سبزیکاری
پرستو مولائی؛ طاهر برزگر؛ محمد بابا اکبری ساری؛ فاطمه نکونام؛ زهرا قهرمانی
چکیده
این پژوهش به منظور یافتن کودهای جایگزین، سازگار با محیطزیست برای افزایش شاخصهای کیفی و کمی و کاهش اثرات منفی کودهای شیمیایی در گیاه کاهو گلخانهای رقم New Red Fire به صورت طرح کاملا تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای مورد بررسی در این تحقیق 14 تیمار شامل شاهد (بدون مصرف کود و بدون تلقیح)، تلقیح با سه سطح از باکتریهای انحلالکننده ...
بیشتر
این پژوهش به منظور یافتن کودهای جایگزین، سازگار با محیطزیست برای افزایش شاخصهای کیفی و کمی و کاهش اثرات منفی کودهای شیمیایی در گیاه کاهو گلخانهای رقم New Red Fire به صورت طرح کاملا تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای مورد بررسی در این تحقیق 14 تیمار شامل شاهد (بدون مصرف کود و بدون تلقیح)، تلقیح با سه سطح از باکتریهای انحلالکننده پتاسیم (باکتریهای سودوموناس کورینسیس، سودوموناس ونکورنسیس و ترکیب دو سویه باکتریهای سودوموناس کورینسیس و سودوموناس ونکورنسیس) + 100 درصد کود نیتروژن و فسفر، تلقیح با سه سطح از باکتریهای انحلالکننده فسفر (باکتریهای سودوموناس پوتیدا، پانتوآگلومرانس و ترکیب دو سویه باکتریهای سودوموناس پوتیدا و پانتوآگلومرانس) + 100 درصد کود نیتروژن و پتاسیم، تلقیح با یک سطح از ترکیب باکتریهای انحلالکننده پتاسیم و فسفر (باکتریهای سودوموناس کورینسیس، سودوموناس ونکورنسیس، سودوموناس پوتیدا و پانتوآگلومرانس) + 100 درصد کود نیتروژن، تلقیح با یک سطح قارچ مایکوریزا از ترکیب سه گونه قارچ گلوموس موسهآ، گلوموس اتونیکاتوم و گلوموس اینترادیاسه + 100 درصد کود نیترون و پتاسیم، پنج سطح کود شیمیایی ترکیبی از عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم به صورت N100P100K100، N100P100K0، N100P0K100، N100P25K100 و N100P100K25 با توجه به آزمون خاک بود. نتایج مقایسه میانگین دادهها نشان داد، با کاربرد ترکیب باکتریهای انحلالکننده پتاسیم و فسفر + 100 درصد کود نیتروژن حداکثر وزن تازه بوته (افزایش 3/42 درصد)، قطر تاج بوته (افزایش 4/41 درصد) نسبت به گیاهان شاهد و حداقل تجمع نیترات برگ (14/21 میکروگرم در گرم وزن خشک) بعد از گیاهان شاهد نسبت به سایر تیمارها حاصل شد. کاربرد باکتری سودوموناس کورینسیس + 100 درصد کود نیتروژن و فسفر موجب حداکثر محتوای آنتوسیانین (افزایش 2/62 درصد) و مواد جامد محلول (افزایش 5/82 درصد) نسبت به گیاهان شاهد گردید. بیشترین میزان ویتامین ث (39/32 میلیگرم در 100 میلیلیتر) با اعمال کود شیمیایی N100P100K100 حاصل شد. با کاربرد ترکیب باکتریهای انحلالکننده پتاسیم و فسفر + 100 درصد کود نیتروژن و باکتری سودوموناس ونکورنسیس + 100 درصد کود نیتروژن و فسفر، حداکثر اسید قابل تیتراسیون با افزایش 5/154 درصد نسبت به گیاهان شاهد بدست آمد. با توجه به نتایج آزمایش میتوان بیان کرد، تلقیح بذر با ترکیب باکتریهای انحلالکننده پتاسیم و فسفر + 100 درصد کود نیتروژن نقش موثری در بهبود خصوصیات رشدی و کیفیت گیاه کاهو دارد.
سبزیکاری
زهرا رودباری؛ محمدرضا ایمانی؛ جواد سرحدی؛ سیب گل خوشکام؛ رضا یونس زاده
چکیده
به منظور اطلاع از میزان تنوع موجود در جمعیت فلفل (Capsicum ssp.) و توارث ویژگیهای میوه جهت بهرهبرداری در برنامههای اصلاحی تولید بذر، نیاز به جمعیتی متنوع از نظر ویژگیهای تاثیرگذار بر عملکرد میوه است. بههمین منظور 42 ژنوتیپ از 7 گونه مختلف فلفل از بانک ژن موسسه تحقیقات ژنتیک گیاهی و گیاهان زراعی آلمان تهیه شد. ژنوتیپها در گلخانه ...
بیشتر
به منظور اطلاع از میزان تنوع موجود در جمعیت فلفل (Capsicum ssp.) و توارث ویژگیهای میوه جهت بهرهبرداری در برنامههای اصلاحی تولید بذر، نیاز به جمعیتی متنوع از نظر ویژگیهای تاثیرگذار بر عملکرد میوه است. بههمین منظور 42 ژنوتیپ از 7 گونه مختلف فلفل از بانک ژن موسسه تحقیقات ژنتیک گیاهی و گیاهان زراعی آلمان تهیه شد. ژنوتیپها در گلخانه هیدروپونیک در منطقه زرندیه استان مرکزی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در سال 1400 کشت شده و از نظر صفات وزن میوه، طول و قطر میوه، شاخص شکل میوه (طول/قطر)، ضخامت گوشت میوه، تعداد میوه در بوته/چین و عملکرد میوه در سه چین مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین وراثتپذیری عمومی صفات بر مبنای واریانس ژنتیکی و فنوتیپی محاسبه شد. براساس نتایج حاصل تفاوت معنیداری بین ژنوتیپ ها ازنظر صفات مورد ارزیابی مشاهده شد. صفات از وراثتپذیری عمومی بالایی برخوردار بودند و گزینش بر اساس این صفات میتواند به بهبود ویژگیهای میوه در بهنژادی فلفل کمک کند. ژنوتیپهای 318 (کاپی، زرد و شیرین)، 287 (کشیده، قرمز و تند)، 348 (گرد، قرمز و شیرین)، 272 (مثلثی، قرمز و شیرین)، 309 (بلوکی، قرمز و شیرین) و 296 (کشیده، قرمز و شیرین) به دلیل داشتن عملکرد بالا، میوههای با سایز مناسب و بازارپسند میتوانند پس از ارزیابی سازگاری بهعنوان رقم معرفی شوند. علاوه بر این، با توجه به تنوع قابلتوجه در جمعیت مورد ارزیابی، میتوان به تولید ارقام هیبرید با ویژگیهای متمایز در برنامههای اصلاحی مبادرت نمود.
سبزیکاری
غفار کیانی؛ ساسان گل چشمه
چکیده
پژوهش حاضر با هدف برآورد اجزای واریانس ژنتیکی و قابلیتهای ترکیبپذیری عمومی و خصوصی برخی صفات کمی در ژنوتیپهای گوجهفرنگی با استفاده از تجزیه لاین×تستر انجام شد. لاینهای SC و V بهعنوان پایه مادری و تسترهای L، R و MZ بهعنوان والدین پدری با یکدیگر تلاقی یافتند و در سال بعدی شش نتاج هیبرید بههمراه والدین تلاقیها در آزمایشی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف برآورد اجزای واریانس ژنتیکی و قابلیتهای ترکیبپذیری عمومی و خصوصی برخی صفات کمی در ژنوتیپهای گوجهفرنگی با استفاده از تجزیه لاین×تستر انجام شد. لاینهای SC و V بهعنوان پایه مادری و تسترهای L، R و MZ بهعنوان والدین پدری با یکدیگر تلاقی یافتند و در سال بعدی شش نتاج هیبرید بههمراه والدین تلاقیها در آزمایشی بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری کشت شدند. صفات مورد ارزیابی شامل تعداد روز تا اولینگلدهی، زودرسی (تعداد روز از جوانهزنی تا اولین رنگگیری میوه)، تعداد میوه در بوته، وزن میوه در بوته (گرم)، عملکرد میوه (گرم)، طول و عرض میوه (سانتیمتر) بودند. نتایج تجزیه واریانس لاین×تستر نشان داد میانگین مربعات والدین و تسترها برای تمامی صفات بهجز طول و عرض میوه و میانگین مربعات تلاقیها و لاینها برای تمامی صفات بهجز طول میوه معنیدار بودند. اثر لاین×تستر برای تمامی صفات بهجز تعداد میوه در بوته و طول میوه معنیدار بود. لاین SC برای بهبود صفات تعداد روز تا اولین گلدهی، زودرسی، ارتفاع بوته، وزن میوه در بوته و عرض میوه و لاین V برای بهبود صفت تعداد میوه در بوته ترکیبشوندههای عمومی مناسبی با تسترها بودند. تستر L برای بهبود تمام صفات بهجز عملکرد و تستر MZ برای بهبود صفت ارتفاع بوته بهترین ترکیبشوندههای عمومی با لاینهای مادری بودند. در میان تلاقیها، تلاقی SC×L برای بهبود صفات زودرسی و عرض میوه و تلاقیهای SC×R و V×MZ بهترتیب برای بهبود صفات ارتفاع بوته و وزن میوه در بوته ترکیبشوندههای خصوصی مطلوبی بودند. بررسی متوسط وضعیت ژنوتیپها نشان داد از میان ارقام والدینی، لاین SC و از میان تلاقیها، ژنوتیپ L×SC کمترین میانگینها را برای صفات تعداد روز تا اولین گلدهی و زودرسی داشتند. همچنین لاین SC برای صفت تعداد میوه در بوته و تلاقی L×SC برای صفات وزن میوه در بوته، عملکرد و عرض میوه بیشترین میانگینها را به خود اختصاص دادند. در میان والدین، لاینهای مادری SC و V بهترتیب برای صفات تعداد میوه در بوته و ارتفاع بوته، تستر L برای صفت عملکرد میوه و تستر MZ برای صفات وزن میوه در بوته و عرض میوه بیشترین میانگینها را ثبت کردند. در میان تلاقیها، تلاقی L×SC برای صفات وزن میوه در بوته، عملکرد و عرض میوه، تلاقی L×V برای صفت تعداد میوه در بوته و تلاقی V×MZ برای صفت ارتفاع بوته بیشترین میانگینها را به خود اختصاص دادند. بهطور کلی، بررسی متوسط وضعیت ژنوتیپها نشان داد هیبرید L×SC برای صفات تعداد روز تا اولین گلدهی، زودرسی، وزن میوه در بوته، عملکرد میوه و طول و عرض میوه برتر از والدین خود میباشد. برآورد واریانسهای افزایشی و غیرافزایشی نشان داد در صفات ارتفاع بوته و وزن میوه در بوته، واریانس افزایشی نقش اصلی داشته و گزینش از میان نسلهای درحال تفکیک روش اصلاحی مناسبی برای صفات مذکور است. درحالیکه برای صفات تعداد روز تا اولین گلدهی، زودرسی و عملکرد سهم واریانس غیرافزایشی بیشتر از واریانس افزایشی بود، لذا برای بهبود صفات مذکور تولید هیبرید توصیه میشود.
سبزیکاری
میترا جباری؛ رضا درویش زاده
چکیده
با توجه به اهمیت اقتصادی عملکرد میوه و لزوم انتخاب گیاهان با بهرهوری بالا در برنامههای بهنژادی، پژوهش حاضر به منظور تعیین ویژگیهای مورفولوژیک تأثیرگذار در عملکرد میوه و ارزیابی اثرات مستقیم و غیرمستقیم آنها در 30 تودهی فلفل ایرانی در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار به صورت گلدانی در محل گلخانه تحقیقاتی دانشگاه ...
بیشتر
با توجه به اهمیت اقتصادی عملکرد میوه و لزوم انتخاب گیاهان با بهرهوری بالا در برنامههای بهنژادی، پژوهش حاضر به منظور تعیین ویژگیهای مورفولوژیک تأثیرگذار در عملکرد میوه و ارزیابی اثرات مستقیم و غیرمستقیم آنها در 30 تودهی فلفل ایرانی در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار به صورت گلدانی در محل گلخانه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه طی سال 1396-1395 اجرا گردید. نتایج حاصل از همبستگیهای فنوتیپی نشان داد که عملکرد میوه دارای همبستگی مثبت و معنیدار با صفات قطر میوه، دور میوه، وزن گوشت و وزن تک میوه بود، اما صفات تعداد میوه و طول میوه همبستگی فنوتیپی منفی و معنیداری با عملکرد میوه داشتند. در بررسی همبستگی ژنتیکی، رابطه مثبت، قوی و معنیداری بین عملکرد با وزن گوشت میوه (907/0)، دور میوه (891/0)، قطر میوه (697/0)، وزن تک میوه (646/0) و دور بوته (381/0) مشاهده گردید. بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام برای عملکرد میوه هفت صفت وزن گوشت، دور بوته، قطر میوه، تعداد میوه، ارتفاع بوته، وزن کل بذر و تعداد شاخه به عنوان مؤثرترین صفات بر عملکرد میوه وارد مدل شدند که در مجموع 6/84 درصد از تغییرات کل عملکرد میوه را توجیه نمودند. بر اساس نتایج تجزیه مسیر صفات قطر میوه (709/0) و وزن گوشت (289/0) بهترتیب بیشترین اثر مثبت و مستقیم را بر عملکرد میوه نشان دادند. قطر میوه دارای همبستگی ژنتیکی مثبت، قوی و معنیداری (697/0) با عملکرد میوه بود، همچنین اثر مستقیم مثبت (709/0) بر عملکرد میوه نشان داد که به طور تقریبی میتوان این دو ضریب را با هم برابر درنظر گرفت. لذا انتخاب مستقیم از طریق صفت قطر میوه میتواند در بهبود عملکرد میوه در تودههای فلفل مفید باشد.
سبزیکاری
جواد حمزه ئی؛ مسعود خیشوند
چکیده
بهمنظور بررسی صفات زراعی، عملکرد و شاخصهای اقتصادی در کشت مخلوط اسفناج با نخود، آزمایشی به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در شهرستان تویسرکان اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل کشت مخلوط افزایشی 20 درصد نخود با اسفناج، کشت مخلوط جایگزینی 60 درصد اسفناج + 40 درصد نخود و کشتهای خالص اسفناج ...
بیشتر
بهمنظور بررسی صفات زراعی، عملکرد و شاخصهای اقتصادی در کشت مخلوط اسفناج با نخود، آزمایشی به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در شهرستان تویسرکان اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل کشت مخلوط افزایشی 20 درصد نخود با اسفناج، کشت مخلوط جایگزینی 60 درصد اسفناج + 40 درصد نخود و کشتهای خالص اسفناج و نخود بودند. ارتفاع بوته، تعداد شاخه در بوته و عملکرد دانه اسفناج به طور معنیداری تحت تأثیر کشت مخلوط قرار گرفتند. بیشترین ارتفاع بوته و کمترین تعداد شاخه در بوته اسفناج از کشت مخلوط جایگزینی بهدست آمد. کشت مخلوط افزایشی و کشت خالص اسفناج نیز بدون تفاوت معنیدار کمترین ارتفاع بوته و بیشترین تعداد شاخه در بوته را داشتند. بیشترین عملکرد دانه اسفناج مربوط به کشت مخلوط افزایشی بود. تیمارهای کشت مخلوط افزایشی و کشت خالص از لحاظ عملکرد دانه و بیولوژیک اسفناج تفاوت معنیداری با هم نداشتند. در گیاه نخود نیز ارتفاع بوته، تعداد شاخه در بوته، تعداد غلاف در بوته و عملکرد دانه تحت تأثیر کشت مخلوط قرار گرفتند. بیشترین ارتفاع بوته و کمترین تعداد شاخه و تعداد غلاف در بوته نخود از کشت مخلوط افزایشی بهدست آمد. بیشترین عملکرد دانه نخود نیز مربوط به کشت خالص نخود بود. اسفناج و نخود به ترتیب گیاهان غالب و مغلوب بودند. ارزیابی شاخصهای اقتصادی نیز سودمندی کشت مخلوط اسفناج با نخود را نشان دادند. به طوری که بالاترین نسبت برابری زمین، نسبت برابری ماده خشک، شاخص بهرهوری سیستم و شاخص سودمندی مالی از کشت مخلوط افزایشی حاصل شد. در مجموع نتایج بیانگر این است که نخود گیاه مناسبی جهت کشت مخلوط با اسفناج است. به طوری که کشت مخلوط افزایشی 20 درصد نخود با اسفناج، عملکرد اسفناج و کارایی استفاده از زمین را بهبود بخشیده و میتواند بیشترین سود اقتصادی را عاید کشاورز کند.
سبزیکاری
مسلم قریشی؛ فاطمه نکونام؛ طاهر برزگر؛ جعفر نیکبخت
چکیده
تنش خشکی بهعنوان یک تنش غیرزیستی مهم رشد و عملکرد گیاهان را کاهش میدهد. به منظور بررسی اثر تنش کم آبیاری بر رشد، عملکرد و شاخصهای فیزیولوژیکی خیار شاخدار آفریقایی، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه زنجان در سال 1398 انجام شد. سطوح آبیاری شامل سه سطح 100، 80 و 60 درصد نیاز آبی گیاه بود. نتایج ...
بیشتر
تنش خشکی بهعنوان یک تنش غیرزیستی مهم رشد و عملکرد گیاهان را کاهش میدهد. به منظور بررسی اثر تنش کم آبیاری بر رشد، عملکرد و شاخصهای فیزیولوژیکی خیار شاخدار آفریقایی، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه زنجان در سال 1398 انجام شد. سطوح آبیاری شامل سه سطح 100، 80 و 60 درصد نیاز آبی گیاه بود. نتایج نشان داد که تنش کمآبیاری، رشد و عملکرد میوه را بطور معنیداری کاهش داد. کمترین طول بوته، تعداد میوه (9/10) و عملکرد بوته (6/1 کیلوگرم) در تیمار کم آبیاری 60 درصد حاصل شد. وزن میوه تحت تاثیر تنش کمآبیاری افزایش یافت و بیشترین وزن متوسط میوه (05/164 گرم) در تیمار کم آبیاری 80 درصد حاصل شد. کیفیت میوه بهطور معنیداری تحت تاثیر تیمار آبیاری قرار گرفت. سفتی بافت میوه و مقدار ویتامین ث تحت تنش کمآبیاری کاهش یافت و مواد جامد محلول کل، مقدار فنل کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی میوه افزایش یافت بهطوری که بیشترین مقدار مواد جامد محلول (43/4 درصد بریکس)، فنل (6/7 میلیگرم بر گرم وزن تر) و ظرفیت آنتیاکسیدانی (78/48 درصد) و حداقل مقدار ویتامین ث (02/10 میلیگرم بر 100 میلیلیتر) و سفتی بافت میوه (73/2 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) در تیمار کم آبیاری 60 درصد مشاهده شد. با افزایش تنش کمآبیاری، محتوای نسبیآب برگ و محتوای کلروفیل، غلظت عناصر فسفر و پتاسیم برگ کاهش یافت. درصد نشتیونی، محتوای کاروتنوئید و تجمع پرولین در پاسخ به افزایش تنش کمآبیاری به طور معنیداری افزایش یافت. در تیمار کم آبیاری 80 درصد، اگرچه عملکرد میوه 9/13 درصد کاهش یافت ولی در مصرف آب 20 درصد صرفهجویی شد و با افزایش مواد جامد محلول و ظرفیت آنتیاکسیدانی، کیفیت میوه و اندازه میوه بهبود یافت.
سبزیکاری
صدیقه محمودی سوره؛ علیرضا مطلبی آذر؛ جابر پناهنده؛ غلامرضا گوهری؛ امین جهانیان
چکیده
در سالهای اخیر، کاربرد نانوذرات به طور موفقیت آمیزی در کشت بافت گیاهی استفاده شده است که با به کار بردن این مواد تاثیر شگرفی در حذف آلودگیهای میکروبی ریز نمونهها و همچنین نقش مثبت این مواد در کالوس زایی، اندامزایی، جنینزایی سوماتیکی، تنوع سوماکلونال، انتقال ژنتیکی و تولید متابولیتهای ثانویه داشته است. در این پژوهش اثر نانوکامپوزیت ...
بیشتر
در سالهای اخیر، کاربرد نانوذرات به طور موفقیت آمیزی در کشت بافت گیاهی استفاده شده است که با به کار بردن این مواد تاثیر شگرفی در حذف آلودگیهای میکروبی ریز نمونهها و همچنین نقش مثبت این مواد در کالوس زایی، اندامزایی، جنینزایی سوماتیکی، تنوع سوماکلونال، انتقال ژنتیکی و تولید متابولیتهای ثانویه داشته است. در این پژوهش اثر نانوکامپوزیت گلایسین بتائین پوششدار شده با کیتوسان در دو غلظت 120 و 240 میلی گرم در لیتر، گلایسین بتائین به تنهایی در دو غلظت 20 و 40 میلیگرم در لیتر، کیتوسان در غلظت 240 میلیگرم در لیتر، ترکیب گلایسین بتائین 20 و کیتوسان 240 میلیگرم در لیتر، ترکیب گلایسین بتائین 40 و کیتوسان 240 میلیگرم در لیتر و تیمار شاهد در دو وضعیت با تنش شوری ملایم (50 میلیمولار کلرید سدیم) و بدون تنش شوری همراه با 80 گرم ساکارز جهت بررسی صفات مربوط به ریز غدهزایی سیب زمینی رقم ’آگریا‘ در شرایط درون کشت شیشهای بررسی شد. این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 16 تیمار و 3 تکرار اجرا شد. ریز غدههای تولید شده در تیمار نانوکامپوزیت گلایسین پوششدار شده با کیتوسان در ماه اول، دوم، سوم و چهارم بیشترین تعداد ریز غده را ایجاد نمودند. در تیمارهای دارای شوری ملایم تعداد ریز غده در ماه اول، دوم، سوم و چهارم، تعداد چشم در غده و ریز غده جوانهزده بیشترین مقدار را نسبت به تیمار بدون شرایط شوری ملایم دارا بودند. همچنین گیاهان تیمار شده با نانوکامپوزیت گلایسین بتائین پوششدار شده با کیتوسان در صفات اندازهگیری شده ریزغده، اثرات مثبت و تاثیرگذار بیشتری نسبت به تیمارهای کیتوسان و گلایسین بتائین همراه با کیتوسان را نشان دادند. با توجه به یافتههای این پژوهش به نظر میرسد استفاده از مواد نانوکامپوزیت در افزایش تعداد ریز غده و کاهش رشد رویشی شاخساره سیب زمینی درون شیشهای رقم ’آگریا‘ موثر واقع شده است.
سبزیکاری
دامون اخگر؛ حمید رضا کریمی؛ سید رسول صحافی؛ سید حسین میردهقان
چکیده
بهمنظور بررسی تاثیر پایه بادنجان وحشی بر میزان تحمل به خشکی گوجهفرنگی رقم ’دافنیس‘ و ’ایزابلا‘، پژوهشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. فاکتورها شامل دور آبیاری در سطح 3 (شاهد)، 6 و 9 روز یکبار و فاکتور ترکیب پیوندی در شش سطح شامل غیرپیوندی ’دافنیس‘ و ’ایزابلا‘، خودپیوندی ’دافنیس‘، ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تاثیر پایه بادنجان وحشی بر میزان تحمل به خشکی گوجهفرنگی رقم ’دافنیس‘ و ’ایزابلا‘، پژوهشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. فاکتورها شامل دور آبیاری در سطح 3 (شاهد)، 6 و 9 روز یکبار و فاکتور ترکیب پیوندی در شش سطح شامل غیرپیوندی ’دافنیس‘ و ’ایزابلا‘، خودپیوندی ’دافنیس‘، خودپیوندی ’ایزابلا‘، پیوندک ’دافنیس‘ بر روی پایه بادنجان وحشی (تورووم)، پیوندک ’ایزابلا‘ بر روی پایه بادنجان وحشی (تورووم) بودند. در پایان تنش خشکی، پارامترهای رویشی شامل ارتفاع گیاه، وزن خشک ریشه، وزن خشک اندام هوایی و همچنین پارامترهای فتوسنتزی، روابط آبی و عناصر غذایی گیاه اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که با افزایش دور آبیاری اکثر پارامترهای رویشی و غلظت رنگدانههای فتوسنتزی و عناصر غذایی کاهش یافت، بهطوری که بالاترین مقدار با دور آبیاری 3 روز و کمترین مقدار در دور آبیاری 9 روز مشاهده شد همچنین برهمکنش دور آبیاری و ترکیب پیوندی بر برخی پارامترهای رویشی و اکوفیزیولوژیکی معنیدار شد بطوریکه کمترین میزان وزن خشک اندامهوایی در دور آبیاری 9 روز در گیاهان پیوندی ’دافنیس‘ بر روی پایه ’تورووم‘ مشاهده شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر میتوان بیان کرد ترکیب پیوندی ’ایزابلا‘ بر روی پایه تورووم مقاومت بالاتری به تنش خشکی داشت.
سبزیکاری
سپیده پارساجو؛ فرشاد دشتی
چکیده
شوری خاک و آب یکی از مشکلات در حال افزایش کشاورزی و از مهمترین موانع تولید محصول در جهان است. ترکیبات زیادی در زمینه کاهش اثرات زیان آور تنش شوری مورد استفاده قرار گرفته است. اسید آسکوربیک آنتیاکسیدان محلول در آب میباشد که با بی اثر کردن رادیکالهای آزاد موجب مقاومت گیاهان در برابر تنشهای محیطی میشود. در این پژوهش تأثیر اسید ...
بیشتر
شوری خاک و آب یکی از مشکلات در حال افزایش کشاورزی و از مهمترین موانع تولید محصول در جهان است. ترکیبات زیادی در زمینه کاهش اثرات زیان آور تنش شوری مورد استفاده قرار گرفته است. اسید آسکوربیک آنتیاکسیدان محلول در آب میباشد که با بی اثر کردن رادیکالهای آزاد موجب مقاومت گیاهان در برابر تنشهای محیطی میشود. در این پژوهش تأثیر اسید آسکوربیک بر کاهش اثرات شوری در تولید نشاء گیاه فلفل دلمهای در شرایط کشت گلخانهای مطالعه شده است. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در دو سطح نمک کلرید سدیم (صفر و 100 میلیمولار) در آب آبیاری و چهار سطح اسید آسکوربیک (صفر، یک، سه و پنج میلیمولار) با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد تنش شوری موجب افزایش نشت یونی و تولید مالوندیآلدئید شد و کاربرد اسید آسکوربیک در غلظت 5 میلیمولار موجب کاهش میزان این صفات در شرایط تنش شوری شد. تنش شوری موجب افزایش میزان پرولین و کاهش کلروفیل کل و پروتئین برگ نشاء فلفل دلمهای شد در حالیکه کاربرد اسید آسکوربیک با غلظت 5 میلیمولار موجب افزایش صفتهای نام برده شد. از طرف دیگر در گیاهان تحت تنش شوری جذب عناصر آهن، روی، مس و فسفر کاهش و سدیم افزایش یافت که کاربرد اسید آسکوربیک باعث افزایش تجمع سه عنصر اول و کاهش تجمع سدیم در برگ گیاهان شد. از نظر شاخصهای رشد، تنش شوری باعث کاهش صفات رشدی (تعداد برگ، سطح برگ، وزن تر ریشه و برگ) شد و تیمار با اسید آسکوربیک اثر تنش شوری را بر پارامترهای رویشی کاهش داد بطوریکه تحت تنش شوری، تیمار اسید آسکوربیک 5 میلیمولار توانست سطح برگ را نسبت به تیمار شوری بدون کاربرد اسید آسکوربیک افزایش دهد. از طرف دیگر کاربرد اسید آسکوربیک باعث افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی کاتالاز و پراکسیداز شد. بهطور کلی با توجه به نتایج حاصله میتوان گفت محلولپاشی با غلظت 5 میلیمولار اسید آسکوربیک در نشاء گیاه فلفل دلمهای باعث بهبود مقاومت به شرایط تنش شوری میشود.
سبزیکاری
آزاده امیدی؛ علیرضا آستارایی؛ حجت امامی
چکیده
اسید هیومیکها مجموعهای از پلیالکترولیتهای ناهمگن با گروه عاملی فراوان هستند که ممکن است به شکل قابل توجهی، نقش کلیدی در تحرک و جذب کروم موجود در خاک و در نهایت جذب توسط گیاه، ایفا کنند. پژوهش حاضر به صورت آزمایش گلخانهای در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد (مهر –دی 1396) با هدف بررسی تأثیر اسید هیومیک در خاک آلوده به کروم ...
بیشتر
اسید هیومیکها مجموعهای از پلیالکترولیتهای ناهمگن با گروه عاملی فراوان هستند که ممکن است به شکل قابل توجهی، نقش کلیدی در تحرک و جذب کروم موجود در خاک و در نهایت جذب توسط گیاه، ایفا کنند. پژوهش حاضر به صورت آزمایش گلخانهای در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد (مهر –دی 1396) با هدف بررسی تأثیر اسید هیومیک در خاک آلوده به کروم بر وزن خشک ریشه، شاخساره، ساقه و برگ، همچنین غلظت کروم در شاخساره و ریشه، فاکتور انتقال، فاکتور انباشت شاخساره و ریشه گیاه کاهو رقم ’سیاهو‘؛ به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور، 1- سطح کروم (صفر، 25 و 50 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) و 2- اسید هیومیک (صفر، 5 و 10 درصد) در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که با افزایش سطوح کروم در خاک، وزنهای خشک برگ، شاخساره، ساقه و ریشه به ترتیب 83، 101، 207 و 65 درصد برای سطح 25 میلیگرم کروم برکیلوگرم و 194، 219، 355 و 92 درصد برای سطح 50 میلیگرم کروم بر کیلوگرم کاهش معنیدار داشتند. افزایش اسید هیومیک موجب افزایش وزن خشک اجزاء مختلف گیاه، تحت تنش کروم شد. افزودن کروم به خاک، غلظت کروم در شاخساره و ریشه، فاکتور انتقال، فاکتور انباشت زیستی شاخساره و ریشه را به طور معنیداری افزایش داد. با کاربرد سطح صفر اسید هیومیک + 50 میلیگرم کروم بر کیلوگرم، غلظت کروم در شاخساره از 0016/0 (شاهد) به 7/37 و در ریشه از 051/0 (شاهد) به 330 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک و فاکتور انتقال از 032/0 به 118/0 افزایش یافت. برهمکنش کروم و اسیدهیومیک موجب کاهش معنیدار غلظت کروم در اندام هوایی، فاکتور انباشت شاخساره و افزایش غلظت کروم در ریشه و بهتبع آن، کاهش فاکتور انتقال گردید؛ بهطوریکه بیشینه غلظت کروم در شاخساره در تیمار 50 میلیگرم کروم بر کیلوگرم و در نبود اسید هیومیک، (7/47 میلیگرم در کیلوگرم) مشاهده شد؛ درحالیکه کمترین مقدار کروم در هر تیمار کروم، با 10 درصد اسید هیومیک مشاهده شد. بیشینه غلظت کروم در ریشه (367 میلیگرم برکیلوگرم وزن خشک) و فاکتور انباشت ریشه (5/28) در تیمار 50 میلیگرم کروم + 10 درصد اسیدهیومیک مشاهده شد. کوچک بودن فاکتور انتقال کروم نشان میدهد در کاهو تنها بخش اندکی از کروم از ریشه به اندام هوایی منتقل شده است و با افزودن اسیدهیومیک نیز، انتقال کروم از ریشه به اندام هوایی کاهش میباید. همچنین مدل رگرسیونی نشان داد که با افزایش وزن خشک شاخساره فاکتور انتقال به طور خطی و معنیدار با**79/0- R2 =، کاهش یافت. مدل رگرسیونی برازش شده وزن خشک شاخساره با فاکتور انباشت شاخساره، توانست این فاکتور را برای کروم با **93/0-Adjusted R2 = پیشبینی کند. بنابراین بیشترین سطح اسیدهومیک (10 درصد) بکار رفته، بیشترین تأثیرگذاری را بر پارامترهای اندازهگیری شده داشته و این اصلاح کننده احتمالاً به خاطر ماهیت کمپلکسکنندگی و احیاکنندگی با افزایش انباشت کروم در ریشه، کاهش انتقال کروم از ریشه به اندام هوایی و در نتیجه کاهش انباشت این عنصر در شاخساره موجب افزایش زیست توده هوایی و ریشه کاهو شده و توانست تا حدودی اثرات سمی کروم را تعدیل کند.
سبزیکاری
میلاد چراغی؛ علی اصغر حاتم نیا؛ فردین قنبری
چکیده
دو گونه دارویی گشنیز (Coriandrum sativum L.) و شوید (Anethum graveolens L.) گیاهانی علفی و یکساله از خانواده چتریان هستند که کاربردهای متعددی در صنایع دارویی و غذایی دارند. ملاتونین در گیاهان بهعنوان محرک زیستی یا مولکول تحریککننده رشد مورد ارزیابی قرار گرفته است و موجب افزایش تحمل به تنشهای زنده و غیرزنده و بهبود رشد و توسعه گیاه میشود. این ...
بیشتر
دو گونه دارویی گشنیز (Coriandrum sativum L.) و شوید (Anethum graveolens L.) گیاهانی علفی و یکساله از خانواده چتریان هستند که کاربردهای متعددی در صنایع دارویی و غذایی دارند. ملاتونین در گیاهان بهعنوان محرک زیستی یا مولکول تحریککننده رشد مورد ارزیابی قرار گرفته است و موجب افزایش تحمل به تنشهای زنده و غیرزنده و بهبود رشد و توسعه گیاه میشود. این پژوهش در قالب آزمایشی فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در سال 1400 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل پنج سطح شوری (صفر، 40، 80، 120 و 160 میلیمولار) و دو سطح محلولپاشی برگی ملاتونین (صفر و 100 میکرومولار) است. مقایسه میانگین دادهها نشان داد که با افزایش سطح تنش شوری کاهش معنیداری در سطح احتمال 5 درصد در پارامترهای اندازهگیری شده در دو گیاه گشنیز و شوید مشاهده شده است. با این حال، کاربرد ملاتونین سبب کاهش اثرات منفی تنش شوری در دو گیاه شده است، بهطوریکه در سطح شوری 160 میلیمولار کلرید سدیم کاربرد ملاتونین به ترتیب سبب افزایش 6 و 61/3 برابری وزن تر و خشک شاخساره گیاه گشنیز شده است. نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها نشان داد که ملاتونین اثر معنیداری در سطح احتمال 1 و 5 درصد بر روی همه پارامترهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی اندازهگیری شده در هر دو گیاه دارد. گونه، تنش شوری، ملاتونین و اثرات متقابل آنها دارای تاًثیر معنیداری در سطح احتمال 1 درصد بر روی میزان پرولین و فنل کل بوده است. نتایج نشان داد که با افزایش سطح شوری میزان پروتئین کل در هر دو گیاه گشنیز و شوید کاهش یافته است، ولی میزان این کاهش در نمونههایی که تحت تیمار ملاتونین قرار گرفته بودند کمتر میباشد. در گیاه گشنیز میزان کاهش پروتئین کل در سطح شوری 160 میلیمولار نسبت به شاهد 31/42 درصد میباشد ولی این کاهش در نمونههایی که تحت تیمار ملاتونین قرار گرفتند 9/28 درصد بود. بهطورکلی میتوان گفت که کاربرد خارجی ملاتونین سبب تعدیل اثرات منفی تنش شوری شده و بنابراین میتوان از ملاتونین جهت بهبود رشد گیاهان تحت تنش استفاده کرد.
سبزیکاری
نجمه زینلی پور؛ فاطمه عاقبتی
چکیده
کم آبیاری به عنوان یک رویکرد ارزشمند برای تولید پایدار و بهبود کارآیی مصرف آب به ویژه در مناطقی که با کمبود آب رو به رو هستند، مورد توجه قرار گرفته است. از این رو به منظور بررسی اثر تنش کم آبی بر برخی روابط آبی و نرخ فتوسنتز خالص در گونههای ملون ایرانی، آزمایشی به صورت طرح کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار ...
بیشتر
کم آبیاری به عنوان یک رویکرد ارزشمند برای تولید پایدار و بهبود کارآیی مصرف آب به ویژه در مناطقی که با کمبود آب رو به رو هستند، مورد توجه قرار گرفته است. از این رو به منظور بررسی اثر تنش کم آبی بر برخی روابط آبی و نرخ فتوسنتز خالص در گونههای ملون ایرانی، آزمایشی به صورت طرح کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مجتمع گلخانهای واقع در منطقه ماهان در سال 1398 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل؛ سه سطح آبیاری (شروع آبیاری در پتانسیلهای ماتریک 45- (شاهد)، 55- و 65- کیلوپاسکال) و سه نوع از تودههای ملون بومی ایران شامل؛ دستنبوی بیرجند و دو گونه گرمک اصفهان و شهداد بودند. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن بود که بیشترین نرخ فتوسنتز خالص به میزان 1/20 میکرومول کربن دی اکسید بر متر مربع بر ثانیه و هدایت روزنهای برگ به میزان 987/0 میلیمول کربن دی اکسید بر متر مربع بر ثانیه در بوتههای توده گرمک اصفهان تحت آبیاری شاهد (45- کیلوپاسکال) دیده شد. سرعت تعرق برگ نیز در پتانسیلهای ماتریک 55- و 65- کیلوپاسکال نسبت به آبیاری شاهد کاهش نشان داد. بیشترین میزان سبزینگی برگ در پتانسیل ماتریک 45- کیلوپاسکال در هر سه توده (گرمک شهداد، گرمک اصفهان و دستنبوی بیرجند) مورد مطالعه مشاهده گردید. کاهش عملکرد محصول در شدیدترین سطح تنش با پتانسیل ماتریک 65- کیلوپاسکال در هر سه توده گرمک شهداد، گرمک اصفهان و دستنبوی بیرجند مشاهده شد. میزان پتانسیل اسمزی در هر سه توده در پتانسیل ماتریک 45- در پایینترین حد خود بود. بالاترین میزان پتانسیل تورژسانس نیز در پتانسیل ماتریک 45- در دو توده گرمک شهداد و گرمک اصفهان مشاهده شد. بیشترین میزان کارآیی مصرف آب در شرایط تنش کم آبی شدید (پتانسیل ماتریک 65- کیلوپاسکال) و در توده گرمک اصفهان به دست آمد. همچنین درصد رطوبت نسبی برگ در هر سه توده در پتانسیل ماتریک 65- در پایینترین مقدار خود بود. هر سه گروه ملون مورد آزمایش تحت تیمار کم آبیاری 55- کیلوپاسکال در تناسب با گیاهان شاهد همچنان از میزان مؤلفههای فتوسنتزی بهتری برخوردار بودند و ضمن ارتقاء کارآیی مصرف آب به عنوان یک سطح تنش خفیف در محدوده تحمل نسبی این گیاهان قرار داشته است. از این رو شاید بتوان توده دستنبوی بیرجند را دارای قابلیت تنظیم اسمزی بهتری در شرایط تنش رطوبتی دانست و این توده را متحملتر از دو توده بومی دیگر در شرایط کم آبیاری تلقی کرد.
سبزیکاری
زهرا رودباری؛ جواد سرحدی؛ مهدی آزادوار؛ سیدمحمد علوی سینی؛ امیر جلالی
چکیده
به منظور ارزیابی واکنش لاینهای مربوط به سه جمعیت فلفل شیرین تحت عنوان جمعیت A، B و C، به ترتیب در سه رنگ میوه قرمز، نارنجی و زرد، به سه شرایط دمایی مختلف شامل دمای بهینه روز و شب (به ترتیب 2±25 و 2±20 درجه سانتیگراد)، دمای پایین شب (دمای روز 2±25 و دمای شب 2±11 درجه سانتیگراد) و دمای روز بالا (دمای روز 2±40 و دمای شب 2±20 درجه ...
بیشتر
به منظور ارزیابی واکنش لاینهای مربوط به سه جمعیت فلفل شیرین تحت عنوان جمعیت A، B و C، به ترتیب در سه رنگ میوه قرمز، نارنجی و زرد، به سه شرایط دمایی مختلف شامل دمای بهینه روز و شب (به ترتیب 2±25 و 2±20 درجه سانتیگراد)، دمای پایین شب (دمای روز 2±25 و دمای شب 2±11 درجه سانتیگراد) و دمای روز بالا (دمای روز 2±40 و دمای شب 2±20 درجه سانتیگراد) در فصول مختلف سال، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی (ترتیبی- فاکتوریل) در سه گلخانه مجزا با دماهای ذکرشده در جنوب استان کرمان طی سالهای 1399-1398 به مرحله اجرا درآمد. برای هر جمعیت 100 لاین مورد کشت قرار گرفت و درصد لاین های بدون میوه، درصد لاین های با میوه بدون بذر، درصد لاینهای با میوه بدفرم، وزن میوه، طول و قطر میوه، شاخص شکل میوه (نسبت طول به عرض میوه) و ارتفاع بوته در هر جمعیت مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد در شرایط دمای بهینه، تمام لاین ها از رشد مطلوبی برخوردار بودند و هیچ بوتهی پارتنوکارپی در جمعیتهای مورد ارزیابی مشاهده نشد. اما نوسانات دمایی شب و روز خارج از دامنه دمای بهینه، سبب تغییرات چشمگیری در رشد بوته، توسعه میوه و تشکیل بذر گردید. تأثیر منفی دمای بالای روز بر ویژگیهای مورد ارزیابی کمتر از دمای پایین شب بود. با کاهش شدید دمای شب، جمعیت A بیشترین درصد بوتههای با میوه بدون بذر را تولید کرد. درصد لاینهای پارتنوکارپ جمعیت B و C نسبت به جمعیت A در دمای پایین شب و بالای روز بهطور قابلتوجهی کمتر بود. بیشترین درصد میوههای بدفرم در دمای نامطلوب بالای روز و پایین شب به ترتیب به میزان 10 و 12 درصد مربوط به جمعیت A بود. این درصد در جمعیت C نسبت به جمعیت A (در دمای نامطلوب بالا روز و پایین شب به ترتیب 3 و 4 درصد) بهطورقابل توجهی کمتر بود که احتمالاً به دلیل تحمل بیشتر این جمعیت به نوسانات دمایی است. همچنین درصد لاینهای پارتنوکارپ جمعیت A (6 و 4 درصد به ترتیب دمای نامطلوب بالا روز و پایین شب) نسبت به دو جمعیت B و C بیشتر بود. با این وجود جمعیت C در شرایط نامطلوب دمایی، میوههایی با شاخص شکل مطلوبتر تولید کرد که میتواند نشانه تحمل بیشتر این جمعیت به نوسانات دمایی باشد. لاینهای متحمل به تغییرات دمایی شناساییشده در این پژوهش را میتوان برای تحقیقات آینده جهت استفاده در برنامههای اصلاحی و تولید بذر هیبرید مورد استفاده قرار داد.
سبزیکاری
نیلوفر حارث آبادی؛ سیده عاطفه حسینی؛ محمد حسین امینی فرد
چکیده
ویروس پژمردگی لکهای گوجهفرنگی (Tomato spotted wilt virus) متعلق به جنس توسپوویروس (Tospovirus)و خانواده بنیاویریده (Bunyaviridae) میباشد. این ویروس خسارت زیادی به کشتهای گوجهفرنگی و انواع گیاهان در گلخانههای کشور وارد نموده است. همواره به جهت افزایش مقاومت گیاهان و کنترل آلودگیهای ویروسی از تغذیه کودی گیاهان استفاده میشود. یکی ...
بیشتر
ویروس پژمردگی لکهای گوجهفرنگی (Tomato spotted wilt virus) متعلق به جنس توسپوویروس (Tospovirus)و خانواده بنیاویریده (Bunyaviridae) میباشد. این ویروس خسارت زیادی به کشتهای گوجهفرنگی و انواع گیاهان در گلخانههای کشور وارد نموده است. همواره به جهت افزایش مقاومت گیاهان و کنترل آلودگیهای ویروسی از تغذیه کودی گیاهان استفاده میشود. یکی از عناصر مورد نیاز گیاه عنصر آهن میباشد که در روند تحمل گیاه به انواع تنشها اثر زیادی دارد. بنابراین، به منظور بررسی اثرات متقابل ویروس پژمردگی لکهای گوجهفرنگی و عنصر آهن بر برخی خصوصیات بیوشیمیایی دو رقم گوجهفرنگی ، تحقیقی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و چهار تیمار در دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل رقم با دو سطح (رقم ’موبیل‘ و رقم ’ریوگراند‘) و محلولپاشی آهن در حضور آلودگی ویروسی با سه غلظت (صفر، 5/1 و 3 میلیلیتر کود آهن مایع در یک لیتر آب) اعمال شد. صفات بیوشیمیایی مورد بررسی در این آزمایش شامل قندکل، فنل، فلاونوئید، آنتیاکسیدان و کلروفیل (a، bو کلروفیل کل) بودند. نتایج این تحقیق نشان داد کاربرد برگی کود آهن در غلظت 5/1میلیلیتر منجر به افزایش محتوی قند کل در گیاهان آلوده شد. همچنین نتایج مقایسه میانگینها حاکی از آن است که بیشترین میزان آنزیمهای آنتیاکسیدان در گیاهان آلوده به ویروس با 34/73 درصد مشاهده شد. در بین ارقام از نظر میزان فنل و فلاونوئید تفاوت معنیداری در سطح احتمال یک درصد وجود داشت به نحوی که بیشترین میزان فنل در رقم ’موبیل‘ با 68/0میلیگرم در صد گرم و بیشترین میزان فلاونوئید در رقم ’ریوگراند‘ با 51/0 میلیگرم در گرم وزن تازه مشاهده شد. در مجموع کود آهن با غلظت 5/1 میلیلیتر باعث بهبود قندکل در گیاهان آلوده به ویروس پژمردگی لکهای گوجهفرنگی شد و همراه با فنل و آنزیمهای آنتیاکسیدان بر کاهش گسترش ویروس به ویژه در رقم ’موبیل‘ تاثیر مثبتی گذاشت و منجر به کاهش شدت علائم شد.
سبزیکاری
زینب طوسی؛ سید جواد موسوی زاده؛ کامبیز مشایخی؛ مهدی علیزاده
چکیده
جنینزایی رویشی، روش جدیدی برای ازدیاد گیاهان در شرایط درون شیشهای است. کارآیی روش جنینزایی رویشی بهشدت به ترکیبات محیط کشت بستگی دارد. مانند ساکارز که متداولترین منبع کربوهیدرات است که درکشت بافت گیاهی استفاده میشود .ساکارز محصول نهایی فتوسنتز و قند اولیه منتقلشده در آوند آبکش اکثر گیاهان است. بهمنظور بررسی تأثیر ...
بیشتر
جنینزایی رویشی، روش جدیدی برای ازدیاد گیاهان در شرایط درون شیشهای است. کارآیی روش جنینزایی رویشی بهشدت به ترکیبات محیط کشت بستگی دارد. مانند ساکارز که متداولترین منبع کربوهیدرات است که درکشت بافت گیاهی استفاده میشود .ساکارز محصول نهایی فتوسنتز و قند اولیه منتقلشده در آوند آبکش اکثر گیاهان است. بهمنظور بررسی تأثیر غلظتهای مختلف ساکارز بر جنینزایی رویشی مارچوبه (Asparagus officinalis L.) اکتاپلوئید، آزمایشی با پنج تیمار ساکارز (3، 6، 9، 12 و 15 درصد) انجام پذیرفت. برای انجام این آزمایش ریزنمونههای مارچوبه حاوی یک جوانه در محیط B5 در فاز القایی جنین رویشی دارای هورمون 2, 4-D کشت شدند و بعد از دو هفته به فاز ظهور جنین منتقل گردیدند. در ادامه بعد از چهار هفته در مرحله ظهور جنینها، تعداد جنینهای رویشی تولیدشده در مراحل کروی شکل و قطبی در دو بزرگنمایی 20 و 40 میکرون، شمارش و عکسبرداری شد و میزان تأثیر غلظتهای ساکارز بر میزان رنگیزههای فتوسنتزی و خصوصیات فیتوشیمیایی اندازهگیری شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که اختلاف معنیداری بین غلظتهای مختلف ساکارز از لحاظ تشکیل جنینهای رویشی گیاه مارچوبه وجود دارد. در غلظت 9 و 15 درصد ساکارز بهترتیب بیشترین و کمترین تعداد جنین کروی و قلبی تشکیل شد. همچنین نتایج بهدست آمده از تجزیه و تحلیل رگرسیون بیانگر آن بود که در غلظت 9 درصد ساکارز بیشترین میزان رنگیزههای فتوسنتزی و نشاسته مشاهده شد. درنهایت در این پژوهش مشخص شد که بهترین غلظت مؤثر بر جنینزایی رویشی مارچوبه اکتاپلوئید، غلظت 9 درصد ساکارز میباشد.
سبزیکاری
حسین ذاکری؛ زهرا رودباری
چکیده
سیلیسیم عنصری ضروری برای رشد گیاه نیست اما نقش آن در بهبود عملکرد بهواسطه کاهش تنشهای محیطی و ماندگاری محصول بسیار حائز اهمیت است. از سویی در تولید سبزیجات گلخانهای، سودآوری وابسته به عملکرد بـالا و میزان کیفیت در واحد سطح میباشـد کـه میتواند بـا مـدیریت صحیح هرس ساقه افـزایش یابد. لذا بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی کود سیلیسیم ...
بیشتر
سیلیسیم عنصری ضروری برای رشد گیاه نیست اما نقش آن در بهبود عملکرد بهواسطه کاهش تنشهای محیطی و ماندگاری محصول بسیار حائز اهمیت است. از سویی در تولید سبزیجات گلخانهای، سودآوری وابسته به عملکرد بـالا و میزان کیفیت در واحد سطح میباشـد کـه میتواند بـا مـدیریت صحیح هرس ساقه افـزایش یابد. لذا بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی کود سیلیسیم از منبع کلات سیلیسیم در مراحل مختلف رشد گیاه و تربیت بوته در گیاه بادمجان، آزمایشی گلخانهای در محیط خاکی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار در منطقه میناب اجرا شد. در این آزمایش، مصرف کود سیلیسیم بهعنوان فاکتور اصلی در 4 سطح (صفر و 2 در هزار در فاز رویشی، 2 در هزار در فاز زایشی و 2 در هزار در دو فاز رویشی و زایشی) و نوع هرس بهعنوان فاکتور فرعی نیز در 4 سطح (بدون هرس، هرس دوشاخه، هرس سهشاخه و هرس چهارشاخه) اعمال شد. نتایج نشان داد که شیوه تربیت بوته با تاثیر مثبت بر طول میوه، ارتفاع بوته، وزن میوه منجر به افزایش متوسط عملکرد بوته از 720 گرم به 1300 گرم در هر چین شد. همچنین محلولپاشی سیلیسیم از طریق افزایش غلظت سیلیسیم موجود در گیاه و تأثیر مثبت بر تعداد میوه در بوته سبب افزایش 64 درصدی عملکرد بوته نسبت به عدم محلولپاشی سیلیسم شد. درصد افت وزن میوه نیز از 10 درصد در شرایط بدون دریافت سیلیسیم به 1 درصد کاهش معنیداری یافت. اثر متقابل محلولپاشی با سیلیسیم در دو مرحله رویشی و زایشی و تربیت بوته بهصورت چهار شاخه کاهش درصد آلودگی قارچی را بهدنبال داشت. لذا مصرف سیلیسیم در دو مرحله رویشی و زایشی بهویژه در گلخانههای سنتی فاقد سیستمهای تهویه مناسب همراه با هرس چهار شاخه قابل توصیه است.
سبزیکاری
محیا ساجدی مهر؛ مریم حقیقی؛ منیره محنت کش
چکیده
تنش خشکی ناشی از افزایش پتانسیل اسمزی خاک به ویژه در گلخانهها که مصرف کود زیاد است یکی از مشکلات کشتهای گلخانهای محسوب میشود. در پژوهش حاضر آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه غلظت پلیاتیلنگلایکول (صفر، 48/1- و 91/4- (دسیزیمنس بر متر) و استفاده (6 میلیمولار) و عدم استفاده از کلریدپتاسیم جهت کاهش احتمالی اثر ...
بیشتر
تنش خشکی ناشی از افزایش پتانسیل اسمزی خاک به ویژه در گلخانهها که مصرف کود زیاد است یکی از مشکلات کشتهای گلخانهای محسوب میشود. در پژوهش حاضر آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه غلظت پلیاتیلنگلایکول (صفر، 48/1- و 91/4- (دسیزیمنس بر متر) و استفاده (6 میلیمولار) و عدم استفاده از کلریدپتاسیم جهت کاهش احتمالی اثر خشکی بر روی گیاه خیار انجام شد. صفات مورد مطالعه شامل وزن خشک، وزن تر، محتوی کلروفیل، کلروفیلفلورسانس، فلاونوئید، کاروتنوئید، پرولین، فنول، پروتئین کل، اسیدآبسیزیک، سوپراکسید و آسکوربات پراکسیداز، آنتیاکسیدان و کاتالاز بودند. نتایج بدست آمده، نشان داد که اثر محلولپاشی پتاسیم در تمام صفات به غیر از میزان کلروفیلفلورسانس و سوپراکسیددیسموتاز معنیدار p≤0.01)) بود. با توجه به نتایج به دست آمده عدم استفاده از کلریدپتاسیم موجب افزایش میزان آنتیاکسیدان و کاتالاز گردید اما کاربرد کلریدپتاسیم روی اکثر پارامترهای اندازهگیری شده ازجمله میزان وزن خشک، وزن تر، کلروفیل، فلاونوئید، کاروتنوئید، پرولین، فنول، پروتئین کل، اسیدآبسیزیک، سوپراکسیددیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز تأثیر مثبت نشان داد. در غلظت 91/4- دسیزیمنس بر متر با افزودن کلریدپتاسیم بیشترین میزان فنول و پروتئین مشاهده شد. همچنین محتوای اسیدآبسیزیک در تمام تیمارها با افزودن کلریدپتاسیم افزایش یافت و بیشترین میزان در غلظت 91/4- دسیزیمنس بر متر مشاهده شد. از این پژوهش میتوان نتیجه گرفت کاربرد کلریدپتاسیم میتواند آثار سوء تنش خشکی را به میزان قابل توجهی، در شرایط مشابه بر روی خیارکاهش دهد.
سبزیکاری
رضا نجفی؛ طاهر برزگر
چکیده
بهمنظور ارزیابی تاثیر منابع مختلف کلسیم بر خواص آنتیاکسیدانی و کیفیت کلمگل رقم ’رومانسکو‘، آزمایشی به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان در سال 1397 انجام شد. تیمارهای آزمایشی، محلولپاشی برگی منابع مختلف کلسیم شامل کلرید کلسیم (3/0، 6/0 و 9/0 درصد)، لاکتات کلسیم (5/0، 1 و 5/1 گرم در لیتر) ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی تاثیر منابع مختلف کلسیم بر خواص آنتیاکسیدانی و کیفیت کلمگل رقم ’رومانسکو‘، آزمایشی به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان در سال 1397 انجام شد. تیمارهای آزمایشی، محلولپاشی برگی منابع مختلف کلسیم شامل کلرید کلسیم (3/0، 6/0 و 9/0 درصد)، لاکتات کلسیم (5/0، 1 و 5/1 گرم در لیتر) و نیترات کلسیم (5/0، 1 و 5/1 درصد) و محلولپاشی با آب مقطر به عنوان شاهد بود. نتایج نشان داد که محلولپاشی برگی کلسیم، مقدار پتاسیم را بهطور معنیداری افزایش و فسفر را کاهش داد و بیشترین مقدار پتاسیم (6/5 میکروگرم بر گرم ماده خشک) در گیاهان تیمار شده کلرید با کلسیم 9/0 درصد حاصل شد. بیشترین میزان فلاونوئید (86/0 و 85/0 میلیگرم در 100 گرم وزن تر) به ترتیب در گیاهان تیمار شده با لاکتات کلسیم 5/1 گرم در لیتر و کلرید کلسیم 9/0 درصد به دست آمد. محلولپاشی برگی نیترات کلسیم 5/1 درصد و کلرید کلسیم 9/0 درصد، محتوای ویتامین ث را به ترتیب 3/49 درصد و 4/40 درصد در مقایسه با شاهد افزایش دادند. کاربرد کلسیم با افزایش مقدار ویتامین ث، فنل و فلاونوئید کل، ظرفیت آنتیاکسیدانی کلمگل را بهبود بخشید. کاربرد ترکیبات کلسیمی محتوای مواد جامد محلول کل و اسید قابل تیتراسیون را افزایش دادند بهطوری که بیشترین مقدار مواد جامد محلول (5/12 درصد بریکس) و اسید قابل تیتراسیون (84/28 درصد) در تیمار کلرید کلسیم 9/0 درصد حاصل شد. بنابراین با توجه به نتایج حاصل، کاربرد نیترات کلسیم 5/1 درصد، کلرید کلسیم 9/0 درصد و لاکتات کلسیم 5/1 گرم در لیتر جهت بهبود خواص آنتیاکسیدانی و کیفیت کلمگل پیشنهاد میگردد.
سبزیکاری
زهرا دارابی؛ فردین قنبری؛ جواد عرفانی مقدم
چکیده
یکی از مشکلات اصلی گیاهان گرمسیری مانند خیار (Cucumis sativus L.) حساسیت به دمای پائین است که منجر به ایجاد آسیب سرمازدگی در آنها میشود. سینامیک اسید یک اسید فنلی است و کاربرد خارجی آن سبب بهبود سیستم آنتی اکسیدانی شده و تحمل شرایط تنش را در گیاه بالا میبرد. در تحقیق حاضر اثرات کاربرد سینامیک اسید بر تحمل تنش سرمایی نشاء خیار بررسی شده ...
بیشتر
یکی از مشکلات اصلی گیاهان گرمسیری مانند خیار (Cucumis sativus L.) حساسیت به دمای پائین است که منجر به ایجاد آسیب سرمازدگی در آنها میشود. سینامیک اسید یک اسید فنلی است و کاربرد خارجی آن سبب بهبود سیستم آنتی اکسیدانی شده و تحمل شرایط تنش را در گیاه بالا میبرد. در تحقیق حاضر اثرات کاربرد سینامیک اسید بر تحمل تنش سرمایی نشاء خیار بررسی شده است. آزمایش به صورت طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1398 در دانشگاه ایلام انجام شد. نشاءهای خیار در مرحله دو برگی با غلظتهای مختلف سینامیک اسید (صفر، 50، 100 و 200 میکرومولار) محلولپاشی شده و سپس در معرض تنش سرما (3 درجه سانتیگراد به مدت شش ساعت در شش روز متوالی) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر تیمار سینامیک اسید بر وزنتر و خشک شاخساره و ریشه، محتوای رطوبت نسبی، نشت یونی، مالون دی آلدهید، فنل کل، پرولین، کلروفیل و شاخص سرمازدگی معنیدار شد. کاربرد سینامیک اسید سبب بهبود پارامترهای رشدی نشاءهای خیار در شرایط تنش سرمایی شد. پیشتیمار سینامیک اسید سبب افزایش معنیدار محتوای رطوبت نسبی (25 تا 32 درصد افزایش)، کلروفیل (108 تا 125 درصد افزایش)، پرولین (152 تا 244 درصد افزایش) و فنل کل (31 درصد افزایش) نسبت به شاهد شده و از این طریق خسارت سرما به نشاء خیار را کاهش داد. همچنین استفاده از سینامیک اسید خسارت به غشاءهای سلولی را کاهش داده و نشاءهای تیمار شده با سینامیک اسید نشت یونی و تجمع مالون دی آلدهید کمتری (9 تا 52 درصد کاهش) نسبت به شاهد داشتند. به طور کلی نتایج نشان داد که تیمار 200 میکرومولار سینامیک اسید به طور مؤثری میتواند آثار سرما بر نشاء خیار نسبت به شاهد را کاهش داده و سبب بهبود رشد آن در شرایط تنش سرما شود.
سبزیکاری
نجمه زینلی پور؛ فاطمه عاقبتی
چکیده
کمبود آب از تنشهای مهم غیرزیستی است که رشد گیاه و تولید محصول را تحت تأثیر قرار میدهد. این پژوهش جهت بررسی اثر تیمار گابا (گاما آمینو بوتیریک اسید) در غلظتهای مختلف بر عملکرد رویشی و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی سبزی دارویی خرفه به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی و در سه تکرار در گلخانه سبزیکاری دانشکده کشاورزی دانشگاه ...
بیشتر
کمبود آب از تنشهای مهم غیرزیستی است که رشد گیاه و تولید محصول را تحت تأثیر قرار میدهد. این پژوهش جهت بررسی اثر تیمار گابا (گاما آمینو بوتیریک اسید) در غلظتهای مختلف بر عملکرد رویشی و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی سبزی دارویی خرفه به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی و در سه تکرار در گلخانه سبزیکاری دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شد. تیمارهای استفاده شده در این آزمایش شامل؛ فواصل آبیاری هر 7 روز (شاهد)، هر 14 روز (تنش متوسط) و هر 21 روز یکبار (تنش شدید) در کرتهای اصلی و محلولپاشی با گابا در سه سطح صفر، 20 و 40 میلیمولار در کرتهای فرعی بودند. پارامترهایی از جمله؛ ارتفاع بوته، عملکرد رویشی، درصد رطوبت نسبی برگ، میزان پرولین، قندهای محلول، مالوندیآلدئید، فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که تیمار 40 میلیمولار گابا و در تنش با دور آبیاری هر 21 روز یکبار موجب حفظ بهتر میزان عملکرد رویشی حدود (19 درصد)، ارتفاع بوته (34 درصد)، رطوبت نسبی برگ (14 درصد)، پرولین برگ (11 درصد) و قندهای محلول (45 درصد) در مقایسه با گیاهان شاهد که گابا دریافت نکرده بودند، شد. همچنین هر دو غلظت کاربردی گابا فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان را در مقایسه با شاهد در همه سطوح آبیاری به کار رفته ارتقاء بخشیدند. بنابراین کاربرد ترکیب زیستی گاما آمینو بوتیریک اسید (گابا) سبب تعدیل اثرات مخرب تنش کم آبی بر سبزی خرفه شده است. در نهایت استفاده از گابای40 میلیمولار برای افزایش و حفظ بهتر پارامترهای کمی و کیفی خرفه و ایجاد مقاومت به تنش کم آبی در این گیاه توصیه میشود.
سبزیکاری
رسول آذرمی؛ یاسر حسینی
چکیده
برای بررسی تاثیر پیوند و تنش آبی بر خصوصیات مورفولوژیکی ریشه و عملکرد خیار گلخانهای، (Cucumis sativus L. var. Nagen 972)، آزمایشی بهصورت کرت خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تیمارها شامل پایههای ’فلکسی فورت‘، ’شینتوزا‘،’ ناگن‘ و بدون پیوند یا شاهد بود و تنشهای خشکی در سه سطح 90، 60 و 40 درصد ظرفیت ...
بیشتر
برای بررسی تاثیر پیوند و تنش آبی بر خصوصیات مورفولوژیکی ریشه و عملکرد خیار گلخانهای، (Cucumis sativus L. var. Nagen 972)، آزمایشی بهصورت کرت خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تیمارها شامل پایههای ’فلکسی فورت‘، ’شینتوزا‘،’ ناگن‘ و بدون پیوند یا شاهد بود و تنشهای خشکی در سه سطح 90، 60 و 40 درصد ظرفیت زراعی اعمال گردید. نوع پیوند مورد استفاده حفرهای بود. نتایج نشانداد تعداد برگ، تعداد ریشهجانبی، محتوای کلروفیل و درصد نشت الکترولیت در گیاهان آبیاری شده با 90 درصد ظرفیت زراعی به ترتیب 41، 1310 و 16 درصد بیشتر از تنش آبی 40 درصد ظرفیت زراعی بود. تعداد برگ، غلظت کلروفیل بهترتیب در پایههای کدوی ’فلکسیفورت‘ و ’شینتوزا‘ تقریباً 21 و 9 درصد بیشتر از گیاهان غیرپیوندی بود. درحالیکه بیشترین نشت الکترولیت در پایه غیرپیوندی مشاهده گردید. بیشترین عملکرد، وزنتر ریشه و طول ریشه و هدایت روزنهای برگ در پایه ’فلکسی فورت‘ آبیاری شده با 90 درصد ظرفیت زراعی و کمترین آنها در گیاهان غیرپیوندی آبیاری شده با 40 درصد ظرفیت زراعی حاصل شد. لذا میتوان گفت که گیاهان پیوند شده بر روی پایههای ’فلکسیفورت‘ و ’شینتوزا‘ نسبت به پایه ’ناگن‘ و حالت غیرپیوندی در شرایط تنش آبی 60 و 40 درصد ظرفیت زراعی رشد و عملکرد بهتری داشتند.
سبزیکاری
محمد حسین امینی فرد؛ محبوبه عسگریان؛ مهدی جهانی؛ مهدی خیاط
چکیده
ورمی کمپوست یکی از روشهای مناسب تبدیل مواد زاید آلی به کودهای آلی می باشد و استفاده از آن باعث بهبود شرایط فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک میشود. همچنین مس یک عنصر ریزمغذی گیاه است، به گونهای که کمبود آن، متابولیسم گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد. به منظور بررسی تأثیر ورمیکمپوست و سولفات مس بر صفات بیوشیمیایی گیاه دارویی ریحان، ...
بیشتر
ورمی کمپوست یکی از روشهای مناسب تبدیل مواد زاید آلی به کودهای آلی می باشد و استفاده از آن باعث بهبود شرایط فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک میشود. همچنین مس یک عنصر ریزمغذی گیاه است، به گونهای که کمبود آن، متابولیسم گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد. به منظور بررسی تأثیر ورمیکمپوست و سولفات مس بر صفات بیوشیمیایی گیاه دارویی ریحان، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند اجرا شد. فاکتورها شامل ورمیکمپوست در سه سطح (صفر، 5 و 10 تن در هکتار) و سولفات مس در سه سطح (صفر، 3 و 6 در هزار) با سه تکرار بودند. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که ورمیکمپوست اثر معنیداری بر میزان کلروفیل، فعالیت آنتیاکسیدانی، آنتوسیانین، فلاونوئید، قند و عملکرد بیولوژیک ریحان داشت، بهطوریکه بیشترین میزان فلاونوئید (26/3 میلیگرم بر گرم) با کاربرد 10 تن در هکتار ورمیکمپوست و کمترین میزان آن (65/2 میلیگرم بر گرم) از شاهد بدست آمد. تیمار 10 تن در هکتار ورمیکمپوست، 05/37 درصد نسبت به شاهد، قند گیاه را افزایش داد. سولفات مس نیز بر میزان کلروفیل a و کل، فعالیت آنتیاکسیدانی، فنول، محتوی آنتوسیانین، قند و عملکرد بیولوژیک تأثیرگذار بود، بهطوریکه بیشترین میزان فعالیت فنول و قند (بهترتیب 29/15 و 99/12 میلیگرم بر گرم) از تیمار 3 در هزار سولفات مس و کمترین میزان آنها (بهترتیب 98/10 و 19/9 میلیگرم بر گرم) از شاهد بدست آمد. نتایج اثرات متقابل نیز نشان داد، بیشترین میزان کلروفیل a (62/1 میلیگرم برگرم)، کلروفیل b (57/2 میلیگرم بر گرم)، کلروفیل کل (19/4 میلیگرم بر گرم)، فعالیت آنتیاکسیدانی (57/92 درصد) و آنتوسیانین (03/3 میلیگرم بر گرم) با کاربرد 10 تن در هکتار ورمیکمپوست و سولفات مس 3 در هزار بدست آمد. علاوه بر این بیشترین افزایش در عملکرد بیولوژیک (3/20968 کیلوگرم در هکتار) با کاربرد تیمار پنج تن در هکتار ورمیکمپوست همراه با سولفات مس شش در هزار و کمترین آن (7/16596 کیلوگرم در هکتار) مربوط به شاهد بود. با توجه به نتایج این آزمایش، میتوان تیمار10 تن در هکتار ورمیکمپوست و سولفات مس 3 در هزار را بعنوان تیمار برتر برای بهبود برخی صفات بیوشیمیایی و آنتیاکسیدانی گیاه ریحان توصیه نمود.
سبزیکاری
ساسان گل چشمه؛ غفار کیانی؛ سیدکمال کاظمی تبار؛ سعید نواب پور
چکیده
گوجهفرنگی محصولی با طیف وسیعی از ژنوتیپها با عملکردهای متفاوت است و گزینش بر اساس صفت عملکرد و اجزای آن میتواند به برنامههای اصلاحی این گیاه سرعت ببخشد. در پژوهش حاضر بهمنظور ارزیابی عملکرد و اجزای آن روی 25 لاین گوجهفرنگی، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. صفات شامل تعداد روز تا گلدهی، تعداد ...
بیشتر
گوجهفرنگی محصولی با طیف وسیعی از ژنوتیپها با عملکردهای متفاوت است و گزینش بر اساس صفت عملکرد و اجزای آن میتواند به برنامههای اصلاحی این گیاه سرعت ببخشد. در پژوهش حاضر بهمنظور ارزیابی عملکرد و اجزای آن روی 25 لاین گوجهفرنگی، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. صفات شامل تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز از جوانهزنی تا اولین رنگگیری میوه (زودرسی)، ارتفاع بوته (سانتیمتر)، تعداد میوه در بوته، وزن میوه در بوته (گرم)، عملکرد میوه در بوته (گرم)، طول و عرض میوه (سانتیمتر) بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد در میان تمامی لاینها تفاوت معنیداری از نظر صفات مورد بررسی وجود دارد. همچنین تجزیه به مولفههای اصلی نیز بر اساس صفات مورفولوژیک نشان داد که دو مولفه اصلی اول، در مجموع 75 درصد از تنوع فنوتیپی کل در بین دادهها را توجیه کردند و صفات تعداد روز از جوانهزنی تا اولین رنگگیری میوه (606/0-)، تعداد روز تاگلدهی (516/0-)، وزن میوه در بوته (492/0)، عرض میوه (480/0)، طول میوه (472/0)، ارتفاع بوته (445/0-)، عملکرد میوه در بوته (395/0) و تعداد میوه در بوته (367/0-) بیشترین سهم را در تغییرات عملکرد داشتند. همچنین تجزیه خوشهای بهروش UPGMA نیز لاینهای مورد مطالعه را در نه گروه قرار داد و لاینهای گروه IX از نظر صفات عملکرد و اجزای آن، لاینهای گروه VIII از نظر زودرسی و گلدهی و لاینهای گروه IV از نظر تعداد میوه در بوته در وضعیت مطلوبی قرار داشتند و لاینهای موجود در گروههای I و V نیز برای تمامی صفات در وضعیت متوسطی بودند.
سبزیکاری
مجید امیری رودان؛ محمدرضا حسندخت؛ داود صادق زاده اهری؛ امیر موسوی
چکیده
استفاده از خاکپوشهای طبیعی و مصنوعی جهت کاهش تبخیر از سطح خاک و حفظ رطوبت یکی از بهترین اقدامات در جهت استفاده بهینه از منابع محدود آب و افزایش عملکرد گیاهان میباشد .بهمنظور مطالعه کاربرد لایه نفوذناپذیر خاک بر صفات مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بادمجان (Solanum melongena L.) با استفاده از خاکپوش برگ خرما در شرایط تنش کمآبی آزمایشی ...
بیشتر
استفاده از خاکپوشهای طبیعی و مصنوعی جهت کاهش تبخیر از سطح خاک و حفظ رطوبت یکی از بهترین اقدامات در جهت استفاده بهینه از منابع محدود آب و افزایش عملکرد گیاهان میباشد .بهمنظور مطالعه کاربرد لایه نفوذناپذیر خاک بر صفات مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بادمجان (Solanum melongena L.) با استفاده از خاکپوش برگ خرما در شرایط تنش کمآبی آزمایشی در منطقه رودان استان هرمزگان انجام شد. تیمارها شامل تنش کم آبی در سه سطح (40، 70 و 100 درصد نیاز آبی گیاه)، خاکپوش در دو سطح (برگ خرما و عدم خاکپوش) و لایه نفوذناپذیر از جنس پلاستیک در سه عمق (صفر، 100 و 120 سانتیمتر) در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد بیشترین تعداد میوه در بوته (13 میوه) متعلق به تیمار بدون خاکپوش و لایه 120 سانتیمتری نفوذناپذیر و نیاز آبی 100 درصد بود. کاربرد خاکپوش برگ خرما و لایه نفوذناپذیر در عمق 120 سانتیمتری و نیاز آبی 70 و 40 درصد موجب افزایش میزان کلروفیل شد. بیشترین میزان کلروفیل کل (88/1 میلیگرم بر گرم وزن تر) متعلق به تیمار نیاز آبی 40 درصد با استفاده از خاکپوش برگ خرما و لایه نفوذناپذیر120 سانتیمتری بود. بیشترین میزان پرولین متعلق به عدم استفاده از خاکپوش خرما، کاربرد لایه نفوذناپذیر در عمق صفر سانتیمتری و نیاز آبی 40 درصد و کمترین آن متعلق به تیمار خاکپوش برگ خرما، کاربرد لایه نفوذناپذیر در عمق 120 سانتیمتری و نیاز آبی 100 درصد بود. بیشترین کارایی مصرف آب در تیمار نیاز آبی 40 درصد، استفاده از خاکپوش برگ خرما و لایه نفوذناپذیر در عمق 120 سانتیمتری بهدست آمد. افزایش 12 درصدی عملکرد میوه در استفاده از خاکپوش برگ خرما و لایه نفوذناپذیر عمق 120 سانتیمتری زمین به دست آمد. به نظر میرسد، لایه نفوذناپذیر و خاکپوش برگ خرما با کاهش اثرات منفی تنش آبی بر گیاه، باعث افزایش عملکرد میوه و کارآیی مصرف آب شد. در نهایت میتوان استفاده از خاکپوش برگ خرما و لایه نفوذناپذیر در عمق 120 سانتیمتری را برای مزارع بادمجان در مقابله با تنش خشکی توصیه کرد.
سبزیکاری
جواد آهوی؛ علیرضا آستارایی؛ رضا خراسانی؛ امیر لکزیان
چکیده
استفاده از افزودنیهای مختلف جهت غنیسازی و بهبود خصوصیات کمپوست تولید شده از جمله روشهای مرسوم میباشد. در این تحقیق هدف بررسی تاثیر دو ترکیب آلی (پودر خون و پودر استخوان) و یک ترکیب معدنی (خاک فسفات) بر خصوصیات کمپوست زباله شهری و همچنین تاثیر این تیمارها بر خصوصیات رشدی و غلظت عناصر غذایی در گیاه اسفناج میباشد. این تحقیق در دو ...
بیشتر
استفاده از افزودنیهای مختلف جهت غنیسازی و بهبود خصوصیات کمپوست تولید شده از جمله روشهای مرسوم میباشد. در این تحقیق هدف بررسی تاثیر دو ترکیب آلی (پودر خون و پودر استخوان) و یک ترکیب معدنی (خاک فسفات) بر خصوصیات کمپوست زباله شهری و همچنین تاثیر این تیمارها بر خصوصیات رشدی و غلظت عناصر غذایی در گیاه اسفناج میباشد. این تحقیق در دو بخش جداگانه انجام شد. هدف بخش اول بررسی تاثیر افزودنیهای آلی و معدنی بر خصوصیات کمپوست زباله شهری بود. فاکتورهای آزمایشی شامل چهار نوع کمپوست شاهد(بدون افزودنی)، همراه با 1 درصد پودر خون، با 1 درصد پودر استخوان و با 5 درصد خاک فسفات بودند. در بخش دوم این تحقیق و در یک آزمایش گلخانهای تاثیر تیمارهای حاصل از کمپوست غنی شده بعلاوه یک تیمار شاهد (بدون کمپوست) بر خصوصیات رشدی و غلظت عناصر غذایی در اندام هوایی گیاه اسفناج مورد بررسی قرار گرفت. نتایج دادههای کمپوست غنیسازی شده نشان داد که تیمارهای آزمایشی باعث کاهش هدایت الکتریکی و کربن آلی میگردد که بیشترین کاهش در تیمار خاک فسفات به ترتیب با 5/14 درصد و 9/8 درصد نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد. کمترین نسبت C/N با 26/8 و بیشترین مقادیر نیتروژن با مقدار 5/2 درصد در تیمار پودر خون بدست آمد. تیمار خاک فسفات باعث افزایش مقدار فسفر 215 درصدی در مقایسه با شاهد شد. اضافه کردن پودر خون باعث افزایش مقدار آهن شد بطوری که میزان آن به 6/706 میلیگرم بر کیلوگرم رسید. میزان اسید هیومیک، شاخص هوموسی شدن و درجه پلیمریزاسیون در تیمار خاک فسفات به ترتیب با 72/5 درصد ، 48/28 و 54/56 دارای بیشترین مقادیر در مقایسه با سایر تیمارها بودند. تاثیر تیمارهای کمپوست غنیسازی شده در کشت گلخانه نیز نشان از تاثیر مثبت این تیمارها بر وزن خشک گیاه بود. به طوری که بیشترین افزایش در تیمار پودر خون با مقدار 59 درصد نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد، و بیشترین میزان جذب فسفر در تیمار خاک فسفات با 5/87 درصد رشد نسبت به تیمار شاهد ملاحظه گردید. بیشترین مقادیر جذب آهن و نیتروژن در اندام هوایی به ترتیب در تیمار پودر خون با 1177 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک گیاه و 13/3 درصد بود. در این تحقیق پودر خون به عنوان بهترین تیمار در غنیسازی کمپوست زباله شهری مشخص شد.