداد میوه در بوته و تلاقی L×SC برای صفات وزن میوه در بوته، عملکرد و عرض میوه بیشترین میانگینها را به خود اختصاص دادند. در میان والدین، لاینهای مادری SC و V بهترتیب برای صفات تعداد میوه در بوته و ارتفاع بوته، تستر L برای صفت عملکرد میوه و تستر MZ برای صفات وزن میوه در بوته و عرض میوه بیشترین میانگینها را ثبت کردند. در میان تلاقیها، تلاقی L×SC برای صفات وزن میوه در بوته، عملکرد و عرض میوه، تلاقی L×V برای صفت تعداد میوه در بوته و تلاقی V×MZ برای صفت ارتفاع بوته بیشترین میانگینها را به خود اختصاص دادند. بهطور کلی، بررسی متوسط وضعیت ژنوتیپها نشان داد هیبرید L×SC برای صفات تعداد روز تا اولین گلدهی، زودرسی، وزن میوه در بوته، عملکرد میوه و طول و عرض میوه برتر از والدین خود میباشد. برآورد واریانسهای افزایشی و غیرافزایشی نشان داد در صفات ارتفاع بوته و وزن میوه در بوته، واریانس افزایشی نقش اصلی داشته و گزینش از میان نسلهای درحال تفکیک روش اصلاحی مناسبی برای صفات مذکور است. درحالیکه برای صفات تعداد روز تا اولین گلدهی، زودرسی و عملکرد سهم واریانس غیرافزایشی بیشتر از واریانس افزایشی بود، لذا برای بهبود صفات مذکور تولید هیبرید توصیه میشود.
سبزیکاری
میترا جباری؛ رضا درویش زاده
چکیده
با توجه به اهمیت اقتصادی عملکرد میوه و لزوم انتخاب گیاهان با بهرهوری بالا در برنامههای بهنژادی، پژوهش حاضر به منظور تعیین ویژگیهای مورفولوژیک تأثیرگذار در عملکرد میوه و ارزیابی اثرات مستقیم و غیرمستقیم آنها در 30 تودهی فلفل ایرانی در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار به صورت گلدانی در محل گلخانه تحقیقاتی دانشگاه ...
بیشتر
با توجه به اهمیت اقتصادی عملکرد میوه و لزوم انتخاب گیاهان با بهرهوری بالا در برنامههای بهنژادی، پژوهش حاضر به منظور تعیین ویژگیهای مورفولوژیک تأثیرگذار در عملکرد میوه و ارزیابی اثرات مستقیم و غیرمستقیم آنها در 30 تودهی فلفل ایرانی در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار به صورت گلدانی در محل گلخانه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه طی سال 1396-1395 اجرا گردید. نتایج حاصل از همبستگیهای فنوتیپی نشان داد که عملکرد میوه دارای همبستگی مثبت و معنیدار با صفات قطر میوه، دور میوه، وزن گوشت و وزن تک میوه بود، اما صفات تعداد میوه و طول میوه همبستگی فنوتیپی منفی و معنیداری با عملکرد میوه داشتند. در بررسی همبستگی ژنتیکی، رابطه مثبت، قوی و معنیداری بین عملکرد با وزن گوشت میوه (907/0)، دور میوه (891/0)، قطر میوه (697/0)، وزن تک میوه (646/0) و دور بوته (381/0) مشاهده گردید. بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام برای عملکرد میوه هفت صفت وزن گوشت، دور بوته، قطر میوه، تعداد میوه، ارتفاع بوته، وزن کل بذر و تعداد شاخه به عنوان مؤثرترین صفات بر عملکرد میوه وارد مدل شدند که در مجموع 6/84 درصد از تغییرات کل عملکرد میوه را توجیه نمودند. بر اساس نتایج تجزیه مسیر صفات قطر میوه (709/0) و وزن گوشت (289/0) بهترتیب بیشترین اثر مثبت و مستقیم را بر عملکرد میوه نشان دادند. قطر میوه دارای همبستگی ژنتیکی مثبت، قوی و معنیداری (697/0) با عملکرد میوه بود، همچنین اثر مستقیم مثبت (709/0) بر عملکرد میوه نشان داد که به طور تقریبی میتوان این دو ضریب را با هم برابر درنظر گرفت. لذا انتخاب مستقیم از طریق صفت قطر میوه میتواند در بهبود عملکرد میوه در تودههای فلفل مفید باشد.